
با حیرت می پرسم : سعدی؟ کدام سعدی؟
میگوید : مگر ما چند تا سعدی داریم آقای پروفوسول! همین عالیجناب مشرف الدین مصلح بن عبدالله سعدی شیرازی معروف به علیه الرحمه !
میگویم : آمیز اسدالله! بیچاره سعدی که هفتصد سال پیش زندگی میکرده ، چطوری می تواند توی این تیر و ترقه بازی ها دست داشته باشد ؟
میگوید : معلوم مان میشود توی این دانشگاهها چیزی توی چنته تان نگذاشته و چیز دندانگیری یادتان نداده اند! اگر درس و مشق تان را درست خوانده بودید می فهمیدید همین شیخ یک لاقبای شیرازی از همان ششصد هفتصد سال پیش به این نتان یابو و این آقای چکمه و آن آقای کون چون تانک و همین آقای ترومپت و ایضا همین آسید علی آقای خودمان - موسوم به آقای دو سر قاف- راهکارهای آدمکشی یاد میداده است!
می پرسم: سعدی؟ سعدی که در گلستان و بوستانش همه اش در باب « بنی آدم اعضای یک پیکرند» موعظه میکند، چطور میتواند راه و رسم آدمکشی را به این و آن یاد بدهد ؟ آیا سند ومدرکی دارید ؟
میگوید: عجبا ! سند و مدرک میخواهی ؟بفرما !این هم سندش:
امروز بکش چو میتوان کشت
کآتش چو بلند شد جهان سوخت
مگذار که زه کند کمان را
دشمن که به تیر میتوان دوخت
سند دیگر میخواهی؟ بفرما:
سپاس دار خدای لطیف دانا را
که لطف کرد و به هم بر گماشت اعدا را
همیشه باد خصومت جهود و ترسا را
که مرگ هر دو طرف تهنیت بود ما را
ما با خواندن این مواعظ حکیمانه عجالتا میخواستیم به کمیته بین المللی جایزه صلح نوبل توصیه کنیم حالا که به پیشنهاد عالیجناب نتان یابو قرار است امسال جایزه صلح نوبل را به آقای ترومپت بدهند جناب شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی موسوم به علیه الرحمه ! و ایضا عمه جان مان را از قلم نیندازند
جایزه آقا ی دو سر قاف بماند برای سال بعد ! انشاالله تعالی!