جمعه 29 آبان 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

جوانان نيروی تغيير و تحول در ايران (بخش هشتم)، علی صمد

علی صمد
بسياری از آمارهای رسمی حاکی از اين است که ايرانيان جزء افسرده ترين مردمان کشورهای جهان محسوب می شوند. افسردگی طی سال های اخير در کشور افزايش يافته است، به طوری که هم اکنون سن افسردگی از ۲۷ سال به ۱۷ سال رسيده است و اگر برنامه ريزی دقيق و مناسبی برای کاهش تنش های اجتماعی صورت نگيرد، بايد منتظر افزايش روند روزافزون افسردگی، به ويژه در ميان نسل جوان بود

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 



دهم- وضعيت روحی و روانی نسل جوان

در طول ۳۰ سال حکومت جمهوری اسلامی ايران، مشکلات روحی و روانی در ميان جوانان بسيارافزايش يافته است و آن ها در وضعيت بسيار نامطلوبی به سر می‌برند. اين يک واقعيت اجتماعی است، واقعيتی تلخ و فراگير از سلامت جسمی و روانی نسلی که در حال فرو ريختن است. عواملی چون فقدان امنيت شغلی، بی هويتی، عدم اطمينان نسبت به آينده، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، وجود انواع تحقيرها و تبعيض ها، رواج اعتياد، مشکلات ازدواج، وجود بی عدالتی، نبود آزادی های فردی و ... از جمله مواردی هستند که باعث بوجود آوردن مشکلات روحی و روانی در جوانان شده است و اين مجموعه باعث نارضايتی از وضع موجود و باعث افسردگی شديد در ميان نسل جوان کشور می‌شود. جامعه به او امکان گريز از عادت ها و پيش داوری ها را نمی دهد. گزارشات، آمار و ارقام و تحليل های داده شده در اين نوشته و اسناد بسيار ديگری، داير بر اين است که روحيه پوچی، افسردگی، رخوت، سستی و بی حالی در جوانان روز به روز افزايش می‌يابد. شور و شوق، انگيزه خودجوشی در ميان نسل جوان کشور به شدت کاهش پيدا کرده است. آن ها در بيان علل فقدان انگيزه، شور و زندگی و ايفای نقش مشارکتی فعال و سازنده اجتماعی و شيوع افسردگی حرف ها و سخن های بسيار دارند ولی اين حرف ها و درد دل ها در رسانه های عمومی کشور منعکس نمی شوند. امروز درصد خودکشی و اعتياد به دليل بی توجهی به مشکلات روحی و روانی جوانان به شدت رو به گسترش است و اين زنگ خطری برای جامعه است. اين وضعيت با مسائل اجتماعی و از جمله امور سياسی رابطه تنگاتنگی دارد يعنی اين که جوان در شرايط فوق به شدت سلامتی جسمی و روانی، رشد اخلاقی و فرهنگی، اعتلای علمی، شکوفايی شخصيتی و رشد زمينه های خلاقيت اش آسيب می‌بيند و ديگر نمی تواند به ايفای نقش اجتماعی، سياسی و فرهنگی و شرکت در تعيين سرنوشت خود و جامعه بپردازد و به نوعی به سستی و پوچی در انجام کليه امور می‌رسد. و بدين طريق نشاط و تحرک و سرزندگی از او دور می‌شود و اميد و آرزو به فردای بهتر و شادتر در ميان آنان از بين می‌رود. آن ها دنيای پررنگی را برای زندگی می‌خواهند ولی در حکومت اسلامی ايران آن ها چنين چيزی را تجربه نمی‌کنند و به خاطر همين خيلی از نسل سومی ها از اين که کاری برايشان در جامعه صورت نمی گيرد نااميد و مايوس شده اند.

افسردگی جزء شايع ترين بيماری های روانی است و بسياری از آمارهای رسمی حاکی از اين است که ايرانيان جزء افسرده ترين مردمان کشورهای جهان محسوب می شوند. بسياری از روانشناسان فقدان محيط با نشاط و وجود نداشتن راه های طبيعی و قانونی ابراز شادی و هيجان را علت استفاده از انواع مواد مخدر می دانند. در واقع می توان متذکر شد که مواد مخدر وسيله أی برای جبران شاديی است که راه طبيعی آن در جامعه وجود ندارد. مسئولين حکومت "تعداد بيماران روحی، روانی و افسرده ايران را ۱۵ ميليون نفر اعلام داشته اند و از طرفی ديگر جمعيت افراد افسرده را حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد کل جمعيت کشور ذکر کرده اند. افسردگی طی سال های اخير در کشور افزايش يافته است، بطوری که هم اکنون سن افسردگی از ۲۷ سال به ۱۷ سال رسيده است و اگر برنامه ريزی دقيق و مناسبی برای کاهش تنش های اجتماعی صورت نگيرد، بايد منتظر افزايش روند روز افزون افسردگی به ويژه در ميان نسل جوان بود. مهمترين دلايل افسردگی در ميان جوانان فقر، خشونت های اجتماعی، خشونت در چهار چوب خانواده، بيکاری، طلاق، احساس فقدان آينده روشن، اعتياد، عدم احساس آزادی، سرخوردگی های اجتماعی، فحشا، گرانی، تبعيض، رعايت نشدن حقوق شهروندی، آگاه نبودن از حقوق خود و ... می باشند"(۱).

محمدرضا مسعودی در مقاله ای با عنوان "جايگاه و ضرورت شادی و نشاط ميان جوانان و گريز از نا اميدی و ياس" در مجله اينترنتی فصل نو می نويسد:
"با آنکه ۶۵ درصد از جمعيت کشور ما را جوانان زير سن ۳۰ سال تشکيل می دهند، اما به دليل فقدان شادی و نشاط اجتماعی که به علت کشمکش های سياسی درکشور رخ داده است، ۲۵ درصد از اين افراد درافسردگی به سر می برند"(۲). هر جوان افسرده دارای يک سری مشکلات ابتدايی است که برای رفع ناراحتی و جلوگيری از پيشرفت بيماری اش، يا بايد مشکلات اوليه او حل شوند يا با آن ها کنار بيايد. بنابر اين می توان نتيجه گرفت که بی توجهی به خواست ها، تمايلات و مشکلات روحی و روانی نسل جوان کشور می‌تواند در آينده نزديک تاثيرات مخرب و ناهنجاری در جامعه به جا بگذارد. اگر حکومت نتواند به انبوه سوال های بی جواب انباشته شده نسل سوم پاسخی مناسب دهد بی شک باعث سايه انداختن نوميدی هر چه بيشتر و بی آيندگی بر ذهن و جان آن ها خواهد شد. در حال حاضر دل های اين قشر بزرگ اجتماعی بی اميد و روزهايشان خفته است. بايد آن ها را به اشکال گوناگون به تحرک، نشاط و جنبش درآورد.

مشخص است که حکومت برای در نظرگرفتن شرايط روحی جوانان و پرداختن به مشکلات روانی آنان نيازمند برنامه‌ريزی طولانی مدت و بهره مند بودن از اطلاعات کافی در اين زمينه است. موقعيت اجتماعی، موفقيت درکار يا تحصيل و برخورداری از موقعيت مالی مناسب از جمله عواملی هستند که فرد را در برابر بسياری از بيماری‌ها ايمن می‌کند. ساختارهای جامعه بايد برای رفع نيازهای مردم و جوانانش شکل گيرند و بنا شوند. جوان امروزی به دنبال شادی، نشاط،اشتغال و امنيت است. نياز اصلی او همين است. خنده و شادی اساس رشد جسم يک روح سالم است. يک جوان می خواهد آن را به دست آورد. حال بستگی دارد در آن فرهنگ و اجتماعی که زندگی می کند، چه چيز در دسترسی برای جبران شادی و هيجاناتش پيدا کند. در ايران به اشکال گوناگون نياز نسل جوان جامعه، يعنی شاد بودن را براحتی تحت عنوان تهاجم فرهنگی غربی سرکوب می کنند و آن نيازها را کاذب جلوه می دهند. بايد از مسئولين حکومتی پرسيد در جامعه ی ما کدام نهاد برای رسيدگی به هيجانات و شادی های انباشته شده در جوانان تاسيس شده است؟ چرا بايد نسل جديد را نسل عصيانگر و ضد اجتماع بخوانيم؟ نسل جوان کشور کوشش می کند که نشان دهد که با تعاريف و سبک های ويژه خود می خواهد زندگی کند. بايد به اين تلاش ها احترام گذاشت و به آنها به صورت همه جانبه ای ياری رساند. در واقع اين وظيفه ی جامعه و نهادهای دولتی است که به رفع اين نيازها، پاسخگو باشند.

۱- http://www.fararoo.ir/vdcf1tdy.w6dyxagiiw.html
۲- http://www.fasleno.com/archives/001266.php

پايان بخش هشتم
ادامه دارد

علی صمد
[email protected]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016