Friday, Sep 26, 2025

صفحه نخست » غنی‌سازی هسته‌ای، فقیرسازی اقتصادی، حمید فرخنده

farkhondeh.jpgحمید فرخنده - خبرنامه گویا

صحبت‌های رهبر جمهوری اسلامی یک روز قبل از سفر پزشکیان به نیویورک و تأکیدش بر ادامه غنی‌سازی ۶۰٪ از یک‌سو و همچنین سخنان دیروز پزشکیان در مجمع عمومی سازمان ملل همه گویای عدم حرکت ایران و آمریکا به سوی مذاکرات و توافق احتمالی است. اگر طرف ایران فقط آمریکا و کشورهای اروپایی بودند، آمریکا با تحریم‌های اقتصادی و کشورهای عمده اروپایی با اسنپ‌بک اقتصاد ایران را ضعیف‌تر می‌کردند و کشور را به سوی انزوای بیشتر سوق می‌دادند.

آنها ایرانِ تضعیف و منزوی‌شده را علیرغم سرپیچی از نظم بین‌الملل، بدون حمله نظامی مجدد به احتمال زیاد تحمل می‌کردند. کم و بیش همان داستان کوبا و انزوای تدریجی سیاسی و اقتصادی این کشور و کشورهای مشابه در پیش گرفته می‌شد. اسرائیل اما با سیاست تهاجمی خود در برابر برنامه هسته‌ای ایران به‌ویژه ادامه غنی‌سازی، حال که چشم‌انداز توافق و توقف غنی‌سازی وجود ندارد، احتمال دارد دوباره به ایران حمله کند. مانند آنچه در جریان جنگ ۱۲ روزه شاهد بودیم، اگر اسرائیل دوباره به ایران حمله کند آمریکا و حامیان اروپایی این کشور خواه‌ناخواه از اسرائیل حمایت خواهند کرد. علیرغم به رسمیت شناخته‌شدن کشور فلسطین از سوی فرانسه و انگلیس و تعدادی از دیگر کشورهای مهم اروپایی، به رسمیت شناختنِ نسیه کشور فلسطین هرگز مانع حمایت نقدِ نظامی از اسرائیل، در صورت بروز دوباره جنگ میان ایران و اسرائیل، نخواهد شد.

آیا آمادگی ایران و قدرت موشکی‌اش برای پاسخ دادن به حمله مجدد اسرائیل چنان کوبنده است که اسرائیل را از حمله مجدد منصرف کند؟

به‌هرحال حتی اگر آقای خامنه‌ای خود را برای شهادت آماده کرده باشد، بسیار بعید به نظر می‌رسد که حاضر باشد نظام جمهوری اسلامی که تا بدین حد برای آن هزینه پرداخته است، به آن امید داشته و سرمایه و الگویی در جهان اسلام ارزیابی می‌کند را در عملیاتی عاشورایی از دست بدهد. این نوع عمل انتحاری، یعنی نه در حد کشته‌شدن رهبر یا چند مسئول بلندپایه سیاسی، نقض غرضِ هزینه‌پردازی‌ها، سرمایه‌گذاری‌ها و نهادسازی‌های چندین‌دهه‌ای در نظام جمهوری اسلامی هم در داخل، هم در منطقه و حتی در سطح جهانی است.

آنچه مسلم است پارامترهای مجهول زیادی مانند توان بازدارندگی موشکی ایران، سیاست‌های آینده آمریکا، اروپا و اسرائیل در قبال ادامه غنی‌سازی هسته‌ای در ایران و عدم توافق با آمریکا و متحدانش و همچنین درباره تحولات سیاسی داخلی در ایران، اسرائیل و آمریکا وجود دارد.

امروز اسرائیل به‌خاطر جنایات جنگی در غزه در بی‌سابقه‌ترین انزوای بین‌المللی خود قرار دارد. انزوایی که خروج اعتراضی گروه بزرگی از شرکت‌کنندگان در مجمع عمومی سازمان ملل و در صحبت‌های بسیاری از سخنرانان بازتاب داشت. اسرائیل همچنین با اعتراضات فزاینده داخلی علیه دولت دست‌راستی و جنگ‌طلب نتانیاهو روبه‌روست. آمار خودکشی و بیماری‌های روحی و روانی بین سربازان ارتش اسرائیل در حال افزایش است.

دونالد ترامپ نیز نه‌تنها نتوانسته است هیچ‌کدام از وعده‌های برقراری صلح را عملی کند، بلکه هند را به چین باخته و روابطش با پوتین به سردی گراییده است. در عرصه داخلی نیز با موج فزاینده مخالفت در میان پایگاه رأی خود به‌خاطر عدم شفافیت در پرونده اپستین و مداخلات نظامی در خارج روبه‌روست.

در این میان ایران، با همه انتقادات و ایراداتی که به سیاست هسته‌ای و عدم توافق و نپذیرفتن نظم جهانی به آن وارد است، توانسته تا حدود زیادی اوضاع خود را بعد از جنگ ۱۲ روزه جمع‌وجور کند.

همه شواهد نشان می‌دهد سه روز دیگر اسنپ‌بک به جریان می‌افتد و سختی‌ها و فشارهای اقتصادی بیشتری بر مردم ایران تحمیل می‌شود. اما بعید به نظر می‌رسد کشوری مانند ایران و مسئولان سیاسی موجود با آن سابقه طولانی دور زدن تحریم‌ها و با داشتن همسایگان متعدد با بازگشت تحریم‌های شورای امنیت از طریق اسنپ‌بک از نظر اقتصادی تاب تحمل نداشته باشد. می‌ماند اینکه مردم تا چه اندازه تحمل کنند و چه واکنش یا کنش اعتراضی به وضع موجود در آینده از خود نشان دهند.

هرچند آمار دقیقی در دسترس نداریم اما نشانه‌ها حاکی از آن است که عمده اقشار متوسط سنتی و مدرن که موتور اصلی تحولات آتی داخلی در ایران هستند، علیرغم نارضایتی شدید از وضع موجود و «در انتظار تحول بودن» جامعه، نه از شورش داخلی حمایت می‌کنند و نه از حمله خارجی. «ناراضی از وضع موجود، ترسان از شورش یا انقلاب» توصیفی است از عدم وجود جامعه مدنی قوی در ایران کنونی.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy