Sunday, Sep 7, 2025

صفحه نخست » "مشکل من با رسانهء هردمبیل آقای امیر طاهری"

na.jpgاسماعیل نوری علا

در روز دوشنبه دهم شهریور ماه (اول سپتامبر) در معیت آقایان دکتر ناصر کرمی و ایرج مصداقی در برنامه «یاران» (که به مدیریت آقای علیرضا میبدی از تلویزیون پارس پخش می شود) شرکت داشتم و در بخشی از آن برنامه، که طی آن صحبت از نیک و بد «بازگشت به قانون اساسی مشروطه» مطرح بود، در مورد این بازگشت و موافقان آن سخنان کوتاهی را بیان کردم(1).

رور بعد دیدم که در صفحهء تلگرام آقای امیر طاهری، شخصی که خود را «داریوش ایرانی» خوانده، همان تکه از سخن من در آن برنامه را بریده و منتشر کرده و زیر آن نوشته است:

« وجه اشتراک تقریبا تمامی حامیان شناخته شده‌ء دفترچه‌ء باند فاسد قاسمی نژاد/اعتمادی در چهار چیز است. اول:دشمن قانون اساسی مشروطه هستن (عین نگارش نویسنده). دوم:رفراندوم نکبت 57 را به رسمیت میشناسن. سوم:قسم پادشاهی رضا شاه دوم را بی اعتبار و نمایشی میدونن. چهارم: 99 درصد آنها جمهوری طلبن. اون به اصطلاح پادشاهی خواهانی که مخصوصا در این روزها از حقانیت قانون اساسی مشروطه علیه این اوباش تحت هر بهانه‌ و شرایطی دفاعی نمی کنند، بدونن که قطعا همراه و یاور این نجاسات 57ی هستند».

ار آنجا که فکر کردم صفحهء تلگرامی آقای طاهری بوسیلهء کاربر لجاره ای «هک» شده است، یادداشتی بدین شرح روانهء محضر ایشان کردم:

«حناب آقای امیر طاهری. در کانال تلگرامی شما، پس از نمایش ویدئوئی از من، مطلبی باز نشر شده به این شرح (...). چون بازنشر یک مطلب نشان از موافقت با مفاد آن دارد از شما خواهش می کنم تکلیف مرا با این کار روشن کنید تا اگر شما هم چون نویسنده آن مطلب می اندیشید من بتوانم پاسخ مقتضی را تقدیم کنم. با احترام. اسماعیل نوری علا»

پاسخ آقای طاهری به انگلیسی و به ترجمه ای که من از آن تهیه کرده ام امروز به دستم رسید:

« با سپاس فراوان بررسی‌اش می‌کنم. حساب‌های کاربری شبکه‌های اجتماعی من توسط خانم خزاعی مدیریت می‌شوند. این نظر من نیست، چون نمی‌دانم کسانی که از دفترچه حمایت می‌کنند چه در سر دارند، و نمی‌دانستم شما هم یکی از آنها هستید. اما چرا فکر می‌کنید این نقل قول درباره شماست؟ در هر صورت، اگر فکر می‌کنید باید پاسخ دهید، لطفاً این کار را انجام دهید، حتی اگر می‌خواهید با حمله به من این کار را انجام دهید. این روزها خیلی‌ها این کار را می‌کنند. این یک بازی است. موفق باشید. امیر طاهری»

من البته نه قصد ورود به گونه ای از بازی و نه نیت حمله به کسی را دارم اما فکر می کنم که در یک فضای روامدار می توان، بی هراس از اتهام و فحاشی و دهن دریدگی، به مناظره نشست و در مورد نظراتی پیرامون مسائلی که به آیندهء بلند مدت جامعهء ایران ربط دارد با احساس وظیفه گفتگو کرد. لذا اکنون هم، با بی اعتنائی نسبت به سخن آدم نجاست اندیشی با نام مستعار «داریوش ایرانی»، و بدون مکث بلند بر بی خیالی آقای طاهری که اجازه می دهند هر گند چاله دهانی در صفحه ای که نام ایشان را بر بالای خود دارد هرچه خواست بنویسد، نکات زیر را تکرار می کنم:


