یکشنبه 29 فروردین 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

متن سخنان صالح نيکبخت، وکيل انجمن دفاع از حقوق زندانيان در جلسه امروز دادگاه کيهان

به نام خدا

با سلام و احترام به محضر رياست محترم دادگاه و قضات عاليقدر ، اعضای محترم هئيت منصفه و وکلای حاضر در جلسه و حاضرين و نيز آقای حاج حسين شريعتمداری متهم پرونده .
اينجانب صالح نيک بخت به عنوان وکيل انجمن دفاع از حقوق زندانيان و سخنگوی آن که ازتمام اقدامات انجمن در چهار سال گذشته مطلع بوده ام و مسئوليت جمعی را می پذيرم و مصاحبه اينجانب با ايسنا به تاريخ ۱۲/۱۲/۸۵ مورد استناد آقای شريعتمداری قرار گرفته است، همراه ساير همکارانم جنابان آقايان حجت الاسلام ابوطالبی و خليلی در رابطه با اتهامات وارده به اين انجمن در نوشته مورخ ۱۴/۱۲/۸۵ روزنامه کيهان شماره ۱۸۷۵۴ دفاعيات خود را به عرض می رسانم . لاز م به توضيح است در پرونده حوادث اهواز هم وکيل تعيينی و تسخيری شش نفر از متهمان اين حادثه بودم که هيچيک از آنان در حوادث بمبگذاری مشارکت نداشتند و تمام پرونده های آنها و ساير متهمان پرونده آنان را با دقت خوانده ام و برای روشن شدن ذهن حاج حسين آقا می گويم اطلاع من از پرونده و مبنای مصاحبه ام از اينجا می باشد. هرچند در پرونده های متعدد با اتهامات مهم و سنگين به عنوان وکيل حضور داشته ام ولی هرگز سوگندی که خورده ام زير پا نگذاشته ام و از شغل خود برای بدنام کردن و بی آبرو کردن ديگران استفاده نکرده ام . خدا را شکر !



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ادعای بی اساس حاج حسين آقا در اين چهار اتهام سنگين ولی بدون دليل خلاصه می شود : ۱- انجمن دفاع با عوامل موساد ارتباط دارد ۲- حمايت مطلق از تروريستها ۳- انجمن از دريافت کنندگان بودجه رسمی از آمريکاست ۴- ارتباط تشکيلاتی با تروريستها .
اگرچه از قديم گفته اند: کافر همه را به کيش خود پندارد و نبايد از گفته او آزرده خاطر بود و ما هميشه نوشته های حاج حسين آقا را در حد جوک های خنک تلقی ميکرديم ، ولی اين اتهامات سنگين و بی اساس که هر بار هم تکرار می شود ، نبايد بی پاسخ بماند حتی اگر در گذشته خاموشی را بهترين جواب می دانستيم.

نخستين مسئله ای که لازم است مطرح شود اينست : برای اينجانب که در دانشگاه تهران وحوزه درس خوانده ام ، خواه ناخواه ناگزيرم در گفتار و کردار خويش با ادب و روشی که در مراجع فوق به من ياد داده شده سخن گويم و مشکل اينجانب و شايد ديگران هم اينست که نمی دانيم در اين پرونده و ساير پرونده ها و اتهامات آقای حسين شريعتمداری با چه روشی با ايشان سخن گوييم . چون او نه تحصيلات دانشگاهی دارد که با زبان دانشگاهيان با وی صحبت کنيم و نه نوشته های غالبا" هتاکانه او هم به صورتی است که نشان دهد اگر در حوزه ها هم درس خوانده باشد ، به آموزش های علمای دين و اخلاق و رفتار آنان در برخورد توام با احترام با مردم و حتی دشمنان خود توجه کرده است و يا دوران تحصيل او در حوزه آنقدر طولانی نبوده که اين آموزه ها را شعار و دثار خويش قرار دهد . گرچه ممکن است با گذر زمان و درگير شدن در بعضی کارها و تکرار مکرر اين رفتارها بدون آنکه ضرورت ترک آن را بداند او را از توجه و رعايت آن غافل نموده باشد. بهرصورت چاره ای نيست جز آنکه با همان ادبيات او و روش ايشان با وی برخورد کنيم . کلّم الناس علی قدر عقولهم

ابتدا لازم است توجه دادگاه محترم و اعضای هئيت منصفه را به اين نکته جلب کنم : انجمن دفاع از حقوق زندانيان براساس مجوز وزارت کشور که به دادگاه تقديم شده و تاکنون هم هيچ محکمه يا مرجع صالحی آن را باطل نکرده از حدود ۶ سال و نيم پيش تاسيس شده وبدون اينکه به اتهام متهمان کاری داشته باشد در چارچوب قوانين کشور از حقوق زندانيان دفاع کرده و در موارد مختلف و متعددی همکاری شايسته ای با مراجع قضايی داشته است؛ همچنانکه خدمات شايانی به زندانيان و حتی زندانها نيز نموده است. هرچند رسيدگی به فعاليت اين انجمن و اعضای هئيت مديره آن ارتباطی با اين جلسه و متهم حاج حسين آقا ندارد و انشاء الله او مدعی دخالت در اينمورد هم نخواهد شد که ديگر موضوع فعاليت او بسيار زياد خواهد بود و بيش از اين سردرگم ميشود. با اين حال اتهامات وارده چنان سنگين و در عين حال بی اساس است که اعضای هئيت مديره و هيات امنای انجمن را متحير کرده است که چگونه يک انسان به جايی می رسد که اين چنين بدون دليل و براساس ذهنيات و يا اغراض خود ديگران را مورد اتهام قرار می دهد و بدون محاکمه و اثبات جرمی او را به هر شکلی که می خواهد محکوم نمايد. اين مسئله اساسی را تقريبا" هر فرد عامی يا باسواد کم هم ميداند که نبايد « گتره صحبت کرد و به ديگران انگ و اتهام زد» به ويژه اگر کسی قصد موجه کردن خود در انظار را داشته باشد ، بايد گفتار و کردارش مدلل و مستند باشد تا او را بپذيرند ! اکنون اينجانب از ايشان سوال ميکنم شما چه دليل و مدرکی بر توجه اتهامات فوق داريد و چرا اين دليل و مدرک را به دادگاه و مراجع صالحه ارائه نداده ايد ؟ و اگر هم امروز اين مدارک را آورده ايد به دادگاه ارائه دهيد تا دنيا بداند شما بی دليل حرفی نمی زنيد. از دادگاه محترم هم تقاضا دارم اين دلايل و مدارک حاج حسين را تا آنجا که مربوط به اين پرونده است به ما ارائه فرمايند . زيرا وجود و ارائه و عدم وجود و ارائه نکردن دليل و مدرک آزمايشی است که شاکی يا متهم را افشا ، و سيه روی شود هر که در او غش باشد . در حاليکه متهم تاکنون نه تنها در جلسات گذشته در اين موارد دليلی ارائه نکرده است بلکه درجلسه قبلی به جای دفاع ، اتهامات جديدی مطرح و همان اتهامات را تکرار کرده و در صفحات مختلف شماره های بعدی باز هم داد سخن داده است که اين منم حسين شريعتمداری و رستم دستان ...... . درحاليکه طبق تبصره اصلاحی سال ۷۹ ذيل ماده ۳۱ قانون مطبوعات مصوب مجلس پنجم تا زماينکه پرونده در مرحله تحقيق و رسيدگی است نشريه مورد شکايت حق ندارد نسبت به مورد رسيدگی مطلبی را نشر دهد . اکنون نيز اقتضا دارد رياست محترم دادگاه در همين جلسه طی قراری مفاد اين تبصره را به حاج حسين شريعتمداری تفهيم نمايد تا مشخص شود اين آقا تاچه اندازه به قوانين کشور پايبند است. زيرا او طبق شماره های ۱۹۵۸۷ تا ۱۹۵۹۰ کل مطالب دادگاه در مورد رسيدگی به اتهامات را انتشار داده و باز هم هرآنچه که خواسته است بگويد نه آنچه که وجود داشته در اين روزنامه منتشر کرده است. از آن جمله ايشان باز هم فرموده اند: ما از تروريستی آدمکش و خونخوار به نام عبدالمالک ريگی حمايت کرده ايم که همين جا تقاضا داريم آقای حاج حسين شريعتمداری مدارک اين حمايت به هر صورت مادی: ( مالی – تجهيزاتی – انسانی ) و معنوی ، تبليغاتی و حقوقی را از جانب هريک از اعضای هئيت مديره يا هئيت امنای انجمن باشد به دادگاه ارائه دهد ، والاّ وارد کردن چنين اتهامی به هرکس حتی به دشمن هم در شأن هيچ انسانی نيست مگر اينکه فردی روان پريش باشد، در اينصورت سکوت تنها چاره کار نيست و نيازمند معرفی فوری او به مراکز صالحه می باشيم. مضافا" اين گونه اقدامات دهن کجی به قوانين کشور است که فردی با استفاده از روزنامه ای دولتی هرچه دلش بخواهد بگويد و کسی را جلودار او نباشد.

در اين جا اين سوال مطرح ميشود که انجمن و يا اعضای هئيت مديره و سخنگوی آن يا رئيس و بينانگذار انجمن جناب آقای عماد الدين باقی در کجا راجع به عبدالمالک ريگی اين تروريست معروف مطلبی بيان کرده اند و چگونه شما مصاحبه اينجانب در روز ۱۲/۱۲/۸۵ را به زاهدان وصل کرديد و انجمن را ستاد تبليغاتی تروريستهای زاهدان معرفی فرموديد، مگر اينکه بگوييم شما اهواز و زاهدان را يکی می دانيد! و تازه در اين مصاحبه کجای قوانين کشور زيرپا گذاشته شده است!

من نمی دانم آقای شريعتمداری کيست و چه جايگاهی دارد؛ آنطويکه خود می گويد و به آن اشتهار دارد و افتخار هم می کند .هم بازجوست و بازجويی کرده و ميکند و هم دادستان است و مسئول تعقيب متهمان ، هم قاضی تحقيق و مستنطق است که استنطاق نکرده برای افراد قرار مجرميت صادر ميکند و هم راسا" افراد را محاکمه و برای آنان تعيين مجازات ميکند . صد البته مجازاتهای او برخلاف احکام شرع و قانون جهت تنبيه و اصلاح مجرم نيست ، نه تعدادشان محدود است و نه کاهش می يابد و حسب شرايط در هرزمانی گروهی بيشتر گرفتار خشم و غضب هدايت شده او می شوند. تنها مجازاتی که حاج حسين آقا را راضی ميکند امحای جسمانی و معنوی مغضوبين و تمام مرتبطين می باشد تا او نفسی راحت بکشد و لابد گامی به اهدافش نزديک شود! در منظر او هميشه بايد چوبه دار آماده باشد؛ هرکه سر برآستان او نسايد بدون محاکمه و تعقيب و تحقيق درمراجع قضايی به دار مجازات حاج حسين آويخته شود و تا حاج حسين هم رضايت ندهد اين دار مجازات همچنان برپاست . به اين ترتيب حاج حسين در همه زمينه ها فعال است . به تنهايی هم کارشناس مسايل امنيتی و اطلاعاتی است و هم قاضی ايستاده و هم قاضی نشسته ؛ گاهی نقش وکيل مدافع را هم به عهده می گيرد و گاهی هم به کوچه علی چپ می زند و از تروريستهای دور و نزديک هم کلامی بر زبان نمی آورد.

جل الخالق مدير روزنامه کيهان سه سال و چندماه پيش موارد چهارگانه فوق را در مورد انجمن کشف کرده بود ، ولی وزارت اطلاعات، قوه قضائيه ، نيروی انتظامی و نهادهای نظامی که جنگ تحميلی هشت ساله را با پيروزی درخشان و تجربه ۳۰ ساله در خنثی کردن توطئه های آشکار و نهان برعليه نظام دارند از آن مطلع نبوده اند، ولی حاج حسين آقا اطلاع داشته با اين وجود عليرغم اين کشف بزرگ ، آن را به مراجع قضايی و امنيتی اطلاع نداده و يا اگر ايشان که خود را از همه کس دلسوزتر نظام می داند، کشف بزرگ خود را اطلاع داده است ، کسی به اين اتهام بزرگ او توجه نکرده است. آنچه شگفت انگيز است اينست که چگونه « حاج حسين آقا » به اين اطلاعات ذيقيمت دست يافته ولی وزارت اطلاعات کشور ما که توانايی خود را در مبارزه با تروريستها و منافقين و عوامل دشمنان و جاسوسان نشان داده است از کشفيات حاج حسين آقا مطلع نبوده و تازه حتی سه سال و چندماه پس از اين کشف بزرگ ، به آن وقعی ننهاده و يا کلاه او را پيمانه نکرده اند ...... .

طبق نوشته های آقای شريعتمداری ما حمايت مطلق از تروريستها کرده ايم و حمايت مطلق بايد هم حمايت مادی باشد و هم حمايت معنوی و البته بنا به نوشته او بايد بدون هيچ گونه قيد وشرطی هم باشد . چنانچه قبلا" عرض کردم نميدانم اين چه حمايت مادی و معنوی ما از تروريستهاست که فقط حاج حسين آقای کارشناس مسايل امنيتی بازجو ، بازپرس و دادستان و قاضی از آن مطلع بوده و تازه تا روز مصاحبه اينجانب دم فروبسته تا آن را با قلم گهربار خويش روی صفحه روزنامه کيهان که او آن را به اين حال و روز در آورده منتشر کرده و پس از آن هم کسی و مقامی وقعی به آن ننهاده است و ارزشی هم برای آن قايل نشده اند ! . چه دلی دارد اين آقای شريعتمداری که اين همه بی اعتنايی را تحمل می کند. طبق نظر حاج حسين آقا ما از بودجه رسمی آمريکا سهم گرفته ايم که تنها او می داند. با کدام دليل ؟ تاکنون چند نفر را با اين اتهام ضربه کرده ايد !؟ چرا فقط شما خبرداريد؟! به نظر می رسد دوستانت خبرها را صحيح به شما نرسانده اند و در دادن اطلاعات به شما خست می کنند. فرموده ايد: ما ارتباط تشکيلاتی باتروريستها داريم . شما که اين قدر اطلاعات داريد ،چرا اين اطلاعات ذيقيمت خود را به مراجع قضايی و امنيتی نداديد؟! چرا اين اطلاعات ذيقيمت را فقط روی صفحات روزنامه سياه می کنيد؟!

رياست محترم دادگاه ، اعضای محترم هئيت منصفه اينجانب از اين دادگاه و اعضای محترم هئيت منصفه بار ديگر تقاضا می کنم ازحاج حسين آقا شريعتمداری بخواهيد اگر او که اين بيانات گهر بار را در روزنامه ای ۷۰ ساله و ساحت مقدس دادگاه بيان کرده و نوشته اند؛ گفته ای ، سندی و مدرکی برای اين اتهامات سنگين خود دارند، ارائه فرمايند. اگر ارائه ندهند معلوم ميشود قضاوت مردم در مورد او صحيح می باشد و او در وادی ديگری حرکت ميکند يا او از طرف مرجع يا مراجعی ماموريت دارد عليه نظام جمهوری اسلامی دشمن سازی کند و کسانی را که به قانون اساسی التزام عملی دارند به صف کسانی که او می خواهد محلق نمايد و يا او متاسفانه دچار ذهنيت مغشوشی است که احتياج به بررسی دقيق و اصلاح و درمان دارد .

بار ديگر به اطلاع ايشان می رسانم : انجمن دفاع از حقوق زندانيان با مجوز رسمی وزارت کشور از ۶ سال پيش تشکيل شده و درچارچوب قوانين کشور فعاليت می کند. همه اعضای هئيت امنای آن با اعتقاد و التزام عملی به قانون اساسی و مقررات جاری کشور فعاليت کرده و هيچ عضوی از اعضای هئيت امنا و هئيت مديره در رابطه با فعاليت انجمن تاکنون تحت تعقيب قرار نگرفته است . در مورد خودم هم به آقای شريعتمداری اطمينان ميدهم که والدينم و هيچ يک از خويشاوندان و تنها برادر و يگانه خواهرم ، خود يا همسرانشان با هيچ گروهک ضد انقلاب و از جمله منافقين ارتباطی ندارند تا برای تبری خود هر روز برای کسی پرونده سازی کنم و يا از آنان حمايت مطلق نمايم و کسی هم نفهمد غير از خودم . بحمدا لله رانتخوار هم نيستم و همه اعضای هئيت مديره هم با شرکت و قبولی در کنکور تحصيل کرده اند و جز به ملت شريف ايران بدهکار کسی نيستيم تا آن را گروگان اعمال خويش قرار دهيم . هريک از ما هم در عمر خزان زده خويش آنقدر زحمت کشيده ايم که با حقوق بيمه بازنشستگی خود زندگی کنيم و بياساييم . از اين پس هم در چارچوب قانون اساسی و قوانين جاری کشور کار و زندگی می کنيم. اگر شما چشم ديدن اين وضع را نداريد تغيير ده قضا را .

در خاتمه بار ديگر اعلام ميکنم عليرغم اينکه انجمن دفاع از حقوق زندانيان قايل به پاسخگويی به نوشته های آقای حسين شريعتمداری نبود و سکوت را بهترين جواب ميدانست، ولی از آنجائيکه اقدامات آقای شريعتمداری همچنان ادامه يافت و اين ژاژ خايی ها نياز به پاسخ و درمان پيدا کرد، از طرف هئيت مديره انجمن مامور شدم که همراه ديگر همکاران خود به اين اظهارات پاسخ گويم و به جناب حاج حسين آقا شريعتمداری بگويم : شما که اين همه تهمت و افترا به مردم زده ايد و سالی نيست که عليه نوشته های شما چندين شکايت ثبت نشود، از اين اقدامات چه طرفی بستيد ؟ آيا توانستيد با اين نوشته هايت گمراهی آشنا يا بيگانه، دور يا نزديک خودت را به راه راست برگردانی يا اينکه فقط عرض خود بردی و ما را به زحمت انداختی !

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کين راه که تو می روی به ترکستان است

هرچند اطمينان دارم پس از اين جلسه دادگاه باز هم حاج حسين آقا ساکت نخواهد بود و به عادت خود که ترک آن مشکل است ادامه خواهد داد، ولی از حاج حسين آقا می خواهم چنانکه پاسخ اين لايحه را دادند يا مطالبی در مورد دادگاه نوشتند ، اگر ذره ای پايبند به موازين قانونی جمهوری اسلامی ايران و اصول اخلاقی هستند اين لايحه و حواشی آن را هم در کيهان انتشار دهيد تا محک تجربه آيد به ميان .

با احترام
صالح نيک بخت


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016