آقای مهران براتی در دعوت به همایش اعلام شده از جانب شاهزاده رضاپهلوی که قرار است در اواخر همین ماه زیر عنوان "همایش همکاری ملی برای نجات ایران " برگزارشود جوابیه یا بهتر است بگویم شکوائیه ای تنظیم ومنتشر کرده اند که از نظر من بعنوان کسی که سال هاست در جهت برگزاری چنین همایشی که هدف آن دستیابی بیک ائتلاف گسترده در جهت نجات ایران باشد تلاش می کنم جای بسی تعجب وتاسف دارد.
تاسف از این بایت که روح حاکم بر این نوشته قبل از آن که وحدت بخش ودلگرم کننده باشد وسپاس مندی از کار سترگ برگزارکنندگان چنین همایش بزرگ در شرایطی چنین حساس را منعکس نماید .بازتاب دهنده یک نگاه خود خواهانه فردیست که مشروعیت وعدم مشروعیت یک همایش را منوط به حضور خود می کندوغم جایگاه خود در هیئت رئیسه را دارد.
"بیماری مزمن رهبران وفعالان سیاسی که سال هاست گرد هم می آیند،حرف می زنند ،انتخابات می کنند ،زیر عناوین مختلف وظیفه می گیرند و نهایت بیانیه ها وقرارهای مختلف صادر میکنند تا اجلاس وکنگره بعدی به آن دلخوش می شوند.عادت غریبی که سال هاست دامن گیر اپوزیسیون خارج از کشور بوده وهست."
حال اعتراض آقای براتی و همفکران ایشان بچگونگی بر خورد هیئت برگزار کننده این همایش است که چرا ایشان سمتی در خور در جایگاه برگزار کنندگان[y1] چنین همایشی ندارند!
ایشان عدم حضور خود وکسانیکه مورد نظر ایشان هستند رادر هیئت تصمیم گیرنده منتج به عدم تنوع دیدگاه ها ونیروهای سیاسی دانسته و بگونه ای پیشاپیش رای بر عدم مقبولیت این همایش در جامعه جهانی و نیرو های مدنی سیاسی ایران می دهند.
آقای "براتی" خطاب به شاهزاده رضا پهلوی و دبیر خانه ایشان می نویسند:"چرا پیش از اعلام رسمی برگزاری این کنفرانس، جنابعالی و دبیرخانهتان هیچگونه تماسی با سازمانها و شخصیتهای شناختهشده سیاسی جهت تشکیل هیئتی متکثر و فراگیر نداشتهاید؟...از دید یک شهروند مسئول"که منظور خود ایشان هستند" حضور در کنفرانسی به اهمیت گذار به دموکراسی، بدون مشارکت در برنامه ریزی آن، تقلیل حقوقش به اعتراض یا بیعت است. .. ، باور دارم که موفقیت چنین کنفرانسی در گروی حضور و مشارکت متکثر و متوازن نیروهای گوناگون دموکراسیخواه ایران در هیئت برگزارکننده آن است"
با چنین دیدگاهی است که جناب براتی نتیجه چنین همایشی را که از نظر ایشان"شرکت کنندگان آن نقشی در برنامه ریزی واعتراض به تقلیل حقوقشان ندارند را همایشی جهت بیعت به شاهزاده رضا پهلوی ارزیابی می کنند.و شکوه می نمایند.توهینی مستقیم به شرکت کنندگان در این همایش .
برخوردی که مرا بی اختیار بیاد این جمله خمینی در رابطه با وظیفه انقلابی می اندازد"نپرسید انقلاب بمن چه داد !شما به انقلاب چه دادید " سخنی که "کندی" بگونه ای دیگرمی گفت "نپرسید کشورم بمن چه داده ؟شما به این کشور چه داده اید؟"
حال آقای مهران براتی نپرسید این همایش بشما چه می دهد .شما خود چه پیشنهاد سازنده ای ؟چه راه حل های خلاقانه ای ؟چه تجربه های مفیدی ؟ونهایت چه برنامه روشن ومدونی به این همایش بزرگ که کار سنگینی برای برگزاری آن صورت گرفته ارمغان می برید ؟
بگذارید ارگان برگزار کننده ، همایش خود را در محیطی دور از جنجال های مرسوم روشنفکری ،گروه بازی و... آغاز کند وشما آنجا هر اعتراض یا برنامه ای که در نظر دارید را ابراز بفرمائید و مطمعئن باشید که غمخواران این سرزمین در آن همایش کم نیستند که برای نجات ایران گرد هم آمده اند. من بشخصه برای این همایش ودعوت شده گان آن آرزوی موفقیت دارم .

همه اش تقصیر سعدی است، گیله مرد