ما یک رفیقی داریم که هزار سال است توده ای است ! اصلا انگار توده ای به دنیا آمده است . درست مثل بعضی از مقام های معظم که بهنگام زاده شدن یاعلی یا علی میگفته اند ایشان هم وقتیکه بدنیا میآمدند هی فریاد میکشیدند زنده باد حزب توده!
این رفیق ما آدم نازنینی است ، راستگوست ،همان است که می نماید ،اهل هیچگونه حقه بازی و بشکن و بالا بنداز نیست ،بسیار نازکدل هم هست.
مدام برای فقیران و پا برهنگان ناله و ندبه میکند . تنها عیبش این است که دنیا و ما فیها را از روزنه دید یک توده ای مومن و معتقد تفسیر و تبیین میفرماید .
آدم کتابخوانده ای هم هست ، دستکم میداند ماتریالیسم دیالکتیک یعنی چه.
یک عالمه هم داغ و درفش حکومتیان را بر دل دارد.
ما پریشب ها دل مان هوایش را کرد.
زنگ زدیم خانه اش تهران . گفتیم هم حال و احوالی میکنیم و هم کمی سر بسرش میگذاریم و مثل قدیم ها میخندیم و کمی دلتنگی هایمان را فراموش میکنیم .
وقتی شماره اش را گرفتیم نمیدانیم از پیامگیر خانه شان بود یا از طرف مخابرات که این پیام به گوش مان رسید:
مشترک محترم !
مخاطب در حال عبادت است ! بعد از پایان راز و نیاز با معبود ، با شما تماس میگیرد
آقا ! ما مانده ایم معطل که توده ایها مسلمان شده اند یا مسلمانها توده ای ؟این معبود کیست؟ آقای باریتعالی است ؟ آقای دایی یوسف است ؟ قمر بنی هاشم است ؟ آقای چه گوارا است ؟ مرحوم کیانوری است ؟ کیست ؟
مملکت عجایب است این سرزمین آریایی اسلامی شاهنشیخی جمهوری اسلامی مان !!