"سياست دانشگاهی" بر مبنای "مشارکت انتقادی"، عبدالله مؤمنیحرکت فعالين دانشجويی به سمت ترميم رابطه با بدنه و سازماندهی تشکيلاتی از طريق توجه به مشکلات صنفی و دفاع از حقوق و آزادی های آکادميک در کنار تبديل کردن دانشگاه به فضايی برای گفتگو و "پارادايم سازی" می تواند نقشه راه را پيش روی دانشجويان قرار دهد ... [ادامه مطلب]آن ها درخت ها را هم می کشند! شکوه ميرزادگیما نيز به شکنجه و اعدام انسان ها اعتراض می کنيم اما اعدام درخت و آب و خاک را نيز دست کم نمی گيريم. ما از يک سو نابودی انسان را محکوم می کنيم و از سوی ديگر، نابودی هويت و فرهنگ و تاريخ او را؛ و معتقديم که، در اين ميان، تنها موجودات بی نصيب از درک اهميت فرهنگ و تاريخ و پديده های طبيعی و بشری می توانند چنين ويران کنند و بکشند و بسوزانند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
24 مهر» بيانيه مشترک دو سازمان اتحاد فداييان خلق ايران و فداييان خلق ايران (اکثريت) پيرامون کتاب "چريک های فدايی خلق"22 شهریور» خطر فاجعه انسانی! اطلاعيه فدائيان خلق (اکثريت) پيرامون واگذاری مسئوليت حفاظت شهر اشرف به دولت عراق 8 شهریور» فدائيان خلق (اکثريت): ضرورت پيگيری حقوقی فاجعه ملی ۱۳۶۷ 4 شهریور» بيانيه فدائيان خلق (اکثريت) پيرامون جايگاه و اهميت حقوق بشر در مبارزه عليه جمهوری اسلامی 21 مرداد» به اعدام ها و انتقام گيری ها خاتمه دهيد! فدائيان خلق (اکثريت)
بخوانید!
25 آبان » او با خودشان است، الاهه بقراط، کيهان لندن
25 آبان » سرآمدن عصر نئوليبراليسم، تحليل هيات سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) از بحران جهانی مالی 25 آبان » علی احمدی: آموزش و پرورش كشور مبتني بر اسلام نيست، آنها كه ديكته ميكنند چه كسي وارد آموزش و پرورش شود، ميخواهند آنرا منهدم كنند!، ايسنا 25 آبان » اوباما سپردن پستی کلیدی به کلینتون را 'بررسی می کند'، بی بی سی 25 آبان » تئوری توطئه، عطاالله مهاجرانی، ایسرائیل امانوئل و حسین اوباما، بابک فرزان
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! سرآمدن عصر نئوليبراليسم، تحليل هيات سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) از بحران جهانی مالیتوضيح: هيات سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) بحران جهانی مالی دولت بوش ۷۰۰ ميليارد دلار از حساب ماليات دهندگان امريکا را وثيقه بدهی های وال استريت ساخت و برای نجات سيستم مالی اين کشور ۹ بانک بزرگ و هزاران بانک و موسسه مالی ديگر امريکايی را نيمه ملی کرد تا جلو ورشکستگی آنها و رشد بی اعتمادی مردم نسبت به قابليت های نظام اقتصادی حاکم را بگيرد. سهامداران اصلی اين بانکها، بورس نيويورک را می گردانند و بيش از ۵۰۰ شرکت را در جهان اداره می کنند. اقدامات مشابهی در کشورهای اروپايی برای ملی و نيمه ملی کردن بانکهای بحران زده صورت گرفت. پيش بينی ها خصلت نگاری بحران * بحران کنونی خصلت گلوبال دارد. بحران سالهای ۱۹۳۳ ـ ۱۹۲۹ امريکا و اروپا را فرا گرفت ولی بخش وسيعی از جهان که بيرون از مناسبات سرمايه داری قرار داشت از پيآمدهای بحران مصون ماند. * امروز کمتر کشوری را می توان يافت که از بحران مالی به طور جدی تاثير نپذيرفته باشد. خصلت گلوبال بحران در عين حال موجب می شود که بحران فعلی ابعادی همانند بحران سالهای ۱۹۳۳ ـ ۱۹۲۹ را پيدا نکند. گفته می شود که اقتصاد شکوفای چين، هند، کشورهای آسيای جنوب شرقی و روسيه می توانند در کاهش دامنه بحران موثر واقع شوند. با اين وجود کشورهای منطقه يورو برای اولين بار از هنگام تشکيل اتحاديه اروپا وارد دوره رکود اقتصادی شده اند و اقتصاد امريکا به دوره رکود گذر کرده است که علائم آن در بازار املاک هويدا است. دامنه رکود در بازار املاک در امريکا از ساير بازارها، گسترده تر و پاياتر است. رشد قارچ گونه سرمايه مالی و عملکرد آن * بازار مالی به عامل مهمی در شکل دهی مسير و ساختار اقتصاد ملی و جهانی تبديل شده است. بازار مالی در مرکز توجه ديدگاه نئوليبرالی انباشت سرمايه قرار دارد که سود بالا را برای سرمايه داران تامين کرده و در طی چند دهه گذشته برتری سرمايه داری امريکا در اقتصاد جهانی تضمين می کرد. * بازار مالی در طی دهه های اخير از بيشترين رشد در امريکا برخوردار بوده است. بخش هائی از توليد کالا به آسيا منتقل شده و بازار مالی در امريکا متمرکز گشته است بگونه ای که سهم بازار مالی در اقتصاد امريکا به حدود ۴۰ در صد رسيده است. در حاليکه در چند دهه قبل حدود ۱۰ درصد بود. در مدت زمان کوتاه در سطح امريکا و جهان، ميلياردها دلار جابجا می شود. اين امر نشانگر خصلت کازينوئی سرمايه مالی است. * با تحولات دهه های اخير در بازارهای مالی و اقتصاد سرمايه داری، گرچه از دامنه افت و خيزهای ناشی از بحران ادواری سرمايه داری کاسته شده و پريود آن هم طولانی تر گشته است، اما زمينه برای بحرانهای عميق تر فراهم آمده است. سرمايه مالی هم چرخهای اقتصاد را روغن کاری کرده و آن را راه انداخته است و هم سهل ترين و بزرگترين انتقال ثروت ـ که حاصل دسترنج کارگران و زحمتکشان در سطح جهانی است ـ را به قشر بالای سرمايه مالی با موفقيت مهندسی کرده است. نگاهها و تحليلها نسبت به بحران مالی نئوليبراليسم * نئوليبراليسم مدافع دولت کوچک، خصوصی کردن بخش دولتی اقتصاد، مقررات زدائی، تامين آزادی بی حد و حصر برای سرمايه، عدم دخالت دولت در اقتصاد، کناره گيری دولت از بسياری از حوزه های تامين اجتماعی و کاهش ماليات است. * نئوليبراليسم بر افزايش معاملات تاکيد دارد و می کوشد که تمام کنشهای انسانی را وارد قلمرو بازار کند. اين امر مستلزم تکنولوژی توليد اطلاعات، ظرفيتهای انباشت، نگهداری، انتقال، تحليل و استفاده از داده ها برای هدايت تصميمات در بازار جهانی است. به اين دليل است که نئوليبراليسم علاقه وافر به تکنولوژی اطلاعاتی دارد. تکنولوژی اطلاعاتی تراکم رو به افزايش معاملات بازار را، هم در مکان و هم در زمان فشرده ساخته و "تراکم زمان ـ مکان" را ايجاد کرده است. * نئوليبراليسم در برون رفت سرمايه داری از رکود و در رشد اقتصاد آن و در تامين سود بی سابقه برای ثروتمندان در سه دهه گذشته نقش موثر ايفا کرد. ولی موجب افزايش فاصله طبقاتی، بالا رفتن نرخ بيکاری، افزايش چشمگير محروميت کشورهای فقير، وضعيت فاجعه بار محيط زيست جهانی، بی ثباتی اقتصاد جهانی و بحران مالی در کشورهای امريکای لاتين و آسيای جنوب شرقی گرديد. * در امريکای لاتين بحران ابتدا مکزيک را فرا گرفت و سپس به برزيل و آرژانتين گسترش يافت و در آن کشورها فاجعه آفريد. موج دوم بحران مالی در سال ۱۹۹۷ در تايلند با کاهش ارزش واحد پول آن در پی سقوط بازار سوداگرانه مستغلات شروع شد. اين بحران ابتدا به اندونزی، مالزی، فيليپين و بعدا به هنگ کنگ، تايوان، سنگاپور و کره جنوبی سرايت کرد. نئوليبراليسم در دهه های قبل در کشورهای پيرامونی بحران آفريد و امروز در کشورهای امريکا و اروپا. اکنون بحران به قلب سرمايه داری معاصر رسيده است. سرآمدن عصر نئوليبراليسم و برون رفت از بحران مالی * دولت که در تمام سالهای يکه تازی نئوليبراليستی به عنوان نهادی تابع بازار قلمداد می شد، امروز به عنوان ناجی، تنظيم کننده و هدايت کننده تحولات اقتصادی عروج کرده است. پاندول سياست سرمايه از طرف بازار به طرف دولت نوسان کرده است. * اکنون در برابر نگاه نئوليبرالی که خواهان دولت هر چه کوچکتر و عدم دخالت دولت در اقتصاد است، ايده مداخله دولت در اقتصاد رو به گسترش است. نقد سرمايه داری بيش از گذشته طرفدار پيدا کرده و بحران مالی جهانی صف بندی های سياسی را به سود انديشه های مدافع انتظام بازار و دخالت دولت در اقتصاد جابجا کرده است. * بحران جهانی مالی به عصر نئوليبراليسم پايان داد. زمانی که دولت برای سر پا نگاه داشتن سيستم، مجبور به مداخله در مقياسی گسترده و بیسابقه در بازارهائی میشود که قرار بود خود تنظيم کننده باشند، روشن است که نظم نئوليبرالی در حال فروپاشی است. اکنون دست راستی ترين متفکران مکتب وين و شيکاگو نمی توانند از عدم دخالت دولت در اقتصاد دفاع کنند. * بحران مالی به توهم نسبت به بازار آزاد که گويا تماما از مکانيسمهای کنترلی برای هدايت اقتصاد برخوردار است و دخالت دولت در اقتصاد، تعادل شکل گرفته به وسيله بازار را بهم می ريزد، ضربه زده است. ژوزف استيگليتز اقتصاددان و برنده جايزه نوبل به درستی بر اين نکته دست گذاشته است: "زمانی مردم سراسر جهان ما را بخاطر اقتصادمان مورد تحسين قرار می دادند و ما نيز به آنها می گفتيم درصورتی که می خواهند مانند ما باشند، تنها کاری که بايد انجام دهند سپردن قدرت به دستان بازار است. نکته مورد نظر اين است که درحال حاضر و با توجه به بحران ايجاد شده، ديگر هيچکس برای آن نوع از الگوسازی احترام قائل نيست و البته اين بحران به طرح سئوالاتی درمورد قابليت اعتماد و اطمينان نسبت به ما منجر شده است. در زمان حاضر همه کشورها فکر می کنند که بخاطر ما دچار بحران شده اند". * با اين بحران، موقعيت امريکا در سطح جهان به جهت اقتصادی تضعيف شده است. موقعيت امريکا به جهت سياسی با حمله به عراق و با دستاويز قرار دادن سلاح هسته ای تضعيف شده بود، تا جائی که حتی فوکوياما می گويد: " دولت بوش برای توجيه جنگ عراق.... به مردم دنيا نشان داد که "دمکراسی" کلمه رمز تهاجم نظامی و تغيير حکومتها است. الگوی امريکا در عين حال به دليل استفاده از شکنجه در دولت بوش، بگونه ای جدی خدشه دار شده است." * سران هفت کشور صنعتی جهان برای مهار بحران قصد دارند از "همه ابزارهای موجود" استفاده کنند. وزيران دارايی هفت کشور صنعتی جهان بر سر يک طرح ۵ مادهای برای مهار بحران بانکها و بازارهای مالی جهان به توافق رسيده اند. * قرار است برای اصلاح نظام مالی بين المللی کنفرانسی در پانزده نوامبر در واشنگتن با شرکت رهبران ۲۰ کشور قدرتمند اقتصادی جهان برگزار شود(G-۲۰) . اگر هدف از طرح برتون وودز که چند هفته پس از ورود سپاهيان آمريکايی به فرانسه در ۱۹۴۴ شکل گرفت، تائيد برتری اقتصادی آمريکا بود، امروز هدف از تشکيل کنفرانس، کنترل وال استريت و رسميت دادن به مناسبات جديد قدرت در اقتصاد جهانی است. چين با ياری به جهان سرمايه داری برای برون رفت از بحران، می خواهد جايگاه جديدی را در اقتصاد جهانی به دست آورد. * سرمايه داری قادر نخواهد بود با تکيه بر ديدگاههای فردريش فون هايک و ميلتون فريدمن که بر نظم اجتماعی خود انگيخته تاکيد داشتند، دخالت دولت در اقتصاد و امکان پيشرفت از طريق برنامه ريزی را رد می کردند، ادامه حيات دهد. در عين حال با توجه به فرآيند جهانی شدن و تضعيف موقعيت دولتها، امروز نگرشهای مينارد کينز نجات بخش سرمايه داری نخواهدبود، گرچه در حال حاضر دولتها، بانکها و بازار های مالی را از ورشکستگی نجات داده اند. * اقدامات موضعی در چارچوب نئوليبراليسم، قادر به غلبه بر بحران نيست. اين امر بدين معنی نيست که امروز سوسياليسم در دستور قرار گرفته است. اما برای برون رفت از بحران مالی، نياز به تدابير اساسی وجود دارد. ابتدا لازم است به سياست های نوليبرالی و به سيستمی که سرمايه بدون هيچ مرز و کنترلی عمل می کند، خاتمه داد و سپس در سطح کشورها و در سطح جهانی به تدوين مقررات و پی ريزی نهادهائی پرداخت که سرمايه مالی و شرکتهای فرامليتی تحت نظارت و کنترل قرار گيرند و به آنها اجازه داده نشود که بر فراز دولتها در مقياس بين المللی يکه تازی کنند. تشکيل شورای امنيت مالی جهانی يا بانک مرکزی جهانی که برحرکت سرمايه مالی نظارت و کنترل داشته باشد و نرخ بهره بانکی را تعيين کند، می تواند از جمله نهادهای گلوبالی باشد. * در خلال يک سال اخير ما هم شاهد "سونامی فقر" بوده ايم و هم "سونامی بحران مالی". بحران مالی بر ابعاد فقر در سطح جهانی خواهد افزود. جهان سرمايه "همه ابزارهای موجود" را برای غلبه بر "سونامی بحران مالی" به کار می گيرد، در حالی که "سونامی فقر" همچنان کشتار می کند. لازم است تمهيدات لازم برای کاهش فقر صورت گيرد. * کارگران و مزد بگيران از بحران سرمايه داری بيشترين آسيب را ديده و خواهند ديد(افزايش بيسابقه بيکاری، افت دستمزدها و کاهش سطح درامدها ...). دولتهای سرمايه داری تاکنون چند تريليون دلار برای نجات بازار مالی صرف کرده اند و تدابير گسترده ای برای جلوگيری از ورشکستگی بانکها و موسسات مالی اتخاذ کرده اند، ولی برای مهار بيکاری و جبران خسارات وارده به کارگران و زحمتکشان و اقشار ميانی جامعه نه بودجه کلانی اختصاص داده شده و نه تدبيری انديشيده شده است. * در چاره جوئی برای غلبه بر بحران و در اتخاذ تدابير برای برون رفت از آن لازم است کشورهای در حال توسعه و سازمانهائی که منافع طبقه کارگر، مزدبگيران و لايه های ميانی جامعه، زنان و جوانان را نمايندگی می کنند، مشارکت داده شوند تا تنها منافع بانکداران، صاحبان صنايع بزرگ و کشورهای ثروتمند مبنا قرار نگيرد و حاصل دسترنج و ثروت آنها به جيب قشر بالای سرمايه داری ريخته نشود. می توان "شورای حل بحران مالی" را با شرکت حکومتگران، سياستمداران، اقتصادانان و نمايندگان طبقه کارگر و مزدبگيران و ساير گروههای اجتماعی تشکيل داد تا برای برون رفت از بحران چاره انديشی کنند. * در سند "فرآيند جهانی شدن ـ جهانی ديگر ممکن است" که راستاهای آن به تائيد کنگره نهم سازمان رسيده، بر راه حلهای زير تاکيد شده است: Copyright: gooya.com 2016
|