Monday, Sep 22, 2025

صفحه نخست » حمله اعراب مسلمان به ایران؟ مسعود امیرخلیلی

Masoud_amirkhalili.jpgپیشگفتار

بیشتر اسلام شناسان غربی و پژوهشگران ایرانی بر این باور هستند که اعراب مسلمان در نیمه اول قرن 7 میلادی پس از شکست دادن ارتش یزدگرد سوم در جنگ های به اصطلاح قادسیه و نهاوند سلسله ساسانیان را سرنگون کردند و ایران را به تصرف خود درآوردند.

منبع خبری این محققان، به استثناء سبئوس ( Sebeos )، تاریخ نویس ارمنی قرن 7 ، طبری و نویسندگان عرب هستند که حدود دو قرن بعد از درگذشت یزدگرد سوم (652)، بدون ارائه یک سند کتبی از این جنگ ها خبر داده اند.

شرق‌شناس آلمانی‚ تئودور نولدکه‚ ( 1836 - 1930 ) اشاره می‌کند که طبری مشخص نکرده که از چه منبع خبری اطلاعات ( تاریخی ) خود را به دست آورده است و فقط در مواردی و آنهم به طور غیرمستقیم این تاریخ نویس از افراد مطلعی نام برده که این اخبار را به او داده‌اند. این شرق‌شناس ادامه می‌دهد که طبری حتا در بخش تاریخ ساسانیان از نام بردن این افراد مطلع نیز خودداری کرده است. (1)

سبئوس، تاریخ نویس ارمنی قرن 7 میلادی:

سبئوس در "تاریخ هراکلیوس" از دو جنگ خبر می دهد که به عقیده پژوهشگران این جنگ های یرموک و قادسیه هستند. اما ادبیات سوری و یونانی قرن 7 اشاره ی به این دو جنگ نکرده اند:

the closest we get to a specific description is the work of Sebeos, an Armenian historian writing in the late 7th century. He has two accounts of battles which modern scholars have assumed to be those of the Yarmuk and Qadisiyyah...... In the 7th-century Syriac and Greek literature we have not even the little that we find in Sebeos .(2)

سبئوس در خبر خود از این جنک ها نه اشاره به قادسیه کرده است و نه از اعراب مسلمان نام برده است: سبئوس به ارتش اسماعیل اشاره می کند و نه به اعراب مسلمان :

Then the army of Ismael, which had gathered in the regions of the east, went and besieged Ctesiphon

و جنگی که سبئوس به آن اشاره کرده در محل حیره بوده و نه در قادسیه

the village called Hert,ichan ( 3)

استاد زبان سوری در دانشگاه آکسفورد، سباستیان برک (Sebastian Brock )، در کتاب خود Perspectives on Late antiquity " Syrica " اشاره می کند که برای اولین بار کشیش سوری مار دیونیسیوس تلمحری Dionysios of Tellmahre)) از اسلام به عنوان یک مذهب جدید نام برده است. پیشتر تفاوتی بین مذهب عرب ها و کفار مشاهده نمی شد.

It was perhaps only with Dionysios of Tellmahre (died 845 ) that we really get a full awareness of Islam as a new religion. Earlier observers had not always benn able to distinguish the religion of the Arabs from paganism (4)

سبئوس نمی توانست به اعراب مسلمان در جنگ قادسیه اشاره کند، چون اعراب در قرن 7 مسلمان نبودند و اسلام را نمی شناختند.

همچنین تاریخ اصلی سبئوس به زبان یونانی بوده، اما نسخه ی که ما امروز در دست داریم ترجمه ی است به زبان ارمنی و به نقل از تاریخ نویس انگلیسی آر دبیلو. تامسن ( R. W. Thomson ) تاریخ سبئوس زودتر از قرن 10 نوشته نشده است

Later writers do not help us date this history more accurately. It is quoted at length by T'ovma in the early tenth century. . So the existence of the History in its present form before 900 cannot be external evidence. (5)

تغییرات در متن اصلی تاریخ سبئوس، پس از گذشت 3 قرن و ترجمه آن به زبان ارمنی، اجتناب ناپذیر است. همچنین این امکان هم هست که مترجم تاریخ سبئوس اخبار جنگ های اعراب را از تاریخ طبری که در قرن 10 منتشر شده بودند برداشت کرده است.

حنگ قادسیه

اسلام شناس دانشگاه نیویورک رابرت ج. هویلند ( Robert G. Hoyland) شروع جنگ قادسیه را چنین بازگو می کند:

"در آغاز جنگ شرایط اعراب خوب نبود، اما چند روز بعد از عربستان سواره نظام و 20000 پیاده نظام به کمک اعراب می شتابند، آنها با سپر از خود دفاع می کردند، به پیشروی خود ادامه دادند و با تمام قوا علیه ایرانیان جنگیدند. ..... جنگ قادسیه در تاریح 6 ژانویه 638 اتفاق افتاد".

in an initial encounter the Arabs were worsted, but a few days later they received reinforcements from Arabia of " a multitude of cavalry and 20,000 infantry " and thus heartened " they sped forward , covered with shields, eager to fight aginst the Persian troops.....The engagement, referred to as the Battel of Qadisiyya in Muslim sources, took place on January 6, 638,... (6)

حنگ نهاوند

رابرت ج. هویلند، با استناد به سبئوس، اشاره به تاریخ جنگ نهاوند هم می کند: " جنگ در سال اول کنستانس، پادشاه بیزانس، و سال 10 یزدگرد، پادشاه ایران، اتفاق افتاد، در تاریخ 42 - 641 "

it happened in the first year of Constans, King of the Byzantnes, and in the tenth year of Yazdgird, King of the Persian " , namely 641 - 42

سبئوس همچنین از تعداد سربازان هر دو طرف در جنگ نهاوند خبر می دهد: عرب ها با 40،000 سرباز و ایرانیان با 60،000 سرباز و حنگ سه روز ادامه داشت.

The Arabs fielded " 40,000 men equipped with swords" against which the Persians " mustered aforce of 60,000 fully armed men, " for three days the two sides confronted each other ( 7 )

سبئوس از جنگ نهاوند نام نبرده، بلکه از جنگ در سرزمین مادها

ابوالفرج اصفهانی ( وفات 967 ) در کتاب الاغانی ( صفحه 28 ) ادعا می کند که فرمانده اعراب در جنگ نهاوند " نعمان بن عمرو بن مقرن مزنی" که در این جنگ جان خود را از دست داد در نزدیکی نهاوند به خاک سپرده شده است. اما تا به امرور باستان شناسان هیج تجهیزات نظامی و یا قبر های دستجمعی در محل جنگ های قادسیه و نهاوند پیدا نکردند.

این ادعای اسلام شناسان سنتی که در شبه جزیره عربستان قبایل متعدد عرب زندگی می کردند که پس از پذیرفتن اسلام با یک دیگر متحد شدند و با هزاران جنگجو به کشور های مجاور حمله کردند درست نیست و حقیقت تاریخی را بیان نمی کند. بیشتر سرزمین شبه جزیره عربستان ( به جز قسمت جنوبی آن ) پرجمیعت نبود و همین ساکنان کم این مناطق، در هر دوره تاریخی، نیز در نهایت فقر زندگی می کردند:

The Muslim traditions depict the Arabian Peninsula as filled with roaming nomadic tribes who, after conversion to Islam, supplied thousands of warrios for the conquest of al-Šām, Iraq, and Egypt. This view dose not beare close scrutiny. Most of the peninsula ( excluding of course its southern coastal region ) is a parched desert which, judging from the material remains so far discovered, was never densely inhabited and whose population was not only sparse but extremely poor by any standard at any historical time ( 8)

جنگ ها ( قادسیه، نهاوند، یرموک ... ) و فتوحات ی که طبری و تاریخ نویسان عرب به آنها اشاره کرده اند در واقع، به نقل از دو باستان شناس اسرائیلی" یهودا دی. نوو و جولیت کورن" دستبرد ها و سرقت های مسلحانه قبایل عرب به سرحدات کشور های مجاور بودند. پس از متلاشی شدن ارتش ساسانیان و ترک بیزانس از سوریه و مصر یک نیروی نظامی برای جلوگیری از سرقت های اعراب در مرز ها مستقر نبود :

The picture the contemporary literary sources provide is rather of raids of the familiär type; the raiders stayed because they found no military opposition...... these were later selected and embellished in late Umayyad and early Abbasid times to form an Official History of the Conquest. (9)

به قدرت رسیدن اعراب در ایران

یوحنا بار پنکای (Johannes bar Penkaje )، کشیش نیمه دوم قرن 7 ، خبر می دهد که اعراب به کمک خدا و بدون جنگ بر دو پادشاهی ایران و بیزانس پیروز شدند:

But we should not consider their coming naively. In fact it was an act of God...So as they came by God's order, they won so to speak two kingdoms without combat and without battle, like a log pulled out of the fire, without implements of war and without human devices. thus God gave them the victory....How otherwise, apart from God's help, could naked men, riding without armour or shield, have been able to win ( 10 )

سکه های عرب- ساسانی:

سکه شناس ایرانی ع. شمس اشراق از سکه های نام می برد که با واژه " جید " در سال 20 در مرو ضرب شده اند: " یکی از اولین سکه های عرب ساسانی که از نوع سکه های خسرو به خط پهلوی است و واژه " جید" ، به معنی بسیار نیکو، به خط کوفی در حاشیه ی آن نقش بسته، به تاریخ 20 یزدگردی برابر با سال 31 هجری به نام دارالضرب ( مرو ) ... در بخش اسلامی موزه ی بریتانیا موجود است". شمس اشراق ادعا می کند که این سکه ها " را حاکمان عرب با موافقت خلیفه سوم وسیله حاکمان عرب ضرب شد". شمس اشراق اشاره ی به منبع خبری خود (از موافقت خلیفه سوم ) نمی کند، اما ادامه می دهد که از خود چهار خلیفه راشدین هیچ سکه ای یافت نشده است: " با وجود آنکه تازیان در زمان خلافت ( ابو بکر ) به فرماندهی خالد ابن ولید به سرزمین های ساسانیان یورش بردند..... به خاک ایران دست یافتند لیکن تا کنون سکه ای به نام هیچ یک از خلفای راشدین به دست نیآمده است و به نام خلفای راشیدین سکه ی ضرب عربستان نیز دیده نشده است." ( (11

بر روی سکه مرو فقط یک عدد (سال 20 ) ضرب شده و معلوم نیست این سال به چه دوره ی تعلق دارد. تاریخ شناسان غربی و ایرانی برای مشخص کردن تاریخ ضرب سکه های عرب - ساسانی از دو تقویم متفاوت استفاده می کنند: 1 - تقویم با استناد به سال ضرب شده بر روی سکه و 2 - با استناد به سال یزدگردی، به این معنا که اگر تاریخ ضرب سکه با اخبار تاریخ طبری مطابقت کند مبدا سال 622 است و اگر مطابقت نکند مبدا سال یزدگردی ( 632) است. سال 20 بر زوی سکه مرو با اخبار تاریخ طبری مطابقت نمی کند، چون اعراب در این سال 642 ( +20=642622) هنوز به مرو نرسیده بودند، اما با مبدا سال یزدگری مطابقت می کند ( 632+20=652). برای شمس اشراق تاریخ ضرب سکه مرو

تاریخ یزدگردی است: تاریخ یزدگردی یک تاریخ ساختگی (تقلبی ) است.

اعراب ایرانی:

اعرابی که در سال 642 در مرو به قدرت رسیدند و به نام خود سکه ضرب کردند عرب های نبودند که از خارج، از شبه جزیره عربستان، به ایران حمله کرده بودند، بلکه این اعراب ایرانی بودند که از اوائل دوره ساسانیان در ایران زندگی می کردند. یکی از ویژگی های سیاست خارجی ساسانیان انتقال ساکنان مناطق تسخیر شده به ایران بود: ساسانیان در سال 241 شهر عرب نشین الحضر، 80 کیلومتری جنوب موصل را که در کناره رودخانه دجله قرار داشت، به تصرف خود در آوردند و اعراب این منطقه را به شرق ایران انتقال دادند. شاپور اول به شهر انطاکیه ( Antiochia ) حمله کرد و کشیش مسیحی و تمام پیروان کلیسا را اسیر و در جندی شاپور اسکان داد. به نقل از زرتشت شناس معاصر آلمانی میشائل اشتاسبرگ (Michael Stausberg) شاپور اول ده ها هزار از مسیحیان مناطق سوریه، کاپادوکیه و کیلیکیه ( ترکیه امروز ) را به ایران انتقال داد. این زرتشت شناس آلمانی همچنین اشاره می کند که به علت ازدواج مسیحیان انتقال داده شده با پیروان ادیان دیگر دین مسیحیت قوی ترین اقلیت دینی در ایران به شمار می آمد. ( 12 )

اعراب مسیحی ایرانی:

اولین خلفای عرب، معاویه و عبدالملک مروان، در ایران به نام خود سکه ضرب کردند: معاویه در دارابگرد فارس و عبدالملک مروان در مرو. این دو عرب های ایرانی بودند. یک سنگ نبشته از معاویه با علامت صلیب در ام قیس ( اردن) پیدا شده که نشان می دهد این خلیفه عرب ایرانی پیرو دین مسیحیت بوده. (13) به اختمال زیاد نه فقط معاویه بلکه اعرابی که ساسانیان به ایران کوج دادند مسیحی مذهب بودند.

ضرب سکه های عرب ساسانی در سال 642 نه فقط نشان می دهند که اعراب ایرانی در مرو به قدرت رسیده بودند، بلکه این سکه ها همچنین فروپاشی نهایی دولت ساسانیان را هم به نمایش می گذارند، فروپاشی که بعد از شکست سپاهیان خسرو دوم پرویز در ارمنستان (622) و نینوا (227) از بیزانس شروع شد و با قتل حسرو پرویز دوم ( 628 ) شدت گرفت.

پس از درهم شکسته شدن ارتش حسرو دوم پرویز و آنارشی در دستگاه اداری ساسانیان اعراب ایرانی توانستند با کمک شهروندان مسیحی به قدرت برسند.

به قدرت رسیدن اعراب ایرانی در ایران درحقیقت پیروزی مسیحیت (و نه اسلام ) بر مزدیسنا بود.

---------------------------------------------------------

1 - Theodor Nöldeke, Geschichte der Perser und Araber zur Zeit der Sasaniden, aus der arabischen Chronik des Tabari, Leyden, E.J. Berlin, 1973, P. XIV

2 - Yehuda D. Nevo and Judith Koren, Methodological Approaches to Islamic Studies. In: Der Islam 68 ( 1991) , P. 99

3 - The Armenian History attributed to Sebeos I, translated, with notes, by R. W. Thomson and Howard- Johnston, Liverpool University Press, 1999, P. 98

4 - Sebastian Brock, VIII Syrica Views of Emergent Islam, in: Syrica Perspectives on Late Antiquity, London 1984, P. 21

5 - The Armenian History attributed to Sebeos, translated, with notes, by R. W. Thomson, historical commentary by James Howard-Johnston, Part I, Liverpool Univ.Press: Liverpool 1999, P. xxxix

6 - Robert G. Hoyland, In God's Path, The Arab Conquests and the Creation of Islamic Empire, Oxford, University Press 2015, P. 52

7 - Robert G. Hoyland, In God's Path, The Arab Conquests and the Creation of Islamic Empire, Oxford, University Press 2015, P.85

8 - Yehuda D. Nevo and Judith Koren, P. 67

9 - Yehuda D. Nevo and Judith Koren, P. 100

10 - Yehuda D. Nevo and Judith Koren, P. 128

11- 38 .ع. شمس اشراق، نخستین سکه های امپراتوری اسلام، اصفهان 1369، ص

12 - Michael Stausberg, Die Religion Zarathushtras, Stuttgart; Berlin; Köln, 2002, P, 237

13 - https://tr.m.wikipedia.org/wiki/Dosya:Greek_Muawiya_inscription_of_Hammat_Gader,_663_AD.png



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy