خط سوم ابداعی آقای درویشپور تا آنجائی که دنبال کردم، خطی است برای مطرح کردن خود به عنوان پدیده نو ورهائیبخش در محدوده چند نفر که قدم به میدان نهاده و میخواهند کاری کارستان کنند.
وظیفه این خط، مبارزه همزمان با خط جمهوری اسلامی و خطی منتسب به شاهزاده رضا پهلوی است.
این خط ابداعی آقای درویشپور که سبقی از گذشته برای ایشان دارد، خطی است جدید که حضوری در جامعه ندارد و هیچکجا نقش سازندهای از آن در جهت ایجاد فضائی دوستی و اتحاد نیروهای خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی دیده نمیشود. در این میان تنی چند از جمله آقای درویشپور این مهم را بر گردن گرفتهاند که بخش نظری این خط را به هر بهائی که شده، حداقل در دنیای رسانه و میان اپوزیسیون خارج از کشور، به نقطه چالشبرانگیزی که ضربه بر اعتماد عمومی بزند و بر عدم همگرائی در میان اپوزیسیون خارج از کشور بیفزاید، تبدیل کنند.
این حرکت مخرب از زمانی آغاز شد که افکار عمومی جامعه در جریان چهل سال تجربه زندگی در زیر فشار خردکننده و ایران بر باد ده جمهوری اسلامی، به نفی و تقابل با این حکومت رسیده و زندگی امروز خود را با زندگی و چشماندازهائی که دوران پهلوی ترسیمگر آن بود مقایسه نموده و به شعار «رضا شاه روحت شاد» رسیدند.
بنمایه این خط، با هر نیتی که باشد، جز نفرتپراکنی و اتهامزنی در جهت تفرقه نیروهای اپوزیسیون در خارج و کشاندن دامنه آن به داخل نیست. این نگاه بهجای اینکه جمهوری اسلامی و نیروهای سرکوبگر آن را مورد حمله قرار دهد، نوک شمشیر خود را به طرف شاهزاده رضا پهلوی گرفته و طرفداران او را متهم به آشوب میکند. آخرین نماد آن برخوردی است که با جریان برگزاری شب هفت زندهیاد خسرو کردی مینماید.
«اقتدارگرایی نوظهور در بخشی از اپوزیسیون نیز در این مراسم رخ نمود: گروههای فشار راست افراطی سلطنتطلب با شعارهایی چون «جاوید شاه» و «مرگ بر سه فاسد» و با سنگپراکنی به تنها سخنران برنامه نرگس محمدی کوشیدند متن را به حاشیه و حاشیه را به متن بدل سازند؛ رخدادی که هم تنش آفرید و هم بهانهای برای مداخلهٔ امنیتی مأموران شد... استقبال سلطنتطلبان--بهویژه رضا پهلوی--از شعارهایی به سود او و سکوت در برابر رفتارهای شبهفاشیستی و مخرب مدعیان حامی او، نشان میدهد با پروژهای مستقل روبهرو هستیم؛ پروژهای که الگوی برهمزنندگی و تحمیل شعارهای خود را از تجمعات خارج کشور در جنبش مهسا به درون منتقل کرده است. بدینسان، نیروهای «صدای سوم» ناگزیرند در دو جبهه همزمان مبارزه کنند: از یکسو علیه استبداد دینی بهمثابه مانع اصلی، و از سوی دیگر در برابر گروههای فشار سلطنتطلبها ... با اتکا به گزارشهایی دربارهٔ ارتباط برخی عناصر راست افراطی سلطنتطلب با دستگاههای امنیتی نظام و همچنین دسترسی گزینشی آنان به اینترنت بدون فیلتر، از بهکارگیری «کارت سلطنتطلبی» برای مهندسی شکافها سخن میگوید. در این چارچوب، حکومت با میداندادن به روایتهای افراطی، اپوزیسیون دموکرات را بیاعتبار میسازد.»
این چند پاراگراف از مقاله آقای درویشپور «طنین آزادی...» مندرج در سایت گویا است.
جانمایه تحلیل استاد نظریهپردازی است که امروز یکی از مطرحکنندگان «خط سوم» است؛ خطی که وظیفه آن مبارزه در دو جبهه است: از یکسو با استبداد دینی و از سوی دیگر با شخص شاهزاده رضا پهلوی که به زعم ایشان از رفتارهای شبهفاشیستی سلطنتطلبان افراطی حمایت میکند؛ از کسانی که دستگاههای امنیتی نظام به آنها اینترنت بدون فیلتر میدهد و با میدان دادن به آنها، اپوزیسیون دمکرات را بیاعتبار میسازد. منظور از اپوزیسیون دمکرات همین خط سومی است که آقای درویشپور مبلغ آن است.
خط سوم، خطی که بهراحتی میتواند تهمت بزند و چون وظیفه مبارزه در دو جبهه را دارد، علیالحساب که زورش به جبهه حامیان رهبر و امنیتیهای آن نمیرسد و حضوری در داخل ندارد، بهتر که تمام حوادث شب هفتم را سرآغازی برای جنگ با همین جبهه دوم، یعنی آقای رضا پهلوی، بکند. چون کسی هم نیست که یقه مبارک ایشان را گرفته و بپرسد: آقای دمکرات مدعی آزادیخواهی، آیا در آن جمع مشهد بودی؟ و یا دوستانی که بودند و آن هم دستگیر نشدند، سلطنتطلبان را میشناختند و دیدند که چگونه سنگ بر خانم نرگس محمدی زدند؟
آقای درویشپور، این کدام منابع است که شما در جریان گذاشتن کارتهای اینترنتی در اختیار سلطنتطلبان میگذارید تا چنین بیپروا نخست آنها را منتسب به جریان امنیتی نمائید و سپس آنها را منتسب به آقای رضا پهلوی بکنید؟ حال آنکه آنچه تاکنون از اسامی استفادهکنندگان این کارتها افشاء شده، اکثر کسانی هستند منتسب به اصلاحطلبانی که شما نظر لطف بر آنها دارید. زدن چنین اتهامی بر اساس یک منبع ناشناس میتواند این سؤال را مطرح کند که آبشخور شما از کجاست؟ که چنین خبرهائی را دریافت میکند و چنین بیباک و پا برهنه با انگشتشمار حواری در میان اپوزیسیون خارج از کشور میتازد.
بهجای تلاش برای شکلدهی یک جبهه مشترک با تمام نیروهای خواهان سرنگونی که معتقد به دمکراسی، سکولاریسم و انتخاباتی آزاد برای تعیین نوع حکومت هستند، جبههای برای مبارزه با آقای رضا پهلوی میگشائید و بهصراحت وظیفه خط سوم را مبارزه با این بخش از اپوزیسیون جمهوری اسلامی قرار میدهید.
«عرض خود میبری و زحمت ما میداری» -- حافظ
براستی هدف از این چندشقه کردن چیست؟ از کدام آبشخور آب میخورید؟ و قرارگاهتان کجاست؟ این ساطور را چه کسی دست شما داده تا جنبش را چنین شقهشقه نمائید؟
ابوالفضل محققی
















