Thursday, Oct 16, 2025

صفحه نخست » تلاش برای استمرار...

17000.jpgکیهان لندن - انزوای بین‌المللی، تشدید تحریم‌ها، اقتصاد تضعیف شده، رکود تورمی عمیق، ناکامی در تأمین آب و برق و گاز، حذف شدن از معادلات منطقه‌ای، نیروهای نیابتی بربادرفته، شهروندان ناراضی، و در نهایت مشروعیت ازدست‌رفته، همه و همه جمهوری اسلامی را با همه قلدری‌ها و ادعاها در شکننده‌ترین وضعیت ممکن قرار داده است. همه آنچه از سوی رهبر حکومت تا دولتِ بی‌عمل و چهره‌های مختلف اصلاح‌طلب و اصولگرا مطرح می‌شود تنها با یک هدف و امید است: «بقای نظام»!

سه روز پس از اعلام آتش‌بس میان اسراییل و گروه تروریستی حماس به عنوان مرحله اول توافق صلح غزه و آزادی گروگان‌های اسراییلی از سوی حماس، «اجلاس صلح غزه» در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۱ مهرماه ۱۴۰۴) با حضور رهبران ۳۰ کشور و چندین سازمان مهم بین‌المللی در شرم الشیخ مصر و با ریاست دونالد ترامپ و عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر برگزار شد.

یکی از مهمترین وجوه این اجلاس، غیبت جمهوری اسلامی در نشستی بود که سرنوشت خاورمیانه و آرایش جدید منطقه به آن پیوند خورده است؛ غیبتی که معنای آن بیش از هر چیز بیانگر پوشالی بودن ادعای «اقتدار» و «عمق نفوذ»، انزوای جمهوری اسلامی و حذف آن از رقابت‌های جدید ژئوپولیتیک در خاورمیانه است.

ثروتی که بر باد رفت

جمهوری اسلامی تقریبا نیم قرن میلیاردها دلار سرمایه ملی و حق ملت ایران را برای لاف «قدرت اول منطقه»، «عمق نفوذ در منطقه» و «اقتدار» بر باد داد و حالا خارج از دایره یک همگرایی جهانی برای حل مسئله اسراییل و فلسطین قرار گرفته است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

این اجلاس از یکسو به معنای «به رسمیت شناختن اسراییل» از سوی همه شرکت‌کنندگان بود و از سوی دیگر برداشته شدن گام‌های نخستین برای حل مسئله فلسطین، به عنوان یکی از بهانه‌های تنش‌آفرینی و شرارت‌های جمهوری اسلامی در دهه‌های گذشته، که قطعا برای حکومت علی خامنه‌ای قابل تحمل و قابل هضم نیست. گذشته از نتیجه مسیری که با برگزاری اجلاس ۱۳ اکتبر در شرم الشیخ مصر و با رهبری دونالد ترامپ آغاز شد، برگزاری خود این اجلاس ضربه بزرگی به موقعیت تضعیف شده جمهوری اسلامی در منطقه بود.

«اجلاس صلح غزه» در کنار تشدید تحریم‌های ایالات متحده و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل در پی اجرای مکانیسم ماشه، دست به دست هم داده تا جمهوری اسلامی بیش از پیش در انزوای بین‌المللی قرار بگیرد.

در شرایطی که جمهوری اسلامی بیش از پیش در گوشه رینگ قرار گرفته و جنگ ۱۲ روزه نیز فاصله عمیق میان ادعاها و توان واقعی جمهوری اسلامی را برای جهان به نمایش گذاشته، دیگر سیاست‌های تکراری و نخ‌نمای حکومت از جمله «زمان خریدن» با ادعای «صبر استراتژیک» نیز کارآیی ندارد.

در چنین شرایطی علی خامنه‌ای بعید است با «معجزه‌ای» روبرو شود تا بتواند بار دیگر چهره مخدوش و تحقیر شده نظام را دست‌کم برای حامیان استراتژیک و ایدئولوژیک خود ترمیم کند!

اقتصادی که ورشکسته شد

حکومت خامنه‌ای در درون ایران نیز مانند صحنه بین‌الملل در گوشه رینگ قرار گرفته. بحران‌های پیچیده اقتصادی از جمله رکود تورمی عمیق، کسری شدید بودجه، کاهش منابع ارزی، بحران کمبود آب و انرژی، کاهش سطح تولید و رشد اقتصادی منفی، سطح نارضایتی عمومی را افزایش داده و حکومت را به شدت تضعیف و آسیب‌پذیر کرده است.

اقتصاد ایران از سال ۱۳۹۷ به بعد و در ۶۱ ماه گذشته با تورم بالای ۳۰ درصد روبرو بوده است. اگرچه محمدرضا فرزین رئیس کل بانک مرکزی بیش از دو سال است که هدف‌گذاری تورم ۲۰ درصدی را مطرح کرده اما تورم ایران در کانال ۴۰ درصد قرار دارد و به عقیده کارشناسان در صورت تداوم شرایط کنونی تورم به زودی از مرز ۵۰ درصد نیز عبور خواهد کرد.

در جدیدترین گزارش بانک جهانی درباره چشم‌انداز اقتصادی منطقه خاورمیانه، رشد اقتصادی ایران برای امسال منفی ۱/۷ درصد پیش‌بینی شده است. این نهاد بین‌المللی برای دو سال آینده تورم ۵۶ درصدی برای ایران پیش‌بینی کرده است.

رشد اقتصادی ایران هم‌اکنون نیز در کانال منفی سیر می‌کند. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در گزارشی اعلام کرده که رشد اقتصادی ایران در نیمه اول امسال منفی ۰/۳ درصد بوده است.

سقوط ارزش پول ملی در سال‌های گذشته سبب کاهش شدید قدرت خرید خانوارها شده و در عمل قشر متوسط را که نقش موثری در ایجاد رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی دارد، محو کرده است.

آمارها نشان می‌دهد پایه دستمزد ۲۳۸ دلاری سال ۹۵ در طول یک بازه زمانی ۹ ساله، به ۹۱ دلار رسیده؛ به عبارتی، دستمزد واقعی سال جاری فقط ۰/۳۸ دستمزدی‌ است که کارگران در سال ۹۵ دریافت می‌کردند!

کارشناسان هشدار می‌دهند وضعیت معیشت غالب جمعیت ایران در چنان سطحی از بحران قرار دارد که اقتصاد کوپنی هم نمی‌تواند کاهش قدرت خرید شهروندان را جبران کند!

در آنسو البته دولت منابعی برای حمایت از شهروندان، از جمله ارائه کوپن یا دیگر یارانه‌ها را ندارد. کسری بودجه دولت در سال جاری و برای پنج ماه آتی رقمی بیش از ۱۰۰۰ هزار میلیارد دلار برآورد می‌شود. کفگیر چنان به ته دیگ خورده که مسعود پزشکیان رئیس دولت چهاردهم از هر تریبونی برای «ذکر مصیبت» استفاده کرده و کاسه «چه کنم» در دست گرفته است.

پیامدهای سال‌ها نادیده گرفتن سرمایه‌گذاری در بخش‌های مولد اقتصادی و بی‌اعتنایی به توسعه صنعت نفت و گاز، به عنوان شاهرگ درآمدی اقتصاد نفتی ایران، حالا بیش از گذشته نمایان شده است.

آمارهای رسمی نشان می‌دهد روزانه حدود ۸۶ میلیون مترمکعب گاز طبیعی در ایران در مراحل تولید، انتقال و توزیع هدر می‌رود. این رقم معادل روزانه ۵۵۰ هزار بشکه نفت خام و بیش از یک سوم میزان نفت پیش‌بینی شده برای صادرات در لایحه بودجه ۱۴۰۴ است. مجموع مشعل‌سوزی و نشت متان در ایران معادل ۴۰ درصد از مصرف گاز کل خانوارها است. ارزش سالانه این میزان از هدر رفتن گاز در بازارهای جهانی معادل ۱۲ میلیارد دلار یا تقریباً نصف اقتصاد ارمنستان است.

همچنین بنا بر داده‌های بانک جهانی، ایران سال گذشته بطور متوسط روزانه ۶۳ میلیون مترمکعب گاز استخراج‌شده از میادین نفتی را به دلیل نبود تجهیزات جمع‌آوری، در همان مرحله تولید سوزانده است؛ رقمی معادل ۴۳ درصد متوسط مصرف روزانه گاز ترکیه در ۲۰۲۴!

این آمارهای تکاندهنده تنها جنبه‌ای از آثار ۴۷ سال حکومت جمهوری اسلامی بر ایران است که سبب شده امروز شهروندان کشوری که دومین ذخایر گاز طبیعی جهان و چهارمین ذخایر نفت خام جهان را در اختیار دارند با جیره‌بندی مکرر انرژی روبرو باشند.

ملتی که درانتظار فرصت است

در بلبشوی فقر و فلاکت و نابسامانی‌، مقامات جمهوری اسلامی از جناحین مختلف همچنان «سرکوب» را به عنوان «راه ‌حل» کنترل فضای داخل در دست دارند.

برخلاف وعده‌های اصلاح‌طلبانه و گمراه‌کننده مسعود پزشکیان در جریان انتخابات تیرماه ۱۴۰۳، آمارها نشان می‌دهد میزان بازداشت‌ و صدور احکام قضایی علیه شهروندان، از فعالان سیاسی تا اقلیت‌های دینی، کاهش پیدا نکرده و آمار اجرای احکام اعدام همچنان افزایش می‌یابد!

از سوی دیگر مسائلی مانند سانسور اینترنت و تحمیل حجاب اجباری به عنوان دو محور کلیدی در شعارهای انتخاباتی پزشکیان و حامیانش نیز حل نشده است. محدودیت‌های اینترنتی در دولت چهاردهم تشدید شده و سرکوب شهروندان به بهانه «حجاب» نیز همچنان ادامه دارد.

در این میان، اگرچه به ظاهر میان جریان‌های جمهوری اسلامی، از اصلاح‌طلبان تا اعضای جبهه پایداری، اختلاف نظرهایی در رابطه با مسائل مختلف از جمله «بستن تنگه هرمز»، «مذاکره با آمریکا»، و «آزادی پوشش» وجود دارد اما این اختلاف نظرها ناشی از نوع نگاه و باور این جریانات به برقراری مناسبات عادی با مردم و منطقه و جهان نیست بلکه فقط «اختلاف سلیقه و تاکتیک» آنها در «راهکارها» برای حفظ نظام و بقای خود است!

جمهوری اسلامی ایران در وضعیت شکننده‌ای قرار دارد و همه جناحین آن با وفاداری به «آرمان‌های انقلاب و نظام» برای بقاء تلاش می‌کنند. شرایط بحرانی و در آستانه فروپاشی قرار داشتن نظام سبب شده اختلاف نظرها بر سر راهکارهای موجود تشدید و به تقابل کلامی میان چهره‌ها و جریانات حکومتی تبدیل شود؛ به بیان دیگر همه «خودی»های رژیم نگران از فروپاشی حکومت و از دست رفتن قدرت و رانت خودشان هستند و به همین دلیل تلاش می‌کنند به هر شکلی، از امتیاز دادن به ترامپ تا گسترش سرکوب، حکومت و قدرت سیاسی و اقتصادی خود را حفظ کنند!

با اینهمه به نظر نمی‌رسد تقلایی که برای بقای نظام در جریان است به جایی برسد. جمهوری اسلامی از یکسو از درون در حال فروپاشی است و «نفوذ» خارجی به ویژه اسرائیل در میان عالی‌ترین مقامات حکومتی و «بیت رهبری» رخنه کرده و از سوی دیگر هرگز اراده و توان حل مشکلات عمیق اقتصادی را برای جلب رضایت مردم نداشته چه برسد به فلاکتی که اکنون در آن بسر می‌برد.

نارضایتی انباشته در میان اقشار مختلف طی هفته‌های گذشته با اعتراضات پی‌ در پی اصناف در شهرهای مختلف و همچنین موجی از اعتراضات دانشجویی از همدان تا تهران خود را نشان داده است. اگرچه مشخص نیست این نارضایتی‌های گسترده چه زمانی به اعتراضاتی سراسری علیه حکومت تبدیل شود، اما کاملا روشن است که حکومت در مسیری غیرقابل بازگشت به سوی فروپاشی و زوال می‌رود. در چنین شرایطی تلاش همه «خودی»های پیدا و پنهان در داخل و خارج در هر شکل و با هر پوششی که داشته باشد، فقط جان کندن بی‌ثمر یک ساختار پوسیده خواهد بود که دورانش در حال به پایان رسیدن است.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy