عباس عبدی، از چهرههای شناختهشدهٔ جریان اصلاحطلب و منتقدِ سرسخت نظام پادشاهی، در باره کتاب اخیرش بنام «بازی اولتیماتوم، ایران جامعه دوقطبی» در گفتگویی با نشریه «هم میهن» به مواردی اشاره کرده که گویاتر از هر آمار رسمی، پیام تحولات اجتماعی و فرهنگی عمیقی را بازگو می کند، وی در رابطه با تغییرات مشهود اجتماعی و فرهنگی منجمله در مورد اسامی مورد علاقه خانوادهها برای پسرانشان میگوید مثلا اسم "شاهان" جزء اسامی پرطرفدارشده است.
وی سپس در تحلیل این پدیده می افزاید:
«این تغییرات اگرچه انتخاب فردی است اما مضامین اجتماعی و فرهنگی دارد. به راحتی میتوانید تغییرات فرهنگی را، به خصوص در ایران، بر اساس همین نامگذاریها متوجه شوید. سیستم سیاسی (جکومت) رسانهاش را با ارزشهای خودش میبندد و در حوزه فرهنگ جایی برای شما نمیگذارد اما وقتی شما بچه به دنیا آوردید که دیگر سیستم سیاسی وجود ندارد. تمام انتقامت را در اسم بچهات از آنها میگیری... در این بخش حکومت نمیتواند کاری کند و میبینیم مثلاً اسم شاهان جزء اسامی پرطرفدار است.»
نامها بهمثابه آینهٔ ناخودآگاه جمعی
در جامعهشناسی فرهنگ، نامگذاری کودک نوعی کنش نمادین است که ترجیحات فرهنگی و ناخودآگاه تاریخی والدین را آشکار میکند.
تا سالها پس از انقلاب اسلامی، فهرست نامها عمدتاً رنگ ایدئولوژیک و انقلابی داشت: «ابوذر»، «عماد»، «سجاد» یا «زینب». اما اکنون نامهای ملی و تاریخی و اسامی پادشاهان گذشته بار دیگر در صدر توجه مردم قرار گرفتهاند.
این تغییر تدریجی نشان میدهد که جامعه در حال بازتعریف هویت جمعی و فاصلهگیری از هویت ایدئولوژیک تحمیلی است.
عبدی میگوید: " همه رفتارهای ما تصمیمات فردی ست اما این تصمیمات فردی وقتی در سطح کلان دیده میشود برداشت دیگری از آن انجام می گیرد. آنجا تفسیر اجتماعی می شود...وقتی همه مادرها و پدرها اسمهایی که برای فرزندانشان انتخاب کردند را کنار هم میگذاریم میبینیم طی سالهای مختلف بر حسب جنسیت در دوران مختلف تغییراتی شکل گرفته است
«انتقام» فرهنگی در قالب نام
آنگاه که عبدی میگوید مردم «راههایی برای انتقام پیدا میکنند» نشان میدهد که عرصههای خصوصی -- از جمله خانواده و نامگذاری کودک -- به مکانی برای بازتاب مقاومت فرهنگی تبدیل شدهاند.
وقتی سیاست رسمی عرصههای عمومی را کنترل میکند، مردم در حیطه خصوصی خود پاسخ میدهند و نام کودک به ابزاری نمادین برای بازپسگیری فرهنگ تبدیل میشود.
عبدی در این زمینه نیز میگوید:
کتاب «بازی التیماتوم» میخواهد این را به حکومت بگوید: تو در جایگاهی نیستی که بتوانی فرهنگ مردم را شکل بدهی و هدایتش کنی، مردم راههایی را برای انتقام از شما پیدا میکنند.»
اعتراف ناخواستهٔ یک منتقد
حتی از زبان یک منتقد سرسخت نظام پادشاهی، این روند تغییر فرهنگی قابل مشاهده است. بازگشت نام «شاهان» به شناسنامهها، نه به عنوان شعار سیاسی، بلکه به عنوان بازگشت حافظهٔ تاریخی و نمادهای فرهنگی خود را نشان میدهد.
عبدی با اشاره به این موضوع، ناخواسته تأیید میکند که قدرت سیاسی دیگر کنترل مطلقی بر فرهنگ عمومی ندارد و جامعه ابزارهای خود را برای بیان هویت و تاریخ بازمییابد.
نمادها زودتر از سیاست بازمیگردند
تجربه تاریخی نشان داده است که نمادها و ارزشهای فرهنگی پیش از تغییرات سیاسی بازمیگردند. نامهایی با ریشه تاریخی یا ملی، نشانهای از بازسازی حافظهٔ فرهنگی جمعی هستند.
وقتی خانوادهها در خلوت خود چنین انتخابهایی میکنند، بدین معنی ست که در سظح کلان، جامعه به آرامی و بیسر و صدا در حال شکلدهی دوباره هویت خود است -- روندی که لاجرم به عرصه سیاست نیز راه خواهد یافت.
اسمها فقط کلمه نیستند؛ بلکه آینهای از خواستها، خاطرهها و احساسات پنهان جامعهاند. انتخاب نام «شاهان» نه فقط یک ترجیح شخصی، بلکه نمادی از بازگشت تاریخی و فرهنگی است که سیاست رسمی نتوانسته است آن را متوقف کند.