Monday, Dec 22, 2025

صفحه نخست » بم... بام، گیله مرد

Gileh_Mard.jpgبرف می‌بارید. چنان برفی می‌بارید که چهار قدم جلویم را نمی‌دیدم.

آهسته و ترسان رانندگی می‌کردم.

در جاده‌ای کوهستانی و خلوت و پیچاپیچ.بزرگراه شماره پنجاه .

رادیو را روشن کردم ؛ خبر آمد که جایی در دنیا زلزله آمده هزاران تن کشته شده‌اند. نفهمیدم کجا ؛ نام «بام» به گوشم آمد.
با خود گفتم: بام دیگر کجاست؟

رسیدم خانه‌؛ صبح که بیدار شدم دیدم «بام» همان «بم» ماست ؛ بم کرمان.

و دانستم بین پنجاه تا هفتاد هزار نفر جان باخته‌اند!

و دانستم ارگ بم که بزرگ‌ترین سازه خشتی جهان بود ویران شده است.

و دانستم ایرج بسطامی زیر آوار جان داده است.

و دانستم امدادگران آمریکایی به کمک ایرانیان شتافته دو بیمارستان صحرایی ایجاد کرده‌اند.

و دانستم کسانی رفته‌اند پشت همان بیمارستان‌ها شعار داده‌اند: مرگ بر آمریکا.

و نیز دانستم چادرها و تجهیزات پزشکی را بعدها در میدان قزوین فروخته‌اند.

و همه این‌ها در روز کریسمس بود.

جهان هنوز

کریسمس را تبریک می‌گفت

که زمین

در بم دهان گشود

و بم‌

در چشم‌بر هم‌ زدنی

از خواب به مرگ افتاد

سال ، سال سیاه ۱۳۸۲ بود؛ و قدرت زلزله ۶/۶ درجه ریشتر

گیله مرد ( حسن رجب نژاد )



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie & Privacy Policy