یکشنبه 17 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بهترین گزینه برای ریاست جمهوری ایران خانم عبادی است، نامه سرگشاده به ایرانیان، ترانه جوانبخت

www.javanbakht.net

در دهمین دوره ریاست جمهوری ایران مناظره بین کاندیداها برخلاف دوره های قبلی رقابت های ریاست جمهوری شکل گرفته و هر ۴ کاندیدا به طور مستقیم زوایای مختلف فکری، شخصیتی و سیاسی همدیگر را مورد سوال و جواب قرار داده اند. این مورد بسیار مهمی است که تا به حال در انتخابات ریاست جمهوری در ایران سابقه نداشته و این مزیت را دارد که هر ۴ کاندیدای ریاست جمهوری با پیش کشیدن سوابق و فعالیت های یکدیگر وضعیت بهتری از آنچه در ایران رخ داده را نه تنها به مردم در ایران بلکه به ایرانیان سراسر جهان نشان دهند. حال پرده ها کنار رفته و به جای آن که دانشجویان بی دفاع حرف از فساد مالی سران سیاسی کشور بزنند و در زندانها بیفتند، خود کاندیداها موضوع رشوه های کلان همدیگر را در رسانه ملی ایران به میان آورده اند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


با نگاه منطقی به عملکرد دولت نهم نسبت به سایر دولت ها چند مورد مهم قابل بررسی است:

۱. آقای محمود احمدی نژاد سعی کرده برخلاف دیگر روسای جمهور در ایران جلوی رانت خواران و رشوه گیران را بگیرد.

۲. او موضوع بررسی دقیق وضعیت مالی همه کاندیداهای ریاست جمهوری و دیگر سران سیاسی مملکت را مطرح کرده و از بررسی آن درباره خودش و اطرافیانش نیز ابایی ندارد.

۳. با این حال احمدی نژاد گزینه خوبی برای در دست داشتن قدرت اجرایی در ایران نیست. چون او سیاستمدار نیست و نمی داند با آدم کش هایی مثل بوش و رایس و امثال آنها که خون کودکان خاورمیانه از دستانشان می چکد چگونه حرف بزند و با انکار علنی هولوکاست که واقعیتی تاریخی است و با تهدید دولت آشوبگر اسراییل، وضعیت ناهنجاری به وجود آورده و تحریم های اقتصادی از طرف کشورهای غربی و تهدیدهای نظامی علیه ایران را سبب شده است. احمدی نژاد در دوره نخست ریاست جمهوری اش ۴ سال تمام سکوت کرده و حالا که احتمال می دهد ممکن است ۴ سال دیگر هم ریییس جمهور ایران بماند، از سیاستمداران ایران که سابقه فساد مالی و رانت خواری دارند علنا در تلویزیون ایران نام برده است.

البته این کار شجاعت می خواهد واین آقا این شجاعت را دارد اما انقدر شجاعت ندارد که جوانان مملکت را که در زندانها اسیر وحشیانه ترین رفتارها و شکنجه ها شده اند، از زندانها خارج کند. احمدی نژاد انقدر شجاعت ندارد که واقعیت های تلخی که خودش مسبب آن است را ببیند که با طرح دوستی با روسای جمور کشورهای بی اعتبار آمریکای جنوبی از جمله ونزوئلا و بولیوی عملا وجهه سیاسی نامطلوبی از ایران در بین کشورهای جهان به وجود آورده است. او با شرکت در اجلاس کشورهای عربی در شرایطی که اسم خلیج عربی را پیش کشیده اند عملا حیثیت تاریخی، جغرافیایی ایران را بی اعتبار کرده است. حیثیتی که شاعران و نویسندگان ایرانی طی قرنها خون دل خوردند و آن را حفظ کردند تا به دوران ما رسیده است.

احمدی نژاد گزینه خوبی برای ریاست جمهوری ایران نیست. در دوران ۴ ساله ریاست جمهوری او فشار و اختناق در کشور و بی احترامی ها نسبت به اهل فرهنگ در ایران با زندانی شدن ها و بستن نشریات و جراید کشور افزایش یافته است. او کسی نیست که بتواند احترام ملی ایرانیان را در جهان احیا کند. بسیاری از وعده هایی که احمدی نژاد به مردم ایران داد دروغ بوده است. در این ۴ سال که از ریاست جمهوری او می گذرد تعداد گشت های ارشاد بیشتر از گذشته شده و نشریات در ایران به طور گسترده ای توقیف شده است. یعنی احمدی نژاد عملا از عدالت اجتماعی که مدعی آن است فاصله گرفته است.

او انقدر شجاعت نداشت که وقتی متقلب بودن وزیر کشورش علی کردان علنی شود و مردم فهمیدند که کردان هیچ مدرک دانشگاهی ندارد وی را برکنار کند. احمدی نژاد به جای آن که بگوید کردان باید از مردم ایران بابت دروغ هایی که گفته عذرخواهی کند و حقوقی که به استناد مدرک دانشگاهی جعلی طی سالها گرفته به دولت برگرداند اعلام کرد که در حق کردان جفا شده است.

مردم ایران باید بدانند که صرفا پرداختن به سهام عدالت و اعطای پول به مردم برای اداره ایران کافی نیست. اگرچه این اقدام احمدی نژاد نسبت به روسای سابق جمهور در ایران ستودنی است اما نحوه رفتار او با کشورهای غربی و تغییر نکردن بلکه بدتر شدن وضعیت اجتماعی دانشجویان، کارگران و معترضانی که در زندانها شرایط بسیار سختی را می گذرانند از صلاحیت نداشتن او برای اداره مملکت است. این احتمال هم وجود دارد که با علنی تر شدن وضعیت رانت خواران ایران که در دولت های مختلف پول های کلان را به تاراج برده اند و کتمان آن از طرف آنها این وضعیت همچنان ادامه یابد و یا با رفتن پرونده های این افراد به قوه قضاییه چنان بلبشوری در مملکت ایجاد شود که همه آن پول ها به سپاره پاسداران و کمیته ها برسد و باز سر مردم کلاه برود.

اما ۳ کاندیدای دیگر ریاست جمهوری نیز صلاحیت اداره مملکت را ندارند:

آقای کروبی کسی است که در زمانی که ریاست بنیاد شهید را عهده دار بوده - بنابر ادعاهای احمدی نژاد در تلویزیون ایران - با ایجاد زندان در ایران به ایجاد بیشتر اختناق کمک کرده است. کروبی کسی نیست که دموکراسی و آزادی اجتماعی برای مردم ایران بیاورد.

آقای میرحسین موسوی هم کسی نیست که برای رعایت احترام به زنان ایرانی گشت های ارشاد را از افتادن به جان مردم منع کند. موسوی اگر شاهکار کند شاید جلوی یک یا دو لایحه ضد حقوق زنان را بگیرد. او کسی است که شعارش اجرای قانون اساسی ایران است، قانونی که ضد حقوق بشر است. قانونی که با پایمال کردن حقوق زنان به مردان اجازه هرکاری داده است. موسوی با استناد به چنین قانونی به فکر اداره کردن ایران است.

و اما آقای محسن رضایی که سوابقش در سپاه پاسداران روشن است و جز بدتر شدن وضع مملکت کاری برای ایرانیان نخواهد کرد. واقعیت تلخی است که ایران ما به رضایی و دیگر اعضای سپاه پاسداران و نظامیان برای اداره سیاسی مملکت نیازی ندارد چون قبلا ادغام قدرت سیاسی و نظامی را با دیکتاتوری رضا خان تجربه کرده است.

کشور ما در شرایطی بحران های مختلف سیاسی-اقتصادی را می گذراند که حقوق زنان و کودکان در ایران به حداقل رسیده، زندانها پر از جوانانی است که از دانشگاه ها منع تحصیل شده اند و اجبار و تهدید و قتل و دزدی در ایران بیداد می کند و کسی از سران مملکت حاضر به پاسخگویی به این وضعیت اسف بار نیست.

ایرانیان باید انقدر شجاعت و اتحاد داشته باشند که وقتی می بینند هیچ یک از ۴ کاندیدای ریاست جمهوری صلاحیت اداره مملکت را ندارند، کسی یا کسانی را انتخاب کنند که برای مردم خون دل خورده اند و زجرها کشیده اند.

بهترین گزینه برای ریاست جمهوری ایران خانم شیرین عبادی است. او زنی است که شجاع تر از کروبی، موسوی، احمدی نژاد و امثال آنها حرفش را پیش می برد و محکم و استوار راه مبارزه برای دموکراسی و عدالت اجتماعی را ادامه می دهد. عبادی برای دفاع از حقوق زنان و کودکان زندان رفته، برای دفاع از پرونده های سیاسی در ایران سختی ها کشیده و خون دلها خورده است.

شیرین عبادی نه احمدی نژاد است که با تهدید کشوهای مختلف و انکار واقعیت تاریخی هولوکاست، ایران را به بحران های سیاسی-نظامی ببرد، نه کروبی است که زندانبان حکومت شود، نه موسوی است که به قانون اساسی فعلی مملکت که دور از شان ایران و ایرانیان است و قوانین ضد حقوق بشر در آن است، دل خوش کند.

ایرانیان باید انقدر شرافت و انسانیت داشته باشند که با شیرین عبادی مثل بی نظیر بوتو نکنند و با ایجاد فضای باز سیاسی، قدرت اجرایی کشور را به تنها گزینه شایسته برای ریاست جمهوری ایران یعنی شیرین عبادی محول کنند. این واقعیتی تاریخی است که مارگارت تاچرها و آنگلا مرکل ها می توانند کشورها را به خوبی اداره کنند.

شایسته است که مردم کشورهای خاورمیانه مثل مردم کشورهای دیگر یاد بگیرند که زبان دموکراسی و حقوق بشر، زبان هموار کردن راه درست زندگی بشری است و چه بهتر آن که ایران ما امروز با سپردن امور اجرایی کشور به تنها گزینه مناسب، پیشروی این مورد مهم در خاورمیانه شود.





















Copyright: gooya.com 2016