جمعه 18 دی 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ای گاو مجسم! احمد وحدت خواه

احمد وحدت خواه
در مقابل بیانیه موسوی، بیانیه «پنج تن» با همه حسن نیتی که نویسندگان آن می توانند داشته باشند، همان عقب نشینی سیاسی است که از قضا بعضی متوجه موسوی کرده اند. عقب نشینی در مبارزه سیاسی الزاما در مقابل حریف نیست. عقب ماندن از زمان خود بدترین نوع عقب نشینی برای یک انسان آرمانجو می تواند باشد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


یکی از بزرگترین دستاوردهای تاریخی جنبش سبز تاکنون، بیرون کشاندن صدها عنصر ریز و درشت استبداد از سوراخ هایی است که سالها از درون آنها و با ارتزاق پنهانی از منابع دولتی و بیت المال بر علیه منافع ملی ما ایرانیان زندگی انگلی خود را به پیش می برده اند.

بستگی به درجه بندی مقدار شعور و قساوت اعضای این لشگر ظلم، آنها این روزها در مسئولیت های مختلف، از شرکت در سرکوب های خیابانی گرفته تا عربده جویی در پشت تریبونهای رسمی در مقابل دوربین های صدا و سیما ظاهر می شوند.

از جدیدترین چهره های این پرده دران اجتماعی - سیاسی که متاسفانه لقب آیت الله را هم با خود به یدک می کشد آخوند علم الهدی امام جمعه مشهد است که با گوساله و بزغاله خواندن شیرزنان و مردان جان به لب رسیده ما عمق نفرت سران حکومتی از هر آنچه بوی آزادی و آزادیخواهی می دهد را به نمایش گذاشته است.

احمد کسروی اندیشمند بزرگ ایرانی در کتاب تاریخ مشروطه درباره خیزش دوباره مردم غیور خطه آذربایجان پس از به توپ بستن مجلس و آغاز مخالفت علمای مرتجع با مشروطه خواهی می نویسد آخوند محمد کاظم خراسانی از آزادیخواهان که در نجف اقامت داشت پس از باخبر شدن از همکاری شیخ فضل الله نوری با مستبدین و اعلام اینکه مشروطه باید همان مشروعه باشد، نامه ای به او نوشته و به شیخ فضل الله می گوید «ای گاو مجسم، مشروطه مشروعه نمی شود».

اشتباه هولناک علم الهدی ها در تلاش مذبوحانه برای تحقیر زنان و مردان و جوانان سرزمین ما از آنجا نشات می گیرد که اصولا رهبران و سردمداران جمهوری اسلامی توانایی درک ابعاد تاریخساز و تعیین کننده جنبش جاری در کشور را ندارند و آن را با یک »مزاحمت» موقتی و نارضایتی پیش پا افتاده اقشار بی غم و درد مقایسه می کنند، در حالیکه همه نشانه ها از این حکایت دارد که صد سال پس از انقلاب مشروطیت بار دیگر روح مرحوم کاظم خراسانی ها در کالبد مردم ما برای مشروعه زدایی از جامعه و دولت زنده شده است و برکناری گاوهای مجسمی که متاسفانه تعدادشان هم کم نیستند را هدف این جنبش رهایی بخش قرار داده است.

با این حال هنوز بخشی از روشنفکران و مبارزین مذهبی ما به این جنبه مشروعه زدایی جنبش توجهی نمی کنند.

پنج تن!

تنها دو روزی پس از انتشار بیانیه شماره ۱۷ میر حسین موسوی در مورد راهکارهای برون رفت از بحران جاری کشور پنج روشنفکر مذهبی مقیم خارج از کشور نیز بیانیه ای به همین مضمون صادر کردند.

با اینکه محسن کدیور در گفتگو با بی بی سی خواسته های مطرح شده در بیانیه خارج کشور را مکمل و همسو با بیانیه موسوی معرفی کرده است، نگاهی عمیقتر به مفاد این دو بیانیه دو راه حل یا بهتر گفته باشیم دو اندیشه سیاسی متفاوت را در صحنه مبارزه اجتماعی مردم ما نمایندگی می کند.

شکی نیست که میر حسین موسوی نیز با تکیه بر آرمانهای عقیدتی، سوابق مذهبی و نقش خود در اداره حکومت جمهوری اسلامی حرکت به سوی آینده را در گسست از گذشته خود و نظامی که نسل او به وجود آورد نمی خواهد. با این حال هم او می داند که در آینده ای که بدون شک برای نسل جوان ایران فرا می رسد موجودی به نام جمهوری اسلامی با مشخصات کنونی آن اگر تا آن روز به کتاب تاریخ سپرده نشده باشد، در بهترین حالت با مفاهیمی چون جهل و جنون و جنایت مترادف خواهد بود، نمودارهایی که برچیدن کامل آنها اساس خیزش ملی کنونی را تشکیل می دهد.

از این منظر خواسته های عرفی و دنیوی بیانیه موسوی که در قالب مسئولیت خواهی از ارکان زمینی نظام بیان شده است، علیرغم کمبودهای قابل درک آن برای رهبری مبارزات داخل کشور، با خواسته های نیروهایی که درمان مصیبت های جاری میهن را در جدا ساختن دین از سیاست می دانند نزدیکی بیشتری دارد.

در مقابل، بیانیه «پنج تن» با همه حسن نیتی که نویسندگان آن می توانند داشته باشند، همان عقب نشینی سیاسی است که از قضا بعضی متوجه موسوی کرده اند. عقب نشینی در مبارزه سیاسی الزاما در مقابل حریف نیست.

عقب ماندن از زمان خود بدترین نوع عقب نشینی برای یک انسان آرمانجو می تواند باشد.

ایران ما در شش ماه گذشته از انقلابی در اندیشه نسل جوان خود بهره مند شده است که نادیده گرفتن آن از سوی رهبران و فعالین و مبارزین سیاسی به قیمت بازماندن آنها از جنبش سبز خواهد بود.

این نسل در گذار به سوی آینده هیچ عقب گردی به سوی بوجود آوردن تعابیری جدید از مذهب و اندیشه های مذهبی نخواهد داشت. این ها آرزوهای نسل به وجود آورنده انقلاب اسلامی بود. در ایران آینده «پنج تن های» هم میهن ما آزاد خواهند بود هر کلام و عقیده محترم مذهبی خود را در میان خود و برای مردم خود مطرح و تعریف و حتی ستایش کنند.

اما، کشاندن آرزوهای بزرگ و اهداف تاریخی جنبش جاری - که در دستیابی به دموکراسی، حکومت قانون، احترام به حقوق بشر و اقلیت ها و و و خلاصه می شود - به مجاری تنگ «مردمسالاری دینی» و حکومت «فقیه عادل» و غيره جز خطای آزموده را دگر بار آزمودن معنا نخواهد داشت.

احمد وحدت خواه

avahdatkhah@gmail.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016