حمید آصفی
✏️ وقتی عراقچی میگوید «اهداف آمریکا و اسرائیل محقق نشد و حالا دوباره درخواست مذاکره شروع شده»، او در واقع دارد پیشنویس راه مذاکره برای نظام را مینویسد؛ نه برای مردم، بلکه برای شیعهطلبها، پایداریچیها و رادیکالهای داخلی که باید قانع شوند چرا جمهوری اسلامی دوباره باید پشت میز مذاکره بنشیند.
✏️ در همان لحظه، ترامپ اعلام میکند: «ایران ناچار است با ما مذاکره کند.» این دوجمله متناقض نیستند؛ دو روایت از یک واقعیت واحدند. هر طرف برای مصرف داخلی خودش، نسخهای را انتخاب میکند که مخاطبش هضم کند. وقتی قرار بر جنگ نیست، مذاکره بازمیگردد -- این قانون روابط بینالملل است.
✏️ عراقچی میگوید: «تأسیسات ما تخریب شد اما تکنولوژی باقی مانده؛ اراده ملت هم محکمتر شده.» این جمله را باید ترجمه کرد، چون اینها واژگان رمز هستند: «تأسیسات ما تخریب شد» یعنی ما در میدان نظامی آسیب امنیتی مهمی دیدیم. «تکنولوژی باقی مانده» یعنی توان بازسازی داریم و میتوانیم دوباره آنها را احیا کنیم. «اراده محکمتر شده» یعنی برای اینکه فرمان مذاکره را میخواهیم صادر کنیم، باید آن را در کاغذ مقاومت بپیچیم.
✏️ وقتی عراقچی میگوید «دوباره درخواست مذاکره شروع شده»، منظور این است که کانالهای ارتباطی غیررسمی، همان مسیرهایی که در تجربه سالهای ۹۰ و ۹۲ بهکار گرفته شد، دوباره وارد فاز فعالسازی شدهاند. تجربههای گذشته نشان میدهد در چنین لحظاتی، ارتباطات غیرعلنی معمولاً پیش از هر تحول رسمی دوباره احیا میشود.
✏️ این دقیقاً همان کاری است که نظام در سالهای ۹۰ و ۹۲ انجام میداد: آمادهسازی ذهن نیروهای داخلی برای یک تغییر تاکتیکی که اسمش را نمیشود گذاشت امتیازدهی، ولی ذاتش همان است.
✏️ ترامپ احتیاج دارد نشان دهد ایران «ضعیف شده و مجبور به مذاکره با اوست»؛ چون شعار او «قدرت آمریکا و تحقیر دشمنان» است. هرگونه تصویر از ایران سرسخت به ضرر ترامپ است. بنابراین ترامپ یک روایت میسازد: ایران شکست خورده و محتاج توافق با ترامپ است.
✏️ در تهران، نظام نیاز دارد از مذاکره یک «پیروزی راهبردی» بسازد. چون بعد از ماهها حمله و ضدحمله و تهدید، عقبنشینی بدون روایت توجیهگر باعث ریزش داخلی میشود. پس تهران میسازد: ما شکستناپذیریم؛ برنامه هستهای نابود نشد؛ حالا دشمن مجبور است با ما مذاکره کند.
✏️ این دو روایت، دو قطب یک میز مذاکرهاند. در روابط بینالملل این روند را پنجره میانجیگری مینامند: زمانی که هزینه ادامه درگیری برای طرفی که هزینه بیشتری متحمل میشود از منفعت آن بالاتر میرود، اما هیچیک از طرفها نمیخواهد این تغییر موقعیت را علنی و آشکار اعلام کند.
✏️ روایت پایهای که عراقچی میسازد در هفتههای آینده تبدیل میشود به این جملات: ما پیروز میدانهای نظامی بودیم. آمریکا ناچار شد به ما پیام بدهد. مذاکره انتخاب ما نیست؛ واقعیتی است که به طرف مقابل تحمیل شده. این روایتسازی ضروری است تا از حملات پایداریچیها جلوگیری کند، زمینهسازی کند برای گفتگوهای عمانی، قطری یا سوییسی، در افکار عمومی نشان دهد مذاکره ضعف نیست و هزینه عقبنشینی واقعی را کاهش دهد. این همان کاری است که همه حکومتها هنگام ناچاری انجام میدهند: شرایط واقعی را پنهان میکنند و یک روایت پیروزیگونه جایگزین میکنند.
✏️ جنگ واقعی روی زمین تمام نشده، اما جنگ روایتها از همین حالا شروع شده است. ترامپ میگوید: «تهران خواهان مذاکره با من است.» عراقچی میگوید: «واشنگتن شکست خورد و مجبور شد به ما پیام مذاکره بدهد.»
✏️ و در زیر پوست این دو روایت، واقعیت این است که حملات اخیر برای هیچکس پیروزی نیاورد؛ برنامه هستهای ایران آسیب دیده اما نابود نشده؛ آمریکا فهمیده آسیبزدن محدود فایده استراتژیک ندارد؛ و ایران فهمیده ظرفیت ادامه این شکل از رویارویی را ندارد.

مصاحبه با هانی کرده که پس از سه ساعت انتشار حذف شد

این توی گلویم گیر کرده بود















