شنبه 31 تیر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مدیرعامل شهر کتاب گفت: دولت باید در عرصه کتاب بازارسازی کند نه بازارگردانی

مدیرعامل شهر کتاب گفت: دولت در مقوله‌ای مانند بازار کتاب، اصلا نباید وارد حوزه فعالیت بازرگانی شود بلکه باید بازارسازی کند نه این که خودش در بازار حضور داشته باشد و به بازارگردانی مشغول شود.

مهدی فیروزان مدیرعامل موسسه شهر کتاب در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: ظرفیت‌های زیادی در کشور ما وجود دارد که کوچک کوچک و خرد خرد فعالیت می‌کنند. اگر ما بتوانیم این ظرفیت‌ها را کنار هم قرار بدهیم و از مجموع این‌ها تولیداتی داشته باشیم، اثرش به مراتب بیشتر از فعالیت جداگانه و جزیره‌وار آن‌ها خواهد بود. البته چنین کاری وظیفه دولت‌هاست و وظیفه بخش خصوصی نیست اما واقعا روزی نیست که چندین پیشنهاد فرهنگی به دست ما نرسد و برخی از ‌آنها را با حسرت زیاد رد نکنیم، چون توانایی لازم را نداریم.
وی افزود: حالِ بازار کتاب روز به روز در حال بدتر شدن است. یکی از دلایلش گرانی و دیگری هم این است که این بازار رقبای زیادی دارد. 15 سال پیش،‌ کامپیوتر، گیم یا این همه وسایل مختلف بازی و سرگرمی وجود نداشت که اوقات فراعت بچه‌ها را پر بکند؛ یک اسباب بازی بود و یک کتاب. اما امروز این قدر تنوع ایجاد شده که از بازار کتاب کودک کاسته است. از طرف دیگر، تولید کتاب‌ها به حدی در تیراژ پایین صورت می‌گیرد که شما به راحتی نمی‌توانید کتاب انتخاب کنید.

سال‌هاست از کمک دولت و شهرداری ناامید شده‌ام

این مدیر فرهنگی در بخشی از سخنانش گفت: تقریبا حدود 5 سال است که از حمایت دولت و شهرداری دل بریده‌ام. در طول فعالیت 5 سال گذشته شهر کتاب حتی یک ریال هم به ما کمک نشده است. بارها طرح فرستاده‌ام ولی کمکی به ما نشده است اما اخیرا برای کنفرانس سعدی پوشکین قرار شد که شهرداری رقمی را متقبل شود که نمی‌دانم می‌شود یا نمی‌شود. این همایش هم بین ایران و روسیه و بین دو پایتخت برگزار شده و معلوم نیست به ما کمک می‌شود یا نمی‌شود. خارج از این بحث‌ها به نظرم اگر بتوانیم آن ظرفیت‌هایی که به آن‌ها اشاره کردم، دور یکدیگر جمع کنیم، شاید بی‌نیاز از حمایت دولت بشویم.

فیروزان ادامه داد: فکر می‌کنم دولت‌ها اگر واقعا به سیاست‌گذاری، تحقیق و توسعه و بازاریابی بپردازند، عوض این که سوبسید بدهید‌ تولید را بالا ببرید، سوبسید بدهید و تقاضا را بالا ببرید. که عرضه هم به تبع آن افزایش پیدا خواهد کرد. معتقدم یکی از سنت‌های الهی رابطه عرضه و تقاضاست. مادامی که شما سوبسید بدهید و مرتبا عرضه را بالا ببرید، نتیجه‌اش این می‌شود که انبار ناشران دولتی پر از کتاب‌های فروخته نشده است. اما اگر کتابخوانی را رواج بدهید یعنی بودجه دولتی صرف این بشود که مردم به کتاب نیاز پیدا بکنند و از خواند کتاب لذت ببرند، برداشتن گام‌های بعدی سخت نخواهد بود.

کتابخانه تولید نکنیم، کتابخوان تولید کنیم

مدیرعامل شهر کتاب گفت:‌ سال‌هاست که به مسئولان ارشاد می‌گویم از تشکل‌ها و NGOها دعوت کنید تا با همفکری و پیشنهادمان باعث بشویم که شما بروید و کتابخوان تولید کنید؛ کتابخانه تولید نکنید بلکه کتابخوان تولید کنید. اگر مطالعه‌کننده ایجاد کنید، مطالعه خود به خود ایجاد خواهد شد. بخش خصوصی یا بخش دولتی وقتی ببیند کتاب‌هایش فروش دارد، برای چه از دولت سوبسید بگیرد؟ حالا که این اتفاق نیافتاده است، اما جدیدا در اخبار شنیده‌ام که رادیو و تلویزیون با همکاری مجمع ناشران انقلاب اسلامی در حال طراحی طرح‌ و نقشه‌هایی هستند که کتاب، درست به مردم معرفی شود و کتاب از طریق معرفی خوب ایجاد انگیزه کند. اگر شرایط این گونه شود به نظرم همه ناشران کشور از این که سوبسید دولتی نگیرند، استقبال کنند ولی دولت هم هزینه‌هایی را خرج بازارسازی کند. وظیفه اصلی دولت‌ در این زمینه، حول این سه محور می‌گردد: استراتژی‌های بلند مدت، سیاست‌گذاری‌های کوتاه‌مدت و بازارسازی. دولت اصلا نباید وارد بازرگانی شود بلکه باید بازارسازی کند نه این که خودش در بازار حضور داشته باشد.

فیروزان درباره مراسم رونمایی فهرست لاک پشت پرنده در شهر کتاب که چند روز پیش برگزار شد، گفت: باید حتما کمکی به والدین بشود تا بتواند کتاب مناسب برای بچه‌ها را از لابه لای عناوین زیادی انتخاب کند. لاک پشت پرنده با هدف حمایت از نویسنده، حمایت از ناشر و کمک برای انتخاب کتاب، آمده است و هر کتاب‌های منتشرشده در هر حوزه‌ای را، صرف نظر از گرایش‌های رایج و موجود، فقط مبتنی بر هویت و اصول فرهنگ اسلامی‌مان معرفی و پیشنهاد می‌دهد. همه هم می‌توانند این کار را انجام بدهد و این منحصر به شهر کتاب نیست. به یاد دارم که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم قبلا این کار را می‌کرد. همین طور شورای کتاب کودک و برخی از مدارس.

مدیرعامل موسسه شهر کتاب گفت: به نظرمان رسید که مدتی است چنین اتفاقی یعنی معرفی کتاب‌های خوب برای کودکان و نوجوانان رخ نداده است. بنابراین اگر بتوانیم با یک ساز و کار به مردم و خریداران کتاب مناسب را بشناسانیم، هم به بازار کتاب کمک کرده‌ایم، هم فرهنگ کودکان در زمینه آشنایی با آثار مکتوب ارتقا پیدا کند که فقط به ماهواره، سی‌دی، کارتون یا دی وی دی اکتفا نشود. در زمینه‌هایی که اشاره کردم،‌ تولید ملی ما کم است اما در زمینه کتاب، تولید ملی ما بالاست.

وی در پاسخ به این سوال که در صورت فراهم آمدن تمام شرایط مذکور، آیا با وجود گرانی کاغذ باز هم نتایج مطلوبی حاصل خواهد شد، گفت: از چنین مقطعی به بعد به نظرم ناشران باید به سمت E-Book بروند. در حال حاضر طرحی را در دست دارم که واقعا وظیفه من نیست. قصد دارم یک هم‌اندیشی با ناشرانی که سال‌ها در بازار حضور داشتند، برگزار شود تا ببینیم فرصت‌ها و تهدید‌هایی که E-Book در اختیارمان قرار می‌دهد، چیست. ما با همه با هم فکر کنیم و هیچ کس هم نباید نظرش را تحمیل کند. از دولت هم در این کار دعوت نمی‌کنیم به دلیل این که کار بسیاری صنفی و تشکلی است. باید در کنار یکدیگر و یک صبح تا شب را با هم فکر کنیم تا ببینیم چگونه می‌توان به ناشر اطمینان داد که کپی‌رایتش حفظ می‌شود.

فیروزان ادامه داد: قاعدتا باید شرایطی پیش بیاید که حق کپی‌رایت ناشر رعایت شود. امروز تجربه دنیا در زمینه E-Book تجربه بسیار خوبی است و همه رو به آن آورده‌اند. ممکن است در این هم‌اندیشی به هر نتیجه‌ای برسیم. اصلا ممکن است به این نتیجه برسیم که چون ناشران ایرانی از قانون کپی‌رایت پیروی نمی‌کنند، نباید هم E-Book منتشر کنند. اما ممکن هم هست که بتوانیم به کمک متخصصان آی‌تی راه‌هایی را برای انتشار کتاب الکترونیکی پیدا کنیم. اگر این گونه بشود، دیگر سرمایه تولید کتاب، صرف کاغذ نمی‌شود. با یک هزینه کم کتاب آماده می‌شود. اگر بتوانیم 10 هزار نسخه E_Book به فروش برسانیم و سودی معادل هزار نسخه چاپی به ست بیاوریم، دیگر برای چه باید چاپ کنیم؟ انتشار الکترونیکی که به‌صرفه‌تر می‌شود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




عدم حمایت‌های دولت باعث شد روی پای خودمان بایستیم

مدیرعامل موسسه شهر کتاب گفت: این‌ها مسائلی است که دغدغه‌های روز هستند و ذهنم مشغول آن‌هاست. در حال حاضر شهر کتاب از حمایت‌های دولتی محروم است و فکر هم می‌کنم که شرایطی که پیش آمد و فشارهایی که بر شهر کتاب وارد شد، باعث شد تا ما روی پای خودمان بایستیم و راهکاری کاربردی و اساسی تدوین کنیم. این استقلال مالی ما از دولت باعث شد که ناچار به نوآوری و به کارگیری نوآوری بشویم. در همین بازار نامناسب کتاب، توانستیم 15 شهر کتاب را به شمار شهرکتاب‌های قبلی ایجاد کنیم. البته این کار ما نبود و مردمی که می‌توانستند با سرمایه‌شان ساندویچ‌فروشی یا هر مغازه دیگر باز کنند، به دلیل علاقه‌شان به کتاب، این کار را کردند. ما با این دوستان مطالعه مشترک اقتصادی هم داشتیم که دیدند این کار ضرر که نمی‌دهد، بلکه سودی را هم به ارمغان خواهد آورد؛ اما الگوی مورد نظر، الگوی سوپرمارکت فرهنگی بود. چون امروز، کتابفروشی به تنهایی سودآور نیست بلکه باید یک سوپرمارکت فرهنگی باشد تا سودآوری داشته باشد.

وی در پایان گفت: امروز ذهن من بیشتر مشغول کارگزاری فرهنگی است نه تولید فرهنگی. چون تولید خوب در کشورمان کم نیست. باید با همفکری یکدیگر راهی را که به اقتصاد اندیشه منتهی می‌شود، پیدا کنیم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016