گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
6 خرداد» حسن روحانی احمدینژاد را به مناظره فراخواند، روحانی: برخی ادعاها درباره ديپلماسی هستهای کشور کذب محض است، آفتاب28 اردیبهشت» حسن روحانی: گم شدن چند ميليارد متر مکعب گاز از عجايب روزگار ما است، آفتاب 14 اردیبهشت» حسن روحانی: دولت نهم فکر می کند حکومت کردن يعنی تبليغات، آمارسازی و گزافهگويی، انتخاب 18 فروردین» مصباحی مقدم: احتمالاً روحانی طی روزهای آينده اعلام نامزدی میکند، تصور نمیکنم جامعه روحانيت مبارز از موسوی حمايت کند، آفتاب 20 اسفند» حسن روحانی: بودجه ۸۸ برای مقابله با بحران اقتصادی مطلوب نيست، ايلنا
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! پاسخ حسن روحانی به احمدی نژاد: در ۲۲ ماهی که من مسئول پرونده هستهای بودم برای يک لحظه هم تاسيسات هسته ای و تحقيقاتی ما متوقف نشد، مهرحسن روحانی نماينده رهبر معظم انقلاب در شورای عالی امنيت ملی ضمن انتقاد شديد از اتهامات مطرح شده از سوی رئيس جمهور عليه تيم سابق هسته ای به ساخت ۱۰۰۰دستگاه سانتريفيوژ در مدت يکسال پس از مذاکرات سعد آباد اشاره و تاکيد کرد که سياست کلی ايران اين بود که هر بخشی که کامل می شد برای مدتی تعليق می شد تا بخشهای ناقص ديگر نيز تکميل شود. دکتر حسن روحانی در ابتدای اين نشست که بخش اعظم آن به دليل پرسشهای حضار و همچنين حملات مسئولان ارشد دولت نهم ناگزير به پرونده هستهای ايران اختصاص يافت، با تاکيد بر ضرورت حضور پرشور مردم در انتخابات ۲۲ خرداد گفت: شور و هيجان فعلی اين اميد را به وجود میآورد که انتخابات پرشوری را پيش رو داشته باشيم. حضور پرشور مردم مايه اقتدار ملی، عزت افزونتر و باعث ثبات و استحکام بيشتر نظام خواهد شد و جامعه را در مقابل بسياری از آفات و خطرها مصون میکند. به همين دليل رسانهها و نخبگان بايد مردم را تشويق کنند که اولين حق شهروندی خود يعنی حق حضور در سرنوشت را ناديده نگيرند. عضو مجلس خبرگان رهبری با انتقاد از ايجاد صفبندیهای کاذب ميان ملت تصريح کرد: برخی صفبندیهای کاذب نظير دو تکه کردن ملت ايران به «فقير» و «غنی»، «روستايی» و «شهری» يا «بی دين» و «ديندار» باعث خدشهدار شدن وحدت ملی میشود. نگوئيم فقرا دنبال فلان کانديدا و اغنياء دنبال يک کانديدای ديگر هستند. امروزه در عصر اطلاعات ديگر تفاوت عميقی بين شهرهای بزرگ، شهرستانها و روستاها وجود ندارد و تمام ملت تقريباً در يک مسير حرکت میکنند. نبايد ادعا کنيم که هواداران فلان کانديدا، ديندار و هواداران کانديدای ديگر، بیدين هستند. همه شهروندان ايرانی از فقير و ثروتمند و شهری و روستايی، جزئی از ملت ايران محسوب میشوند و آرای آنها نيز از ارزش يکسانی برخوردار است.
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود: مسئله مهم ديگر سلامت انتخابات است. مقام معظم رهبری بر سلامت انتخابات تاکيد فرمودهاند و دستگاههای اجرايی نيز از نظر قانونی، اخلاقی و شرعی موظفند انتخابات کاملاً سالم و بیحاشيهای را برگزار کنند. البته انشاءالله انتخابات حتماً با سلامت کامل برگزار خواهد شد اما بايد اطمينان عمومی به سلامت انتخابات و احساس سلامت را نيز احيا کرد. وی در همين زمينه افزود: حضور نمايندگان نامزدها در پای صندوقها بسيار مهم است و بر اساس قانون، نمايندگان نامزدها حق دارند در پای هر صندوق و در تمام مراحل اخذ رای و شمارش آرا حضور داشته باشند. قانون تصريح میکند که جلوگيری از حضور نمايندگان نامزدها در پای صندوقها هنگام اخذ رای يا هنگام شمارش آرا «جرم» است و هر کسی در هر مقام و موقعيتی که مانع نظارت نمايندگان نامزدها شود، مجرم محسوب میشود. روحانی ادامه داد: مساله اموال عمومی نيز از مسايل مهمی است که تاثير بسياری بر سلامت انتخابات دارد. بر اساس نص صريح قانون، رسانههای متعلق به اموال عمومی حق ندارند به نفع يک کانديدا يا عليه کانديدای ديگر وارد عمل شوند، اين در حالی است که متاسفانه اين روزها برخی از رسانههای دولتی يا متعلق به اموال عمومی آشکارا در حال حمايت از يک نامزد و تخريب سه نامزد ديگر هستند. عملکرد اين رسانهها مصداق بارز اعمال مجرمانه است و دستگاه قضايی بايد مسئولان اين رسانهها را مورد پيگرد قانونی قرار دهد. رئيس مرکز تحقيقات استراتژيک تاکيد کرد: اميدواريم آن چه که شنيده میشود که برخی کانديداها برای رفت و آمدهای انتخاباتی از اموال عمومی استفاده میکنند يا بودجه عمومی را صرف تبليغات انتخاباتی مینمايند، نادرست باشد. در غير اين صورت، جای اين سئوال باقی است که چرا شورای نگهبان علناً اعتراض نمیکنند. وی همچنين يادآور شد: قانون تصريح کرده است که عوامل اجرای انتخابات مخصوصاً استانداران، فرمانداران، بخشدارها، وزير کشور و اعضای شورای نگهبان نبايد به هيچ وجه به نفع يک نامزد يا عليه يک نامزد ديگر مداخله کنند. دبير اسبق شورای عالی امنيت ملی در بخشی از اين نشست در پاسخ به سئوالی پيرامون حملات اخير مسئولان دولتی به مذاکرات سعدآباد گفت: برای تحليل واقعبينانه و درست يک پديده بايد آن را در ظرف مکانی و زمانی خودش مورد بررسی قرار دهيم. در شهريور ۱۳۸۲ قطعنامهای عليه ايران با اتفاق آرا در شورای حکام آژانس صادر شد که حاوی يک ضربالاجل پنجاه روزه به ايران بود. يادمان نرود آن قطعنامه در شرايطی تصويب شد که آمريکا در حرکتی ضربتی، افغانستان و عراق را اشغال کرده بود و سناتورهای آمريکايی با غرور و سرمستی تمام به صراحت تاکيد میکردند نوبت به ايران رسيده است. در همان مقطع، وزرای خارجه سه کشور اروپايی در تاريخ ۱۵/۵/ ۸۲ در نامهای به وزير خارجه ايران خواستار توقف فعاليتهای هستهای ايران شدند و يک روز بعد يعنی در تاريخ ۱۶/۵/۸۲ نيز وزير خارجه روسيه در نامهای به جمهوری اسلامی همان درخواست را تکرار کرد. روحانی افزود: در شرايطی که آمريکا و اسرائيل به دنبال کشاندن ايران به شورای امنيت بودند و میکوشيدند پرونده هستهای را امنيتی کنند و در حالی که شمارش معکوس محافل صهيونيست برای حمله به ايران آغاز شده و نوعی اجماع بينالمللی عليه جمهوری اسلامی شکل گرفته بود؛ نظام تصميم گرفت اجماع جهانی را بشکند وآمريکا و اسرائيل را منزوی کند. من از آقای احمدینژاد میخواهم بدون حاشيهروی به اين سئوال پاسخ دهند که اين اقدام خوب بود يا بد بود؟ وزير خارجه وقت آمريکا در اسفند ۱۳۸۳ در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که هدف آمريکا انزوای ايران بود اما ظاهراً بالعکس، جمهوری اسلامی توانسته است آمريکا را منزوی کند. آقای احمدینژاد بايد بگويد اين که آمريکا رسماً اعتراف کرد منزوی شده است، خوب بود يا بد بود؟ رئيس مرکز تحقيقات استراتژيک ادامه داد: طی چهار سال گذشته آقای احمدینژاد بارها با افتخار تاکيد کردهاند که آژانس بينالمللی انرژی اتمی فعاليتهای هستهای ايران را صلحآميز دانسته است. من از آقای احمدینژاد میپرسم که اذعان آژانس به صلحآميز بودن فعاليتهای هستهای ايران دستاورد کدام دوره است؟ سياست نظام و مذاکرات ما بود که باعث شد البرادعی در گزارش نوامبر ۲۰۰۴ رسماً به شورای حکام اعلام کند ايران انحرافی در مسير فعاليتهای هستهای نداشته و برنامه اتمی تهران صلحآميز است. بنابراين، آقای احمدینژاد بايد بگويد اين که ما اثبات کرديم فعاليتهای هستهای ايران صلحآميز است، خوب بود يا بد بود؟ اين که نگذاشتيم ايران مورد تحريم واقع شود، خوب بود يا بد بود؟ مسئول اسبق پرونده هستهای تصريح کرد: پرونده هستهای ناگفتههای زيادی دارد و ما حرفهای بسياری برای گفتن داريم. آقايان فکر نکنند که زندگی همين چهار روز انتخابات است و میتوانند با سوءاستفاده از تريبونهای قدرتمند خود و با دروغ و تهمت، سياستهای نظام را زير علامت سئوال ببرند و همه ساکت بمانند. ما اين مساله را رها نمیکنيم و روزی خواهد رسيد که همه مردم از حقايق آگاه خواهند شد. روحانی افزود: يکی از اهداف مذاکرات هستهای اين بود که میخواستيم فرصت مناسب را برای تکميل چرخه سوخت داشته باشيم. ما آن زمان UF۶ نداشتيم و فرصت میخواستيم تا تاسيسات اصفهان کامل شود. فرصت میخواستيم که بتوانيم تاسيسات نطنز را کامل کنيم. به رغم تمام دروغهايی که گفته میشود به صراحت تاکيد میکنم در طول ۲۲ ماهی که من مسئول پرونده هستهای بودم برای يک لحظه، تاسيسات اصفهان، اراک، نطنز، بندرعباس و پروژههای عظيم تحقيقاتی ما متوقف نشد. جمهوری اسلامی در هر مرحله موردی را تعليق کرد اما هيچ وقت زير بار تعليق کامل نرفت. سياست کلی ما نيز اين بود که هر بخشی را که کامل بود برای مدتی تعليق میکرديم تا بتوانيم بخشهای ناقص را تکميل کنيم. به همين دليل است که بعد از مذاکرات سعدآباد، فعاليتهای تکميل پروژه اصفهان چند شيفته ادامه يافت و نهايتاً اين تاسيسات تکميل شد. روحانی تصريح کرد: آقايان ادعا میکنند که فناوری غنیسازی در دولت نهم آغاز شده است. اين در حالی است که محمد البرادعی در اسفند ۸۱ طی مصاحبهای رسماً اعلام کرده که ايران به فناوری غنیسازی دست پيدا کرده و به جرگه ده کشور دارای فناوری غنیسازی پيوسته است. در تمام ۲۲ ماهی که من مسئول پرونده هستهای بودم، تمامی بخشها به صورت ۲۴ ساعته و سه شيفته مشغول فعاليت و توسعه بودند. اين که میگويند ما نطنز را تعليق کرديم يک دروغ بزرگ است. آن چه که تعليق شد فقط تزريق گاز به سانتريفيوژها بود نه فعاليت در نطنز. من نمیدانم که آقايان چه اصراری دارند که حقايق را تحريف کنند و آبروی نظام را برای چند رای بيشتر يا کمی قهرمانسازی به حراج بگذارند. وی افزود: آقای احمدینژاد تاکنون چند بار گفته که در زمان پيروزی در انتخابات، تمام فعاليتهای هستهای ايران تعليق و پلمپ بوده و کارشناسان و دانشمندان ما بيکار بودهاند. برای آگاهی ايشان تاکيد میکنم که توليد کيک زرد در بندرعباس حتی برای يک لحظه هم تعليق نشد. پروژه آب سنگين اراک و ساخت راکتور اراک برای يک لحظه تعليق نشد. فعاليتهای زيربنايی در نطنز حتی برای يک دقيقه تعليق نشد. فعاليتهای تکميلی در اصفهان يک ثانيه تعليق نشد. فعاليتهای تحقيق و توسعه (R&D) نيز برای يک لحظه تعليق نشد. همان زمان گزارشهای آژانس نشان میدهد که تحقيقات ما بر روی سانتريفيوژ P-۲ به صورت مستمر ادامه داشت. من نمیدانم چه کسانی به آقای احمدینژاد گزارش دادهاند که درب تمام آزمايشگاههای هستهای ايران بسته بوده است. اما اگر آقای احمدینژاد واقعاً از سر ناآگاهی اين حرفها را میزند و قصد تخريب و فريب افکار عمومی را ندارد؛ به صراحت به ايشان میگويم تمام اين گزارشها دروغ است. روحانی در بخش ديگری از اظهارات خود با اشاره به انتقادات آقای احمدینژاد از اجرای پروتکل الحاقی بدون مصوبه مجلس گفت: اول اين که آقای احمدینژاد به خوبی میداند موافقت اوليه دولتها با پروتکلهای مختلف جزو اختيارات دولت است و البته زمانی رسمی و قطعی میشود که در مجلس تصويب شود. اما مزيد اطلاع يادآور میشوم که مجلس وقت (مجلس ششم) طرحی سه فوريتی را در دستور کار گذاشته بود تا دولت را به امضای پروتکل الحاقی ملزم کند. اتفاقاً اين ما بوديم که نگذاشتيم اين طرح مطرح شود. ما نمیخواستيم چون معتقد بوديم برای تصويب آن بايد امتيازات لازم را کسب کنيم. اظهارات آقای احمدینژاد در اين زمينه برای من مثل ساير حرفهای ايشان قابل درک نيست. الان که دبيرخانه شورای عالی امنيت ملی در اختيار خود آقای احمدینژاد است و میتواند به آسانی به اسناد آن دسترسی داشته باشد، بنابراين واقعاً نمیدانم چرا اين گونه سخن میگويد. امضای پروتکل الحاقی مصوبه رسمی شورای عالی امنيت ملی را داشته و ايشان بهتر است از افراد مطلع بپرسند که روند کار چگونه بوده است. دبير اسبق شورای عالی امنيت ملی تصريح کرد: ضمن آن که تيم مذاکرات هستهای هيچ تعهدی را بر دوش کشور نگذاشت. حتی درباره همين تعليق و پروتکل الحاقی هم که خواسته رسمی جامعه جهانی و شورای حکام بود؛ ما توانستيم کشورهای اروپايی و شورای حکام را وادار به اذعان اين مسئله کنيم که هم تعليق و هم اجرای پروتکل به صورت «داوطلبانه» و «غير الزامآور» اجرا خواهد شد. در مقابل هم امتيازات بسياری را گرفتيم که جلوگيری از ارسال پرونده به شورای امنيت، جلوگيری از تحريم ايران، آغاز مذاکرات پيوستن ايران به سازمان تجارت جهانی و حضور در کميته MNA بخشی از اين امتيازات است. روحانی در بخش ديگری از اظهارات خود در واکنش به انتقادات آقای احمدینژاد از مذاکرات بروکسل گفت: در آن مقطع تفاهم شد که قطعهسازی و مونتاژ تعليق شود و در مقابل، اتحاديه اروپا از عادی شدن پرونده ايران در اجلاس بعدی شورای حکام حمايت کند. به صراحت میگويم کسانی که اين گونه سخن میگويند، هيچ اطلاعی از مسايل حقوقی و بينالمللی ندارند و نمیدانند عادی شدن پرونده ايران در آژانس يعنی چه. اگر پرونده ايران در اجلاس خرداد ۸۳ شورای حکام عادی میشد، يعنی ايران میتوانست بدون هيچ مشکلی غنیسازی را ادامه دهد. بعد از مذاکرات بروکسل، جرج بوش شخصاً با تونی بلر تماس گرفت و تاکيد کرد که جمهوری اسلامی سر سه کشور اروپايی کلاه گذاشته و بازی را برده است. فشار شديد آمريکا در آن مقطع باعث شد که اروپا به تعهدات خود بر مبنای توافق بروکسل عمل نکند که البته ما هم در مقابل فوراً در اوايل تيرماه ۱۳۸۳ تعليق قطعهسازی و مونتاژ سانتريفيوژها را شکستيم. مسئول اسبق پرونده هستهای در بخش ديگری از اظهارات خود در واکنش به حملات مسئولان دولت نهم به مذاکرات پاريس نيز گفت: توافق پاريس باعث شد که شورای حکام در قطعنامه خود به صراحت اعلام کند تعليق فعاليتهای هستهای ايران يک اقدام «داوطلبانه»، «غير حقوقی» و «غير الزامی» است. به دنبال آن، در قطعنامه اجلاس آذرماه ۱۳۸۳ شورای حکام به صراحت اعلام شد که فعاليت ايران صلحآميز است و اگر هم تخلفی شده باشد، ايران اقدامات جبرانی لازم را انجام داده است. اين مسايل دستاوردهای مهمی است که تنها اهل فن و کارشناسان آگاه به مسايل فنی و حقوقی قادر به درک اهميت آن هستند. بر اساس توافق پاريس، ايران توانست به رغم مخالفت علنی جرج بوش عضو کميته MNA شود و در آن کميته نيز کاری کند که ايران جزو کشورهای دارای فناوری غنیسازی شناخته شود. همچنين بر اساس آن توافق، فرآيند عضويت ايران در سازمان تجارت جهانی پس از سالها آغاز شد که از لحاظ اقتصادی میتواند برای کشور بسيار مهم باشد. روحانی ادامه داد: ما در توافق پاريس، تعليق فعاليتهای هستهای را به پيشرفت مذاکرات منوط کرديم و پس از سه ماه که پيشرفت مهمی به دست نيامد مجدداً تعليق را شکستيم. نمیدانم آقايان چه اصراری به تکرار اين ادعای بیاساس خود دارند که دولت نهم قهرمان شکستن تعليق است. طی ۲۲ ماه مديريت بنده در پرونده هستهای حداقل سه بار يعنی در تابستان ۱۳۸۳، در پائيز ۱۳۸۳ و در تابستان ۱۳۸۴ تعليقها شکسته شد. منتها بحث اصلی اين است که ما میدانستيم چگونه با تدبير عمل کنيم و چگونه حرف بزنيم که شکستن تعليق هزينه نداشته باشد. آقايان توضيح دهند اکنون که به دليل بیدرايتی و مواضع هيجانآميز و تحريککننده، پرونده ايران به شورای امنيت رفته و پنج قطعنامه تحريم عليه جمهوری اسلامی تصويب شده، آيا اتفاق افتخارآميزی رخ داده است. من به آقای احمدینژاد میگويم فرض کنيد سياست شما به نتيجه رسيده و «قطعنامهدان» شورای امنيت «پاره» شده؛ آيا تصويب و اعلام بازرسی بينالمللی از کشتیها و هواپيماهای عازم ايران يا تحريم اقتصادی ايران جای افتخار دارد؟ ما تعليق الزامی را غير الزامی کرديم اما در دولت ايشان، آن تعليق داوطلبانه و غيرالزامی در قطعنامهها الزامی شد. آيا اين مساله افتخار دارد؟ وی تصريح کرد: مذاکرات ايران و سه کشور اروپايی در تابستان ۸۴ در آستانه موفقيت بود و وزير خارجه دولت نهم هم در مصاحبه با شبکه «اناچکی» ژاپن به نحوی اين واقعيت را اعلام کردند. با اين حال متاسفانه مسئله انتخابات پيش آمد و توافق به بعد از انتخابات محول شد. دبير اسبق شورای عالی امنيت ملی در بخش ديگری از اظهارات خود با اشاره به يکی ديگر از اتهامات آقای احمدینژاد به مذاکرات سعدآباد مبنی بر اين که کشورهای اروپايی به دنبال تعطيلی تمامی رشتههای دانشگاهی مرتبط با فعاليتهای هستهای و حتی رشته فيزيک در ايران بودند، گفت: متاسفانه آقای رئيسجمهور گاهی حرفهايی میزند که آنقدر مضحک و بیاساس است که نيازی به جواب ندارد و همه نخبگان به واهی بودن اين سخنان آگاهند. اين حرف که بارها از سوی آقای احمدینژاد در سخنرانیهای عمومی مطرح شده، از بيخ و بن دروغ است. اين ادعا و خواسته آن قدر سخيف است که حتی آمريکا هم دنبال آن نبود. ضمن آن که دقيقاً بر عکس اظهارات ايشان، طرحی که در ارديبهشت ۸۴ توسط ما به مجلس شورای اسلامی ارايه و تصويب شد، وزارت علوم را موظف کرده است که رشتههای مرتبط با دانش هستهای را در دانشگاههای کشور تقويت کند. روحانی افزود: متاسفانه تنها بحثی که درباره محروميت دانشجويا ن ايرانی از تحصيل در رشتههای مرتبط با مسايل هستهای مطرح شده، يکی از دستاوردهای همين دولت و مربوط به دوران خود آقای احمدینژاد بوده است. قطعنامه ۱۷۳۷ شورای امنيت (دسامبر ۲۰۰۶)، تحصيل دانشجويان ايرانی در رشتههای مربوط به دانش هستهای و فعاليتهای موشکی در کشورهای خارجی را تحريم کرده و در بند هفدهم از کشورهای دنيا خواسته است مانع تحصيل دانشجويان کشورمان در اين رشتهها شوند. بند ۲۴ همان قطعنامه تاکيد میکند که حتی اگر ايران به درخواستهای شورای امنيت نيز عمل کرد، باز هم برخی از تحريمهای بينالمللی ادامه خواهد داشت که ممنوعيت تحصيل دانشجويان ايرانی در دانشگاههای خارجی در زمينه فعاليتهای هستهای و موشکی از اين موارد است. متاسفانه آقای احمدینژاد به جای عذرخواهی از ملت ايران و اعتراف به اين که بیتدبيری دولت نهم باعث شده است دانشجويان ايرانی از تحصيلات در رشتههای بسيار مهم محروم شوند، تصميم گرفته است به دولتهای قبلی حمله کند. روحانی در پاسخ به سئوال خبرنگاری پيرامون برگزاری جشن ملی از سوی دولت به خاطر يکی از گزارشهای مديرکل آژانس بينالمللی انرژی اتمی تاکيد کرد: متاسفانه گزارشی که از سوی دولت يکی از بزرگترين پيروزیهای ملت ايران در صد سال اخير خوانده شد و برای آن جشن گرفتند، يکی از بدترين و خطرناکترين گزارشهای آقای البرادعی بود. آن گزارش با مطرح کردن موضوع «مطالعات ادعايی» برای اولين بار به صورت رسمی پرونده فعاليتهای هستهای ايران را نظامی کرد و اين اقدام، خطرناکترين کاری بود که میتوانست عليه ايران صورت بگيرد. وی افزود: فناوری هستهای نه تنها حق مسلم مردم ايران که غرور ملی مردم ايران است. برای اين دانش زحمات بسياری کشيده شده است. من از سال ۱۳۶۱ قدم به قدم در کنار اين پروژه بودهام و از تمام ابعاد آن آگاهی دارم. دولتهای ميرحسين موسوی، هاشمی رفسنجانی و خاتمی زحمات بسياری را برای اين پروژه کشيدند و نقش غيرقابل انکاری در موفقيت ملت ايران دارند. البته در دوران آقای احمدینژاد هم زحماتی در اين مسير کشيده شده است که ما منکر آن نيستيم. اما عجيب آن است که مسئولان دولت نهم، کسانی که سه دهه برای اين پروژه زحمت کشيده و آن را از هيچ به اينجا رساندهاند را مورد حمله قرار میدهند اما در مقابل میکوشند خود را منجی اين فناوری و قهرمان صنعت هستهای معرفی کنند. دکتر حسن روحانی در بخش ديگری از اظهارات خود با اعلام آمادگی مجدد برای مناظره با محمود احمدینژاد گفت: بنده چند روز قبل و در اوج حملات غيرمنصفانه آقای احمدینژاد به مذاکرات هستهای دولت گذشته از ايشان دعوت کردم که اگر واقعاً میتوانند از اظهارات خود دفاع کنند، در محضر افکار عمومی به مناظره بنشينيم. قصد من از اين مناظره مطلقاً دفاع از خودم يا تيم سابق مذاکرات هستهای نيست، چرا که همه میدانند موضوع هستهای متعلق به کل نظام است و فرماندهی آن در دستان باکفايت مقام معظم رهبری است. مسئول اسبق پرونده هستهای ادامه داد: در زمان حضور من در شورای عالی امنيت ملی کميتهای وجود داشت که دکتر ولايتی، مهندس آقازاده به عنوان رئيس سازمان انرژی اتمی، دکتر خرازی به عنوان وزير امور خارجه، آقای يونسی به عنوان وزير اطلاعات، آقای شمخانی به عنوان وزير دفاع، آقايان دکتر لاريجانی و حسينی تاش و البته خود بنده از اعضای آن بوديم. اعضای اين کميته را نيز من تعيين نکرده بودم بلکه توسط سران نظام انتخاب شده بودند. در اين کميته تمام پيشنهادات کارشناسی و راهکارهای موجود جمعبندی و به صورت مکتوب به سران نظام ارايه میشد تا مورد تصويب قرار گيرد. علاوه بر اين کميته، جلسهای هم در سطح عالی و با حضور سران نظام تشکيل میشد تا درباره موضوعات مهم و سياستهای مرتبط با پرونده هستهای بحث و تصميمگيری کند. تمام تصميمات اصلی پرونده هستهای از جمله اصل مذاکرات هستهای در اين جلسات مورد تصويب قرار گرفته و مصوبات آن به صورت مکتوب در بايگانی دبيرخانه شورای عالی امنيت ملی وجود دارد. روحانی تاکيد کرد: متاسفانه بايد بگويم حملاتی که آقای دکتر احمدینژاد به مذاکرات هستهای انجام میدهند زير سئوال بردن کل نظام است و بحث فرد يا تيم نيست. هنگامی که مقام معظم رهبری با صراحت تاکيد کردهاند بر روند فعاليت هستهای نظارت داشتهاند و هيچ گونه تسليم، عقبنشينی يا اقدام خلافی صورت نگرفته است، هنگامی که رهبری نظام با صراحت اعضای تيم مذاکرات هستهای را سربازان خط مقدم نظام خواندهاند؛ واقعاً جای سئوال دارد که آقای رئيسجمهور دنبال چه هستند و هدف نهايی ايشان از ناديده گرفتن اين واقعيات چيست؟ دبير اسبق شورای عالی امنيت ملی ادامه داد: میخواهم بپرسم هنگامی که فردی در جايگاه آقای احمدینژاد به خود اجازه میدهد تصميماتی که سران نظام در فرآيند آن دخالت داشته و مقام معظم رهبری بر آن نظارت داشتهاند را اين گونه زير سئوال ببرد؛ واقعاً ديگر کدام مدير در کشور میتوان کار کند؟ کدام ديپلمات جرات میکند در محافل بينالمللی به مصاف دشمنان نظام برود؟ وقتی که مذاکرات مهم نظام با سه کشور قدرتمند اروپايی و بسياری از کشورهای مؤثر دنيا اين گونه مورد حمله قرار میگيرد، انتظار داريم از اين پس کدام کشور به مذاکره با جمهوری اسلامی ايران اعتماد کند؟ هنگامی که چنين شبهاتی را در ذهن مردم ايجاد میکنيم و اعتمادملی را خدشهدار میسازيم، چگونه انتظار داريم که مردم از اين پس به تصميمات نظام اعتماد داشته باشند؟ روحانی تاکيد کرد: البته همان زمان که آقای احمدینژاد را به مناظره دعوت کردم میدانستم که نه صدا و سيما اجازه چنين مناظرهای را خواهد داد و نه آقای احمدینژاد و مشاوران ايشان موافقت میکنند. صدا و سيما البته بر اساس قانون موظف است به تمام افراد و دستگاههايی که در برنامههای رسانه ملی مورد اتهام و تخريب قرار میگيرند، دو برابر زمان بدهد تا از خود دفاع کنند. من به جناب آقای ضرغامی هم گفتم که طبق قانون بايد به ما فرصت کافی برای پاسخگويی به اتهامات آقای رئيسجمهور داده شود. وی افزود: تمامی افراد و نهادهايی که توسط آقای احمدینژاد در صدا و سيما مورد اتهام قرار گرفتهاند، بايد جوابيه خود را برای رسانه ملی ارسال کنند و سازمان صدا و سيما هم موظف است طبق قانون اين جوابيهها را پخش کند تا باعث آگاهی مردم از حقايق شود. چرا که در غير اين صورت و با ادامه اين روند چيزی از جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند. رئيس مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: جالب است که اين روزها خود آقای احمدینژاد دائماً مشغول تکرار اين جمله هستند که دولت نهم مورد تخريب قرار گرفته و تخريب يک اقدام مجرمانه و قابل پيگرد است. اگر مسئولان دولتی معتقدند تخريب و سياهنمايی بد است که حتماً بد است؛ بايد پرسيد که پس چرا خودشان شبانهروز در حال تخريب دولتهای گذشته و ايراد اتهامات بیاساس به اين و آن هستند؟ رطب خورده که نمیتواند منع رطب کند. میخواهم بپرسم که آيا آقايان اجازه میدهند و تحمل میکنند عين عبارات و جملاتی را که عليه دولتهای گذشته به کار بردهاند، در يک رسانه عليه خودشان منتشر شود؟ من نمیدانم اين همه تخريبی که مسئولان دولت نهم دائماً از آن گلايه میکنند در کدام روزنامه يا خبرگزاری صورت گرفته است؛ اما اين را میدانم که اگر يکی از اين جملاتی که خود آقای احمدینژاد عليه سياستهای هستهای نظام در دولت قبل يا مسئولان ارشد گذشته به کار بردهاند عيناً در رسانهای عليه خود ايشان منتشر میشد، تاکنون آن رسانه صدبار تعطيل شده بود. دبير اسبق شورای عالی امنيت ملی در بخش ديگری از اظهارات خود تصريح کرد: پرونده هستهای ايران مسئله بسيار پيچيدهای است و به آسانی نمیتوان درباره آن حرف زد. يکی از دلايل مانورهای مداوم آقای احمدینژاد بر روی پرونده هستهای هم اين است که میداند اين موضوع «منطقه ممنوعه» است و بسياری از افراد وارد آن نمیشوند و به حملات دولت پاسخ نمیدهند، چرا که مشکلاتی برای آنها ايجاد میشود. روحانی افزود: مسئولان دولت نهم با توجه به همين مسئله با استفاده از تريبونهای قدرتمند خود دائماً بر روی پرونده هستهای مانور میدهند. اين در حالی است که منتقدان دولت از هيچ گونه امکاناتی برای پاسخگويی برخوردار نيستند و نمیتوانند دروغهايی که گفته میشود يا حملات غيرمنصفانه و تبليغاتی را پاسخ دهند. اميدوارم مردم تحت تاثير اين جوسازیها قرار نگيرند و رسانهها نيز احساس مسئوليت کرده و راساً واقعيات را به مردم منتقل کنند. عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در بخش ديگری از اظهارات خود در پاسخ به سئوالی پيرامون حملات مکرر آقای احمدینژاد به دولتهای گذشته و آن چه که «افشاگری» ناميده میشود، گفت: شايد برخیها تصور کنند که مردم ايران به سادگی فريب میخوردند و با هوچیبازی، نمايشهای ساختگی و دروغگويی میتوان نظر افکار عمومی را به خود جلب کرد. اما من معتقدم که مردم ما ساده نيستند و هر چند که ممکن است در ظاهر ساکت باشند، اما با هوچیگری، جنگ روانی و وارد کردن اتهامات سنگين به شخصيتهای نظام نمیتوان آرای مردم را خريد. همانطور که مطمئنم با سيبزمينی و تراول چک هم نمیتوان کشور را تحت کنترل خود درآورد. عضو مجلس خبرگان تاکيد کرد: دولت نهم طی چهار سال گذشته بر سر کار بوده و اکنون بايد توضيح دهد که در اين مدت چه کرده و چه دستاوردهايی داشته است. آقای احمدینژاد بايد به جای فرافکنی و فرار به جلو؛ به سئوالات اصلی مردم و نخبگان پاسخ دهد. رئيس مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام به گزارش تفريغ بودجه سال ۸۶ که در مجلس قرائت شد اشاره کرد و گفت: يکی از مواردی که دولت بايد به جای متهم کردن پاسخگو باشد سئوالات ايجاد شده به وسيله اين گزارش است که اتفاقا ما آن را نپرسيدهايم بلکه ديوان محاسبات به عنوان نهاد رسمی حکومت اين سوال را مطرح کرده است که البته متاسفانه رسانهها زياد به آن نپرداختند. اين گزارش میگويد در سال ۸۶، دو ميليارد و دويست ميليون دلار نفت فروخته شده ولی پول آن به بانک مرکزی داده نشده است. بلکه دولت بدون مجوز مجلس با اين پول، فرآورده نفتی خريداری کرده و اين فرآوردهها را در داخل به فروش رسانده اما باز هم پول آن را به خزانه واريز نکرده است. روحانی با تاکيد بر اين که «بحث دو ميليارد و دويست ميليون دلار پول در ميان است نه يک ريال و دو ريال»، گفت: در گزارش ديوان محاسبات همچنين اشاره شده است که حساب بيش از ۹ ميليارد متر مکعب گاز درسال ۸۶ نامشخص است. يا اين که طبق گزارش وزارت نفت در اين چهار سال بيش از ۲۱ ميليارد دلار درآمد حاصل از فروش ميعانات گازی داشتهايم اما اين رقم هنگفت در محاسبات وجود ندارد و نحوه هزينه آن مشخص نيست. همچنين در سال ۸۶ حدود ۸۰۰ ميليارد تومان پول نفت صرف بخش غيرنفت شده است. شرکت نفت نيز حدود ۲۲ ميليارد دلار درآمد داشته است. دولت بايد بگويد که اين پولها کجا مصرف شده است؟ وی ادامه داد: مردم بايد بدانند چه کسی قانون مدار است و چه کسی قانون گريز است؟ چه کسی اطلاعات شفاف میدهد و چه کسی با آمارسازی و تحريف آمارها، ادعاهای گزافی را درباره خود مطرح میکند. رئيس مرکز تحقيقات استراتژيک تصريح کرد: بالاخره بايد توضيح داده شود که مجموع درآمدهای نفتی کشور طی چهار سال گذشته و موجودی فعلی حساب ذخيره ارزی چقدر است. آن چه که گزارش وزارت نفت می گويد اين است که در اين چهار سال حدود ۲۷۰ ميليارد دلار درآمد نفتی داشتهايم. درآمد غيرنفتی هم بر اساس گزارش خود دولت حدود ۵۷ ميليارد دلار بوده است. يک نفر بايد بگويد که اين درآمد هنگفت ۳۳۰ ميليارد دلار بالاخره چه شد و کجا خرج شد؟ دولت نهم بايد توضيح دهد چقدر کار زيربنايی انجام داده و با اين پول بیزبان چه کرده است؟ روحانی افزود: اين گزارشها البته بايد صادقانه و واقعی باشد نه اين که مثل گزارش آقای احمدینژاد در برنامه تلويزيونیاش؛ ادعاهايی درباره مسائل پتروشيمی، پالايشگاه پارسيان و فازهای ۹ و ۱۰ پارس جنوبی مطرح شود که بعداً مشخص شد، نادرست است. وی در پايان گفت: اين که به جای توضيح عملکرد و پاسخ به سئوالات نخبگان و افکار عمومی، مدام به دولتهای قبلی حمله کنيم يا ادعاهای بی سر و تهی را درباره مافيا مطرح نماييم، دردی از دولت نهم دوا نخواهد کرد. اين حرفهای درشت علیرغم تصور برخیها، رایآور نيست و دوران اين هوچیبازیها و ادا درآوردنها گذشته است. دولت نهم الان بايد توضيح دهد که در اين چهار سال چه کرده است و اگر دستاوردی نداشته، حداقل آن قدر شجاعت داشته باشد که از مردم عذرخواهی کند. به هر حال مردم را نبايد ساده و عوام فرض کرد. عوامفريبی ديگر جواب نخواهد داد. Copyright: gooya.com 2016
|