
در سال ۵۷
سیلی به هستی ایران پیچید
سیلی کز آبهای سیاهِ باورهای ما پدید آمده بود
سیلی از لجنِ مقدس
سیلی از کورترین ایمانها
سیلی از سنگ و آهن تیز الهی
سیلی از دیو و راهزنِ دینی
*
در سال ۵۷
سیلی به هستی ایران پیچید
سیلی که از هراس و سکوت نیاکان ما پدید امده بود
سیلی که پاکی را برد
سیلی که پهنههای راستی و دُرستی را
از گنداب دروغ بیاکند
*
در سال ۵۷
سیلی به هستی ایران پیچید
سیلی که از بارانهای آرمانی و سمّی رفقا
و از سرسامهای ضد سرمایهداری و ضد اسرائیلی به وجود آمده بود
سیلی که افسران پاکدل ایران را بُرد
سیلی که نام بلند و فرهمند ایران را آلود
سیلی که سرمایههای هوش و دانش ایرانی را تار و مار کرد
*
در سال ۵۷
سیلی به هستی ایران پیچید
سیلی که بنیاد زندگی را کَند
سیلی که بنیاد آزادگی را کَند
سیلی که معنای زن را بُرد
سیلی که معنای انسان را بُرد
سیلی که ماه ترین دختران ایران
در سختترین گرسنگیها چرخاند
به دَرَاندشتِ بیپناهی بُرد
و در بارگاهِ هوسها پَرپَر کرد
*
رضا فرمند
*

















