گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
27 فروردین» نقدی بر "آيا کنارهگيری آقای خاتمی يک پيام اخلاقی بود؟" نوشته احمد فعال، الف. احمدپور26 فروردین» آيا کنارهگيری آقای خاتمی يک پيام اخلاقی بود؟ احمد فعال 10 فروردین» تفاوتها و تضادها در انسان و جامعه، مناظره مکتوب با علی مزروعی (بخش پايانی) 23 اسفند» جامعه آرمانی و انديشه راهنما (۲)، مناظره مکتوب احمد فعال با علی مزروعی 14 اسفند» آزادی، عدالت و رقابت (۱)، مناظره مکتوب احمد فعال با علی مزروعی، بخش دوم
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! تضاد بيانيه نويسان با مواضع اصلی نامزدها، احمد فعالاکنون آقای عباس عبدی بدون اين که کوچک ترين توضيحی درباره نگاهها و انديشه ساختاری خود در باره اصلاحات ارائه دهد، نه تنها سر از منزل آقای کروبی در آورده است، بلکه بدون هماهنگی با مواضع او برای او بيانيه صادر میکند. حقيقت اين است که وقتی بيانيه آقای کروبی را از مطالعه میگذراندم، نيک میدانستم که هم اين بيانيه توسط آقای عبدی نوشته شده است و هم آن که مواضع بيانيهنويس با مواضع آقای کروبی به کلی زمين تا آسمان متفاوت است[email protected] ۱- تا آنجا که به خاطر میآورم در نيمههای سال ۱۳۸۷ آقای عبدی در يک مقاله به طور آشکار از آقای کروبی حمايت کردند. اين مقاله در پاسخ و نقد اظهار نظرات آقای آرمين صورت گرفت. آقای آرمين در اظهار نظر خود گفته بودند : "امروز که معلوم شده است جادهای که برای خروج از حاکميت در نظر گرفته شده بود و به گام زدن در آن دعوت میشد و از کنار تابلوی خاتمی عبور میکرد به منزل آقای کروبی ختم میشود، ماهيت آن شعارهای آوانگارد و راديکال و درک و هوش سياسی صاحبان آن شعارها را بهتر میتوان درک کرد۱". آقای عبدی برای رد اين اظهار نظر مدعی بودند که، اگر تا کنون به زير تابلو کسی سينه نزدهام، اما به طور اولی "سر از منزل کسی هم در نمیآورم۲". اين ادعا در حالی انجام گرفت که جلوتر در همان مقاله، آقای عبدی در پاسخ آقای آرمين و رأی اصلاح طلبان به رياست کروبی در مجلس، گفت: "اگر دوستان رأی دادن به رياست آقای کروبی را بر خودشان افتخار و نشانه عقلانيت میدانند، چرا امروز همراهی نسبی با وی را از سوی هر کس ، با طعنه و تمسخر بکار میبرند۳؟". پس از اين اظهار نظر خوانندهای ضمن اشاره به بعضی از خصوصيات آقای کروبی از آقای عبدی توضيح خواستند که چرا به نقد و ردّ سخنان آقای آرمين پرداخته است، در حالی که او به صراحت از آقای کروبی حمايت کرده است؟ اما آقای عبدی در پاسخ به اين خواننده اظهار داشتند که من از آقای کروبی حمايت نکردهام. مجدداً خواننده با اشاره به نوشته آقای عبدی توضيح دادند که شما به اين دليل و آن دليل از آقای کروبی حمايت کردهايد، اما آقای عبدی مجدداً تاکيد کرد که من از آقای کروبی حمايت نکرده و اين برداشت شما غلط است. اما امروز پس از سپری شدن زمان، معلوم شد که نه تنها او سر از منزل کروبی در آورده است و بیجهت بر رأی نادرست خود پافشاری میکرد، بلکه برای نامزدی او نيز بيانيه هم مینويسد. جلوتر اشاره خواهم کرد که چگونه اين بيانيه با مواضع اصلی آقای کروبی منافات دارد. ۲- ابتدا مقدمتاً عرض کنم که آقای عباس عبدی در سالهای اخير مقالات متعددی در نقد انديشه و رفتار اصلاح طلبان به رشته نگارش در آوردهاند. او همواره از موضع يک اصلاح طلب به نقد اصلاح طلبان مبادرت کرده است. نگاه او به اصلاحات در پرتو يک انديشه ساختاری توجيه و تأويل میشود. آقای عبدی در مقالهای به نام "انتخابات و سه نظام" ابتدا تفکيکی ميان دو ساختار حقوقی و ساختار حقيقی به عمل میآورد. تا آنجا که اين نويسنده مطلع است، ساختار حقوقی عبارت از قانون اساسی، ساخت روابط قدرت و از جمله روابط ميان قوای تعريف شده در قانون اساسی است. اما ساختار حقيقی عبارت از، ساخت روابط قدرت در مناسبات واقعی جامعه است، نه لزوماً آنچه که در قانون اساسی وجود دارد. به عبارتی، ساختار حقيقی، نوع تلقی است که حکومت کنندگان میتوانند از قانون اساسی داشته باشند و يا قانون اساسی را به تناسب تفسير خود اجرا میکنند. در اينجا از اشتباه او در میگذريم که تعاريف او از ساخت حقوقی و ساخت حقيقی منطبق بر هم هستند. زيرا ساخت حقوقی برابر با تعريف آقای عبدی "درکی است که افراد و منتقدان وضع موجود از نظام برآمده از قانون اساسی ارايه میکنند۴". و بر خلاف گفته آقای عبدی، اين ساخت حقيقی است که شامل برداشت و درک حکومت کنندگان نسبت به قانون اساسی میشود. تنها زمانی میتوان ساخت حقوقی را همان برداشت و تلقی حکومت کنندگان و منتقدين نسبت به قانون اساسی دانست، که سراسر قانون اساسی از جمله مهمترين اصول و قوانينی که راجع به حقوق جامعه و روابط قدرت میشوند، ابهام آميز باشند. در اين وضعيت، ساخت حقوقی چيزی جز همان ساخت حقيقی نخواهد بود. ۳- اکنون جای پرسش اينجاست که آيا آقای عباس عبدی که اينک مسئوليت بيانيهنويسی (به زعم اينجانب) آقای کروبی را بر عهده میگيرد، آيا خود آقای کروبی چشم اميد خود را از نظام حقيقی سلب نموده است؟ آيا تفسير آقای کروبی در گذشته (مجلس ششم) مبنی بر کنار گذاشتن لايحه قانون مطبوعات و تأکيد او در امروز در پاسخ به يک سؤال دانشجويان که: "آيا شما به اين جمله حضرت امام(ره) که حفظ نظام از اوجب واجبات است، اعتقاد داريد؟ اگر حفظ نظام اقتضا کند که اين جمعيت را يکجا بازداشت کنيد آيا اين کار را خواهيد کرد؟۸" و پاسخ ايشان که گفتند: "اگر نظام با اين جمع به خطر افتاده باشد بلی۹"، که حکايت از التزام سرسخت او به اصلیترين ارکان حقيقی روابط قدرت در جامعه است، چگونه تفسير میشود؟ آيا وقتی آقای عبدی "حاکميت را کل تجزيهناپذير میدانند۱۰" و بعد بر اساس تجزيهناپذيری حاکميت به اصلاح طلبان توصيه میکند که: "آيا فکر نمیکنند دولت کنونی با همه اشکالاتش به دليل همراهی کل ساختار با آن راحتتر میتواند کار کند۱۱"، چگونه است که با حضور آقای کروبی حاکميت تجزيه میشود؟ آيا حضور يک فرد هر چند عملگرا میتواند ساخت حقيقی قدرت را تجزيه کند و مانع تفسيرهای ناصواب از قانون اساسی شود؟ اين ادعای خود آقای عبدی است، آنجا که در گفتگو با حجاريان میگويد :" ببين من می خواهم بگويم اتفاقی که دارد میافتد از يک مشکل ساختاری حکايت میکند، اما سخنان تو دعوا را به يک فرد تقليل می دهد.... آيا ما کل وضعيت سياسی را به يک فرد تقليل می دهيم؟ يعنی اگر يک فرد برود و ديگری بيايد همه چيز درست خواهد شد۱۲؟". چگونه است وقتی بيش از يک سال پيش در رابطه با انتخابات مجلس شورا با راديو دويچه وله مصاحبه میکند و میگويد، چون "مشکل اصلی اين است که انتخابات به معنای واقعی نيست، يعنی انتخاب مضمون ندارد۱۳" پس "ولشان بکنيد، بگذاريد هرجوری میخواهند خب راه خودشان را بروند. اگر فکر میکنند ما میتوانيم جلويش را بگيريم، اين دروغ است، دروغ است، دروغ است! چون موقعی که قدرت داشتند، صندلی رياست دولت و مجلس را داشتند، هيچ اقدامی برای جلوگيری از اين اوضاع نکردند. اين اوضاعی که توی اين دوساله رخ داده است، مستقل از آن چهارسال دوران آقای خاتمی نيست که بخواهد بگويد آن دوره از الان بهتر بود. ما هدفمان اين نيست که يک دورهی خوب داشته باشيم، ما هدفمان اين است که دورهای داشته باشيم که بعدش دوره بد نيايد، دورههای بدتر نيايد۱۴". اما اينک بدون اينکه هيچ چيز تغيير کرده باشد و يا او حداقل از تغييرات خاصی ياد کرده باشد، سر از بيانيه نويسی در میآورد؟ ۴- اکنون آقای عباس عبدی بدون اينکه کوچکترين توضيحی درباره نگاهها و انديشه ساختاری خود در باره اصلاحات ارائه دهد، نه تنها سر از منزل آقای کروبی در آورده است، بلکه بدون هماهنگی با مواضع او برای او بيانيه صادر میکند. حقيقت اين است که وقتی بيانيه آقای کروبی را از مطالعه میگذراندم، نيک میدانستم که هم اين بيانيه توسط آقای عباس عبدی نوشته شده است و هم آنکه مواضع بيانيهنويس با مواضع آقای کروبی به کلی زمين تا آسمان متفاوت است. تا اينکه خود آقای عبدی طی يک مقاله راه کارهای اجرايی کردن بيانيه را نشان دادند که حکايت از بيانيه نويسی خود او داشت۱۵. اين بيانيه تقريباً از يک نگاه ساختاری به نظام حقيقی و نظام حقوقی کشور نگاشته شده است. به طوری که وقتی از حقوق ناشی از آزادیها سخن میگويد، مینويسد "حقوق سياسی فقط محدود به انتخاب شدن نيست بلکه دسترسی آزاد به اطلاعات و آزادی بيان نيز جزو لازم و لاينفک اين حقوق است. متاسفانه در گذشته در برابر خواست من برای راهاندازی شبکهای ماهوارهای مخالفت غيرقانونی شد و اينک روشن شده است که مردم را نمیتوان از دسترسی به اين شبکهها محروم کرد و لذا وضعيت جاری بهعنوان يک خطر برای سلامت اطلاعرسانی تلقی شده است، از اين رو معتقدم که تمامی نيروهايی که در چارچوب قانون فعاليت میکنند و قصد خدمت به جامعه را دارند، بايد بتوانند آزادانه به رسانههای خاص خود دسترسی داشته باشند و نيز بايد شرايط رقابتی را برای رسانههای ديداری، شنيداری و مکتوب فراهم کرد تا با خارج شدن از انحصار موجود، به پويايی و تحرک رسانهای کمک شود۱۶". اين متن طولانی چيزی جز بيانيه نويسی نبود. اما در واقعيت وقتی از خود آقای کروبی پرسيده میشود که: "برخی بدبين هستند و میگويند در جامعه يی که نزديک به هفت ميليون سايت فيلتر میشود يک روزنامه به خاطر يک خبر کوچک از يک تشکل به راحتی بسته میشود. اصلاح قانون اساسی برای تاسيس يک تلويزيون خصوصی شايد هنوز با ظرفيتهای جامعه ما مطابقت ندارد و امکان پذير نيست، پاسخ شما چيست۱۷؟" ۵- در خاتمه اشاره به اين حقيقت لازم است که، سخن گفتن در باره آزادی و عدالت و رفع تبعيض از انسانها و سخن گفتن در باره حقوق اساسی جامعه، نياز به اصول ومبادیای دارد که ريشههای استوار در بيان آزادی و حقوق انسان داشته باشند. در غير اين صورت در بزنگاه هر انتخاباتی در هر کجای جهان، بدخيمترين قدرتمدارن وجود دارند که خطابههای آتشين در بيان حقوق مردم و رفع انواع تبعيض ها سر میدهند، بدون اينکه خود هيچ باور و اعتقادی به گفتههای خود داشته باشند. آقای ساموئل هانتيگتون در کتاب خود گزارش میدهد که بعد از دهه ۱۹۵۰ به اين طرف هيچ ديکتاتوری در دنيا بدون ادعای آزادی، ديکتاتوری نکرده است۲۳. به عنوان مثال، وقتی آقای کروبی و ساير نامزدهای احتمالی اصلاح طلبان از آزادی و حقوق جامعه سخن میگويند، چگونه به اين پرسش ساده پاسخ میگويند که : در دموکراسی دينی مورد قبول شما، مناسبات دين و دموکراسی و انتخاب جامعه چگونه است؟ اگر جامعهای با اتفاق و يا اکثريت آنها، ضمن دينداری و دينورزی، اما نخواستند قوانين دينی بر زندگی و معيشت آنها جاری شود، دموکراسی دينی چگونه با اين انتخاب برخورد میکند؟ اگر برای رفع مسئوليت و ابراز ژست دموکراسی خواهی، پاسخ خواهيد داد که خوب جامعه میتواند انتخاب خود را داشته باشد؟ پرسيده میشود، وقتی مدار انتخاب جامعه در يک دايره بسته تعريف میشود، اين انتخاب چگونه صورت میگيرد۲۳؟ ـــــــــــــــــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|