Friday, Sep 19, 2025

صفحه نخست » عادی‌نمایی بحران به سبک اصلاح‌طلبان حکومتی، امیر دها

Amir_Daha.jpgجمهوری اسلامی، ناتوانتر از همیشه برای حل ابربحرانهایی که نفسش را به شماره انداحنه، این روزها برای عادیسازی شرایط فاجعه بارکشور، به نمایش‌های مسخره خیابانی روی آورده است. سیاستی دیرآشنا در تاریخ دیکتاتوری‌ها ، که تحت عنوان «نان وسیرک» از آن نام برده میشود.

نمایش به جای پاسخ‌گویی

کنسرت‌های خیابانی، جشنواره‌ها و حتی فشن‌شوهای سازمان‌دهی‌شده در تهران و چند شهر دیگر، بخشی از سیاست حکومتی هستند که می‌کوشد افکار عمومی را از بحران‌های واقعی منحرف سازد. برای برساختن تصویری کاذب از آرامش و نشاط آجتماعی، ایجاد سرگرمی‌های سطحی و بازنمایی فضایی «عادی» در میان توفان بحرانهای خردکننده این سیاستی ست که تاریخ سقوط دیکتاتوریها، نمونه‌های بسیاری از آنرا بر صفحات خود ثبت کرده است.

رژیم‌های سرهنگان در آمریکای لاتین در دهه ۷۰ میلادی، حسنی مبارک در مصر و یا اتحاد جماهیرشوروی در واپسین سال‌های عمر خود، نیز به برگزاری جشنواره‌ها و برنامه‌های نمایشی روی آوردند تا فروپاشی را پنهان کنند.

اما همان‌طور که «موسیقی بر عرشه تایتانیک» نتوانست توجه سرنشینان کشتی را از صدای درهم شکستن و غرق شدن آن منحرف کند، این نمایش‌ها هم مانع فروریزی اعتماد عمومی و افزایش خشم اجتماعی در ایران نخواهد شد.

نقش اصلاح‌طلبان حکومتی

آنچه این نمایش‌ها را خطرناک‌تر می‌سازد، نقش فعال اصلاح‌طلبان حکومتی در سازماندهی و تبلیغ آن‌هاست. این جریان نه تنها به ترویج رسانه‌ای چنین رویدادهایی می‌پردازد، بلکه در طراحی و اجرای آن‌ها نیز نقش‌آفرین است. هدف اصلاح‌طلبان دوگانه است:

بازسازی اعتبار اجتماعی ازدست‌رفته خود از طریق نمایش «گشایش فرهنگی»، مشروعیت خریدن برای حکومت درشرایظی که اکثریت بسیار بزرگی از مردم خواهان بگور سپردنش هستند!


اصلاح‌طلبان با برگزاری چنین نمایشاتی می‌کوشند چهره‌ای منعطف و تغییر پذیر از حکومت ارائه دهند؛ در حالیکه تلاش آن‌ها برای عادی‌نمایی بحران و ایجاد شکاف و چند دستگی در میان جامعه معترض، بیش از گذشته آن‌ها را با عاملان اصلی ویرانی کشور، هم سرنوشت می سازد!
فشن‌شوی تهران؛ نماد تضاد

نمونه‌ای بارز از این سیاست، فشن‌شوی اخیر تهران است. برنامه‌ای پرزرق‌وبرق که اصلاح‌طلبان حکومتی آن را در رسانه‌هایشان با شور و شوق تبلیغ کردند. این فشن‌شو در حالی برگزار شد که هم‌زمان بسیاری از مردم ازتامین حداقل های ضروری برای گذران زندگی روزمره خود نیز محرومند، بی آبی و خاموشی‌های گسترده همچنان ادامه دارد و گرانی بی‌سابقه کالاهای اساسی فشار خردکننده‌ای بر زندگی خانوارها وارد می‌کند.

تضاد میان «صحنه نورانی فشن شو» و «زندگی تاریک و پرمشقت مردم» چنان عریان است که نیازی به تفسیر ندارد. این نمایش دقیقاً در خدمت همان سیاستی ست که باید از آن بعنوان «آرام‌سازی گورستانی» یادکرد؛ سیاستی که برواقعیت تلخ زندگی مشقت بار مردم خاک انکار می پاشد.

همزمانی معنادار با جنبش مهسا

اما نکته تکان‌دهنده‌تر، زمان‌بندی اعلام خبر برگزاری این فشن‌شو بود. درست در روزهایی که جامعه ایران مشغول گرامیداشت یاد شهدای جنبش «زن، زندگی، آزادی» و بزرگداشت مهسا امینی بود، حکومت صحنه عمومی را به نمایش مدل‌ها و لباس‌ها بدل کرد. این همزمانی را نمی‌توان صرفاً تصادف دانست.


چنین برنامه‌ای، برای بسیاری از مردم، نه فقط یک «عادی‌سازی بحران» بلکه دهن‌کجی آشکار به حافظه جمعی و «نمک‌پاشیدن بر زخم‌های باز» تعبیر شد.


این تضاد عاطفی و نمادین باعث شد فشن‌شوی تهران به یکی از شاخص‌ترین نمونه‌های سیاست «نان و سیرک» جمهوری اسلامی بدل شود: تلاشی آگاهانه برای به محاق بردن صحنه اعتراض با نورافکن‌های سرگرمی.


جایگاه هنرمندان؛ میان نیت خیر و پیامد اجتماعی در این میان نباید فراموش کرد که حضور برخی هنرمندان درپاره ای کنسرتها و یا چنین برنامه‌هایی الزاماً به معنای همدستی آگاهانه همه آنها با حکومت نیست. بسیاری ممکن است ناآگاه از سیاستهای پشت پرده و با نیت کاستن از رنج مردم پای در این صحنه‌ها بگذارند. با این حال، واقعیت تلخ آن است که این مشارکت‌ها، حتی اگر ناآگاهانه باشد، در عمل به اعتبار اجتماعی خود آنها آسیب می‌زند و میان آنان و مردم شکاف ایجاد می‌کند. چرا که جامعه، این حضور را نه «همدلی» بلکه «همراهی با پروژه عادی‌نمایی حکومت» تلقی خواهد کرد.


از سوی دیگر این نمایش‌ها در حالی برگزار می‌شوند که هر روز خبرهای تازه‌ای از تجمعات اعتراضی در شهرهای مختلف به گوش می‌رسد؛ از کارگران و بازنشستگان گرفته تا معلمان و کشاورزان. واقعیت ایران امروز، خیابان‌های معترض است، نه صحنه‌های نورانی کنسرت و فشن شو.


در چنین شرایطی، سیاست سرگرمی‌های حکومتی بیش از آنکه باعث فراموشی بحران شود، مانند موسیقی نوازندگان بر عرشه تایتانیک است: لحظه‌ای سرگرم‌کننده، اما ایستاده بر شیب تند فاجعه و کشتی در حال سقوط.


جمهوری اسلامی و متحدان اصلاح‌طلب آن، با سیاست «عادی‌نمایی بحران» می‌کوشند شکاف میان واقعیت زندگی مردم و تصویر رسانه‌ای کشور را پُر کنند. اما این سیاست، نه بحران را حل می‌کند و نه می‌تواند مشروعیت ازدست‌رفته را به آن‌ها و جمهوری اسلامی بازگرداند. برعکس، هر فشن‌شو و کنسرت خیابانی، هر جشنواره و نمایش خیالی، تنها به نماد دیگری از بی‌اعتنایی حکومت به درد مردم بدل می‌شود.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy