Monday, Sep 1, 2025

صفحه نخست » تبار شناسی تراژدی جنگ اوکراین، «نقض استقلال» (بخش چهارم)، محمود دلخواسته

Mahmoud_Delkhasteh_3.jpgبخش اول:

https://news.gooya.com/2025/08/post-100866.php

بخش دوم:

https://news.gooya.com/2025/08/post-100983.php

بخش سوم:

https://news.gooya.com/2025/08/post-101083.php

« در تحقیق بسیار طولانی که اخیرا نیویورک تایمز با عنوان: «تاریخ پنهان جنگ در اوکراین» (72)

که حاصل 300 مصاحبه با فرماندهان ارتش آمریکا، اوکراین و افسران اطلاعاتی می باشد، نقش رهبری آمریکا در اداره جنگ را نشان می دهد و اینکه فرماندهان نظامی اوکراین تحت فرماندهی فرماندهان نظامی آمریکا که بیشتر در پایگاه هوایی ویسبادن/Wiesbaden آمریکا در آلمان مستقر هستند، عمل می کرده اند. از جمله ژنرال کریستوفر تاد دوناهو/Christopher Todd Donahue فرمانده نظامی آمریکایی:

«ژنرال (کریستوفر) دوناهو توضیح داد که اوکراینی ها هستند که می جنگند و می میرند، تجهیزات و تاکتیک های آمریکایی را آزمایش می کنند و درس های آموخته شده را به اشتراک می گذارند. او گفت: "از شما متشکرم"، "ما همه این چیزهایی را می سازیم که هرگز نمی توانستیم داشته باشیم».

بی ثباتی دائم، رمز وارد کردن اوکراین به ناتو

کودتای 2005 که به "انقلاب نارنجی» معروف شد و ریاست جمهوری ویکتور یوشچنکو برای بردن اوکراین به طرف ناتو و کشور را در مقابل ناتو قرار دادن، از چنان پایه مردمی ضعیفی برخوردار بود که سنجش افکارها نشان می داد که درصد موافقان این نامحبوب ترین رئیس جمهور تاریخ به %2.7 نزول کرده بود. در نتیجه در انتخابات بعد، اکثریت مردم به یانوکویچ که می خواست اصل بیطرفی قانون اساسی را رعایت کند رای داده و پیامد آن این بود که کوشش دولت آمریکا و اتحادیه اروپا که کوشش در ایجاد دولتهای رعیت/vasal states می کرد با شکست مواجه شد.

بنابر این در کوشش دوم در انجام کودتا، تصمیم گرفته شد تا بعد از انجام کودتا، سیاستهایی پیش گرفته شود تا سبب بی ثباتی در اوکراین شده و کشور را در وضعیت بحرانی قرار دهد. به همین علت همانطور که در گفتگوی ویکتوریا نولاند با سفیر آمریکا بحث شده بود، قرار بر این شد که نئونازی های اوکراینی که بشدت ضد روس بودند و در بکاربردن خشونت بر علیه مخالفان سیاسی خود تردید نمی کردند را در رابطه نزدیک با دولت قرار دهد. نتیجه آن سیاستهایی بود که قصد اصلی آن ایجاد دوگانگی و تنش در جامعه اوکراین بین روس زبانها و اوکراینی زبانها شد. در این راستا بود که زبان روسی، فرهنگ روسی و کلیسای ارتدوکس مورد حمله قرار گرفته و به حاشیه رانده شد. عملی که از آن به عنوان جنوساید فرهنگی نام برده می شود.

اولبن واکنش روسیه، دخالت نظامی بدون خونریزی در شبه جزیه کریمه که در سال 1954 خروشچف در شرایطی ابهام انگیز که گفته شده مست بوده است امضا کرده بود. البته در آن زمان همه مناطق بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود و زیاد تفاوتی نمی کرد که این شبه جزیره متعلق به کدام جمهوری باشد. اهمیت استراتژیک این شبه جزیره در این بود که از سال 1783، پطر کبیر ناوگان دریایی روسیه را این شبه جزیره مستقر کرده بود. یعنی تنها بندری که روسیه از طریق آن به آبهای گرم دسترسی داشت.

نئوکانزواتیوها در واشنگتن که کوشش آنها در به محاصره در آوردن روسیه در دریای سیاه با مشکل روبرو شده بود، کودتای خود را فراموش و ناگهان به قوانین بین المللی /International law توسل جستند و اینکه در این قوانین تمامیت ارضی کشورها غیرقابل نقض است. این در حالیست که آمریکا مدتی بعد از فروپاشی شوروی گفتمان جدیدی در قوانین بین المللی معرفی کرده بود: «نظم مبتنی بر قوانین/rules based order» قوانینی که بر اساس آن قوانین بین الملل که تمامیت ارضی کشورها را غیر قابل نقض می دانست، حال هم می توانست بر اساس اصل "مداخله بشر دوستانه" نقض شود و هم حق خودمختاری/self-determination منطقه ای از کشوری که تحت تهاجم "بشر دوستانه" قرار گرفته بود را نقض کند.

این اصل من در آوردی را آمریکا، که خود را ورای قوانین بین المللی می دانست، معرفی کرده بود تا در کشور "دولتهای نادوست" دخالت نظامی کند. در واقع کلاه شرعی ای بیش نبود و با این کلاه شرعی بود که با نقض قوانین بین المللی در یوگسلاوی دخالت نظامی و کوزورو را، بگونه ای غیر قانونی، از این کشور جدا کرد. به سخن دیگر، سیاست آمریکا یادآور سخن معروف لویی چهاردهم بود که گفته بود «قانون منم» می بود. بنابر این حق، «اجرایی کردن «نظم مبتنی بر قوانین» تنها از اختیارات ولایت مطلقه آمریکا به عنوان تنها ابر قدرت تاریخ که مادلین آلبرایت، وجود آمریکا را مانند وجود خداوند ضروری می دانست میسر بود و بنابر این روسیه حق استفاده از آن را نداشت.(56)



تفاوت دیگر کریمه با کوزوو این بود که کریمه از قبل دارای خودمختاری بود و پارلمان خود که حق قانون گذاری را داشت دارا بود و بر این اساس دست به انجام رفراندمی زد که آیا مردم کریمه که بیش از 80% از آنها روس بودند، خواهان جدایی از اوکراین و نتیجتا باز گشت به روسیه هستند یا نه. شرکت کنندگان بگونه قاطعانه ای رای به بازگشت به روسیه را دادند. (البته قبل از اعلام استقلال اوکراین، مردم کریمه در رفراندمی رای به پیوستن به روسیه داده بودند.) آمریکا نتیجه رفراندم را نپذیرفت و عنوان کرد که مردم در شرایط تهدید و ترس چنین رایی داده اند.

ولی یکی از معتبرترین ژورنالهای علمی در جهان، فوربس/Forbes گزارش داد که نه فقط روس بلکه اکثریت تاتارها و اوکراینی ها نیز رای به جدایی از اوکراین و پیوستن به روسیه را داده اند و از رایی که داده اند شاد می باشند:

«ممکن است ایالات متحده و اتحادیه اروپا بخواهند کریمه ها را از دست خودشان نجات دهند. اما کریمه ها در همان جایی که هستند خوشحال هستند. یک سال پس از الحاق شبه جزیره کریمه در دریای سیاه، نظرسنجی پس از یک نظرسنجی نشان می دهد که مردم محلی آنجا -- اعم از اوکراینی، روس قومی یا تاتار اکثراً موافق هستند (که): زندگی با روسیه بهتر از زندگی با اوکراین است.»(57)

از جمله به دلیل حضور پررنگ نئونازی ها در دولت اوکراین و تحمیل سیاستهای نژاد پرستانه و ضدروس آنها که با نقض حقوق دیگر بخشهای جمعیتی اوکراین همراه بود، سبب شد که حدود 75% از پرسنل نیروی دریایی اوکراین، در کریمه، نیز این نیرو را ترک کرده و به نیروی دریایی روسیه پیوستند. (58) یعنی همانهایی که «مردان کوچک سبز» معروف شدند. در هر حال، روسیه با تصرف شبه جزیره کریمه، هم قوانین بین المللی سازمان ملل متحد را نقض کرده بود و هم «تفاهم نامه بوداپست/Budapest Memorandum را. توضیح اینکه در 5 دسامبر 1994 سران سه کشور آمریکا، انگلستان و روسیه در بوداپست تفاهم نامه ای را امضا کردند که بر اساس آن، سه کشور اوکراین، قزاقستان و بلاروس، سلاح های اتمی خود را که شوروی سابق در این جمهوری ها مستقر کرده بود، به روسیه منتقل کرده و در مقابل سران سه کشور امضا کننده تفاهم نامه امنیت این سه کشور را ضمانت و از دخالت در امور داخلی آنها خوداری خواهند کرد.

