توضیح ضروری - نگارنده ضمن نفی هر گونه حاکمیت ایدِئولوژیک ، دیکتاتوری ، حکومت فردی و مادام العمر، معتقد به حاکمیتی سکولار، مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشربوده که درنوشتار حاضر سعی دارد فارغ ازهرگرایش سیاسی، نگاهی بیطرفانه به جایگاه کنونی بخشی از کلاب هاوس فارسی درعرصه رسانه ای بپردازد.
در قسمت اول این یادداشت ، به سابقه و دلیل عادی سازی فحاشی و پورن کلامی از سوی برخی از فعالان کلاب هاوس فارسی اشاره شد که در این روزها ودربعضی از دورهمیها بگونه ای شگفت آور و آزار دهنده از سوی کسانی دیده میشود که با تآثیر پذیری از دریده شدن پرده عفت و حیا توسط فردی هتاک و بشدت بددهان و " اسکپتیک" نام ، که با فریاد ادعاهای پوشالی " رهایی وطن "، گوش فلک را کر کرده اند دربخش دوم و درادامه به اختصار به تشابه این سقوط رسانه ای با ماهیّت فرهنگی و اجتماعی مهاجران بی هدف در دو - سه دهه ی اخیر اشاره میشود.
- شوربختانه " الیت " این روزهای فضای این بخش از کلاب هاوس فارسی نیز از این قماش تشکیل شده که علیرغم ادعاهای گوشخراش آزادیخواهی و رهایی ملت غریب ایران ، مانع بزرگی در برابر مبارزان و آزادیخواهانی شده اند که براستی و صمیمانه ، دل در گرو ملک و ملت داشته و بنظر میرسد بزرگترین اقدام مفیدی که این قماش میتوانند در جهت آزادی و رفاه ایران و ایرانی بردارند، جز پرهیز از توهمات نیست.
باید گام برزمین واقعیت بگذارند تا ببینند ملت ایران جمع دویست سیصد نفری دورهمیهای کلاب هاوسی نیست که مجیز گویان برایشان هورا میکشند . شاید با فراموش کردن خیالات وتوهّمات واهی ریاست جمهوری و وکالت و وزارت در ایران فردا ازادعای توخالی مبارزه برای آزادی ملت دست بردارند و بیش ازاین سد راه مبارزات واقعی مردم نشوند. فعالیت این گروه از به اصطلاح مبارزان، تا امروز نتیجه ای جز ایجاد شکاف و تضعیف اپوزیسون و ایجاد موانع متعدد در برابر فعالان سیاسی نداشته است. اگر چه با تداوم وضع موجود ایران، نانشان حسابی در روغن است و کوچکترین تغییر در جهت بهبود اوضاع کشورومردم ، در تضاد آشکار با منافع سرشاری است که نصیب میبرند و منطقآ نباید تمایلی به تغییر وضع اسفبار امروز و دستیابی ملت به رفاه و آزادی داشته باشند.
بی مناسبت نیست که به ماهیّت فرهنگی و اجتماعی این بخش از فعالان کلاب هاوس فارسی اشاره کنیم که مشتی است نمونه خروار از بافت جمعیتی مهاجرینی که دریکی - دودهه دهه اخیر ترک وطن کرده اند و تضاد معناداری با مهاجران سالهای پیش از آن دارند . نگارنده از بیش از چهل سال پیش شاهد اقامت و مهاجرت ایرانیانی بوده که اکثریت قریب به اتفاقشان به قصد تحصیل و تجارت رحل اقامت در امریکا وبرخی از کشورهای اروپایی افکندند. جامعه ای محترم وموفّق که مورد احترام کشورمیزبان بودند و کمتر رفتاری مرتکب میشدند که سر و کارشان با اداره پلیس و نهادهای قضایی بیفتد. اما موج مهاجرت بی هدف و بدون برنامه ی خیل بیکاران و بیسوادان ایرانی به اقصی نقاط جهان ، به نتیجه ای منتج شد که بعضآ اخبار شرم آوری در رسانه ها منتشر میشود که از یکسو موجب خدشه دار شدن حیثیـّت ملّی و از سوی دیگر ایجاد مزاحمت برای دول کشورهای میزبان است (*). رفتار ناهنجار فعالان در این بخش از کلاب هاوس فارسی، نمونه ای است از آن دسته ازایرانیانی که فاقد شخصیت و توانایی لازم برای مهاجرت بوده اند.
جماعتی که بخشی در واقعیت و بخشی از آنها بعضآ تا دهها ساعت در کلاب هاوس فارسی مورد اشاره به شاخ و شانه کشیدن و فحاشیهای چندش آور و مهوع به یکدیگرمشغولند. جماعتی که رفتارشان ، قمه بدستانی را بیاد میاورد که تا همین یکی دو سال پیش در فضای مجازی داخل کشور، خطاب به همپالکیها و دیگراراذل و اوباش رجز خوانی میکردند وهماورد میطلبیدند که هرگزهم از حیطه مجازی خارج نشد. با این تفاوت که بنظر میرسد این دسته ازجماعت مهاجر و فعال در کلاب هاوس ، جبران حقارت وگمنامی خود را در اهانت و توهین به بزرگان مورد احترام مردم جستجو میکنند. هزینه زندگی این دسته از مهاجرین که کاری جز فعالیت در کلاب هاوس فارسی و داد و بیداد و فحاشی و اتهام زنی ریز و درشت به یکدیگر ندارند ، منطقآ نمیتواند تنها با اندک مقرری تآمین اجتماعی کشور مقیم ، تامین شود. تجربه نشان میدهد همانهائی که با صدای فریاد بلند تری، اتهام مزدوری و جیره بگیری نهادهای اطلاعاتی مختلف را به زمین و زمان نسبت میدهند ، خود بیش از همه دم خروس وابستگی وآلودگی مالیشان ، توی ذوق میزند.
در خاتمه شرط انصاف نیست که به آن دسته از فعالان کلاب هاوس فارسی اشاره نکنیم که با مباحث سالم و ادبیاتی فاخر ورعایت تمام باورهای ادب واخلاق و فرهنگ ، براستی قلبشان برای وطن میطپد وجز رهایی ایران و ایرانی دلمشغولی دیگری ندارند که باید صمیمانه قدردان این مبارزان واقعی بود و حسابشان بکلّی از جماعت موضوع این یادداشت جداست.
(*) - بخش قابل توجهی از این دسته از مهاجران را " صادراتی ها" تشکیل میدهند
بهرام مشتاق

شانزدهم آذر مبارک باد، حمید رفیع

















