در همين زمينه
8 اسفند» انتقاد شدید طلاب حوزه علمیه از جشنواره فیلم فجر، جهان8 اسفند» اخراجی ها ۳ حمایت تلویزیون و سایر نهادها را دارد تا ركوردشكن شود! مهر 3 اسفند» در پی موفقیت فرهادی در برلیناله؛ بیانیه انجمن منتقدان درباره درخشش سینمای نوین ایران، مهر 23 بهمن» شمقدری: فیلمسازان تلاش بیشتری برای تبیین پیام انقلاب داشته باشند، مهر 19 بهمن» حضور سینماگران در برج میلاد - حل مشکل اینترنت، مهر
بخوانید!
28 اسفند » افتتاح رسمي شبكه مستند سيما، فارس
28 اسفند » «نبرد تايتانها» فيلمي آخرالزماني با رويكرد اسلامهراسي، فارس 28 اسفند » درخواست ها از احمدی نژاد برای لغو جشن های نوروزی 26 اسفند » افزايش مصرف بنزين در ايران (ویدئو)، صدای آمریکا 25 اسفند » تهمينه ميلاني در آستانهي اكران «يكي از ما دو نفر»: خطرات زيادي در سينما احساس ميكنم
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! «نبرد تايتانها» فيلمي آخرالزماني با رويكرد اسلامهراسي، فارسدر حالي كه فيلم سينمايي «نبرد تايتانها» نوروز امسال از رسانهملي پخش ميشود؛ خبرگزاری فارس ساخت این فیلم را با هدف ضدیت با باورهاي مسلمانان دانسته و نوشته این فیلم در لايههاي زيرين خود، چهرهاي پليد از منجي آخرالزمان ارائه ميدهد. به گزارش خبرگزاري فارس، در حالي قرار است فيلم سينمايي «نبرد تايتانها» روز دوم فروردين سال 1390 از رسانهملي و شبكه سوم پخش شود كه اساسا اين فيلم با هدفگذاري عليه باورهاي ديني و اعتقادي مسلمانان ساخته شده است و در لايههاي مياني فيلم به تخريب مباني مهم ديني نظير زير سئوال بردن اعتقاد به منجي آخرالزمان و ترسيم چهرهاي پليد از وي و نيز ايرانستيزي را در خود نهفته دارد. فيلم «نبرد تايتانها» در واقع در قالب تصوير آمده بر اساس باورهاي اسطورهاي يونان است. اين فيلم اشاره به دعواي ميان المپنشينان بعد از پيروزي بر تايتانهاي اوليه براي رسيدن به قدرت دارد. گرچه شكل داستان و روند داستاني فيلم همانگونه كه در اساطير يونان آمده رقم نميخورد، اما موضوع فيلم خدايان المپ و دعواي قديمي قدرت ميان خدايان نسل دوم يا همان المپنشينان است. * خلاصه فيلم داستان فيلم در دوراني رقم ميخورد كه انسانها با خدايان زندگي ميكنند. خداياني كه در فيلم از آنها ياد ميشود فقط خدايان يونانياند و بس. اين فيلم از ميان سه خداي معروف يوناني «زئوس، پوزيدون و هادس» به دعواي قديمي ميان زئوس و هادس اشاره دارد. زئوس سر برادرانش را كلاه گذاشته و خدايي آسمان را از آنِ خود كرده و در اين ميان سهم هادس قعر زمين و جهنم است. هادس كه از اين تقسيمبندي ناراحت و عصبي است در پي راهي براي قدرت يافتن بر كائنات است. قهرمان فيلم پسر نامشروع زئوس (پرسيوس) ميباشد كه نيمي انسان و نيمي تايتان است. پرسيوس به جنگ هادس و كراكن كه مخلوق هادس است ميرود و با نجات بخشيدن به شاهزاده سرزمين المپيوس، نابود كردن كراكن و تبعيد هادس به اعماق زمين به كمك شمشير زئوس و شمشير غضب او كه در قالب رعد و برقي است خدايي، بقا و توانمندي زئوس را به او برميگرداند و به مردم هم شادماني و صلح را هديه ميدهد. * روايت قصه فيلم مردمان بر عليه خدايان خود كه همه چيزشان را از آنان دارند به علت نامهرباني و غضب ايشان شوريدهاند. زئوس براي تنبيه مردم با همسر پادشاه آكريسيوس كه بر عليه او شورش و طغيان كرده بود همبستر ميشود. در اثر همين رابطه نامشروع فرزندي به دنيا ميآيد كه نام پرسيوس بر آن نهاده ميشود. پادشاه آكريسيوس همسر و پسري كه تازه متولد شده را به دريا ميافكند. سالها از اين ماجرا گذشته و پرسيوس كه حالا جواني برُمند است با خانوادهاي ماهيگير كه او را يافته و بزرگ كردهاند زندگي ميكند. سوار بر لنج كوچك هميشگي هستند كه به شهر آرگوس نزديك ميشوند. سربازان آرگوس مجسمه زئوس را تخريب ميكنند و در همين زمان هادس بعد از كشتن اين سربازان لنج ايشان را هم نابود و غرق ميكند. هادس به عرش نزد زئوس ميرود و از او اجازه ميگيرد تا مردم را به خاطر اين سركشي تنبيه كند. خداي آسمان (زئوس) كه آدميان را آفريده در فناناپذيري و قدرتمندي محتاج عبادت و نيايش ايشان است اما خداي سرزمين مردگان (هادس) كه در زير زمين است قدرت و بقايش را محتاج ترس مردم است. با اين طرفند هادس قدرت مييابد و با آزاد كردن كراكن قدرت بلامنازع خدايان ميگردد. پرسيوس كه از حادثه غرق شدن نجات يافته و به سرزمين المپيوس راه يافته به دستور پادشاه و به همراه تعدادي سرباز كاركشته به مصاف هادس ميشتابد. در ميان راه با آكريسيوس مواجه ميشوند كه اكنون آلت دست و ابزار هادس است. وقتي دست او را ميبرند عقربهاي مهيب و غولآسايي از قطرات خون او متولد ميشوند كه تنها به كمك اجنه رام ميشوند. جنها در فيلم با لباس باديهنشينان عرب بوده، به زبان عربي صحبت ميكنند و به عقربها دستور ميدهند: «اطيعوا الجن». همين اجنه در شفا بخشيدن به دست عقرب گزيده پرسيوس، همراهي تا باغ استيگا و پرسش از جادوگران، احضار كارون، گذر از سرزمين مردگان و رسيدن به معبد آتنا و كشتن مدوسا كمك كردند. البته آيو هم كه مانند پرسيوس يك نيمه خدا ولي مونث و هديهاي از جانب زئوس بود در اين مسير خيلي به پرسيوس ياري رساند. از اينجا به بعد در فيلم نوبت تكتازي پرسيوس است. او كه سر مدوسا را به همراه دارد سوار بر اسب پرندهاي كه از جانب زئوس به سوي او آمده به نبرد «كراكن» رفته و با سنگ كردن او توسط چشمان مدوسا و تبعيد هادس به قعر زمين و دنياي مرگ به كمك شمشير جادويي زئوس و صاعقهاي كه از آسمان بر دل هادس وارد ميآيد پادشاهي زئوس را بر مردم دنيا تمديد ميكند و دنياي جديدي را كه آرزوي پدر انسانياش كه او را بزرگ كرده بود و تمامي انسانها داشتند را رقم ميزند. * نقد و تحليل فيلم كارگردان فيلم «لوئيس لتريئر» است كه قبلا فيلمهاي اكشني مانند «ترانسپورتر 1 و 2» و قسمت دوم «هالك» را كارگرداني كرده و فردي با سابقه است. اين فيلم كه محصول 2010 بوده و بازيگري چهرههاي سرشناسي چون سام ورتينگتون (پرسيوس)، ليام نيسون (زئوس)، جما آرتتون (آيو) و... را شاهد است، از نظر تكنيكهاي ساخت، بهرهگيري از جلوههاي ويژه، بازيگري شخصيتهاي درجه اول فيلم، همخواني موسيقي با متن روايي فيلم و جزو فيلمهاي خوب و نسبتا قوي است. گرچه سهبعدي سازي و فروش فيلم با اين فرمت موفقيت چشمگيري نداشته. داستان فيلم به نوعي همان قصه موجود در اسطورههاي باستاني است و اين از امتياز بديع بودن داستان و ايده ميكاهد. هرچند سعي شده با درج برخي كاراكترها و پيچ و خم داستاني مانند پيدا شدن سر و كله اجنه بيابان آنهم درست در لحظه نااميدي از پيروزي و سكانس ملاقات با جادوگران كمي قالب شكني شود اما روح كلي حاكم بر فيلم همان فضاي حاكم بر اسطورههاي يوناني است. با آنكه عوامل و تكنيكهاي ساخت، پيشينه شخصيتي هر يك از بازيگران منتخب در نقشهاي اصلي، قوت و ضعف داستان و فيلمنامه و ... در تحليل و نقد فيلم مهم هستند اما آنچه در شيوه تحليل و نقد محتوايي مهمتر از آن است روند داستان و مولفههاي خاص انتقال مفاهيم و الگوسازي است. * تحليل محتوايي فيلم اين فيلم از نظر معناگرايي در راستاي فيلمهايي چون «لژيون» (Legion) و «گابريل» (Gabriel) است. در هر سه اين فيلمها به نوعي جبههگيري و صفآرايي بشر را در برابر خدا و موجودي به نام خالق بشر و عالم بشريت شاهديم. گرچه محتواي هيچيك از اين سه يكي نيست اما همه در يك راستا بوده و به نوعي حلقههاي يك زنجيراند. * باستانگرايي از نوع يونانزدگي آنچه از اول تا آخر فيلم به صورت متوالي در برابر ديدگان تماشاچي تكرار ميشود اسطورههاي باستاني و شركآميز يونان است كه بزرگترين و برترين اين اسطورهها خداي خلقت است كه به خداي آسمان شهرت دارد. در اين فيلم زئوس كه پدرش را اخته كرده و خود را خداي خدايان ناميده خدايگان عدل و داد معرفي ميكند كه تنها به دليل ناسپاسي بندگان اجازه مجازات به برادرش هادس ميدهد تا با اين مجازات بندگان به شأنيت و جايگان خود پي ببرند و در مقابل خدايان صفآرايي نكنند. * ريشه اومانيسم در يونان باستان بيش از آنكه تقدم تمدن يونان بر رم و ساير تمدنهاي بعد از يونان مهم باشد شكل و شمايل اسطورههاي يوناني و خدايان ايشان مهم است. با كمي مطالعه در فرهنگ اديان باستاني ميتوان به راحتي دريافت بيشتر اسطورهها و الهههاي آنها چهره و پيكري غير انساني دارند و بيشتر شبيه مظاهر طبيعت، حيوانات و تركيبي از برخي از اينها هستند. در اين ميان آنچه خيلي برجسته مينمايد شكل و شمايل انساني خدايان باستاني يونان است. در واقع ميتوان گفت بشرگرايي افراطي و تقدس بخشي به انسان و بالا بردن او تا حد خدايي تنها در يك تمدن بسيار برجسته است و اين تمدن همان يونان باستان است. اين فيلم هم به همين مساله به خوبي اشاره دارد و انسان معيار فيلم كه با كاراكتر شخصيتي پرسيوس شناخته ميشود نيمي خدا و نيمي انسان است و از همين رو است كه خدايي در خون او بوده و قادر به انجام كارهايي است كه از عهده ديگران ساخته نيست. * نسل ويژه؛ فرزندان خدا اين فيلم هم مانند قريب به اتفاق فيلمهاي منجي گرايانه هاليوود عناصر ويژهاي را براي منجي خود قائل است كه ديگر كاراكترهاي فيلم از داشتن آن عاجزند و اين همان نقطه افتراق قهرمان داستان از شخصيتهاي جنبي قصه است هرچند حضوري بسيار پررنگ در فيلم داشته باشند. * الهيات مشركانه يوناني به جاي توحيد در افسانهها و اسطورههاي يونان آنچه در ابتداي خلقت موجود بود و از آن ساير مخلوقات بوجود آمد خدايان قدرتمند و جاهطلبي بودند كه كار هميشگيشان دسيسه و نيرنگ براي به دست آوردن قدرت خدايي عالم بود. اين خدايان براي آنكه نزاع كمتري با هم داشته باشند قدرت را ميان خود تقسيم كرده بودند اما باز هم زيادهخواهي و شهوتراني آنان را به سوي توسعه قلمرو خويش و تعدي به قلمرو خدايان ديگر كه رقباي او بودند ميشد. آنچه از اول تا آخر فيلم بيش از هر چيز ديگر بيننده با آن روبرو است همان داستان دسيسه خدايان براي به دست آوردن قلمرو و رعاياي خدايگان رقيب است. * منجي زنازاده آنچه در بسياري از فيلمهاي مهم، استراتژيك و آخرالزماني هاليوود به ويژه در سالهاي اخير بيش از پيش به چشم ميخورد معرفي موعود و منجي به عنوان يك فرد عادي و حتي انساني پست و پست فطرت از درون جوامع غربي است كه تنها ويژگي او تهور و نترسي، باور به توانستن، ايمان به قدرت درون كشف آن توسط ورزشها و آئينهاي ورزشي - عرفاني شرق و ... است. گاه هاليوود پستي را به نهايت ميرساند و شخصيت منجي آخرالزمان را فردي معرفي ميكند كه نه تنها از افراد جامعه از نظر ويژگيهاي اخلاقي و انساني بالاتر نيست بلكه حتي در نهايت ذلت و خواري است و حتي ريشه و عامل تولد او هم مطابق هيچ دين و آئيني صحيح، قانوني و شرعي نيست. * ايران ستيزي چهل دقيقه از ابتداي فيلم ميگذرد. پرسيوس و دوستانش در تعقيب آكريسيوس هستند كه اكنون آلت دست و ابزاري براي پيش برد اهداف هادس شده است. از دل كوه و دشت به ورودي دروازه اديان ميرسند بعد ستونهاي به جا مانده از تخت جمشيد را ميبينند. وقتي كمي جلوتر ميروند نشان «پرسپوليس» يا همان اسب دو سر كه بايد روي سر ستون باشد روي زمين افتاده. صحنه، نشانهها و نمادها به گونهاي است كه بيانگر سرزمين ايران است. * شيعهستيزي از موارد ديگري كه در اين فيلم برعليه اديان موضوع گرفته شده جايي است كه پرسيوس از معبد آتنا و از نزد مدوسا زنده باز ميگردد دوباره با آكريسيوس كه توانسته بود از دست او بگريزد روبرو ميشود. قبل از اينكه پرسيوس بتواند كاري كند آكريسيوس شمشير دو سري را كه در دست دارد در قلب آيو فرو ميكند. با همين شمشير دو سر شمشير پرسيوس را از وسط دو نيم ميكند. * جن يا عرب در سكانس تخت جمشيد وقتي چند عقرب جديد به سوي پرسيوس و ياران خستهاش ميآيند موجوداتي عجيب و غريب به كمك اين گروه باصطلاح پهلوان ميشتابند كه از آنان با عنوان ديجن «Dijnn» يا قاتلين بيابان ياد ميشود. اين موجودات، لباس عربهاي باديه نشين بر تن دارند، به زبان عربي صحبت ميكنند و مركبهايشان شتر است. * جمعبندي بنابر گزارش پايگاه اطلاعرساني امپاير آنلاين، عنوان قسمت دوم فيلم سينمايي نبرد تايتانها، «خشم تايتانها» يا «Wrath of the Titans» است و اين فيلم اكشن فانتزي در بهار سال 2012 ميلادي بر روي پرده سينماهاي سراسر جهان خواهد رفت. اين خبر و انتشار نسل سوم بازي خداي جنگ (GOD OF WAR) آن هم تقريبا همزمان با انتشار فيلم، نشان دهنده ادامهدار بودن اين پروژه و اهميت اين موضوع از سوي سازندگان هاليوودي آن است. فيلم نبرد تايتانها در راستاي جا انداختن فرهنگ و باور به خدايان فيلمي انحصاري نيست. مشابه اين روند را به شكلي آرامتر و غير محسوستر در فيلم «The Chronicles of Riddick» شاهديم. ** منابع --------------------------- Copyright: gooya.com 2016
|