یکشنبه 14 اسفند 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

علی مطهری: اصلاح طلبان ساختارشکن و سکولار يا در زندان هستند يا در خارج، حداد عادل تلاش کرد اسمم در ليست جبهه اصولگرايان نباشد، ايلنا

ايلنا: علی مطهری گفت: زمانی که رييس جمهوری می‌گويد فلان قانون را اجرا نمی‌کنم، وقتی به سرعت به مجلس احضار شود و توضيح دهد ديگر در دفعات بعدی جرات نمی‌کند که بگويد فلان قانون را اجرا نمی‌کنم. اين مساله مهمی است و نبايد بگوييم که اين تنها يک جلسه است و بلکه اين کار خاصيت بازدارندگی دارد. البته اگر رييس جمهوری در مجلس جواب‌های قانع کننده‌ای ندهد يا اينکه بخواهد جواب‌های سربالا داده و يا حرف‌های گذشته خود را تکرار کند که فلان قانون را اصلا قانون نمی‌دانم و اجرا نمی‌کنم، احتمال اينکه نمايندگان مجلس هشتم بحث استيضاح رييس جمهور را در دستور کار خود قرار دهند، وجود دارد البته راه ارجاع اين موضوع به قوه قضاييه نيز باز است.

متن کامل گفت‌وگوی علی مطهری با ايلنا در مورد اختلافات اصولگرايان در انتخابات مجلس نهم و طرح سوال از احمدی‌نژاد در پی می‌آيد:

در ليست جبهه متحد اسمی از منتقدان دولت از جمله شما و آقايان کاتوزيان و عباسپور نيست. ارزيابی شما از اين مسئله چيست؟ از سوی ديگر شنيده شده که شما برای حضور در ليست جبهه متحد رای لازم را هم داشتيد، اما آقای حداد عادل از حضور شما در ليست جلوگيری کرده. شما صحبتی در اين مورد با آقای حداد عادل داشتيد؟ علت را جويا شديد؟ چقدر اهميت می‌داديد که نام شما هم در اين ليست وجود داشته باشد؟

درست است و من رای کافی برای حضور در ليست جبهه متحد اصولگرايان را داشتم و اطلاع دقيق دارم که از ميان ۱۲ رای ۷ رای مثبت و ۵ رای منفی کسب کردم و قاعدتا بايد اسم من در اين ليست وجود می‌داشت، اما افرادی همچون آقای حداد عادل تلاش کردند که اسم ما در اين ليست نباشد و به بهانه‌ای موضوع را به هيات داوری واگذار کردند. ظاهرا در هيات داوری هم رای گيری صورت نگرفته و با تصميمی از پيش تعيين شده، مرا از ليست جبهه متحد حذف کردند. اما مشخصا صحبتی با مسئولين اين امر نکردم و تمايلی هم ندارم در مورد اينگونه مسائل صحبت کنم.

حضور در ليست جبهه متحد چقدر برای شما اهميت داشت؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


برای من زياد مهم نبود که در اين ليست حضور داشته باشم.

برخی افراد معتقد بودند که آقای حداد عادل با علم به اينکه ميزان محبوبيت شما در شهر تهران بيشت‌تر از خودش است مانع از حضور شما در اين ليست شد تا خود نفر اول در شهر تهران باشد. شما اين تحليل را قبول داريد؟

اگر اينگونه بوده است يک محاسبه نادرست صورت گرفته است. هر چند که ما بايد خوش بين باشيم و لابد آن‌ها برخی نظرات ما را قبول ندارند همانطور که ما برخی از نظرات آن‌ها را قبول نداريم. البته از نظر من عامل اصلی اين بود که فکر می‌کردند اگر اسم امثال بنده در ليست جبهه متحد قرار بگيرد، اقبال قشر متدين و حزب الهی به اين ليست کم خواهد شد، حال آنکه من نظر ديگری دارم و معتقدم که در همين قشر متدين طرفداران ما کم نيستند و از اين افراطی گری‌هايی که صورت می‌گيرد ابراز ناراحتی می‌کنند. من از برخوردهای که در اجتماعات عمومی دارم شاهد اين مسئله هستم و به عنوان مثال در نماز جمعه، هيات‌های مذهبی و راه پيمايی‌های ۲۲ بهمن که حضور می‌يابم احساس می‌کنم که اقبال خوبی به گفتمان و تفکر ما در همين قشر حزب الهی و متدين وجود دارد. البته عده قليلی تحت تاثير تبليغات برخی سايت‌ها و روزنامه‌ها، ممکن است نگاه منفی به ما داشته باشند اما در‌‌ همان قشر متدين هم اکثرا طرفدار ما هستند.

اين اعتقاد وجود دارد که درحال حاضر آقای حداد عادل در حال تلاش و رايزنی برای رياست مچلس نهم است. شما شانس وی را تا چه اندازه برای رياست مجلس نهم بالا می‌دانيد؟ از سوی ديگر به نظر شما بين مجلس هفتم و هشتم، کداميک از مجالس عملکرد قوی‌تری داشته‌اند؟

البته ما نمی‌توانيم به نيت افراد بپردازيم و در مورد آن قضاوت کنيم اما اگر واقعا چنين موضوعی وجود داشته باشد که قصد برنامه‌ريزی داشته باشند تا آقای الف رييس مجلس شود يا اينکه نامزدهای انتخاباتی را بگونه‌ای بچينينم که در انتخاب رييس جمهور بعدی هم موثر باشد و مجلس سکوی پرشی برای انتخابات رياست جمهوری بعدی باشد، نوعی خيانت به مردم است و ما به جای اينکه دنبال مجلس قوی و اصلح باشيم تا بهترين‌ها وارد مجلس شوند، دنبال اين رفته‌ايم که تنها طرفداران و حاميان ما به مجلس راه يابند که اين کار يک خيانت به مردم است. ما نبايد به اين فکر باشيم که رييس مجلس نهم چه کسی خواهد بود و ما بايد ذهن خود را بر روی اين مسئله متمرکز کنيم که بهترين‌ها کانديدا شوند و اصلح‌ها انتخاب شوند تا مجلس قوی و کارآمدی داشته باشيم.

شما به نحوه اداره مجلس توسط آقای لاريجانی هم انتقاداتی داشتيد. به عملکرد آقای لاريجانی در رياست مجلس هشتم چه نمره‌ای می‌دهيد و به صورت کلی عملکرد وی را چگونه ارزيابی می‌کنيد؟

من به صورت کلی مجلس هشتم را قوی‌تر از مجلس هفتم می‌دانم و معتقدم انفعال کمتری داشته است و اگر سوال از رييس جمهور به پايان برسد اقدام بسيار اساسی انجام داده است که در طول اين سی و سه سال پس از پيروزی انقلاب سابقه نداشته است. در مجموع مجلس هشتم نمره بهتری از مجلس هفتم داشته است.

شما به طرح سوال از رييس جمهوری اشاره کرديد. آينده اين طرح را چگونه ارزيابی می‌کنيد؟ آيا درحد يک اقدام سمبليک باقی می‌ماند؟ اگر رييس جمهوری به جلسه علنی مجلس جهت پاسخگويی به مجلس نيايد راهکار قانونی وجود دارد؟

من فکر می‌کنم رييس جمهوری به صحن علنی مجلس خواهد آمد چراکه سوالات از ايشان رسانه‌ای شده و مردم از آن خبر دارند و اگر رييس جمهوری بخواهد در اين مرحله مقاومت کرده و به مجلس نيايد، درنظر افکار عمومی محکوم خواهد بود و مجلس هم به طور قطع اين کار را نمی‌پسندند. فکر می‌کنم احمدی‌نژاد به مجلس آمده و اتفاق خاصی هم نخواهد افتاد و تنها يک گفت‌و‌گو است که رای گيری برای قانع شدن نمايندگان هم وجود ندارد. می‌توان گفت که اهميت طرح سوال از رييس جمهور اين است که مجلس، رييس جمهوری را به مجلس احضار می‌کند و وی بايد به خاطر تخلفات صورت گرفته پاسخگو باشد، اين طرح در آينده نيز خاصيت بازدارندگی خواهد داشت. مردم هم پاسخ‌های او را می‌شنوند و خودشان قضاوت می‌کنند. زمانی که رييس جمهوری می‌گويد فلان قانون را اجرا نمی‌کنم، وقتی به سرعت به مجلس احضار شود و توضيح دهد ديگر در دفعات بعدی جرات نمی‌کند که بگويد فلان قانون را اجرا نمی‌کنم. اين مساله مهمی است و نبايد بگوييم که اين تنها يک جلسه است و بلکه اين کار خاصيت بازدارندگی دارد. البته اگر رييس جمهوری در مجلس جواب‌های قانع کننده‌ای ندهد يا اينکه بخواهد جواب‌های سربالا داده و يا حرف‌های گذشته خود را تکرار کند که فلان قانون را اصلا قانون نمی‌دانم و اجرا نمی‌کنم، احتمال اينکه نمايندگان مجلس هشتم بحث استيضاح رييس جمهور را در دستور کار خود قرار دهند، وجود دارد البته راه ارجاع اين موضوع به قوه قضاييه نيز باز است.

يکی از مواردی که در انتخابات مجلس هفتم و هشتم هم شاهد بوديم تلاش عده‌ای از افراد برای يکسان سازی ترکيب سياسی مجلس‌ها بود. در حال حاضر نيز اين تلاش صورت می‌گيرد تا يک تفکر بر مجلس بعدی حاکم باشد. شما علت اين امر را چه می‌دانيد؟ چقدر اين تلاش‌ها را جدی می‌دانيد؟ و آيا اين کار تبعاتی هم دارد؟

مجلس بايد از نمايندگان واقعی ملت تشکيل شود نمايندگان واقعی نيز همواره از جريان‌های فکری مختلف هستند و نمی‌شود مجلس را بگونه‌ای چيد که تنها يک تفکر و نگرش خاصی اکثريت مطلق مجلس را به دست آورد. مجلس بايد انعکاس جامعه باشد به عنوان مثال امام خمينی (ره) فرمود که مجلس بايد عصاره فضائل ملت باشد و بتوان گفت که جامعه‌ای کوچک از ايران در بهارستان شکل گرفته است. از همه اقوام و تفکرات اجتماعی و سياسی در مجلس حضور داشته باشند بايد ديد که به صورت طبيعی چه ترکيبی در مجلس به وجود می‌آيد نه اينکه از قبل برنامه ريزی کرد که يک ترکيب خاصی در مجلس شکل گيرد يا يک گرايش در مجلس ايجاد شود. انتخباات بايد آزاد باشد تا نمايندگان ملت از سلايق مختلف امکان حضور در مجلس را داشته باشند.

نوع موضع گيری‌های شما در چند سال اخير نشان می‌دهد که تا حدودی به تفکرات اصلاح طلبان نزديک هستيد. خودتان اين موضوع را قبول داريد؟ می‌توان شما را يک اصلاح طلب دانست؟

ما همه بايد به معنای لغوی اصلاح طلب و اصولگرا باشيم. اگر به همين معنای اصطلاحی هم اکتفا کنيم من هيچ ديوار و مرزی ميان اصولگرايان معتدل با اصلاح طلبان معتدل قائل نيستم و اين مرزبندی‌ها و ديوار کشی‌ها را قبول ندارم. برخی از اصلاح طلبان، اصولگرا‌تر از برخی اصولگرايان هستند و اگر بخواهيم با اين عناوين يکديگر را طرد کنيم، کار منطقی به نظر نمی‌رسد. ما در گذشته برخی اصلاح طلبان ساختار شکن داشتيم که به دنبال تغيير ساختار نظام بودند يا اينکه به دنبال ايجاديک نظام سکولار بودند، اما امروز ديگر آن‌ها در عرصه سياسی کشور حضور ندارند، يا در زندان هستند يا اينکه درخارج از کشور به سر می‌برند. ولی آنهايی که در عرصه سياسی بوده و صلاحيت آن‌ها از سوی شورای نگهبان تاييد شده است، شبيه اصولگرايان معتدل و معقول هستند که هيچ ايرادی ندارند.

به عنوان سوال آخر از نظر شما تعريف عدالت از نظر اسلام چيست؟ و آيا به نظر شما شعار‌ها و عملکرد دولت با اين تعريف هماهنگ بوده است يا خير؟

عدالت به معنای عدم وجود تبعيض است جامعه اسلامی جامعه بدون تبعيض است نه جامعه بدون تفاوت، ما مفهوم سوسياليستی عدالت را قبول نداريم که به معنای مساوی بودن مردم همچون دندانه‌های شانه است. اينکه همه مثل هم باشند را اسلام قبول ندارد، بلکه اختلاف برخوردای از مواهب طبيعت را تا انجا که ناشی از استعداد‌ها و اختلاف فعاليت و تلاش افراد باشد را به رسميت می‌شناسد. اما اين تعبير بر وضعيت حاکم آنچنان منطبق نيست و اگر جامعه ما واقعا بدون تبعيض بوده موضوع تخلف سه هزار ميليارد تومانی اتفاق نمی‌افتاد و روشن است که بدون حمايت برخی مسئولان کشور محال بود چنين اتفاقی بيافتد. پس مشخص می‌شود که تبعيض هست و عدالت مورد نظر اسلام تحقق پيدا نکرده است. البته دولت کارهای خوبی کرده است که سرکشی به استان‌ها و رسيدگی به آن‌ها از نمونه‌های آن است، قانون هدفمندی يارانه‌ها گر چه به طور دقيق و مطابق قانون مجلس اجرا نشده است، اما فاصله‌های طبقاتی را کمتر کرده و ما را تا حدودی به عدالت نزديک کرده است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016