گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
18 دی» ای گاو مجسم! احمد وحدت خواه4 دی» منتظری هم معصوم نبود! احمد وحدتخواه 18 آذر» چگونه باراک هدیه شیرین را گرفت! احمد وحدتخواه 25 آبان» ققنوس به پرواز در آمده است! احمد وحدت خواه 12 آبان» انقلاب مخمل(ی) باف ها! احمد وحدت خواه
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! توهم و جنون، دو مشخصه رژیم کودتا، احمدوحدت خواهبر خلاف تلاش عبث سران جمهوری اسلامی در تصویر اوضاع جاری میهن به عنوان «روالی عادی» و اینکه گویا در روز ۲۲ بهمن امسال «آتش فتنه را خاموش کرده اند»، همه شواهد عینی و ذهنی حکایت از این دارد که ایران ما هم اکنون در دوران سرنوشت سازی از تکامل تاریخ خود به سر می برد وتحولات آتی نه بر مبنای ذهنیت بیمار ولی فقیه و یارانش، بلکه بر بستر تضادهای بیشمار در جامعه ایرانی شکل خواهد گرفتمرحوم عبدالحسین زرین کوب در مقدمه چاپ دوم کتاب معروف خود «دو قرن سکوت» که در آن تاریخ مبارزات مردم ایران پس از حمله اعراب و غلبه اسلام بر میهن ما را به رشته تحریر در آورده است می نویسد یکی از اهالی فرهنگ و اندیشه به او تذکر داده بود که نام و عنوان این کتاب با محتوای آن سازگاری ندارد زیرا دو قرن مورد تحقیق و نگارش نویسنده خونین ترین و پرآشوب ترین برهه از تاریخ مبارزات مردم ایران بر علیه حکام ستمگر عرب و خلفای مستبد آن دوران بوده است و صفت «سکوت» برای آن بی معنی ترین انتخاب است! اینکه تاریخ نویسان آینده در شرح وقایع ۸ ماه گذشته میهن ما و دورانی را که در گرماگرم عبور از آن هستیم از چه تعابیر و صفاتی استفاده کنند یک واقعیت انکارناپذیر بر روی همه قضاوت های آنها سنگینی خواهد کرد که پایه های استوار ایران آزاد و آبادی که بدون شک فرزندان فردای کشورمان در آن زندگی خواهند کرد در همین روزهای پیش چشممان ریخته می شده است. جواهر لعل نهرو پدر استقلال هند گفته است اگر انسانها بتوانند از توانایی های فردی و جمعی خود در لحظات سرنوشت ساز جوامع شان درک به موقع و درستی داشته باشند آنها در حقیقت تحول تاریخ و نهایتا تغییر زندگی و سرنوشت خود را به دست خود گرفته اند. بر خلاف تلاش عبث سران جمهوری اسلامی در تصویر اوضاع جاری میهن به عنوان «روالی عادی» و اینکه گویا در روز ۲۲ بهمن امسال «آتش فتنه را خاموش کرده اند»، همه شواهد عینی و ذهنی حکایت از این دارد که ایران ما هم اکنون در این لحظات سرنوشت ساز تکاملی و تاریخی خود به سر می برد وتحولات آتی نه بر مبنای ذهنیت بیمار ولی فقیه و یارانش، بلکه بر بستر تضادهای بیشمار در جامعه ایرانی شکل خواهد گرفت. با این حال برخلاف کودتاچیان حاکم بر میهن، مبارزه آزادیخواهانه جنبش سبز برای دست یابی به اهداف خود از مجاری توطئه و سرکوب نمی گذرد واین جنبش تاریخی کسب قدرت را نه برای کاربرد آن به هر قیمت، بلکه برای نظارت و مهار آن به دست ملت می خواهد. در عین حال وقایع روز ۲۲ بهمن و موضع گیریهای سران رژیم باید برای رهبران نمادین این جنبش در داخل کشور مشخص کرده باشد که این حاکمیت جز به سرکوب کامل جنبش و زدودن اندیشه حتی کوچکترین تغییر در ساختار کنونی تن در نمی دهد. چنین چشم انداز و درکی از ماهیت قدرت حاکم بر بسیاری از سیاست های مماشات جویانه خط بطلان می کشد و راهکارهای بنیادی جدیدی را برای پیشبرد جنبش می طلبد. از سوی دیگر این جای خوشوقتی برای جنبش سبز است که همگام با افزایش تلاش جنون آمیز گردانندگان رژیم برای سرکوب آزادیخواهان، میزان توهم و دوری جستن آنها از درک واقعیات میهن ما نیز بالا رفته و آسیب پذیری نظام را بیش از پیش می کند. تا جائیکه در ۲۲ بهمن خود را پیروز میدانی خالی از «دشمن» می خواند، غافل از آنکه در فرهنگ ملی ما، این «پیروزی » از صد شکست هم خفت بار تر است. رژیم جمهوری اسلامی و گردانندگان آن خود بهتر از هر کس می دانند که جنبش سبز با خیمه شب بازی های تبلیغاتی و سرکوب و بگیر و ببند و تهدید مردنی نیست. این جنبش نیروی انسانی و تداوم آرمان های خود را از ماحصل یک قرن آزگار مبارزات ملت ایران برای دستیابی به دموکراسی و حکومت قاقون و حقوق شهروندی می گیرد، ارزش هایی که جمهوری اسلامی در تضاد بنیادی و عقیدتی با آنها قراردارد. یاسر عرفات زمانی گفته بود اگر همه فلسطینی ها هم در راه مبارزه شان کشته شوند تا روزی که یک زن آبستن فلسطینی کودکی در شکم داشته باشد فرزند او سرانجام کشور فلسطین را تشکیل خواهد داد. ما البته در جستجوی تشکیل میهنی نیستیم و یکی از تاریخی ترین و پرافتخار ترین آنها را هم داریم. درد ما کسب آزادی برای آن است که امروز نوبت آن فرا رسیده است. آن را از دست ندهیم.
شکی نیست که شاهزاده رضا پهلوی با اوج گیری جنبش جاری در کشور ما بر ابعاد فعالیت های تبلیغاتی و دیپلماتیک خود برای داشتن سهمی در آینده سیاسی ایران افزوده است. این حق مسلم و طبیعی هر انسان ایرانی از جمله رضا پهلوی است که برای سعادت و سربلندی میهن خود هرچه در توان دارد به کار بگیرد و صرف فرزند شاه فقید بودن نه می تواند برای او محدودیتی بیافریند و نه به خودی خود او را در مقامی فراتر از سایر مبارزان راه آزادی ایران قرار دهد. با این حال ساده اندیشی خواهد بود که نقش و موقعیت شاهزاده رضا پهلوی در این برهه تاریخی از تحولات کشور را در سطح صدها و صدها هزار دیگر از هواداران جنبش سبز فرض کنیم. جنبش های آزادیخواهانه ملت ایران همواره از نعمت فرزندان از خود گذشته ای که در قالب فعالان سیاسی عمل می کرده اند بهره مند بوده اما واقعیت این است که ما از داشتن سیاستمداران آشنا با پیچ و خم های جهان دیپلماسی و راهروهای قدرت کم و بیش محروم بوده ایم و چه بخواهیم و چه نخواهیم متاسفانه مراکز پر قدرت مالی و سیاسی جز منافع خود را در تصمیم گیریهایشان دنبال نمی کنند به رضا پهلوی برگردیم، او در مقام یک شاهزاده ایرانی با شناخت عمیقتر و ارتباطات دیپلماتیکی که طی سالهای متمادی با این مراکز داشته است در حال حاضر بهترین سفیر خارجی جنبش سبز است که می تواند برای آن حمایت سیاستمداران و تحلیلگران غربی را فراهم بیاورد. امری که انصافا او بدون هیچ چشم داشتی و تنها بر مبنای ابراز احساسات میهن دوستی خود تاکنون بدان عمل کرده است. در حالیکه بعضی روشنفکران دینی جنبش سبز ما که نمی توان منکر آزادیخواهی و میهن دوستی آنها هم شد، متاسفانه در این وانفسای سرنوشت ایران خود را در گیر بحث های فرافکن در مورد «حقانیت وحی» و غیره کرده اند جا دارد مواضع و اصول مبارزاتی رضا پهلوی برای ساختن آینده ای بهتر برای همه ما ایرانیان بیش از پیش مورد نظر همه سازمانهای برون مرزی قرار بگیرد. به خاطر داشته باشیم که ایران آینده را ما همین امروز با پالایش افکار و آموختن زندگی در کنار مخالفان عقیدتی خود می سازیم. Copyright: gooya.com 2016
|