البته قبلا نیز آمریکا با ایجاد فشارهای اقتصادی به اوکراین و بلاروس و سرانجام با کودتای 2014 و برسمیت شناختن دولت حاصل از کودتا، این تفاهم نامه را نقض کرده بود و در عمل آن را از اعتبار انداخته بود.

اعتراضات در دانباس و شروع جنگ داخلی

کودتایی که با برنامه آمریکا و همکاری ظاهرا نهادهای غیر دولتی که بودجه آنها را آمریکا پرداخت می کرد و بکارگیری نیروهای مسلح نئونازی ها انجام شد و سیاستهای روس ستیزانه دولت کودتا، واکنشهای شدیدی را در استانهای بیشتر روس نشین شرق اوکراین - دانباس- بدنبال داشت. برای سرکوب معترضان، دولت کودتا، ارتش را به دانباس فرستاد.

اعتراض خوب و اعتراض بد

در اینجا لازم است به یک بام و دو هوای دولتها و اکثر رسانه های غرب اشاره کرد. توضیح اینکه معترضان طرفدار اتحادیه اروپا، بر علیه رئیس جمهور منتخب اوکراین، یانوکویچ، را مورد حمایت و تشویق قرار دادند و ملقب به «رزمندگان آزادی» شدند. در حالیکه معترضان به دولت غیرمنتخب و غیرقانونی بعد از کودتا و سیاستهای نژاد پرستانه و ضد دموکراتیک آنها، بشدت محکوم شدند و تبدیل شدند به «عوامل پوتین».

البته تا این زمان، روایت نئوکانزواتیوها از وقایع اوکراین هنوز بطور کامل رسانه های اصلی غرب را از آن خود نکرده بود و استثنائاتی وجود داشت. از جمله روزنامه گاردین، در مقاله ای با عنوان:


«این روسیه نیست که اوکراین را در لبه جنگ قرار داده است.» (59) یک بام و دو هوایی دولتها و رسانه ها غربی را انتقاد کرد. توضیح اینکه، معترضان میدان در کیف که ساختمانهای دولتی را نیز به اشغال خود درآورده بودند، مردمی تصویر می شدند که بگونه ای خودجوش بر علیه تصمیم رئیس جمهور که خواسته بود که بنابر اصل بیطرفی قانون اساسی توازن در رابطه با روسیه و غرب برقرار کند، «مبارزان آزادی» توصیف می شدند. ولی زمانی که مردم روس و روس زبان دانباس در شرق کشور برای دفاع از حق استفاده از زبان و فرهنگ خود به اعتراض برخواسته بودند مردمی توصیف می شدند که از پوتین دستور گرفته بودند.

هژمونی چنین روایتی از معترضان روسی آنگونه بود که وقتی نئونازی ها در شهر روسی اودسا به تظاهرکنندگان روسی حمله کرده و آنها به ساختمان اتحادیه کارگری پناهنده شدند، نئونازیها، ساختمان را به آتش کشیدند و دهها نفر در آتش زنده سوختند و هر روسی که برای نجات از سوختن از پنجره ها بیرون می پرید او را یا هدف تیراندازی قرار می دادند و یا با چماق به قتل می رساندند،(60)

به سرعت رسانه های غربی، اخبار این جنایات بدست طرفداران کودتای 2014 را در حاشیه قرار دادند. حتی زمانی که دولت کودتا در کیف، تحقیق در مورد این جنایت را به تاخیر انداخت، در غرب واکنش جدی دیده نشد. تنها سازمان عفو بین الملل بود که خواستار تحقیقات عمیق و گسترده در اینمورد شد.(61) تحقیقی که هیچگاه انجام نشد. در سکوت خبری، دولت اوکراین حتی اجازه مراسم سالگرد این کشتار را نداد و دستور منع رفع و آمد در شهر را اجرا کرد. (62)

در واقع کشتار اودسا، نقطه شروعی بود که نهایتا برخورد ناتو و روسیه را وارد فاز نظامی خود کرد. فازی که بسیاری از قبل در مورد آن هشدارها داده بودند. بنظر می رسد که برای غبار زدایی از واقعیت و امور واقع که روایت سازی، آنها را در غباری از ابهام فرو برده است، یاد آوری

چند نمونه دیگر از آن هشدارها لازم است:


