مقدمه
مکانیسم ماشه (Snapback Mechanism) ابزاری در چارچوب توافق هستهای (برجام) است که به کشورهای عضو امکان میدهد در صورت نقض تعهدات از سوی رژیم ولایی ، تحریمهای تعلیقشده شورای امنیت سازمان ملل متحد را دوباره فعال کنند. فعال شدن این مکانیسم، نهتنها پیامدهای اقتصادی گستردهای دارد، بلکه بر ساختار قدرت و توزیع منابع در رژیم ولایی نیز اثرگذار است. از این منظر، تحلیل این رویداد در چارچوب اقتصاد سیاسی اهمیت ویژهای مییابد، چرا که پرسش اصلی این است: چه کسانی از بازگشت تحریمها متضرر و چه کسانی منتفع میشوند؟
چارچوب نظری
اقتصاد سیاسی تحریمها بر این فرض استوار است که به دلیل ساختار طبقاتی جامعه ایران، فشارهای خارجی بهطور یکسان بر همه گروههای اجتماعی و نهادی وارد نمیشوند. تحریمها میتوانند الگوهای رانتجویی، فساد، تمرکز قدرت و بازتوزیع منابع را دگرگون سازند. در نتیجه، تحریمها علاوه بر پیامدهای اقتصادی، پیامدهای سیاسی و اجتماعی نیز دارند.
بازندگان اصلی
۱. طبقات فرودست و کارگری
افزایش تورم ناشی از کاهش ارزش ریال، رشد بیکاری و افت قدرت خرید، فشار شدیدی بر خانوارهای کمدرآمد وارد میکند. این گروهها توان دسترسی به بازارهای موازی یا منابع جایگزین را ندارند و اولین قربانیان افزایش قیمتها و کمبود کالاهای اساسی میشوند.
۲. بنگاههای کوچک و متوسط
صنایع کوچک که به مواد اولیه وارداتی وابستهاند، بهدلیل محدودیتهای بانکی و تجاری آسیب میبینند. تعطیلی یا کاهش ظرفیت این واحدها، اشتغال را تهدید میکند و موجب تمرکز بیشتر اقتصاد در دست بنگاههای بزرگ رانتی میشود.
۳. طبقه متوسط شهری
کاهش درآمد واقعی، محدود شدن فرصتهای شغلی تخصصی و افزایش هزینههای آموزش و درمان، طبقه متوسط را در معرض فرسایش قرار میدهد. بخشهایی از این طبقه یا به مهاجرت روی میآورند یا به طبقات فرودست سقوط میکنند.
۴. بخشهای مولد اقتصاد
بخشهای کشاورزی، صنعتی و خدماتی که وابسته به مبادلات خارجی و زیرساختهای انرژی و آب هستند، بیشترین زیان را متحمل میشوند. ناامنی غذایی و بحرانهای زیستمحیطی نیز اثرات منفی این روند را تشدید میکنند.
برندگان احتمالی
۱. نهادهای نظامی-امنیتی و شبهدولتی
بازگشت تحریمها، اقتصاد رژیم ولایی را بیش از پیش به سمت غیررسمی و بسته سوق میدهد. در چنین شرایطی، نهادهای نظامی و شبهدولتی که کنترل بخش بزرگی از اقتصاد رانتی و زیرزمینی را در اختیار دارند، موقعیت خود را تقویت میکنند.
۲. شبکههای رانت و قاچاق
تحریمها موجب افزایش تقاضا برای مبادلات غیررسمی میشوند. گروههایی که به شبکههای قاچاق، تجارت غیرقانونی و مبادلات ارزی دسترسی دارند، سودهای کلانی کسب میکنند.
۳. صادرکنندگان و دلالان متصل به رانت ارزی
با افزایش نرخ ارز، صادرکنندگان مواد خام و دلالان ارز سود میبرند. در حالی که بخش تولید داخلی آسیب میبیند، گروههای دارای مجوزهای خاص صادراتی یا دسترسی به ارز ترجیحی قدرت بیشتری پیدا میکنند.
۴. نهادهای ولایی-تبلیغاتی
تحریمها بهانهای برای تقویت گفتمان مقاومت و بازتولید مشروعیت گفتمان حاکم فراهم میآورند. این نهادها منابع بیشتری جذب کرده و نفوذ اجتماعی خود را تحکیم میکنند.
پیامدهای ساختاری
فعال شدن مکانیسم ماشه علاوه بر بازتوزیع منافع و زیانها، پیامدهای بلندمدتی بر ساختار اقتصاد سیاسی رژیم ولایی دارد:
تمرکز بیشتر قدرت اقتصادی در دست نهادهای رانتی و شبهدولتی؛
تضعیف طبقه متوسط بهعنوان موتور توسعه و اصلاحات اجتماعی؛
افزایش نابرابری درآمدی و شکاف طبقاتی؛
کاهش مشروعیت سیاسی به دلیل فشار بر معیشت عمومی؛
گسترش اقتصاد زیرزمینی و غیرمولد.
نتیجهگیری
اقتصاد سیاسی فعال شدن مکانیسم ماشه نشان میدهد که برندگان اصلی آن نهادهای نظامی-امنیتی، شبکههای رانت و قاچاق و صادرکنندگان متصل به رانت ارزی هستند. در مقابل، بازندگان اصلی شامل طبقات فرودست، بنگاههای کوچک و متوسط، طبقه متوسط شهری و بخشهای مولد اقتصاد میشوند. در یک جمعبندی کلی، میتوان گفت مکانیسم ماشه شکاف میان دولت رانتی و جامعه را عمیقتر میسازد و به بازتولید الیگارشی اقتصادی در رژیم ولایی منجر میشود.