چکیده
اعلام اخیر وزارت نفت ایران درباره عرضه «بنزین سوپر ویژه» با قیمت تمامشده جهانی، در ظاهر یک اقدام اختیاری و محدود برای خودروهای خاص تلقی میشود. با این حال، این سیاست را در چارچوب نظری قانون همگرایی قیمتها (Price Convergence Law) تحلیل کرد. تجربه تاریخی اقتصاد ایران و سایر کشورها نشان داده است که وجود دو یا چند نرخ برای یک کالای استراتژیک، در نهایت به سمت همگرایی قیمتی و افزایش نرخ کالای یارانهای و در اینجا بنزین و سوخت حرکت میکند.
مقدمه
بازار انرژی در ایران همواره یکی از مهمترین بسترهای تنش میان سیاستگذاری اقتصادی، عدالت اجتماعی و فشارهای بودجهای دولت بوده است. در مرداد ۱۴۰۴، وزیر نفت ایران اعلام کرد که عرضه «بنزین سوپر ویژه» با قیمت تمامشده (۵۰ تا ۸۰ هزار تومان در هر لیتر) توسط بخش خصوصی آغاز خواهد شد. اگرچه بهطور رسمی تأکید شده است که قیمت و سهمیه بنزین یارانهای تغییر نمیکند، اما نظریههای اقتصادی درباره بازارهای دونرخی نشان میدهد که این سیاست میتواند زمینهساز تعدیل قیمتی در آینده باشد.
قانون همگرایی قیمتها
مطابق نظریه اقتصاد خرد و سیاستگذاری عمومی، وجود کالای چند نرخی در بازارهای موازی برای یک کالای همگن در بلندمدت پایدار نیست. بر اساس قانون همگرایی قیمتها (Price Convergence Law)، در بازارهای دارای یارانه، قیمت سوبسیدی در نهایت تحت فشارهای زیر به سمت قیمت آزاد حرکت میکند :
انتظارات تورمی و مقایسه روانی میان نرخ یارانهای و نرخ آزاد.
رانت و فساد ناشی از اختلاف قیمتی.
فشار بودجهای دولت و ناتوانی در تأمین یارانه.
فشار نهادهای بینالمللی یا تحریمها برای اصلاح ساختار انرژی.
تجربه بازارهای سوبسیدی
نمونههای متعددی از این الگو در ایران و سایر کشورها وجود دارد:
ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی در ایران (۱۳۹۷-۱۴۰۱) که در نهایت حذف شد و به نرخ نیمایی و آزاد همگرا گردید.
حذف تدریجی یارانه سوخت در اندونزی (۲۰۰۵-۲۰۱۴) که به افزایش تورم و اعتراضات اجتماعی انجامید (Beaton & Lontoh, 2010).
تجربه مصر در اصلاح یارانه انرژی (۲۰۱۴-۲۰۱۶) که با فشار بودجهای و توافق با IMF همراه شد.
تحلیل سیاست «بنزین سوپر ویژه» در ایران
ساختار دونرخی
بنزین یارانهای: ۱۵۰۰ تومان سهمیهای و ۳۰۰۰ تومان آزاد.
بنزین وارداتی: ۵۰ تا ۸۰ هزار تومان (فوب خلیج فارس + هزینه حمل + سود بخش خصوصی).
پیامدهای اقتصادی
ایجاد بازار موازی: مشابه ارز دونرخی.
افزایش سطح عمومی تورم: قیمت همه کالاها و خدمات را افزایش خواهد یافت.
سیگنال قیمتی به جامعه: القای اینکه «قیمت واقعی» بسیار بالاتر از نرخ یارانهای است.
احتمال همگرایی قیمتی: تجربه ایران نشان میدهد فاصله زیاد میان قیمت یارانهای و آزاد در نهایت پایدار نمیماند.
پیامدهای اجتماعی و طبقاتی
تشدید نابرابری: طبقات مرفه با خودروهای مدرن از بنزین وارداتی استفاده میکنند، در حالی که اکثریت جامعه به بنزین بیکیفیت داخلی محدود میشوند.
تقسیم جامعه به دو بازار انرژی: مشابه شکاف ارز ترجیحی و آزاد.
پیامدهای سیاسی
استراتژی دولت: تأکید بر «اختیاری بودن» بهمنظور جلوگیری از اعتراضات مشابه آبان ۹۸ اما در عمل قیمت بازار آزاد سایر قیمت ها را تعیین خواهد نمود
افزایش نارضایتی عمومی: در صورت فشار برای افزایش نرخ یارانهای، احتمال نارضایتی و بحران اجتماعی بالا خواهد بود.
نتیجهگیری
اگرچه سیاست عرضه «بنزین سوپر ویژه» در ظاهر اقدامی محدود و اختیاری است، اما بر پایه نظریه همگرایی قیمتها این این اقدام مقدمهای بر تغییرات بزرگتر در نظام یارانهای انرژی ایران است. همانگونه که تجربه ارز ترجیحی و سایر بازارهای سوبسیدی نشان داده است، وجود شکاف شدید میان نرخ یارانهای و آزاد بهطور ساختاری پایدار نخواهد بود و دیر یا زود و خواه ناخواه فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به سمت تعدیل نرخ یارانهای حرکت خواهد کرد. بنابراین این سیاست را باید نه صرفاً یک انتخاب برای مصرفکنندگان خودروهای خاص، بلکه یک سیگنال قیمتی و گام نخست در فرآیند آزادسازی انرژی در ایران دانست.