جوانفکر: در روزهای آينده جريان تماميت‌خواه رسوا خواهد شد، آفتاب

از آنجا که جريان تماميت‌خواه نمی‌تواند دولت احمدی‌نژاد را به فساد، بی‌لياقتی، ناآگاهی و بی‌خردی متهم کند، ضديت با ولايت فقيه را اساس اتهامات واهی خود به احمدی‌نژاد و همکارانش قرار داده است که صدالبته تحولات روزهای آينده اين ترفند را به شکست خواهد کشاند و طراحان آن رسوا خواهند شد.
آفتاب: علی‌اکبر جوانفکر، مشارو رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد در وب‌سايت خود نوشت: رهبر معزز انقلاب بارها و به صراحت بالاترين سطح رضايت از عملکرد رئيس‌جمهور و دولت‌های نهم و دهم را ابراز کرده و به همين سبب، بيشترين حمايت‌ها را از آقای احمدی‌نژاد و دولت وی به عمل آورده‌اند به طوريکه ايشان دولت‌های نهم و دهم را در جهت مصالح ملی و در امتداد ولايت فقيه توصيف کرده‌اند.

بخش‌هايی از اين يادداشت را در ادامه می‌خوانيد:

در همين حال، جريان تماميت‌خواه که قافيه سياست را پيش‌روی خود باخته می‌بيند، به هر روشی دست يازيده است تا بلکه بتواند آب رفته را به جوی بازگرداند و برای اين کار به مثابه «يتشبث به کل حشيش» عمل می‌کند و بی‌محابا حاضر است که همه چيز را به ورطه خطر اندازد و نابود سازد.

رئيس‌جمهوری اسلامی ايران در قامت مردی متدين، مردمی، انقلابی، ارزش‌گرا، مقتدر و پر انرژی، آشکارا توانسته است بالاترين سطح عزت و عظمت را برای جايگاه رهبری و بيشترين منافع را برای ملت ايران به ارمغان آورد و اين در حالی است که جريان تماميت‌خواه در تلاش است تا با تشديد حملات مخرب خود، همکاران صديق و وفادار رئيس‌جمهور را از ادامه همراهی با او بازدارد تا او تنها بماند، اختيارات او را محدود کند تا او قدرت تصميم‌گيری و مديريت نداشته باشد، چهره او را در ابعاد مختلف تخريب کند تا محبوبيت و نفوذ او در دل‌ها از دست برود، رابطه او را با رهبری عزيز مشوه سازد تا به زعم آنها، اين پيشتوانه اصلی و دل‌گرم کننده از او گرفته شود.

سوال اين است که اگر اين جريان، به اهداف خود جامه عمل بپوشاند، در آن صورت يک رئيس‌جمهور بی‌خاصيت، چگونه می‌تواند به کشور و و اهداف و آرمان‌های مردم و انقلاب خدمت کند و باعث اعتزاز و خشنودی رهبر معظم انقلاب شود؟ آيا جز خيانت، می‌توان مفهوم ديگری را زيبنده اينگونه رويکردها و اقدامات دانست.

توهين و هتاکی به همکاران رئيس‌جمهور بويژه اسفنديار رحيم مشايی که جزو ياران مظلوم رييس‌جمهور است، زيبنده کسانی که داعيه اسلام‌خواهی و دفاع از دين و ولايت دارند نيست، بويژه از کسانی که در کسوت مقدس روحانيت و در جايگاه‌های شامخ در حوز‌ه‌های علميه قرار دارند و مردم آنها را در زمره الگوهای صالح دينی قلمداد می‌کنند، انتظار نمی‌رود که با تکرار و تاکيد بر نسبت‌های ناروا و اتهامات خلاف واقع به افراد متعهد و متدين، خود را در مظان «ان بعض الظن اثم» قرار دهند.

بهتان و تهمت به ديگران از گناهان کبيره‌ای است که در قرآن مجيد، مومنان از آن نهی، و عذاب شديدی برای آن ذکر شده است.

استفاده از رکيک‌ترين الفاظ برای تخريب کسانی که آنها را رقيب خود می‌دانيم، هيچ نسبتی با اخلاق اسلامی ندارد و هر کس چنين رفتاری را مشاهده کند، آن را به حساب عدم بلوغ سياسی و بداخلاقی ناشی از ناتوانی در عرصه سياست و مديريت می‌گذارد. دستگاه قضايی و مدعی‌العموم نيز با سکوت خود، دست جريان تماميت‌خواه را برای استمرار اينگونه اقدامات غيراخلاقی بازگذاشته است و بی‌دليل نيست که آنها، امروز دامنه حملات خود را متوجه شخص رئيس‌جمهور کرده‌اند اما همچنان شاهد اين بی‌تفاوتی هستيم.

دروغ‌پردازی و دادن نسبت‌های خلاف واقع به رئيس‌جمهور، بخشی از اين رفتار زشت و تنفرآميز است. تعيين شرط برای رهبر انقلاب از دروغ‌های بزرگی بود که اخيرا به رئيس‌جمهور نسبت داده شد، اين در حالی است که ايشان در تعاملات خود با رهبر معزز انقلاب هيچ‌گاه از چنين ادبياتی با معظم‌له استفاده نکرده و نخواهد کرد.

ريشه بسياری از مسائل بغرنج سياسی در کشور به دخالت‌های ناروا و غيرقانونی طيف‌های سياسی و جويای قدرت، در مناسبات ميان رهبر معظم انقلاب با رئيس‌جمهور محترم باز می‌گردد. فضای کاری ميان رهبر معظم انقلاب و رئيس‌جمهور محترم مبتنی بر تبادل نظر، اطلاعات، تحليل‌ها، توصيه‌ها و ارزيابی‌های مستمر است که هرگاه در نتيجه اين فرايند، نظر قطعی از سوی معظم‌له ابراز شود، رئيس‌جمهور در تبعيت از آن درنگ نمی‌کند، بنابراين به تجربه ثابت شده است که علنی کردن پيامها و توصيه‌های خصوصی رهبر معظم انقلاب به رئيس جمهور، خلاف مصالح نظام، موجب تشويش اذهان عمومی و اقدامی قابل تامل است.

از آنجا که جريان تماميت خواه نمی‌تواند دولت احمدی‌نژاد را به فساد، بی‌لياقتی، ناآگاهی و بی‌خردی متهم کند، ضديت با ولايت‌ فقيه را اساس اتهامات واهی خود به رئيس‌جمهور و همکارانش قرار داده است که صدالبته تحولات روزهای آينده اين ترفند را به شکست خواهد کشاند و طراحان آن رسوا خواهند شد.

اين اتهام ناشيانه در حالی به دولت آقای احمدی‌نژاد نسبت داده می‌شود که رييس‌جمهور در ابتدای دولت نهم و دهم با وزرای خود ميثاق نامه‌ای را به امضاء رساند که طی آن وزيران امضاء کننده، متعهد شده‌اند با همهٔ توان از ارزش‌ها و فرهنگ اسلامی از جمله ولايت مطلقه فقيه دفاع نمايند و در ترويج آن بکوشند.
اگر به مواضع و سخنان آقای احمدی‌نژاد توجه شود، آشکارا روشن خواهد شد که رييس جمهور همه دستاوردها را متوجه اراده و خواست مردم، امام عصر‌(عج) و رهبری معزز انقلاب کرده و آن را به حساب خودش نگذاشته و همواره به صورت مطلق از نظام دفاع کرده است. آيا انصاف است که اکنون عده‌ای به خود جرات دهند و او را به تبعيت نکردن از رهبری متهم کنند؟!

عناصر اين جريان تماميت‌خواه کسانی هستند که اگر به خواست رهبری عزيز ميزشان جا به جا شود، در برابر ولايت فقيه خواهند ايستاد اما همگان مشاهده کرديم که آقای مشايی با اراده و اشاره رهبر انقلاب، به راحتی از پست معاون اولی رئيس‌جمهور کنار رفت و همچنان در صحنه باقی ماند و همواره بر اين نکته تاکيد کرد که پرچم ولايت فقيه را بايد بر بام جهان به اهتزاز در آورد.

برخی از مدعيان اتوکشيده‌ای که امروز خود را سينه چاک ولايت نشان می دهند، اگر نگاهی به کارنامه عملکردی خود در تبعيت از ولايت بيندازند، شرمنده خواهند شد. آنها با چه رويی به مصاف با آقای احمدی‌نژاد آمده‌اند و او را به ايستادن در برابر ولايت متهم می‌کنند. البته آنها به زودی از رفتار و مواضع خود پشيمان خواهند شد زيرا خواهند ديد که بالاترين دغدغه رئيس جمهور محبوب مردم، عزت و عظمت روز افزون برای رهبری معظم انقلاب است.