گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
28 آبان» اشتباهات جرس و مسئوليت روزنامهنگاری، محمدرضا نسب عبداللهی14 شهریور» فراخوان برای پيگيری اشتباه رسانه ها، محمدرضا نسب عبداللهی، مدير نيوزبان 21 مرداد» سکينه محمدی و اشتباه گاردين، محمدرضا نسب عبداللهی 14 مرداد» نقشه ميدان مين را میخواهيم، گفتوگو با ماشاالله شمسالواعظين، بازانتشار به مناسبت روز خبرنگار 14 مرداد» ايران، آزادترين کشور دنيا، محمدرضا نسب عبداللهی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نقش رسانهها در اعدام شهلا جاهد، محمدرضا نسب عبداللهیگزارشها نشان میدهد که ديروز هيأت صلح و سازش تلاش زيادی کردهاند تا خانواده خانم لاله سحرخيزان (مقتول) را راضی کنند تا از تقاضای قصاص شهلا بگذرند اما يکی از دلايلی که آنها را مصر به اجرای اين حکم کرده "مصاحبههای شهلا و وکيل وی" اعلام شده است. رسانهها کافی بود در اين ٩ سال، سخنان خانواده مقتول را نيز میشنيدند و آنها را منعکس میکردند. اين اقدام، دستکم آنها را آرامتر میکرداصول روزنامهنگاری را برای خاک خوردن در قفسههای کتابخانه ننوشتهاند. اخلاق روزنامهنگاری که همان پايبندی به اصول حرفهای روزنامهنگاری است برای قاب گرفتن در روزنامه نيست. اين اصول بايد نقشه راه روزنامهنگاران باشد. ١- ماجرای شهلا جاهد، نمونهای از يک اشتباه رسانهای و نقض اصول روزنامهنگاری است. رسانهها در ٩ سال گذشته آنقدر از شهلا جاهد نوشتند که اصلاً مخاطب فراموش کرد اين ماجرا، طرف ديگری هم دارد. مخالفت با حکم اعدام يا هر دليل ديگری سبب شد که برخی رسانهها، خبر و گزارشهايی را که درباره شهلا جاهد کار میکردند، يکطرفه بود. در روزنامهنگاری نمیتوان تنها به پوشش يک سوی ماجرا پرداخت و از طرف ديگر غافل شد. نتيجه اين جانبدارانه برخورد کردنها، اين میشود که خانواده مقتول بر اجرای حکم اعدام پافشاری کنند و درخواستها برای جلب رضايت بینتيجه بماند. رسانههايی که در اين ٩ سال تنها يک طرف ماجرا را ديدند و فقط ديدگاههای شهلا و يا فعالان حقوق بشر را پوشش دادند، بايد بپذيرند که هم بر خلاف اصول روزنامهنگاری عمل کردند و هم کار را برای «نجات جان يک انسان از اعدام»، سختتر کردند. يک رسانه بايد از هر اقدامی که سبب میشود جان انسانی به خطر افتد، دوری کند. يکسويه نگری رسانهها در اين چند سال سبب شد که شهلا هر روز بيش از روز پيش به مرگ نزديکتر شود. ٢- برخی ديگر از رسانههای ايران مانند روزنامههای آرمان و تهران امروز با زير پاگذاشتن اخلاق روزنامهنگاری، سهشنبه شب ٩ آذر ٨٩ يعنی ساعتها پيشتر از هنگام اجرای حکم اعدام شهلا (خانم جاهد ساعت پنج صبح چهارشنبه ١٠ آذر ٨٩ اعدام شد)، «پايان ماجرای شهلا» را تيتر صفحه نخست خود کردند. اين ديگر چه روزنامهنگاریای است که ساعتها قبل از مرگ فردی، درباره زنده نماندن او داوری میشود. يک رسانه چگونه میتواند قبل از مرگ انسانی، «پايان» او را تيتر کند؟ مسأله اين است که اخلاق روزنامهنگاری در برخی از رسانهها فراموش شده است. محمدرضا نسب عبداللهی Copyright: gooya.com 2016
|