هنری کیسینجر گفتمان برخورد در مورد اوکراین را به چالش کشید و از جمله گفت:

«بحث عمومی در مورد اوکراین تماماً در مورد رویارویی است. اما آیا می دانیم به کجا می رویم؟ در زندگی‌ام چهار جنگ را دیده‌ام که با شور و شوق و حمایت مردمی آغاز شد که همه‌ی آن‌ها را نمی‌دانستیم چگونه پایان دهیم و از سه تای آن‌ها یک‌طرفه عقب نشینی کردیم. آزمون سیاست این است که چگونه به پایان می رسد، نه چگونه شروع می شود. در اغلب موارد، مسئله اوکراین به عنوان یک رویارویی مطرح می شود: چه اوکراین به شرق بپیوندد یا به غرب. اما اگر قرار است اوکراین زنده بماند و پیشرفت کند، نباید پاسگاه هر یک از طرفین در مقابل طرف دیگر باشد - باید به عنوان پلی بین آنها عمل کند.»(63)

جان پیلگر/john Pilger یکی از معتبرترین اساتید و ژورنالیستهای پژوهشگر در غرب که جنایتهای خمر سرخ در کامبوج و نسل کشی در کلمبیا را افشا کرد، در مقاله ای بعد از اشاره به نقش سازمان سیا در کودتاهایی مانند 28 مرداد بر علیه مصدق، بر علیه سالودور آلنده در شیلی و پارتیس لومومبا در کنگو، در مقاله ای با عنوان:

«در اوکراین، آمریکا ما را به سمت جنگ با روسیه می کشاند» هشدار داد که سیاست آمریکا در اوکراین و در به محاصره ناتو در آوردن روسیه، به جنگ با روسیه منجر خواهد شد:

«اما محاصره نظامی (روسیه بدست) ناتو به همراه حملات سازماندهی شده توسط ایالات متحده علیه روس‌های نژادی در اوکراین سرعت گرفته است. اگر بتوان پوتین را تحریک کرد تا به کمک آنها بیاید، (در حالیکه) نقش "مطرود/pariah" از پیش تعیین شده او توجیه کننده یک جنگ چریکی ناتو خواهد بود که احتمالاً به داخل روسیه نیز سرایت خواهد کرد.» (64)

پروفسور جان میر شایمر /John Miersheimer، معتبر ترین تئوریست مکتب واقع گرا/Realism در روابط بین الملل در سخنرانی معروف خود در سال 2015 نسبت به جنگ در اوکراین و کشاندن روسیه به جنگ هشدار داد و مقصر را آمریکا، ناتو و در کل غرب معرفی کرد.(65)

جنگ اوکراین: جنگ وطنی یا جنگ نیابتی؟

در چنین وضعیتی برای پایان دادن به جنگ داخلی، موافقتنامه مینسک در سپتامبر 2014 به امضا رسید و اعلام آتش بس شد ولی در فاصله کمی آتش بس شکسته شد و واحدهای ارتش اوکراین به محاصره نیروهای دانباس در آمده و تلفات فراوانی به آنها وارد شد. سازمانهای حاکم بر دانباس تصمیم به انجام رفراندم برای جدا شدن از اوکراین گرفتند. پوتین مخالفت کرد و از آنجا که این نیروها از طرف روسیه حمایت می شدند، پذیرفتند.

در نتیجه در فوریه 2015 موافقتامه «مینسک 2» با شرکت فرانسه، آلمان و روسیه و دولت کیف و دانباس امضاء شد. در این موافقتنامه از جمله حقوق فرهنگی مردم دانباس که زبان روسی و فرهنگ روسی بود برسمیت شناخته می شد و گفتگوهای دیپلماتیک جای برخوردهای نظامی را می گرفت.

آمریکا نیز آن را امضا کرد و مورد تصویب شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت و اینگونه فرم موافقتنامه بین المللی را پیدا کرد. با این وجود، دولت اوکراین از اجرای آن سر باز زد. توضیح اینکه می باید با مسئولان دانباس وارد مذاکره می شد که نشد. مجلس اوکراین هم لایحه ای را که بر اساس موافقتنامه به مردم دانباس حق رفراندم می داد را رد کرد. نه آمریکا، نه آلمان و نه فرانسه هیچ فشاری به کیف برای اجرای موافقتنامه نیاوردند. حتی پیش تر هم رفتند و ناتو مشغول ساختن ارتشی نوین بر اساس ساختار ناتو و مسلح کردن آن شد تا تعادل قدرت نظامی را به نفع کیف بر هم بزند.

