دیوید اعتباری - کیهان لندن
آقای جواد ظریف، مقاله شما در «فارن پالیسی» را خواندم. شما با واژههایی خوشآهنگ از «پارادایم جدید» در روابط بینالملل سخن میگویید و خود را صدای عقلانیت و گفتگو معرفی میکنید.
با این حال، حقیقت ماجرا این است که این حرفها برای کسانی که تاریخ را دیده و تجربه کردهاند، چیزی فراتر از نقاب «پلیس خوب» برای یک رژیم خشونتطلب و دشمنساز نیست.
جواد ظریف «سردار دیپلماسی» و قاسم سلیمانی «سردار میدان»!
شما در فایل صوتی افشاشده خود در کمال خونسردی اعتراف کردید که پس از سقوط هواپیمای اوکراینی در دی ۱۳۹۸ و جان باختن ۱۷۶ سرنشین آن، برای توجیه این فاجعه از «میدان»، یعنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اطلاعات خواستهاید تا آن را «علاج» کنید! این اعتراف نشان میدهد که حتی چهره به ظاهر دیپلماتیک جمهوری اسلامی هم نه در خدمت حقیقت و عدالت، بلکه ابزاری برای پنهانکاری جنایات است. این تضاد آشکار، چگونه با ادعاهای شما درباره «دیپلماسی نوین» سازگار است؟
شما از دیپلماسی سخن میگویید، اما نظامی که از چهار دهه پیش سفارت آمریکا را اشغال کرده، شعار «مرگ بر آمریکا» را در مدارس، ادارات و مراسم رسمی نهادینه ساخته، و نابودی اسرائیل را به عنوان یک هدف علنی در سیاست خارجی خود اعلام کرده، چگونه میتواند از دیپلماسی حرف بزند؟ دیپلماسی نه با شعار و نصیحت، بلکه با عمل و پایبندی به قوانین بینالمللی معنا پیدا میکند.
اگر قرار باشد افکار عمومی جهانی نوشتههای شما را ذرهای هم جدی بگیرد، ابتدا رژیم باید حداقلهایی رعایت کند:
• به اشغال سفارت آمریکا پایان دهد و آن را به کارکرد دیپلماتیک بازگرداند.
• شعار سازمانیافتهی «مرگ بر آمریکا» را متوقف کند.
• اسرائیل را به عنوان یک کشور عضو جامعه جهانی به رسمیت بشناسد.
اما آیا نظام حاکم بر ایران چنین کارهایی را انجام میدهد؟ پاسخ روشن است: خیر. چون ماهیت آن با این حداقلها در تضاد کامل است. حیات جمهوری اسلامی به دشمنی دائمی و جنگهای نیابتی وابسته است؛ از حماس و حزبالله لبنان گرفته تا حوثیهای یمن و حشدالشعبی عراق. این گروهها نه تنها عامل بیثباتی منطقهاند، بلکه ابزارهای مستقیم رژیم برای باجگیری و بحرانسازی هستند. چگونه میتوان از «پارادایم جدید» سخن گفت، وقتی هنوز موشکهای مورد حمایت رژیم از یمن به سوی اسرائیل شلیک میشوند؟
مقایسه با دیگر کشورها به خوبی تفاوتها را آشکار میکند:
• ترکیه اردوغان با وجود اختلافات جدی با اسرائیل، روابط دیپلماتیک خود را حفظ کرده است.
• روسیه پوتین در اوج تنش با آمریکا، کانالهای رسمی دیپلماسی را باز نگه داشته است.
• چین به عنوان رقیب استراتژیک و اقتصادی آمریکا، روابط دیپلماتیک کامل دارد و سطح تماسها را حفظ میکند.
این کشورها نشان میدهند که حتی در اوج تضاد، میتوان حداقلهای دیپلماتیک را رعایت کرد. اما جمهوری اسلامی از همان آغاز، با تبدیل دشمنی به ستون هویتی خود، نه به عنوان یک حکومت مسئول، بلکه به عنوان یک گروه شبهنظامی (میلیشا) حاکم انقلابی مسلح خود را تعریف کرده است.
خوشبختانه مدتی است که تاریخ مصرف جادهصافکنانی چون شما، خاتمی، روحانی، پزشکیان و لاریجانی، که هربار با نقاب اصلاحطلبی و اعتدالگرایی سعی در بزککردن نظام داشتهاید، به پایان رسیده است. شما فقط برای سیاستهای سرکوب، دشمنی و صدور بحران، زمان خریدهاید. دیگر نه مردم ایران و نه بازیگران جهانی، فریب این نمایشهای تکراری را نمیخورند.
آقای جواد ظریف، «پارادایم» (الگو) واقعی جمهوری اسلامی همان دشمنی سیستماتیک با جهان، اشغال سفارتها و صدور جنگ نیابتی است. سخنان خوشظاهر شما تنها تلاش بیهودهای برای بزک کردن چهره حکومتی است که از اساس با دیپلماسی و هنجارهای بینالمللی بیگانه است.
آقای ظریف، آنچه شما عرضه میکنید پروپاگانداست، نه دیپلماسی!
*دیوید اعتباری نویسنده کتاب Beyond Ideology: The Technocratic Roadmap to a Free Iran (۲۰۲۵)، بنیانگذار سازمان Stop Child Executions و از نظریهپردازان گذار دموکراتیک و فنسالار در ایران است.

پاسخ به آقای مصطفی تاجزاده، بهروز ورزنده