چین به جمهوری اسلامی لبخند میزند؛ در حیفا سرمایهگذاری میکند
کانال حمید آصفی
در تمام سالهایی که رسانههای حکومتی از «چرخش به شرق» و «پناه بردن به چین و روسیه» دم زدند، واقعیت اقتصاد ایران مسیر دیگری را رفت. نه روسیه ناجی بود و نه چین پناهگاه. تنها خیال خامی بود برای فرار از گفتوگو با غرب و گریز از واقعیت فروپاشی درونی.
بنا بر آمار رسمی وزارت بازرگانی چین، کل سرمایهگذاری مستقیم پکن در ایران از سال ۲۰۰۷ تا امروز تنها حدود ۳.۹ میلیارد دلار بوده است؛ رقمی که در برابر ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری چین در اسرائیل چیزی جز طنز تلخ نیست. همان کشوری که جمهوری اسلامی آن را شریک استراتژیک مینامد، در خاک دشمن قسمخوردهاش دهها برابر بیشتر سرمایهگذاری کرده است.
در همان حال، چین سالانه صدها میلیارد دلار در امارات و عربستان تزریق کرده و حتی در دورهی تحریمهای شدید، روابط اقتصادی خود با تهران را کاهش داده تا منافعش در غرب و خاورمیانهی عربی آسیب نبیند. این همان شرق رویایی است که تهران در تبلیغاتش از آن به عنوان جبهه مقاومت اقتصادی یاد میکند.
روسیه نیز سالانه تنها حدود یک میلیارد دلار با ایران تجارت دارد؛ رقمی که برای اقتصادی به وسعت روسیه، تقریباً هیچ است. در مقابل، همین روسیه با بیش از دو میلیون مهاجر یهودی روستبار در اسرائیل، روابط پنهان اما حیاتی با تلآویو دارد و در هیچ جنگی کنار ایران نایستاده است. در جنگ دوازدهروزه هم که شعارهای ضداسرائیلی تهران به اوج رسید، مسکو سکوت کرد، چون منافع واقعیاش در جای دیگری است.
و اما امارات؛ همان کشوری که حکومت ایران در سخنرانیهایش آن را دستنشانده غرب میخواند، سالانه بیش از ۹ میلیارد دلار با ایران تجارت دارد. اگر روزی ابوظبی تصمیم بگیرد ایران را تحریم کند، اثرش ده برابر سنگینتر از تحریمهای روسیه خواهد بود. این واقعیت ساده، اما تحقیرکننده، نشان میدهد که ایران در اقتصاد منطقهای خود نیز اسیر توهمات سیاسی خویش است.
واقعیت روشن است: شرق تنها تا جایی با جمهوری اسلامی همراه است که از انزوای آن سود ببرد. چین نفت را ارزان میخرد، روسیه از تحریمهای ایران سوخت ارزان و مسیر جایگزین میگیرد، و امارات از شکاف تحریمها درآمد میلیاردی دارد. هیچکدامشان متحد نیستند، همهشان معاملهگرند.
تنها زمانی که ایران به یک توافق جامع و همهجانبه با آمریکا برسد، میتواند بر شرق فشار بیاورد و امتیاز بگیرد؛ نه برعکس. در غیر این صورت، شرق هم مانند غرب، ایران را نه شریک که فرصت میبیند؛ فرصتی برای امتیازگیری، بدون هیچ مسئولیت یا تعهد واقعی.
در جهانی که همه با همه تجارت میکنند، جمهوری اسلامی همچنان در توهمی کودکانه از نگاه به شرق خواب نجات میبیند. اما بیداری نزدیک است، و آن روز، واقعیت حسابهای بانکی و تراز بازرگانی، از هر بیانیهای رساتر خواهد بود.

دنیا به کجا میرود، ما به کجا!

ترور یکی از مخالفان جمهوری اسلامی در هرات