Sunday, Aug 31, 2025

صفحه نخست » «ایران بر سر دوراهی، گذار یا سقوط ؟!معمای آینده ایران میان مردم‌سالاری و تکرار استبداد، پارسا زندی

zandi.gifجنبش انقلابی، گذارطلبان، اصلاح‌طلبان و سلطنت‌طلبان؛ انتخابی سرنوشت‌ساز میان فردا و گذشته

ایران امروز بر سر بزنگاهی تاریخی ایستاده است؛ نقطه‌ای که در آن شش دهه مبارزه علیه دو دیکتاتوری، نخست سلطنت و سپس جمهوری اسلامی، به تجربه‌ای عمیق در حافظه جمعی مردم بدل شده است. جامعه‌ای که بارها طعم زندان، تبعید، شکنجه و اعدام را چشیده، اکنون در برابر پرسشی بنیادین قرار دارد: آیا راهی به سوی گذار به آزادی و مردم‌سالاری گشوده خواهد شد، یا پراکندگی و انحصارطلبی، کشور را به سوی سقوط و بازتولید استبداد خواهد کشاند؟

جنبش انقلابی؛ میراث شش دهه مقاومت

جنبش انقلابی ایران حاصل یک تاریخ پیوسته از مقاومت است. از روزگاری که مردم در برابر سرکوب‌های سلطنتی ایستادند تا دوران تاریک اعدام‌ها و شکنجه‌های دهه‌های نخست جمهوری اسلامی، و از اعتراضات خیابانی دهه‌های اخیر تا فریاد «زن، زندگی، آزادی»، این جنبش همواره زنده بوده است.

این مبارزه نه به یک گروه یا سازمان خاص محدود است و نه به یک نسل. بلکه رشته‌ای است از خون و امید که نسل به نسل منتقل شده:

• نسلی که در برابر زندان و سرکوب ساواک تسلیم نشد،

• نسلی که زیر سایه اعدام‌ها و سرکوب‌های دهه شصت همچنان ایستاد،

• و نسلی که امروز در خیابان‌ها، در دانشگاه‌ها و در شبکه‌های اجتماعی، پرچم آزادی را برافراشته است.

این تداوم تاریخی مهم‌ترین سرمایه امروز ایران است؛ سرمایه‌ای که هیچ جریان سیاسی نمی‌تواند آن را مصادره کند.

رضا پهلوی و سلطنت‌طلبان؛ نوستالژی، تمامیت‌خواهی و شکاف اجتماعی

در میان نیروهای اپوزیسیون، جریان سلطنت‌طلب با محوریت رضا پهلوی جایگاه ویژه‌ای دارد. اما بررسی واقعیت‌های سیاسی نشان می‌دهد که این جریان با چالش‌های بنیادین روبه‌روست:

1. تمامیت‌خواهی و انحصارطلبی

بخش بزرگی از هواداران سلطنت‌طلب، به جای پذیرش تکثر سیاسی، خود را تنها گزینه مشروع آینده معرفی می‌کنند. این نگاه انحصارگرایانه، بیش از آنکه یادآور مردم‌سالاری باشد، بازتابی از همان منطق استبدادی است که جامعه ایران روزی علیه آن شورید.

2. رفتارهای پرخاشگرانه

در عرصه رسانه‌ای و حتی در تجمعات خارج از کشور، بسیاری از هواداران سلطنت‌طلب به‌جای گفت‌وگو و تفاهم، با برچسب‌زنی، تخریب و پرخاشگری نسبت به دیگر جریان‌های اپوزیسیون شناخته می‌شوند. چنین رویکردی بیش از آنکه همگرایی بیافریند، شکاف‌ها را عمیق‌تر می‌کند.

3. توهم پایگاه اجتماعی

این جریان بارها فراخوان‌های خیابانی یا کمپین‌های رسانه‌ای داده است، اما در عمل استقبال مردمی، چه در داخل و چه در میان ایرانیان مهاجر، بسیار اندک بوده است. نمونه بارز این شکاف در جریان جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و غزه نمایان شد؛ جایی که تلاش‌های تبلیغاتی رضا پهلوی برای جلب همراهی ایرانیان با سیاست‌هایش، با بی‌اعتنایی گسترده مواجه شد و نشان داد که فاصله میان تصور سلطنت‌طلبان و واقعیت اجتماعی بسیار عمیق است.

4. تجمعات خارج از کشور؛ تصویر اغراق‌شده

حتی در خارج کشور که شرایط فعالیت آزادتر است، تجمعات سلطنت‌طلبان غالباً با اختلافات درونی، پرچم‌نمایی‌های تفرقه‌افکنانه و شمار اندک شرکت‌کنندگان همراه بوده است. این واقعیت بار دیگر نشان می‌دهد که ادعای «اکثریت بودن» بیش از آنکه بر پایه واقعیت باشد، محصول تبلیغات رسانه‌ای است.

گذارطلبان؛ جست‌وجوی راه میانه

گذارطلبان بر این باورند که کشور نه توان اصلاح‌طلبی فرسوده را دارد و نه تاب فروپاشی پرهزینه را. آنان می‌کوشند راهی برای انتقال آرام و تدریجی به نظامی دموکراتیک بیابند. اما ضعف بزرگ آنان، نداشتن پایگاه اجتماعی گسترده و ساختار سازمانی منسجم است. این امر باعث شده صدایشان در هیاهوی دیگر جریان‌ها کمرنگ‌تر شود.

اصلاح‌طلبان؛ از امید تا فرسایش

اصلاح‌طلبی که روزگاری به امید بزرگ جامعه بدل شده بود، پس از دو دهه تجربه، سرمایه اجتماعی خود را تقریباً از دست داده است. نزدیکی طولانی‌مدت به ساختار قدرت، این جریان را از مردم جدا کرده و امروز بیش از آنکه آلترناتیو باشد، بخشی از گذشته تلقی می‌شود. با این حال، احتمال دارد در دوران گذار، نقشی محدود در مدیریت انتقال سیاسی ایفا کند.

براندازان؛ قاطعیت بدون نقشه

براندازان با صراحت بیشتری از ضرورت پایان کامل نظام موجود سخن می‌گویند. نقطه قوت آنان، شفافیت شعارشان است. اما نقطه ضعفشان، نداشتن طرح روشن برای فردای پس از فروپاشی است؛ خلائی که می‌تواند کشور را به سمت بی‌ثباتی یا حتی استبداد تازه سوق دهد.


⸻---------------

گذار یا سقوط؟


مسئله اصلی امروز ایران، انتخاب میان دو سرنوشت است:
• گذار، اگر نیروهای متکثر اپوزیسیون بتوانند حول اصولی چون آزادی، عدالت، دموکراسی و استقلال ملی به تفاهم برسند
• یا سقوط، اگر انحصارطلبی، پرخاشگری و تفرقه دست بالا را داشته باشند.


ایران در آستانه انتخابی سرنوشت‌ساز است. آینده نه در دست یک فرد یا یک جریان، بلکه در گرو توان جامعه برای ایجاد وحدت در کثرت است. اگر این همگرایی شکل گیرد، راه آزادی هموار خواهد شد؛ و اگر نه، خطر تکرار چرخه استبداد همچنان در کمین است.


پارسا زندی (مشاور حقوقی )




Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy