Monday, Dec 22, 2025

صفحه نخست » وقتی حاکمان واژگان مخالفان را تکرار می‌کنند: پذیرش ناخواسته قاب‌های رقیب در گفتمان سیاسی مقامات ولایی، احمد علوی

Ahmad_Alavi.jpgمقدمه

اگر تا پیش از این مقامات رژیم ولایی، سخنان مخالفان مبنی بر تنگناهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را انکار می کردند، اینک خود به ناکارآمدی ها اذعان دارند. به زبان دیگر مقامات رژیم ولایی نه تنها گفتمان مخالفان رژیم و رسانه های را پذیرفته اند بلکه میدان گفتمان را به آنها واگذار کرده اند. برای مثال

نقدعلی نماینده مجلس ولایی می گوید: گرانی‌ها قابل‌تحمل نیست

قالیباف رئیس مجلس ولایی: گرانی افسارگسیخته‌ی کالاهای معیشتی مردم را نگران کرده است.

حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران، با اشاره به رویدادهای جنگ ۱۲ روزه اذعان کرد ساختار اطلاعاتی جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل از کارآمدی لازم برخوردار نیست.

سیطره بر گفتمان در عرصه عمومی به مثابه شرط بقا

سیطره گفتمان در عرصه عمومی یکی از ارکان بقای رژیم‌های استبدادی و اقتدارگرا نظیر حاکمیت ولایی است. این رژیم‌ها نه‌تنها از ابزارهای سرکوب سخت، بلکه از طریق تولید معنا، تعریف مسئله و قاب‌بندی واقعیت اجتماعی، سلطه خود را بازتولید می‌کنند. در این چارچوب، زبان سیاسی صرفاً وسیله توصیف واقعیت نیست، بلکه ابزاری برای شکل‌دهی به آن است. با این حال، در سال‌های اخیر نشانه‌هایی در گفتمان رسمی جمهوری اسلامی ایران مشاهده می‌شود که از نوعی جابه‌جایی مفهومی حکایت دارد: مقامات حکومتی، به‌ویژه در مواجهه با بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، به بیان مضامینی می‌پردازند که پیش‌تر عمدتاً در گفتار مخالفان رژیم برجسته می‌شد. گزاره محوری این مقاله--«وقتی حاکمان، واژگان مخالفان را تکرار می‌کنند، یعنی بازی را در زمین آن‌ها پذیرفته‌اند»--به‌عنوان فرضیه‌ای تحلیلی، نقطه عزیمت پژوهش حاضر است.

هدف این یادداشت، تحلیل این پدیده نه به‌مثابه خطا یا تناقض فردی، بلکه به‌عنوان نشانه‌ای از تحول در موازنه قدرت گفتمانی است.

2. چارچوب نظری و مرور ادبیات

2.1 نظریه قاب‌بندی

نظریه قاب‌بندی، که ریشه در آثار اروین گافمن (1974) دارد و توسط رابرت انتمن (1993) در حوزه ارتباطات سیاسی بسط یافته، توضیح می‌دهد که چگونه کنشگران سیاسی با برجسته‌سازی برخی جنبه‌های واقعیت و حذف یا حاشیه‌رانی سایر جنبه‌ها، فهم عمومی از مسائل را شکل می‌دهند. قاب‌ها تعیین می‌کنند:

چه چیزی مسئله است،

مسئول آن کیست،

و چه راه‌حل‌هایی قابل تصور یا مشروع‌اند.

2.2 قاب‌بندی در رژیم‌های اقتدارگرا

در رژیم‌های اقتدارگرا، قاب‌بندی نقشی حیاتی در حفظ قدرت و هژمونی ایفا می‌کند. مفاهیمی نظیر «دشمن خارجی»، «مقاومت»، یا «هجمه فرهنگی» معمولاً به‌عنوان قاب‌های مسلط برای توجیه ناکامی‌ها و بسیج وفاداری استفاده می‌شوند. با این حال، ادبیات جنبش‌های اجتماعی (Snow & Benford, 1988) نشان می‌دهد که اگر قاب‌های رقیب به‌اندازه کافی در جامعه نفوذ کنند، حاکمیت ناچار می‌شود در همان چارچوب‌ها واکنش نشان دهد؛ پدیده‌ای که می‌توان آن را نوعی قاب‌بندی واکنشی یا معکوس دانست.

2.3 هژمونی و بحران مشروعیت

از منظر گرامشی (1971)، هژمونی زمانی تضعیف می‌شود که طبقه یا نیروی حاکم نتواند تفسیر مسلط خود از واقعیت را «بدیهی» جلوه دهد. تکرار زبان منتقدان، حتی همراه با انکار یا تخطئه، می‌تواند نشانه‌ای از ورود رژیم به مرحله‌ای باشد که در آن کنترل معنایی پیشین کارایی خود را از دست داده است.

3. روش‌شناسی

این یادداشت از رویکرد تحلیل کیفی گفتمان استفاده می‌کند. داده‌ها شامل:

اظهارات رسمی مقامات ارشد،

سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها،

و گزارش‌های رسانه‌ای معتبر فارسی و انگلیسی‌زبان

در بازه زمانی 2024-2025 است.

متون بر اساس مضامین کلیدی (اقتصاد، سیاست خارجی، فرهنگ، مشروعیت رهبری) کدگذاری و سپس با قاب‌های گفتمانی رایج در ادبیات مخالفان مقایسه شده‌اند. تمرکز پژوهش نه بر صحت تجربی ادعاها، بلکه بر نحوه صورت‌بندی زبانی و مفهومی آن‌هاست.

4. شواهد تجربی (نمونه‌های گفتمانی)

تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد که در چند حوزه کلیدی، هم‌پوشانی معناداری میان زبان رسمی و زبان انتقادی مخالفان شکل گرفته است:

4.1 اقتصاد و کارآمدی

اظهاراتی که بر «ناتوانی در حل فوری مشکلات»، «صبر مردم» یا «محدودیت شدید منابع» تأکید می‌کنند، عملاً قاب «بحران ساختاری و مزمن» را بازتولید می‌کنند؛ قابی که سال‌ها محور انتقاد مخالفان بوده است.

4.2 سیاست خارجی

جدل‌های درون‌حاکمیتی درباره «هزینه‌های سیاست منطقه‌ای» یا «نتایج نامطلوب برخی اولویت‌گذاری‌ها» ناخواسته قاب «شکست یا بن‌بست راهبردی» را تقویت می‌کند، حتی زمانی که با هدف تسویه‌حساب جناحی بیان می‌شود.

4.3 مشروعیت و فرهنگ

هشدارهای مکرر درباره «فاصله گرفتن مردم از ارزش‌های انقلاب» یا «تهاجم فرهنگی» عملاً تأیید ضمنی ادعای مخالفان درباره فرسایش سرمایه نمادین و تغییر ارزش‌های اجتماعی است.

5. تحلیل

بر اساس نظریه قاب‌بندی، مسئله اصلی نه اعتراف یا انکار، بلکه چارچوبی است که در آن سخن گفته می‌شود. وقتی حاکمیت به‌جای تحمیل قاب‌های بدیل، در قاب‌های منتقدان واکنش نشان می‌دهد، عملاً آن قاب‌ها را به‌عنوان نقطه مرجع مشروع می‌پذیرد. این وضعیت می‌تواند به «اثر بومرنگ گفتمانی» منجر شود: هر پاسخ رسمی، به‌جای خنثی‌سازی انتقاد، آن را تثبیت و عادی‌سازی می‌کند.

6. نتیجه‌گیری

این یادداشت نشان داد که تکرار واژگان و مضامین انتقادی مخالفان در سخنان مقامات رژیم ولایی را می‌توان نشانه‌ای از تضعیف و تنزل هژمونی گفتمانی این رژیم دانست. از منظر نظریه قاب‌بندی، این پدیده به معنای پذیرش ناخواسته بازی در زمین مفهومی رقیب است؛ وضعیتی که می‌تواند پیامدهای بلندمدتی برای مشروعیت، انسجام درونی و ظرفیت بسیج رژیم داشته باشد.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie & Privacy Policy