Saturday, Aug 30, 2025

صفحه نخست » جمهوری‌خواهی با چاشنی مردسالاری! بابک خطی

Babak_Khati.jpgبرابری حقوق زن و مرد از حقوق اولیه بشری بوده، تمام گروه‌های اپوزیسیون امروز ما نیز خود را بدان متصف و موظف می‌دانند.

اما در زیر این پوسته ظاهری به نظر می‌رسد که حضور زنان در بسیاری از موارد صرفا برای politically correct بودن قضیه و به بیان ساده‌تر برای زینت‌ مجالس بودن و "جوریِ بار" است که نتوان به آن نقد مستقیمی وارد کرد.

چنانکه نمونه آن را در کنفرانس اخیر جمهوریخواهان کانادا هم دیدیم، البته با این تفاوت که آنها خوشبختانه به اشتباه خود معترف شده، در حد توان در صدد اصلاح برآمدند.

علت این مساله را هم باید در رفتار برخی هسته‌های مدیریتی جمهوریخواهی جستجو کرد که علیرغم وجود زنان پیشرو و تاثیرگذار، از میدان دادن "واقعی" به آنان در سطوح ارشد و رهبری پرهیز می‌شود.

قسمتی از این دیدگاه را البته باید در یک پروسه تاریخی بررسی کرد، وقتی که بسیاری از افراد و گروه‌هایی که امروز با جمهوریخواهی تعین می‌یابند، در مبارزه زنان ایران با حکومت درمورد آزادی پوشش در بحبوحه انقلاب ۵۷ با توجیه خود، در طرف حکومت ایستادند.

پس از آن و در فاز مبارزه با حکومت اسلامی نیز بسیاری از این افراد و گروه‌ها برای دهه‌ها مساله زنان و خصوصا حجاب در جمهوری اسلامی را مساله‌ای جانبی و به قول معروف مساله‌ مربوط به یک تکه پارچه می‌دانستند که مطلقا اولویتی ندارد و با حل شدن مسائل اصلی -به زعم آنان- خودبخود برطرف خواهد شد!

در عمل و واقعیت صحنه نیز، این جنبش زن زندگی آزادی به عنوان تبلور دهه‌ها مبارزه‌ی چندنسل از زنان و مردان آگاه بود که شیرفهم‌شان کرد که مساله سلطه بر زنان اتفاقا سیاست محوری رژیم اسلامی برای تسلط بر کل جامعه و چشم اسفندیار این حکومت است یا حداقل دهان‌شان را به تکرار گزاره اشتباهی که چهاردهه به اسم فکت!! مبارزه سیاسی برآن اصرار داشتند، برای همیشه بست.

بنابراین برای ترمیم مشکلات موجود باید این واقعیت تلخ را پذیرفت که این رگه‌ها هنوز هم حداقل به طور ناخودآگاه در زیر پوست جریان جمهوریخواهی وجود دارند و این جریان امروز به طور عمده در تعداد مشخصی مرد خلاصه شده که مدام با این رسانه و آن رسانه مصاحبه می‌کنند، در جمع‌های خودی مصاحبه‌های خود را همرسان می‌کنند، خود، اعضای خانواده و دوستانشان آن مصاحبه‌ها را می‌بینند و یکدیگر را تایید می‌کنند.

کسانی که باید بپذیریم نه مردم آنها را به طور "عمومی" می‌شناسند یا نماینده خود می‌دانند و نه خود آنان حرفی آشنا با و برای مردم دارند.

زنی هم اگر در این میان هست اکثرا در حاشیه‌ یا در سایه این مردان است و شاید همین یکی از دلایلی باشد که باعث شده جریان جمهوری‌خواهی چهار دهه حرف تکراری می‌زند بدون اینکه کمترین بازتاب و کمترین راندمانی در میان عامه مردم داشته باشد یا بتواند به‌طور مستقل پیشگام اقدام یا مبتکر راه‌حلی بوده باشد.

در حالی‌که اگر عزمی برای تغییر شرایط ایران وجود دارد، جریان جمهوریخواهی باید از شایستگان و چهره‌هایی چون نرگس محمدی، نسرین ستوده و شیرین عبادی و ...که هم وزن داخلی دارند و شناسای مردم ایران هستند و هم برد و بعد بین‌المللی دارند در سطح رهبری جمهوری‌خواهی و ایجاد رابطه عینی با مردم بهره برده شود، چرا که بدون رابطه با مردم و نبود حضور و حمایت آنان، جمهوری‌ خواهی تنها گعده‌هایی پراکنده از گروه‌های دوستانه با بحث‌های روشنفکری خواهد بود که تاثیری در شرایط جامعه ندارد و لطفا به بزرگواری‌شان نیز ببخشند که افرادی با چنین ویژگی‌های منحصر به فردی زن هستند و تاکنون مردی نبوده که به این سطح از تاثیرگذاری ملی و بین‌المللی رسیده باشد.

موضوعی که در کنار این مساله نهادینه شده در مورد زنان موجب تشدید مشکلات می‌گردد این است که به طور کلی نیز از شایسته‌سالاری در بخش‌هایی از بافتار جمهوری‌خواهی خبری نیست و

بعضا هسته‌های کلسیفیه شده مدیریتی وجود دارند، که به حضور شایستگان و خصوصا جوانان اقبالی ندارند یا بدان حساس هستند که به این مساله در یادداشت

"نقدهایی به جریان جمهوری‌خواهی اپوزیسیون"

https://news.gooya.com/2025/08/post-100446.php

پرداخته شده است

این قلم به سهم خود از تمام افراد و گروه‌های جمهوریخواهی که برای زنان و شایستگان ارزش قائل هستند سپاسگزاری می‌نماید.

بابک خطی



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy