چهارشنبه 4 آذر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

جوانان نيروی تغيير و تحول در ايران، بخش نهم و پايانی، علی صمد

علی صمد
راه‌کار ترک کشور و جستجوی آمال و انديشه‌ها در سرزمين‌های دور، سال‌هاست که فکر نسل جوان کشور را به‌خود مشغول کرده‌است. رفتن و يافتن آن‌چه در سرزمين مادری از آنان دريغ شده‌است. متاسفانه آن‌ها از کشور می‌روند و در کشورهای خارجی می‌مانند حتی اگر آن‌چه را که به‌دنبال‌اش بودند، در آن‌جا نيابند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


يازدهم- جوانان و مهاجرت به خارج کشور

مهاجرت با توجه به ويژگی های روحی، روانی و شخصيتی جوانان برای آنان از جذابيت های زيادی برخوردار می باشد. مهاجرت از نظر نسل جوان، عاملی است برای رشد و تحرک اجتماعی. مدير گروه نظرسنجی دفتر «مطالعات و تحقيقات» سازمان ملی جوانان متذکر شد که: " در حدود ۴۴ درصد جوانان ايرانی، از فرصت مهاجرت به خارج از کشور استقبال می کنند و اين آمار را نشانه وجود بحران در زندگی نسل جوان کشور دانست"(۱). در واقع قشرجوان کشور در قبال نا امنی اقتصادی، مالی، شغلی، تحصيلی و ... بر اين باور است که با مهاجرت به خارج، فضا و فرصت کافی برای جبران اين کمبودها را بدست خواهد آورد. راهکار ترک کشور و جستجوی آمال و انديشه ها در سرزمين های دور، سال هاست که فکر نسل جوان کشور را به خود مشغول کرده است. رفتن و يافتن آنچه در سرزمين مادری از آنان دريغ شده است. متاسفانه آنها از کشور می روند و در کشورهای خارجی می مانند حتی اگر آنچه را که به دنبالش بوده اند، در آنجا نيابند.

. در مقاله "نگاهی به روحيات و تمايلات جوانان نسل سوم" نوشته علی صمد که در سايت "کارآن لاين" در سال ۸۰ به چاپ رسيده است می خوانيم: "مشخصاً از دهه ۶۰ و بخصوص ۷۰، بخشی از جوانان کشورمان برای کارکردن به کشورهايی نظير ژاپن و کره جنوبی و ... سفر کردند. در اين کشورها به دليل کمبود کارگر، ايرانيان جوان توانستند برای مدتی در آنجا به کارگری بپردازند. درآمد حاصل از اين مشاغل کارگری با توجه به پول ايران بسيار قابل توجه بود و پس از بازگشت آن ها توانستند زندگی متوسطی را از حاصل درآمد خود در خارج تشکيل دهند. در ضمن وزارت کار و امور اجتماعی در آن دوره با بستن قرارداد با کشورهايی چون کره جنوبی و... تعدادی کارگرجوان و متخصص را به آن کشورها فرستاد و آن ها به مدت ٦ تا يک سال به کار در آن کشورها مشغول شدند و در قياس با ايران درآمد بالايی داشتند"(۲).

از اواخر سال ۱۹۹۹ و بخصوص اول ژانويه سال ۲۰۰۰ موج جديدی از مهاجرت ايرانيان بخصوص قشر جوان به خارج و به ويژه به اروپا و کانادا ديده می‌شود. در سال ۲۰۰۰ "در حدود ۳۵۱۶۹ ايرانی در اروپای غربی تقاضای پناهندگی سياسی کردند"(۳). چنانچه بخواهيم مقايسه ای بين تعداد پناهندگان در سال ۲۰۰۰ با ۵ سال آخر دهه ۹۰ انجام دهيم (۱۹۹۹–۱۹۹۵)، خواهيم ديد که رقم ايرانيان مهاجر نسبت به گذشته افزايش زيادی را نشان می‌دهد. در بين "سال های ۱۹۹۹ - ۱۹۹۵ در حدود ۶۳۷۵۲ نفر طی ۵ سال به اروپای غربی آمده اند. اما فقط در سال ۲۰۰۰ اين تعداد به ۳۵۱۶۹ نفر بالغ می‌شود"(۴). از اواسط سال ۲۰۰۰، کشورهای اروپايی برای مقابله با سيل پناهندگان، تلاش های زيادی را آغاز کردند. آن ها برای مقابله با اين موج وسيع، به اتخاذ سياست های جديد پناهندگی روی آوردند تا بلکه بتوانند با اقدامات قانونی جلوی ورود مهاجرين جديد را بگيرند. علاوه بر مورد فوق، دولت های مذکور موفق شدند راه بوسنی يا يوگسلاوی سابق را ببندند و بدين طريق جلوی ورود ايرانی ها، ترک ها، افغان ها، روس ها و ديگر اقليت های مهاجر را تا حدودی به صورت موقت گرفتند. به عنوان مثال از "اول ژانويه سال ۲۰۰۱ تا آخر ماه اکتبر سال ۲۰۰۲ تعداد متقاضيان پناهندگی ايرانی به ۴۲۱۹ نفر کاهش پيدا کرد. يعنی به يک سوم تعداد پناهندگان ايرانی در سال ۲۰۰۰ رسيد"(۵).

دلايل مهاجرت البته برای هر فردی می‌تواند متفاوت باشد ولی در عين حال، نقاط مشترک زيادی هم می‌تواند در ميان اين مهاجرين جوان وجود داشته باشد. به عنوان مثال می‌توانيم بحران اقتصادی، فشار و محدوديت های سياسی و اجتماعی، ناروشن بودن وضعيت آينده ايران، آرزوی يک زندگی بهتر، بيکاری روزافزون جوانان، عدم امکانات رفاهی و تفريحی، چشم انداز روشن برای آينده نديدن، برخوردهای خشونت آميز و دستگيری وسيع نوجوانان و جوانان به دليل رعايت نکردن موازين اسلامی يا به جرم شادی کردن در انظار عمومی توسط ارگان های انتظامی حکومت، احساس عدم امنيت و به حال خود رهاشدن در جامعه، نگرانی از شرايط جاری و نااميدی از حمايت جامعه، فشار و توقعات خانوادگی، بی اميدی نسبت به بهبود اوضاع اجتماعی، سياسی و اقتصادی را از علل ترک کشور و مهاجرت به کشوری ديگر در نظر گرفت. البته دلايل بيرونی ديگری چون تبليغات وسيع اروپای غربی، آمريکا و کانادا در مورد وضعيت خوب اقتصادی و رفاه ساکنين اين کشورها و نياز بيش از پيش آن ها به مهاجرين و حرفه های تخصصی آن ها و نيز تجربه کاری بخشی از ايرانيان در کشورهايی چون ژاپن و کره جنوبی و ... و درآمد حاصل از اين کار در اين کشورها، باعث شده است که تصويری نادرست و رويايی از غرب در ذهن جوانان و نوجوانان ايرانی بوجود آيد و رفتن به اروپا و آمريکا و کانادا برای زندگی بهتر به عنوان يک آرزو و هدف در آيد.

از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۰۲ هنوز بخشی از ايرانيان جوان برای کار به کشورهايی چون ژاپن، کره و ... به اشکال گوناگون مسافرت می‌کنند. در ضمن به دليل دشواری ها و قوانين سخت اروپا، مهاجرت به کشورهای حاشيه خليج فارس و آسيای شرقی نيز افزايش يافته است. علاوه بر موارد فوق، بخش زيادی نيز از جوانان تحصيل کرده و متخصص کشور و يا به عبارتی ديگر مغزها، نخبگان علمی و مديريتی کشور با ثبت نام در ليست کشورهای غربی همچون کانادا، استراليا و آمريکا برای گرفتن مهاجرت به اين کشورها، چند سال در نوبت باقی می‌مانند و سپس به يکی از اين کشورها و بخصوص کانادا به صورت قانونی و با ويزا برای هميشه برای زندگی می‌روند. البته پديده فرار مغزها همواره يکی از مشکلات کشورهای در حال توسعه بوده است و ايران هم نمی تواند از اين امر مستثنی باشد. چنانچه دلايل و شرايط اجتماعی، سياسی و ... مهاجرت از بين نرود، مهاجرت مغزها و نخبگان از کشور همچنان ادامه خواهد يافت. در مقاله علی صمد با عنوان "نگاهی به روحيات و تمايلات جوانان نسل سوم" که در سايت "کارآن لاين" در سال ۸۰ به چاپ رسيده است می خوانيم: "در اين زمينه دکتر معين يکی از وزرای دولت آقای خاتمی آماری از سال ۲۰۰۰ ميلادی ارائه می‌دهد که بسيار قابل توجه است. ايشان می‌گويند که: ۲۲۰هزار نفر از نخبگان علمی و مديريتی و صاحبان سرمايه کشور، در سال ۲۰۰۰ ميلادی فقط به يکی از کشورهای غربی مهاجرت کردند. علاوه بر آمار فوق در يکی از روزنامه های داخل کشور (ايران به مورخ ۹/۵/۷۹) به نقل از يک منبع آگاه در وزارت علوم تحقيقات و فن آوری، خروج سرمايه فکری از کشور را بالغ بر ۳۸ ميليارد دلار اعلام نمود"(۶). در ضمن بر اساس گزارش صندوق بين المللی پول در سال ۱۹۹۹، ايران در بين ۴۱ کشور جهان و در سال های اخير از ميان۶۱ کشور جهان بيشترين ميزان خروج مهاجرين تحصيل کرده را داشته است. هزينه اين مهاجرت گسترده موسوم به "فرار مغزها" سالانه معادل ۱۱ ميليارد دلار می شود. بنا به گزارش صندوق بين المللی پول "سالانه بين ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ايرانی با تحصيلات دانشگاهی در جستجوی شرايط بهتر و مناسب تر برای زندگی، از ايران مهاجرت می کنند"(۷). هر ساله تعداد مهاجرت متخصصين و نخبگان کشور به خارج گسترش می بابد. و تمامی شواهد و مدارک گويای اين است که در ايران امکانات لازم برای جلوگيری از خروج متخصصين و يا برای ايجاد انگيزه در جذب اين نخبگان وجود ندارد. آمار ارائه شده در يکی از روزنامه های داخل کشور گويای تاييد ادعای فوق می‌باشد. در سال ۱۳۷۸ طبق آمار، روزانه به طور متوسط ۱۵ کارشناس ارشد و حدود ۳ دکتر از کشور خارج شده اند. اصغر هادوی کاشانی در مقاله خود با عنوان "دو کلمه در باره مهاجرت جوانان" در تائيد موضوع فوق می نويسد:" بر اساس آمار موجود، ۸۰ درصد برگزيدگان المپيادهای علمی، در بهترين دانشگاه‏های خارج از کشور، جذب شده‏اند و از ۱۷۵ دارنده مدال المپياد در کشور طی دو دهه اخير، حدود ۹۲ درصد آنها به خارج از کشور مهاجرت کرده‏اند"(۸). نويسنده مذکور در ادامه می نويسد که: " در چند سال اخير ۱۰۵ هزار ايرانی با تحصيلات عالی به امريکا و ۷۵۰۰۰ نفر به کانادا رفته اند و بر اساس پيش بينی های انجام گرفته نزديک به ۷۵ هزار دانشجوی ايرانی برای گذراندن دوره دکترا در کشورهای غربی، مشغول به تحصيل اند همچنين بر اساس آمار اداره کل گذرنامه، در مجموع، ۵۴۷۵ نخبه دانشگاهی ايرانی در سال ۷۸ به کشورهای مختلف، مهاجرت کرده‏اند و بر اساس آمار وزارت بهداشت، از هر ۷ متقاضی خروج از کشور، تنها يک نفر به کشور بازگشته است. در خلال ۲۵ سال گذشته، بيش از يک ميليون از سرمايه های انسانی از ايران خارج شده اند و وارد بازار کار کشورهای توسعه يافته شده اند. بر اساس برآورد کارشناسان، تنها زيان اقتصادی ناشی از چنين مهاجرت کنندگانی، معادل دو هزار ميليارد دلار و برابر حدود بيش از صد سال در آمد نفت کشور است"(۹).

فارغ التحصيلان دانشگاهی و نخبگان جوان کشور برای مهاجرت به خارج، بيشتر تمايل به راه های قانونی برای خروج از کشور نشان می دهند. اين افراد در واقع از سفرهای ماجراجويانه و خطرناک پرهيز دارند. به عنوان مثال آن ها برای مهاجرت در يک نوبت چندساله در ليست کشورهای چون کانادا ثبت نام می‌کنند و منتظر جواب اقامت خود باقی می مانند. اين جوان تحصيل کرده بعد از ورود به کانادا بعد از مدتی به کار يا ادامه تحصيل در رشته تحصيلی خود می‌پردازد. مهاجرت رو به افزايش نسل جوان و خروج شمار قابل توجهی از فارغ تحصيلان مراکز آموزش عالی از کشور، به يکی از معضلات جدی جامعه تبديل شده است. مهاجرت جوانان به نوعی شکست و ناکامی سياست های حکومت در قبال جذب و جلب رضايت نسل جوان کشور است. و نشانگر اين است که جمهوری اسلامی نمی تواند امنيت روانی و اجتماعی، شغل و امنيت اقتصادی برای آنها تامين کند.

خانم آزاده نظری در مقاله ای با عنوان "مهاجرت، آرزوی بسياری از جوانان ايرانی" در سايت جامعه شناسی ايران می نويسند :" بنا به گزارش کميساريای عالی پناهندگی سازمان ملل متحد، آمار ايرانيان متقاضی پناهندگی در اتحاديه اروپا در سال ۲۰۰۴ در حدود ۸۸۰۰ نفر و در سال ۲۰۰۵ به ۷۷۲۰ نفر می رسد"(۱۰). بسياری از مهاجرت ها به اروپا بدون داشتن آگاهی لازم از شرايط مهاجرت در اين کشورها، انجام گرفته است. جوانانی که به اروپا برای پناهندگی آمده اند در شرايط خوبی به سر نمی برند. روند پناهندگی بسيار طولانی و مشقت بار شده است. کشورهای اروپايی با تغيير و سخت کردن قوانين پناهندگی و محدوديت های ديگر، موانع زيادی را برای آنان ايجاد می کنند. در واقع متقاضيان پناهندگی در شرايطی قرار گرفته اند که نمی دانند که آيا امکان ماندن در يک کشور اروپايی را بعد از چند سال سختی کشيدن خواهند داشت يا خير؟ اين هموطنان جوان تاکنون آسيب های روحی و روانی شديدی را تحمل کرده اند. آن ها خواست های عجيب و غريبی ندارند. در واقع اين جوانان می‌خواهند در يکی از اين کشورها دوران شاد و آرامی را برای خود داشته باشند و اين از خواست های اوليه و ابتدايی هر انسانی است که در جمهوری اسلامی به شدت لگد مال شده است.

پايان
علی صمد
alisamadpouri@yahoo.fr

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- http://news.gooya.com/society/archives/023140.php
۲- http://www.kar-online.com/
۳- گزارش ساليانه کميساريای عالی پناهندگی در بلژيک- سال ۲۰۰۰
۴- گزارش ساليانه کميساريای عالی پناهندگی در بلژيک- سالهای ۲۰۰۰-۱۹۹۹-۱۹۹۸
۵- گزارش ساليانه مرکز پذيرايی از متقاضيان پناهندگی در بروکسل "پتی شا تو يا قلعه کوچک"، سال ۲۰۰۰تا ۲۰۰۲
۶- http://www.kar-online.com/
۷- http://www.hawzah.net/Per/Magazine/HT/019/HT01941.asp
۸- http://www.hawzah.net/Per/Magazine/HT/019/HT01941.asp
۹- http://www.hawzah.net/Per/Magazine/HT/019/HT01941.asp
۱۰- http://www.if-id.de/New/index.php?option=com_content&task=view&id=1494&Itemid=65


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016