- نخست اینکه من همیشه گفته ام که یک جمهوری خواه و مخالف نظام سلطنتی (که نامش از سلطه و سلطه طلبی می آید و نمود بارز زودگوئی و دیکتاتوری تمامیت خواه است) هستم. اکنون هم عضو حزب سکولار دموکرات ایرانیان همحسوب می شوم که حزبی جمهوری خواه است. اما این جمهوری خواهی لااقل از سال 2008 بدین سو مانع اتشخیص و تصدیق موقعیت یگانهء شاهزاده رضا پهلوی بوسیله ما گروخ جمهوری خواه نبوده است. و در واقع خود ایشان راه را گشوده و راه حلی خردپذیر ارائه داده اند (و من این نکته را در سخنان کوتاهم در کنفرانس مونیخ 2 و در حضور خود ایشان بازگو کردم). ایشان، در مصاحبه با آقای مهدی فلاحتی در صدای امریکا، توضیح داده اند که برای همه ما باید «جمهوریت نظام حکومتی» مهم باشد و اگر چنین نظامی بر بنیاد سیستم دو ریاستی شکل بگیرد، رئیس نمادین کشور می تواند شاه یا رئیس جمهور باشد، بی آنکه شرح وظایف این مقام منافاتی با اصل «جمهوریت نظام» داشته باشد. در پی مطرح شدن این نظرات شاهزاده، حزب ما تصمیم گرفت بجای «جمهوری خواهی» به «جمهوریت خواهی» روی آورد و تمایل مهستان سکولار دموکرات ها به یک نظام دو ریاستی نیز بصورت سندی منتشر شد(2). حزب ما و خود من بر اساس همین نظریات در دو کنفرانس مونیخ شرکت کرده ایم و من مقاله ای هم در این مورد نوشته ام (3).


- در مورد بازگشت به قانون اساسی مشروطه هم من مخالفت گسترده و عمیقم را مدت ها است که اعلام داشته و دلایلم را اقامه کرده ام و، به نظر من، دوستان موافق این «بازگشت» یا متن قانون اساسی مشروطیت را نخوانده اند، یا نفهمیده اند و یا دروغ می گویند.


نظر من در اصل متوجه ماده دوم این قانون(4) است که (با رجوع به ماده اول که مذهب اثنی عشری را مذهب رسمی ایران می داند) توضیح می دهد برای حفط موازین این لازم است همواره یک هیئت از روحانیون مصوبات مجلس را تصدیق یا رد کند. سپس در پایان همین ماده آمده است که:


«...این ماده تا زمان ظهور حضرت حجت‌عصر عجل‌الله فرجه تغییر پذیر نخواهد بود».


بدینسان، «بازگشت» به قانون اساسی مشروطه، و برسمیت شناختن قانونیت آن، به معنی پذیرش این جمله هم هست و اینکه می گویند «بعد از بازگشت می توان مواد نادلخواه را حذف کرد» یک تجاهل العارف یا بی سوادی آشکار است.


بدیهی است که می توان مجلس مؤسسان تشکیل داد و با «پایه قرار دادن قانون اساسی مشروطه» (و نه بازگشت به آن) قانون اساسی جدیدی نوشت که بسیاری از مواد خوب همان قانون منسوخ در متن جدید گنجانده شود، اما این کار به معنی بازگشتن و برسمیت شناختن آن قانون نیست.


- من هرگز منکر قانونیت پادشاهی رضاشاه کبیر و محمدرضا شاه نبوده ام. مجلس مؤسسانی که در 1304 تشکیل شد، بدون آنکه بخواهد یا بتواند در متن ماده دوم قانون اساسی مشروطه دست ببرد طی ماده واحده ای چنین اعلام داشت:


«مجلس مؤسسان سه اصل ۳۶ و ۳۷ و ۳۸ سابق متمم قانون اساسی مذکور را ملغی می داند».


همین مجلس سپس سلطنت را در خاندان پهلوی جاری ساخت. من از این بالاتر هم رفته و می گویم، مطابق همین قانون، شاهان پهلوی رئیس واقعی دستگاه مجریه بوده اند و در قانون مذکور ذکری از نخست وزیر (بعنوان مسئول قوه مجریه) نشده و لذا این ادعا که قانون می گوید که «شاه باید سلطنت کند و نه حکومت» یک جعل آشکار است.


- کسانی که هم اکنون شاهزاده رضا پهلوی را (که در عهد پدر به مقام ولیعهدی رسیده بودند) بر اساس قانون اساسی مشروطه، پادشاه می دانند به مفاد ماده 39 همان قانون توحه ندارند که می گوید:


«هیچ پادشاهی بر تخت سلطنت نمی تواند جلوس کند مگر اینکه قبل از تاجگذاری در مجلس شورای ملی حاضر شود و در حضور اعضای مجلس شورای ملی و مجلس سنا و هیأت وزراء ... قسم یاد کنند»


بنا بر این، در حال حاضر و قبل از اینکه شاهزاده رضا پهلوی در مجلس شورای ملی قسم یاد کند، پذیرش مسئولیت از به معنی پادشاهی ایشان نیست و به همین دلیل ایشان براس رهبری دوران گذار اظهار آمادگی کرده اند و عدهء کثیری از ما هم رهبری ایشان را پذیرفته ایم.


در واقع، هر کس که در امر تسجیل کنونی پادشاهی ایشان می کوشد ناچار است که:


الف: قانون اساسی مشروطه را به صورت کمال و تمام بپذیرد و بخصوص متوحه مادهء اول آن باشد که می گوید: «مذهب رسمی ایران اسلام و طریقة حقهء جعفریهء اثنی عشریه است باید پادشاه ایران دارا و مروج این مذهب باشد».


ب: همچنین لازم است که نامزد پادشاهی بر اساس همین قانون (و نه قانونی جدید) در مجلس شورای ملی حاضر شده و بصورت زیر قسم یاد کند:


« من خداوند قادر متعال را گواه گرفته بکلام‌الله مجید و به‌ آنچه نزد خدا محترم است قسم یاد می کنم که تمام هم خود را مصروف حفظ استقلال ایران نموده حدود مملکت و حقوق ملت را محفوظ و محروس بدارم، قانون اساسی مشروطیت ایران را نگهبان و بر طبق آن و قوانین مقرره سلطنت نمایم و در ترویج مذهب جعفری اثنی عشری سعی و کوشش نمایم و در تمام اعمال و افعال خداوند عزشأنه را حاضر و ناظر دانسته منظوری جز سعادت و عضمت دولت و ملت ایران نداشته باشم و از خداوند مستعان در خدمت بترقی ایران توفیق می طلبم و از ارواح طیبه اولیای اسلام استمداد می کنم».


پ: در نتیجه،مطابق نص صریح همان قانون اساسی مشروطه که آقایان قصد بازگشت به آن را دارند، شاهراده رضا پهلوی هنور پادشاه ایران محسوب نمی شوند.


من فکر می کنم که پیش از هر کس خود شاهزاده به این شرایط دلگیر واقف هستند و به همین دلیل، پس از جنبش سبز، هرگز نه خود را شاه ایران خوانده و نه خواستار بازگشت به قانون اساسی مشروطه بوده اند و همواره به لزوم داشتن قانون اساسی جدید و روزآمد اشاره کرده اند.


بله. به همهء این دلایل من با «بازگشت به قانون اساسی مشروطه» ( و نه توجه به آن در ردوند نوشتن قانون اساسی جدید) مخالفم چرا که آن را دستکاری شده به نفع روحانیت و متضاد با نیات واقعی و اصلی مشروطه خواهان راستین می دانم.


- می ماند این نکته که مرا جزء «حامیان شناخته شده‌ء دفترچه‌ء باند فاسد قاسمی نژاد/ اعتمادی» دانسته اند. یادداشت تلگرامی آقای داریوش ایرانی دلایلی برای این «حمایت» و آن «فساد» اقامه نکرده است اما من اگر از انتشار «دفترچه» حمایت کرده ام بدان خاطر بوده که شاهزاده ( و نه آقایان قاسمی نژاد و امیرحسین اعتمادی) آن را تأیید کرده اند و در نتیجه این انتساب از یکسو دروغ است و از سوی دیگر «فساد» احتمالی و ذکر شده در مورد این آقایان را به خود شاهزاده بر می گرداند و این جناب طاهری و گردانندگان کانال تلگرام ایشان هستند که باید دهان آقای داریوش انیرانی را آب بکشند.


من اتفاقاً، بر اساس تجربه و دانش محدودم، به برخی از مفاد این دفترچه اعتراض داشته و دلایل خود را هم برای سازمان مربوطه فرستاده و هم بصورت مقاله منتشر کرده ام و تصور می کنم که اگر به دلایل من توجه نشود ما در آینده با مشکلات عدیده ای روبرو خواهیم بود که همهء فرصت ها را خواهد سوزاند. در این مورد خواننده را به مطالبی که منتشر کرده ام رجوع می دهم.


دنور - 14 شهریور 1404 - 3 سپتامبر 2025
______________________
1. https://t.me/AmirTaheri4/8256
2. https://isdmovement.com/Mehestan/Expectations-Constitution.htm
3. https://news.gooya.com/2025/08/post-100665.php
4. https://mashruteh.org/wiki/



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy