Sunday, Aug 17, 2025

صفحه نخست » راهپیمایی اربعین حسینی - شاهدی گویا بر توحش ایدئولوژیک، شاهین جهانبانی

arbain.jpgترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است

(سعدی، گلستان، باب دوم، در اخلاق درویشان، حکایت شماره 6)

در هیاهوی راهپیمایی اربعین، آنجا که نام حسین(ع) باید با عطوفت، آزادگی و ایثار معنا شود، صحنه‌هایی رخ نمود که دل هر صاحب وجدانی را به لرزه می‌انداخت. صحنه‌هایی که اگر خبرشان دروغ بود، می‌باید هزار بار تکذیب می‌شد؛ اما ظاهراً حقیقت تلخی‌ست بر صفحه این روزگار. کشتن شصت آهو و گوزن زرد ایرانی ــ مخلوقاتی که بی‌دفاع، بی‌صدا و جز نگاه پرسشگرشان سلاحی ندارند ــ لکه ننگی‌ست بر پیشانی آنان که این خون را به پای آیینی ریختند که قرار بود «ضامن آهو» باشد، نه قاتل آنان.

و این تنها جراحتی بر دل طبیعت نبود؛ این نمایش پرزرق‌وبرق، صف‌های تحقیر برای گرفتن سکه‌های ناچیز، و سفره‌های لبریز از اسراف، در روزگاری که مردمان همین کشور زباله‌ها را برای یافتن لقمه‌ای نان زیر و رو می‌کنند، چیزی جز بی‌شرمی سازمان‌یافته نیست. اگر مدعیان این مراسم، ذره‌ای از شعور انسانی و مسئولیت اخلاقی بویی برده بودند، به‌جای این ریخت‌وپاش‌ها، همان بودجه را صرف بی‌پناهان این سرزمین مرده می‌کردند. پخش سکه‌های یک‌دیناری میان صف‌های طولانی زائران، چون طعمه‌ای بود که کرامت انسانی را در برابر نگاه دوربین‌ها به حراج گذاشت. سفره‌هایی از ریخت‌وپاش‌های حیرت‌آور، در روزگاری که مردمان همین سرزمین در خم کوچه‌ها سر بر لبه سطل‌های زباله فرو می‌برند و مردمان در هزارتوی بحران‌های اقتصادی، زیر آوار گرسنگی جان می‌سپارند و نظام تبهکار ولایت فقیه سنگ آنها را بر سینه می‌زند. در روزگاری که مادر ایرانی، نان خشک را با قطره‌ای اشک نرم می‌کند تا فرزندش را سیر کند، چگونه بر سفره‌های افراط و اسراف، خنده کردید و به نام دین، شکم‌های خود را آکندید؟

این نه «راه حسین»، که راه عبیدالله است؛ نه «یاد کربلا»، که یاد بازار برده‌فروشان شام است. بدانید که هر تصویر از این روزها، سندی خواهد شد علیه کسانی که بر منبر دین نشستند و بر سر مائده قدرت، گوشت بی‌گناهان را پاره پاره کردند.

این آیین، نه «مذهب» است، نه «فرهنگ»، نه «اربعین»؛ این صحنه‌ای است از بازار عوام‌فریبی.
جایی که خون آهوان بی‌دفاع بر خاک ریخته می‌شود تا در قاب دوربین‌ها، «نمایش ایمان» کامل شود.
جایی که سکه‌های ناچیز میان صف‌های تحقیر پخش می‌شود تا کرامت انسان با یک قطعه فلز سنجیده شود.
جایی که سفره‌های رنگینِ اسراف پهن می‌شود در روزگاری که سفره میلیون‌ها ایرانی تهی است.

این آیین ساختگی، سندی است بر شکاف میان گفتار و کردار؛ میان شعار و واقعیت.
دروغی که به‌نام دین آذین شده و حقیقتی که زیر خروارها تبلیغات دفن گشته.

آیندگان، این تصاویر را خواهند دید و خواهند دانست که چگونه حکومتی با زبان مظلومیت و دستِ اسراف، در یک روز، هم آهوی این خاک را کشت، هم عزت مردمش را، هم صداقت کلامش را. و شاید این یادداشت، وصیت‌نامه‌ای برای واپسین اربعینی باشد که در آن، دین، قربانی سیاست شد.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy