سوگلی چند نفری که شمارشان از انگشتان یک دست فراتر نمیرود و دانش سیاسیشان، اگر نهایت ارفاق کنیم، در حد کلاسهای اکابر است. زیر پرچم "فدائیان اکثریت" تنها میتواند در سیمای کریه یک جمهوری سرکوبگر، جنگطلب و رو به زوال، و اصولاً در هر جایگاه پست و منفور، جلوهای بیابد. برای او اثرگذاری هیچ اهمیتی ندارد؛ آنچه میطلبد، صرفاً چرخیدن نامش در محافل است.
بهگمانم سخن گفتن دربارهٔ فرخ نگهدار از این فراتر رفته که صرفاً گفته شود حرفهایش تکرار مواضع پیشین اوست؛ او را باید نمونهای آشکار و نماد زشتی و بیاخلاقی سیاسی دانست. او که از درک درست موقعیت سیاسی جمهوری اسلامی عاجز مانده، چنان در سیاست نالایق است و ناشایست عمل میکند که هنوز نمیداند نمیتوان بدون ارائهی سند و مدرک، گروهی را طرفدار حملهی یک کشور خارجی به جمهوری اسلامی معرفی کرد. و اگر هم چنین ادعایی دارد، باید صریح و مشخص نام آن گروه را ذکر کند. (تماشا کنید یاوگویی هایش را که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد)
نگهدار در برابر اعمال زشت و ویرانگر حکومت ـ چه در منطقه و جهان و چه نسبت به مردم ایران ـ در بیان حقایق، زبانش خسیس و سخنش در اقتصار است، اما در مقابل، نسبت به جنگ اسرائیل و جمهوری اسلامی و پیش دستی اسرائیل، بنفع جمهوری اسلامی و محکوم کردن اسرائیل درازگویی می کند. برای فرخ نگهدار پنهان کردن بیش از نیمی از واقعیت و شکلدادن به سیمایی وارونه اهمیتی ندارد؛ مهم این است که حتا به بدنامی نامش بر زبان باشد.
اگر آنگونه که ارسطو در "اخلاق نیکوماخوس" میگوید: «سیرت ما نتیجهی اعمال ماست»، در نظر آوریم، آنگاه میتوان با سنجش اعمال، فضیلت یا رذیلت را شناخت و آنها را از هم تمیز داشت. و فرخ نگهدار، که بیش از نیمی از واقعیت رفتار مخرب جمهوری اسلامی را در یاوهگوییهایش(پخش شده در سیمای بایکوت شده از سوی مردم ایران) عامدانه بر زبان نمی آورد و نزاع ۴۶ ساله جمهوری اسلامی با اسرائیل را - که می خواهد محو اش کند - لاپوشانی می کند و به جای آن، بدون کمترین وجدان، اسرائیل را یکجانبه به دلیل پیش دستی در جنگ با جمهوری اسلامی محکوم می کند، خود بهخوبی نشان میدهد که سیرت رفتار "سیاسی"اش چیزی جز پلیدی و بی اخلاقی نیست.

آوازِ پاییز، رضا بی شتاب