بعد از حمله روسیه به اوکراین، آنجلا مرکل، صدر اعظم آلمان و نیز فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه در زمان امضای قرارداد گفتند که امضای قرارداد مینسک 2 فریبی بیش نبوده است تا اوکراین بتواند خود را قدرتمند کند. توضیح اینکه، در مصاحبه با مرکل، اشپیگل از قول او می گوید:

« او معتقد است که در آن زمان، و سپس در جریان مذاکرات مینسک، توانست زمان مورد نیاز اوکراین را برای دفع بهتر حمله روسیه بخرد.»(66)

و زمانی که از فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه که ایشان نیز امضایش را زیر موافقتنامه مینسک 2 گذاشته بود در باره اظهارات مرکل و اینکه آن موافقتنامه فریبی نبود و هدف آن خرید زمان برای اوکراین بود، پاسخ می دهد:

«بله، در اینمورد حق با آنجلا مرکل می باشد. بله، آنگلا مرکل در این مورد درست می گوید. توافق های مینسک تهاجم روسیه را برای مدتی متوقف کرد. آنچه بسیار مهم بود این بود که بدانیم غرب چگونه از این مهلت برای جلوگیری از هرگونه تلاش بیشتر روسیه استفاده خواهد کرد. » (67)

پترو پروشنکو، رئبس جمهور سابق اوکراین هم گفت که هیچگاه تصمیم بر اجرای این موافقتنامه را نداشته است.(68)

زلنسکی نیز گفت که هیچگاه تصمیم بر اجرای موافقتنامه را نداشته است:

رهبر اوکراین شکایت کرد که توافقات مینسک یک "امتیاز" غیرقابل قبول است. زلنسکی به یاد آورد که به امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان گفته بود که "ما نمی توانیم آن را اجرا کنیم. زلنسکی گفت: «تاخیر در دیپلماسی کاملاً خوب است.» (69)

به سخن دیگر، اوکراین و حامیان غربی او، موافقتنامه ای بین المللی که از تصویب شورای امنیت نیز گذشته بود تا روسیه و دانباس را فریب دهند و زمان بخرند، تا ناتو در پنهان، ارتش آنها را بازسازی و مسلح و برای حمله به دانباس آماده کند را به هیچ گرفته بودند.

تا این زمان، حرف بر سر این بود که این پوتین است که قوانین بین المللی را نقض می کند و حرمت امضایش را نگاه نمی دارد ولی این اعترافات به روشنی بیان می کند که این اوکراین و حامیان غربی اش بوده اند که اینگونه عمل می کرده اند.

در هر حال، بسیار گفته می شود که در جنگ با روسیه، اوکراین از استقلال خود در برابر تهاجم خارجی و بدون اینکه اوکراین تحریکی کرده باشد، دفاع می کند. در این هم شکی نیست که رزمندگان اوکراینی که با شجاعتی سخت قابل تحسین بر ضد تهاجم روسیه می جنگند، باور دارند که از استقلال وطنشان دفاع می کنند. اما واقعیت چیست؟

دولت زلنسکی می دانست که اوکراین برای روسیه، آسیب پذیرترین مرز روسیه با اروپاست و این کشور را به طرف ناتو بردن، سبب حمله نظامی پوتین خواهد شد. با این وجود و با وجودی که با شعار صلح با روسیه آن پیروزی بزرگ 73 درصدی را در انتخابات بدست آورده بود، ولی و با وجود مخالفت اکثریت مردم اوکراین، سیاست به عضویت ناتو در آمدن اوکراین را پیش گرفت. دولت زلنسکی بر این باور بود که در چنین جنگی و از آنجا که مورد حمایت ناتو قرار خواهد گرفت، اوکراین حتما پیروز خواهد شد و جایزه آن به عضویت ناتو درآمدن خواهد بود. از جمله، اولکسی ارستوویچ/ Oleksiy Arestovychمشاور نزدیک زلنسکی، حدود سه سال قبل از حمله روسیه، دقیقا چنین حمله ای را پیش بینی و با این وجود از آن به دلیل ذکر شده استقبال کرده بود:


«(به عضویت در آمدن اوکراین در ناتو) روسیه را تحریک خواهد کرد تا عملیات عظیم نظامی بر علیه اوکراین انجام دهد.... جنگی عظیم با روسیه و شکست روسیه (و به عضویت ناتو در آمدن بهترین خواهد بود...) در این جنگ (نیابتی) ما بگونه ای فعال مورد حمایت غرب قرار خواهیم گرفت - تسلیحات، تجهیزات، مساعدت، تحریمهای جدید بر علیه روسیه، منطقه پرواز ممنوع، ما شکست نخواهیم خورد و این خوب است.»(70)

این در حالیست که قول به عضویت در آوردن اوکراین از طرف آمریکا در ناتو، یک بازی سیاسی بیش نبوده است و آمریکا با در باغ سبز نشان دادن، کوشش داشته تا اوکراین با تمامی توان با روسیه جنگیده و اینگونه روسیه را تضعیف کند تا آمریکا به هدف خود که ضعیف کردن روسیه است برسد. در گزارش 325 صفحه ای اتاق فکر راند/RAND در آمریکا که بیشترین نزدیکی را با دستگاههای اطلاعاتی آمریکا دارد و با درخواست و حمایت مالی ارتش آمریکا در سال 2019، یعنی چهار سال قبل از حمله روسیه، از جمله می بینیم:

« از آنجایی که به عضویت ناتو در آمدن نیاز به موافقت تمامی (اعضای ناتو) دارد و در حالی که بعید است که در آینده قابل پیش بینی اوکراین به عضویت ناتو پذیرفته شود، اما اصرار واشنگتن (برای عضو کردن اوکراین در ناتو) بر این امکان می تواند عزم اوکراین (برای مقابله با روسیه) را تقویت کند و در عین حال روسیه را به سمت مضاعف کردن تلاش های خود برای جلوگیری از چنین تحولی سوق دهد.» ص 99 (71)

در تحقیق بسیار طولانی که اخیرا نیویورک تایمز با عنوان: «تاریخ پنهان جنگ در اوکراین» (72)

که حاصل 300 مصاحبه با فرماندهان ارتش آمریکا، اوکراین و افسران اطلاعاتی می باشد، نقش رهبری آمریکا در اداره جنگ را نشان می دهد و اینکه فرماندهان نظامی اوکراین تحت فرماندهی فرماندهان نظامی آمریکا که بیشتر در پایگاه هوایی ویسبادن/Wiesbaden آمریکا در آلمان مستقر هستند، عمل می کرده اند. از جمله ژنرال کریستوفر تاد دوناهو/Christopher Todd Donahue فرمانده نظامی آمریکایی:

«ژنرال (کریستوفر) دوناهو توضیح داد که اوکراینی ها هستند که می جنگند و می میرند، تجهیزات و تاکتیک های آمریکایی را آزمایش می کنند و درس های آموخته شده را به اشتراک می گذارند. او گفت: "از شما متشکرم"، "ما همه این چیزهایی را می سازیم که هرگز نمی توانستیم داشته باشیم».

پژوهش ادامه می دهد:

«از برخی جهات، اوکراین، در بعدی وسیع تر، یک مسابقه مجدد در تاریخ طولانی جنگ‌های نیابتی ایالات متحده با روسیه بود - ویتنام در دهه 1960، افغانستان در دهه 1980، سوریه سه دهه بعد.»(73)

مدت کمی بعد از حمله روسیه به اوکراین، لوید آستین/Lloyd Austin، وزیر دفاع آمریکا به اوکراین رفت و در یک سخنرانی، سیاست آمریکا و علت حمایت آمریکا از اوکراین در جنگ را «ضعیف کردن روسیه.» توصیف کرد.(74)

ولی مارکو روبیو، وزیر خارجه ترامپ، سخن آستین را خیلی صریح تر اعلام کرد:

«جنگ اوکراین، جنگی است نیابتی میان دو قدرت اتمی.»(75)

به سخن دیگر، این جنگ، جنگی است نیابتی که اوکراین از طرف آمریکا برای ضعیف کردن روسیه با این کشور می جنگد. البته این سخن، در غوغا و جنجالها و اینکه، این جنگ، جنگی است وطنی و اوکراین از استقلال خود دفاع می کند گم شد. ناگفته نماند همانگونه که گفته شد، شکی نیست که این جنگ برای نظامیانی که شجاعانه از اوکراین در برابر تجاوز روسیه دفاع می کردند و برای وطن جان دادند و آنهایی که دفاع می کنند، جنگی است وطنی. ولی این جنگ میهنی برای اوکراینی ها، برای ناتو جنگی است نیابتی. در واقع جنگ «نیابتی ناتو» از طریق «جنگ میهنی» اوکراین است که انجام می شود. جنگی که ناتو، به علت نیابتی بودن آن، تمامی امکانات عظیم نظامی، سیاسی، رسانه ای و اقتصادی خود را در اختیار اوکراین گذاشت.

واقعیت نشان داد که زمانی که نخبگان سیاسی کشور با نقض اصل بیطرفی که همان استقلال اوکراین بود به خدمت قدرتهای خارجی درآمدند تا از در باغ سبز وارد ناتو شوند، اوکراین را وارد جهنمی از کشتار و ویرانی کردند. کشتار و ویرانی که هنوز ادامه دارد و به علت ماهیت ضد دموکراتیک دولت اوکراین به شکار مردان اوکراینی در خیابانها دست زده تا آنها را به گوشت دم توپ تبدیل و به زور آنها را به دروازه مرگ بفرستند.(76)

اوکراین: کشور مستقل یا رعیت؟ درسی که آمریکا از کودتای نارنجی گرفت

بعد از کودتای 2014 و قبل از حمله روسیه به اوکراین، دخالتهای آمریکا در اوکراین آنگونه شده بود که دادستان کل اوکراین، ویکتور شوکین /Viktor Shokin در اعتراض گفت:
«آنها (آمریکایی ها) باور دارند که اوکراین تیول آنهاست (متعلق به آنهاست)... تمام انتصابات دولتی با توافق واشنگتن انجام می شود.(77)

نفوذ آمریکا در اوکراین چنان بود که بایدن، پسر خود، هانتر بایدن، که فاقد هیچیک از شرایط نبود عضو هیئت موسس گاز بریسما قرار داده و میلیونها دلار به او پرداخت شده بود و زمانی که اعتراضات بلند شد و ویکتورشوکین مسئول رسیدگی شد و او به سراغ هانتر بایدن رفت، جو بایدن بسرعت و به بهانه فساد، ویکتور شوگین /Viktor Shokin را اخراج کرد و سر و ته تحقیقات را هم آورد.(78)

بعد از کودتای اول آمریکا (انقلاب نارنجی) در 2004 از آنجایی که آمریکا در درون ساختار سیاسی اوکراین کادرسازی لازم را نکرده بود، زمانی که دوران ریاست جمهوری دست نشانده خود، ویکتور یوشچنکو، به پایان رسید، اکثریت مردم به ویکتور یانوکویچ که با شعار بازگردادن بیطرفی به اوکراین خود را نامزد کرده بود رای دادند.

در نتیجه ابزار اصلی آمریکا در بازگرداندن آب به جوی، سازمانها و نهادهایی مانند «سازمانهای غیر دولتی» و «بنیاد ملی دموکراسی» می بودند که بودجه آنها از طریق سازمانهای اطلاعاتی از جمله سازمان سیا تامین می شد. این سازمانها که بنا به قول ویکتوریا نیولاند میلیاردها دلار در اوکراین هزینه شان شده بود، در واقع به عنوان دستان نامرئی سازمان سیا برای براندازی رژیمها و شخصیتهایی که آمریکا حضور آنها را برنمی تافت، عمل می کردند و با استفاده از نارضایتی بخشی از جامعه، بخصوص بخشهایی که این سازمانها منابع درآمد آنها را تامین می کردند، نسبت به رژیم/شخصیت مورد نظر از طریق انجام تظاهرات و "سر پیجی های مدنی" و سونامی رسانه ای که به "انقلابهای رنگین" معروف شد، رژیم/شخصیت را سرنگون و آفراد دست نشانده خود را به قدرت می رساندند.

این روش با موفقیت در کودتای 2014 بکار گرفته شد و همانطور که در نوار لو رفته ویکتوریا نیولند با سفیر آمریکا دیدیم، از قبل تصمیم گرفته شده بود که آرسنی یاتسنیک در مقام نخست وزیری قرار بگیرد. ولی این کافی نبود و کادرسازی می باید عمیقا انجام می شد و شهروندان آمریکایی مقامات کلید را در دست می گرفتند. چند نمونه:

- ناتالی جارسکو /Natalie Jaresko، درست همان روزی که به سمت وزیر دارایی منصوب شد، شهروندی اوکراین را نیز در یافت کرد. ایشان قبل از گماشته شدن به این مقام، دیپلمات آمریکا و مسئول اقتصادی سفارت آمریکا بود. بنابر این در عرض یک روز ایشان از مقام مسئول دفاع از منافع اقتصادی آمریکا، در مقام مسئول دفاع از منافع اقتصادی اوکراین منصوب شد.

- آویراس ابروم ماویسیوس/َAivaras Abromavicius، شهروند کشور لیتوانی که تحصیلکرده آمریکا بود به عنوان وزیر اقتصاد و توسعه منصوب شد.

- دیوید ساکورلیدزه/David Sakvarelidze که در آمریکا دادستان دولت در نیویورک بود به سمت معاون دادستان کل اوکراین منصوب شد و کمی بعد شهروندی اوکراین را دریافت کرد.

- میخاییل ساکاشویلی/Mikheil Saakashvili رئیس جمهور سابق گرجستان و عزیر جورج بوش، شهروندی اوکراینی گرفت و در مقام فرماندار شهر اودسا قرار گرفت.

البته این سیاست، محدود به اوکراین نبود و در سالهای بین 1990 و 2000 کشورهای بالتیک استونیا، لاتویا و استونیا، دارای روسای جمهوری شدند که همگی از شهروندان آمریکا بودند.(79)

(56)

https://19972001.state.gov/statements/1998/980219a.html#:~:text=It%20is%20the%20threat%20of,here%20to%20all%20of%20us

(57)

https://www.forbes.com/sites/kenrapoza/2015/03/20/one-year-after-russia-annexed-crimea-locals-prefer-moscow-to-kiev/

(58)

https://www.youtube.com/watch?v=aNq2jE0X__A

(59)

https://www.theguardian.com/commentisfree/2014/apr/30/russia-ukraine-war-kiev-conflict

(60)

https://www.youtube.com/watch?v=VEWUADkyIiA

(61)

https://www.youtube.com/watch?v=VEWUADkyIiA

(62)

https://morningstaronline.co.uk/article/w/ukrainian-authorities-block-memorial-odessa-massacre

(63)

https://www.henryakissinger.com/articles/how-the-ukraine-crisis-ends/

(64)

https://www.theguardian.com/commentisfree/2014/may/13/ukraine-us-war-russia-john-pilge

(65)

https://www.youtube.com/watch?v=JrMiSQAGOS4

(66)

https://www.spiegel.de/international/germany/a-year-with-ex-chancellor-merkel-you-re-done-with-power-politics-a-f46149cb-6deb-45a8-887c-8aa37cc9b3c3

(67)

https://kyivindependent.com/hollande-there-will-only-be-a-way-out-of-the-conflict-when-russia-fails-on-the-ground/

(68)

https://responsiblestatecraft.org/2022/12/05/putin-and-zelensky-finally-agree-heres-why-thats-a-bad-thing/

(69)

https://geopoliticaleconomy.com/2023/02/10/ukraine-zelensky-minsk-peace-russia/

(70)

Diesen, Glenn, The Ukraine War & the Eurasian Worl Order, (US. Clarity Press, Inc, 2023), P. 207

https://www.reddit.com/r/interestingasfuck/comments/tneo19/oleksiy_arestovych_interview_on_russian/?rdt=48667

https://www.intellinews.com/former-ukrainian-presidential-advisor-perfectly-predicted-russian-invasion-in-2019-238183/

(71)

https://www.rand.org/content/dam/rand/pubs/research_reports/RR3000/RR3063/RAND_RR3063.pdf

(72)

https://www.nytimes.com/interactive/2025/03/29/world/europe/us-ukraine-military-war-wiesbaden.html

(73)

https://www.bgnes.com/conflicts/the-new-york-times-us-intelligence-underlies-ukrainian-military-successes

(74)

https://www.washingtonpost.com/world/2022/04/25/russia-weakened-lloyd-austin-ukraine-visit/

(75)

https://www.state.gov/secretary-of-state-marco-rubio-with-sean-hannity-of-fox-news/

(76)

https://www.instagram.com/p/DIHSksaMp8c/?hl=fr

(77)

https://human-synthesis.ghost.io/2023/08/13/video-ukrainian-prosecutor-general-viktor-shokin-on-how-his-country-was-taken-over-by-washington/

(78)

https://www.newsweek.com/does-ukraine-have-kompromat-joe-biden-opinion-1818052

(79)

Diesen, Glenn, The Ukraine War & the Eurasian Worl Order, (US. Clarity Press, Inc, 2023), P.193



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy