خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
7 تیر» علیزاده: مدیران ارشاد باید از اهالی موسیقی عذرخواهی کنند9 اردیبهشت» وزير ارشاد: بازگشايی خانه سينما منوط به نظر شخصی من نيست 9 اردیبهشت» وزير ارشاد: بی بی سی دوست ما نيست 26 فروردین» وزير ارشاد: آنهايی که عليه نظام موضع گرفتند مجوز کنسرت نمیگيرند 24 بهمن» اعتراض وزير ارشاد به بيانيه انتقادی داوران فيلم فجر نسبت به حوزه هنری
بخوانید!
1 مرداد » تجمع بینتيجه نوازندگان ارکستر سمفونيک
1 مرداد » نظر ۵۰ تن از اهالی فرهنگ درباره گزينه وزير ارشاد 31 تیر » اطلاعيه کانون نويسندگان ايران در سيزدهمين سالگرد درگذشت احمد شاملو (الف. بامداد) 31 تیر » ما و "کايه دو سينما"، نامهای از پرويز دوايی 31 تیر » ناظرزاده کرمانی متن تئاتر ماست
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نظر ۵۰ تن از اهالی فرهنگ درباره گزينه وزير ارشادگزينه برتر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کيست؟ روزنامه بهار ـ اين روزها رفتوآمد به دفتر «حسن روحانی» رييسجمهوری منتخب زياد است و بازار رايزنیها و جمعآوری امضا برای وزرای پيشنهادی در حوزههای مختلف و از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرم است، اما خبرها حاکی است که بررسیهای کارشناسی کميته فرهنگ و هنر به پايان رسيده و نظرات به رييسجمهوری منتخب ارائه شده است. همچنين پيگيریهای خبرنگار بهار حاکی است که حسن روحانی و حلقه نزديکانش در ديدارهای حضوری با چهرههای مختلف از جمله علما و دستاندرکاران فرهنگ و هنر و همچنين از طريق پيغامها و نامهها از نظرات و افراد پيشنهادی آنها آگاه شده و چنانکه از قراين و شواهد پيداست، درباره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصميم نهايی گرفته شده است. با اين همه هنوز تلاشها برای معرفی افراد و نشان دادن پايگاه مردمی بين هنرمندان و اهل فرهنگ ادامه دارد. هفته پيش نامهای با ۲۰۰ امضا، در حمايت از وزارت محمدعلی زم در سايتها منتشر شد. خبرنگار بهار که از امضای نامهای توسط گروهی از اهل فرهنگ در اوايل تيرماه برای وزارت احمد مسجدجامعی مطلع بود، خبر را از کسانی که امضاها را جمع میکردند، پيگيری کرد و مطلع شد که نامه در حال جمعآوری امضا بوده که نزديکان احمد مسجدجامعی مطلع شده و خواستهاند که جمعآوری امضا متوقف شده و در مطبوعات منتشر نشود. براساس اين گزارش اين نامه هنگامی که جمعآوری امضا متوقف شده است، امضای ۷۰۰ نفر از اهالی فرهنگ و هنر را پای خود داشت که در ميانشان چهرههای سرشناس بسياری يافت میشد. هرچند بازار گمانهزنیها از همان ابتدا گرم بود سايتها و خبرگزاریهای متعدد افرادی را به صورت گمانهزنی مطرح کردند که فهرست طولانی را در برمیگرفت؛ از احمد مسجدجامعی، سيدمحمد بهشتی تا افراد ناآشنا. اين فهرست اسامیای همچون سيدرضا صالحی، محمدعلی زم، حسام الدين آشنا را دربر میگرفت. تا اينکه بيانيه دفتر رييسجمهوری منتخب منتشر شد که خواسته شده بود از گمانهزنی پرهيز شده و به جايش پيشنهادهای خود را ارائه کنند. پس از اين ماجرا، چند روزی گمانهزنیها متوقف شد، اما در روزهای اخير باوجود اينکه خبرها حکايت از قطعی شدن وزير دارد، نامهای کسانی چون حقشناس هم در بعضی سايتها مطرح میشود. هفته پيش سيدمحمد خاتمی در مراسم اکران فيلم «گذشته»، وقتی توسط اصغر فرهادی که او را برای سخن گفتن و خبردادن از وزير آينده فرهنگ و هنر دعوت کرده بود، پشت تريبون آمد، از احمد مسجدجامعی به عنوان وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی نام برد. اين خبر با واکنشهای محدودی ميان اصولگرايان نزديک به جبهه پايداری و روزنامه کيهان روبهرو شد، اما در ميان اصولگرايان سنتی واکنشی برنيانگيخت. «سيدمحمد خاتمی» در اين مراسم گفت: «اميدوارم که در دولت آينده در عرصه فرهنگ و هنر و ارشاد اسلامی شاهد وزيری باشيم که متناسب با وضعيت ايران سرفراز و مورد توجه اصحاب فرهنگ و هنر باشد و فکر میکنم که فرد مورد قبول معلوم است و اسمش را نمیبرم و نمیگويم اسمش آقای مسجدجامعی است ولی اميدوارم بههرحال هرکسی که میآيد کسی باشد که شما هنرمندان را راضی کند و انشاءالله که نتيجه کار وی هم نتيجه خوبی بشود.»منتقدان و مخالفان اين سخنان را نوعی پيشنهاد به حسن روحانی ارزيابی کرده و از آن به عنوان سهمخواهی ياد کردند، اما کسانی که سيدمحمد خاتمی را میشناسند، میدانند که او اهل سهمخواهی نيست. به همين دليل بعضی از آن به عنوان خبر ياد کردند و فکر کردند که رييسجمهوری محبوب پيشين به هنرمندان از اتفاقی که در حال وقوع است، خبر داده است؛ خبری که بعضی آن را زودهنگام ارزيابی کردند. با اين حال او چند روز پيش نيز در حاشيه مراسم ختم در شهرک غرب در مقابل سوال جهتدار بعضی سايتها که معرفی «احمد مسجدجامعی» را سهم خواهی ارزيابی میکردند، گفت که ترجيحش حضور مسجدجامعی در شورای شهر است، اما گفتوگوهای ما با بخشی از اهالی فرهنگ و هنر حکايت از اين دارد که آنان روی وزارت مسجدجامعی تاکيددارند حتی باوجود نامههای مختلف هم در حال جمعآوری است. روزنامه بهار از مدتی پيش به نظرخواهی از اهل فرهنگ و هنر پرداخته بود. سوال اين نظرخواهی به اين شيوه بود که پرسيده میشد پيشنهاد شما برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه کسی است؟ اگر کسی میپرسيد چه کسانی مطرح هستند، اسامی افرادی که در مطبوعات و سايتها به عنوان گمانهزنی مطرح شده بودند، به آنها گفته میشد. دلمان میخواست نام تعداد زيادی در اين فهرست باشد، اما بسياری از هنرمندان و اهل فرهنگ با اينکه به يک يا دو فرد نظر مثبت داشتند، اما دلشان نمیخواست، نام ببرند. بعضی حتی ابراز نگرانی میکردند که اگر از کسی نام بردند و کسی ديگر وزير شد، برايشان خوب نخواهد بود و بعضی ديگر شرايط وزير را اعلام میکردند به جای اسم بردن. بعضی هم با دلايلی عليه وزير شدن يک نامزد حرف میزدند که ما چون بنايمان حذف ديگران نبود، ديدگاه منفی نسبت به ديگران را منتشر نمیکنيم. ما نظرها را در جدولی مرتب کردهايم، اما بيشتر کسانی که طرف پرسش قرار گرفتند، دلايلی هم بيان میکردند که تقديم میشود. افرادی همچون اسدالله امرايی، محمد آفريده، جلال تهرانی، عبدالحی شماسی، به بيان خصوصيات وزير پرداختند. اين نظرخواهی با کمک محمد تاجيک و رضا آشفته ممکن شد. مجتبی راعی (کارگردان): به نظرم بهترين گزينه برای وزارت ارشاد آقای مسجدجامعی و آقای بهشتی است چون هريک از اين مديران هرجا که بودند موفق بودند و مديريت خوبی داشتند، ما اگر نخواهيم آدم جديدی را بياوريم که از صفر شروع کند به آدمهای باتجربهای مثل مسجدجامعی نياز داريم که به خوبی بر حوزه فرهنگ اشراف دارد و آن را به خوبی میشناسد و نيازی نيست چيزی را تجربه کند. محمد نيکبين (تهيهکننده): با سوابق و آشنايی که از آقای زم و مسجدجامعی سراغ داريم به نظرم اين دو نفر بهترين گزينه برای وزارت ارشاد هستند و بسيار میتوانند در اين مورد مناسب باشند. به نظرم شخصی مثل آقای مسجدجامعی میتواند با قدرتتر عمل کرده و به دليل موقعيتها و ارتباطهايی که دارد موفقتر باشد. همه مسئولان وقتی میتوانند خوب عمل کنند که قدرت داشته باشند و دايما مثل باد به اين طرف و آن طرف نروند. به نظرم آقای مسجدجامعی با توجه به سوابق خوبی که داشته گزينه مناسبی برای وزارت ارشاد است. ابوالحسن داوودی (کارگردان): به نظرم بهترين گزينه برای وزارت ارشاد آقای مسجدجامعی است و دليل اين انتخابم هم روشن است و نه به مسائل سياسی و نه به سلايق شخصی من ارتباط دارد. متاسفانه در سالهای اخير ارتباط ميان دولت و هنرمندان بريده شده است و هنرمندان به نوعی اپوزيسيون شدهاند. در اين وضعيت کسی که بتواند ارتباط بسيار خوبی با هنرمندان برقرار کند خيلی مهم است بدون اينکه متهم شود به اينکه يکسری از نقطه نظرهای سياسی را دنبال میکند. آقای مسجدجامعی در سالهای اخير مسيری را پيموده و نقشی را ايفا کرده که بيشتر در ميانه بوده و همواره اعتدال را مد نظر داشته است. به نظرم با شرايط فعلی ما بهترين گزينه آقای مسجدجامعی است. ما بايد اين موضوع را در نظر بگيريم که آيا میخواهيم کسی وزير باشد که بيشترين نزديکی را با نظرات ما داشته باشد يا کسی باشد که مطالبات هنرمندان را در ميان فشار گروههای افراطی شکستخورده پیگيری کند و بتواند اين کشتی را از تلاطم امواج به ساحل برساند. با اين توضيحاتی که دادم به نظرم آقای مسجدجامعی بيشترين رای را میآورد. {... } بهروز بقايی (بازيگر): وزير فرهنگ نبايد هنرمند باشد چون هنرمند يا بايد کار هنری بکند يا با دور شدن از آن بتواند وقتش را صرف اداره فضای فرهنگ و هنر کند. او بايد قدرت داشتن ملاکهايی برای انتخاب آثار هنری داشته باشد. «احمد مسجدجامعی» فردی شايسته برای وزارت فرهنگ است. او اهل دين و معنويت است و با جامعه نيز در ارتباط است. «مسجدجامعی» انسان شريفی است که میتواند در مسند امور فرهنگی قرار بگيرد. حميد پورآذری (کارگردان تئاتر): [... ] سيدمحمد بهشتی گزينهای است که میتواند وزير فرهنگ باشد زيرا او يک مدير فرهنگی با سابقه قابل قبول است. محمدمهدی عسگرپور: به نظرم از ميان گزينههايی که اين روزها در رسانهها و محافل برای پست وزارت ارشاد مطرح میشود آقای مسجدجامعی و بهشتی هر دو بهترين گزينه هستند. به نظرم برای انتخاب وزير ارشاد اولويت بايد تسلط او بر حوزه فرهنگ و هنر باشد. هم آقای مسجدجامعی و هم آقای بهشتی تسلط کامل به فرهنگ و هنر دارند و هم اشراف کامل بر سيستم وزارتخانه، همچنين اين دو نفر افرادی هستند که مطالعات زيادی در اين زمينه داشتهاند و هميشه هم رابطه آنها با اهالی فرهنگ رابطه بسيار خوبی بوده است. آنها هيچوقت با حب و بغض و کينه به اهالی فرهنگ نگاه نکردهاند. عليرضا داوودنژاد(کارگردان): به نظرم آقای بهشتی و مسجدجامعی بهترين گزينهها برای وزارت ارشاد هستند. به نظرم آقای زم زمانی که در حوزه هنری بود، توانست به خوبی جريانسازی کند و حوزه هنری با مديريت او پس از انقلاب در حوزههای موسيقی، رمان، نقاشی و... بسيار موفق بود. او هماکنون نسبت به گذشته باتجربهتر شده و در کار حرفهای سينما هم وارد شده است. او در اين سالها هم فيلم تهيه کرد و هم شرکتی فعال در شبکه نمايش خانگی داشت، او هماکنون در سينما هم دارای شناخت نظری است و هم دارای شناخت عملی. سيدمحمد بهشتی نيز به هرحال مديری است که توانست سينمای ايران را دوباره سرپا نگه دارد چون سينما درآن زمان از هم پاشيده شده بود. آنها توانستند توليد فيلم را راه بيندازند و ابزار و تجهيزات لازم برای توليد فيلم را فراهم کردند. در واقع اين بهشتی و انوار بودند که سينمای ايران را زنده کردند. به نظرم در ميان اين گزينهها ابتدا بهشتی از همه بهتر است و بعد آقای زم. آقای مسجدجامعی هم انسان و مدير خوبی است و هم سوابق خوبی داشته و هميشه نيز ارتباط خوبی با هنرمندان داشته است. او همچنين انسان سليمالنفسی است. ابوالفضل جليلی (کارگردان): من از ميان گزينههای مطرحشده بيشتر به آقای بهشتی علاقه دارم، او هميشه مديری کاردان، صاحب انديشه و دارای برنامه بوده و علاقه زيادی نيز به انقلاب داشته است. سينمای ايران با مديريت آقای بهشتی از صفر به همهجا رسيد. [... . ] پوران درخشنده (کارگردان): من خودم نگاه آقای بهشتی را بسيار دوست دارم، ولی به نظرم در ماجرای انتخاب وزير ارشاد اين اسمها نيستند که تعيينکنندهاند بلکه وزيری که برای وزارت ارشاد انتخاب میشود بايد امکانات لازم برای کار کردن را داشته باشد. وزير ارشاد بايد فردی عاشق باشد و به کار فرهنگی عشق داشته باشد. به نظرم وزير ارشاد بايد اشراف همهجانبهای به موضوعات داشته باشد و به مردم و هنرمندان تعلق خاطر داشته باشد و طرفدار آزادی انديشه باشد. متاسفانه در سالهای اخير فضا به گونهای بود که ما خيلی نتوانستيم به بعضی از مضامين بپردازيم. هادی مرزبان (کارگردان): نه تنها گزينه من «احمد مسجدجامعی» است که میتواند در ارتباط با هنرمندان به آنان اعتماد کند و اينگونه مسئله مميزی تا حد زيادی رفع و رجوع بشود و هم به لحاظ مالی خواهد توانست شرايط بهتری را ايجاد کند که زندگی هنرمندان تحتالشعاع اين شرايط نامطلوب فعلی قرار نگيرند. پس از آقای مسجدجامعی کسی که بتواند در مقابل حملات به حوزه فرهنگ مقاومت کند را ارجح میدانم و بنابراين اشخاصی مانند آقای علی ربيعی شايد از بقيه گزينهها بهتر باشد. جمال ساداتيان (تهيهکننده): اگر بخواهيم تحليلی از وضعيت فرهنگ وهنر در سالهای گذشته داشته باشيم بايد بگويم مادراين سالها بيشتر با مديران اجرايی فرهنگ سروکار داشتيم. به نظرم وزير ارشاد بايد تفکری فرهنگی در حوزه توليد انديشه وفکر داشته باشد. هم انديشه وفکر وفرهنگ را بشناسد و هم ساختارهای هنری، ما مشکلی که در سالهای اخير داشتيم اين بوده که بعضی آثار هنری در زمينه تطابق با مسائل فقهی ودينی دچار تعارض و مشکل بودهاند، درواقع آنهايی که با چنين آثاری دچار مشکل هستند نمیتوانند اين آثار را با مسائل فقهی تطبيق بدهند. به نظرم وزير ارشاد بايد يک روحانی روشنفکر وانديشمند باشد که مسلط به بحثهای فکری وانديشهای باشد و در کنار او نيز بايد يک مدير اجرايی قوی وجود داشته باشد. به نظرم گزينههايی که خبرگزاری مهر زده يعنی آقای مقدم به عنوان وزير ارشاد وآقای زم به عنوان رييس سازمان سينمايی گزينههای درست ومقبولی هستند و فردی مثل آقای پورمحمدی به عنوان کسی که سالها در عرصه فرهنگ تجربه داشته میتواند به عنوان يک مدير اجرايی پرقدرت در وزارت ارشاد حضور داشته باشد. به نظرم آقای زم گزينه خوبی برای معاونت سينمايی است چون آدم متعادلی است و نگاه وتفکرش با برنامههای دکتر روحانی تطابق دارد. مهدی نادری (کارگردان): نامزدهايی که برای وزارت ارشاد مطرح شده هر يک ويژگیهايی دارند، از نظر تخصص آقای بهشتی که به نظرم کارنامه درخشانی در دورههای مديريتی خودشان دارند، گرچه من و بسياری از هم دورهایهايم خاطرات شرينی از دوران مديريت مدير مهربان، قاطع و نکته سنجی مثل آقای مسجد جامعی داريم. يادم هست بدون هيچ رابطه يا شناختی بارها به دفترشان دعوت میشديم و مجيد مدرسی (تهيه کننده): به نظرمن هم آقای مسجدجامعی، هم آقای بهشتی، هم آقای زم و هم آقای مطهری همه اين چهار نفر نازنينان شايسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند. اما در ميان اين جمع عدهای از شايستگی بيشتری برخودار هستند... مانند سيدمحمد بهشتی. اين نازنينی که سابقه فعاليتهای فرهنگيش از همه و همه بيشتر است. آنچه او در ساليان طولانی در سمت مديريت بنياد سينمای فارابی انجام داد و همه شايستگیهايی که در ايجاد خلق صنعت سينمای ايران علی الخصوص و شناساندن ايران و اهميت فرهنگ ايران از طريق سينمای ايران به جهان معاصر را ايشان ريلگذاری و عرضه کرد. کليه هنرمندان سينمای ايران و من حقير از جمله دوران پرتلاش ايشان هستيم. تلاش ايشان در دوران تصدی ايشان در ميراث فرهنگی برکسی بوشيده نيست. و بعد حجتالاسلام زم خود نازنينی است که در حوزه هنری سابقه درخشانی را از خود بجا گذاشت و يادمان نرود که چه هنرمندان قابلی را تحويل سينمای ايران داد و اگر نبود تلاش بیوقفه ايشان در عرصه سينماکه چقدر میتوانستيم کمبود داشته باشيم و من مجيد مدرسی چقدر به اين روحانی نازنين در دوران کادر فيلم و حمايتهای ايشان از آثار آن دوران چقدر بدهکار هستم و آرزو میکنم هرجا هستند خداوند به سلامت برايمان نگهدارش باشد. و بعد تلاش جناب مسجد جامعی در دوران وزارت فرهنگ را از خاطر نمیبريم {... . } احمد کاميابی مسک(مترجم و استاد دانشگاه تئاتر): محمد خاتمی و عطا الله مهاجرانی دو وزير ارشاد مهم بودند که البته مهاجرانی از وطن خارج شد و ديگر علاقهای به او ندارم. بنابراين دوست دارم وزيری در حد آنان باشد که بتواند رشد و آگاهی در جامعه را بالاتر ببرد و از سانسور جلوگيری کند و بتواند کتابهايی غيراز کتاب خرافه را مجوز بدهد و فقط به ادبيات ماقبل قرون وسطا دلخوش نکند. الان سانسور زمينه نفوذ استعمارگران را زياد کرده چون اينان با پايين آمدن سطح آگاهی و رشد راحت از پس استعمار برخواهند آمد. آزادی مطبوعات، آزاد شدن چاپ کتاب و آگاه شدن مردم مهم است. وزير فرهنگ بايد بتواند فضای فرهنگی را آزاد کند که در طول تاريخ خيلی از چيزها سرکوب شده است. مثلا فرهنگستان زبان و ادب فارسی بايد به زبان پارسی تغير نام دهد. اسکناس دو کشور مثل چين و ژاپن که ماهيتی مستعمرهگونه نداشتهاند فقط به زبان رسميشان منتشر میشود ما هم که زبانمان پارسی است، بايد اسکناسهايمان به همين زبان و خط منتشر شود. نام بزرگانی مانند مصدق که ما از خدمات شايان او درباره ملی شدن نفت بهرهمند شدهايم در همه جا برای بيان شدن آزاد باشد. هم چنين علی منتظری در دوره مديريتش در مرکز هنرهای نمايشی فرد توانايی بود که شايد بازهم بتواند از عهده اين مسئوليت بر بيايد. علی زمانی عصمتی (کارگردان): من بهشتی را از همه با صلاحيتتر میدانم به دليل عملکرد خوب در سالهای طلايی فارابی، شناخت از مديريت سينما، فکر باز و اعتقاد به استقلال سينما، معرفی و صدور سينمای ايران به دنيا در دوره مديريت ايشان، بعد از ايشان آقای زم به دليل مديريت خوب در حوزه هنری، آشنايی با مديريت سينما وفعاليت در تهيه کنندگی فيلم بعد از ايشان مسجد جامعی به دليل رويکرد اصلاحطلبی و دوری از از سياسی کردن سينما و جنجال. علی عطشانی (کارگردان): به نظرم بهترين گزينه برای وزارت ارشاد آقای زم است. با شناختی که در مدت زمان ساخت فيلم دموکراسی در روز روشن از ايشان دارم به نظرم کسی است که هم دلش برای سينما واقعا میسوزد و هم نگاه سليقهای به سينما ندارد، همه میدانند که در زمان حضور وی در حوزه هنری چه اتفاقهای خوبی برای سينمای ايران افتاد و چه فيلمسازهايی را به سينما معرفی کرد. مهدی کرم پور (کارگردان): به نظرم از اين ميان افرادی چون بهشتی، زم ومسجد جامعی گزينههای بهتری برای وزارت ارشاد هستند. {... } به نظرم بهشتی وزم برای پست وزارت ارشاد بهترين هستند چون هردو کارنامه خوبی دارند وهم سينما رابه خوبی میشناسند. کورش نريمانی (کارگردان): وقتی آدم معمولی وزير ارشاد بشود آن وقت اطلاعات محدودی نسبت به هنر دارد. بايد کسی وزير باشد که ضرورتهای تئاتر، سينما و ديگر هنرها را بشناسد. اغلب افرادی وزير میشوند که بيشتر در حوزه اقتصاد و سياست و نظامی فعال بودهاند. بايد وزير از شعار دادن و شعارگرايی پرهيز کند. ترجيح میدهم که «احمد مسجد جامعی» وزير فرهنگ باشد زيرا در دوره اصلاحات توانسته به عنوان يک مدير فرهنگی خود را اثبات کند. او همواره به ديدن نمايش میآيد و حتی در دورانی که وزير فرهنگ نبوده اين ارتباطش هرگز قطع نشده است. او آدم مثبتی است که هنرمندان را میشناسد. حسن باستانی (نويسنده): اولويت اول از نظر من «علی منتظری» است که در زمان وزارت خاتمی رييس مرکز هنرهای نمايشی بود. زيرا او شايسته و لايق است و در زمينه مديريت توانايی دارد. مننتظری خدمات شايستهای به فرهنگ و تئاتر کرده است. همچنين «احمد مسجد جامعی» گزينه ديگری است که برای تصدی اين مقام مناسب است زيرا سابقه و فعاليتهای مثبتش مبتنی بر توانمندی اوست. «مسجد جامعی» هميشه به ديدن تئاتر، فيلم، موسيقی و نمايشگاه نقاشی میرود و تعهدی نسبت به هنر دارد. او فردی معتدلی است و در کارهايش نيز اين اعتدالگرايی وجود دارد. بههرحال وزير آينده به دنبال احيای آزادی بيان و آزادی مطبوعات در تاييد قانون اساسی کشور باشد. اميدوارم اين مسئله مميزی هم در چارچوب قانون اساسی حل و فصل شود. سيروس تسليمی (تهيهکننده): به نظرم آقای زم بهترين گزينه برای وزارت ارشاد است. آقای زم هميشه فرد معتدلی در سينما بوده و زمانی که در حوزه هنری بود با همه طيفهای سينما ارتباط خوبی داشت. ودوران مديريت ايشان در حوزه هنری دوران پرباری بود. البته به نظرم آقای مسجد جامعی هم مدير بسيار خوبی است {... } بابک محمدی (نمايشنامهنويس): از آنجا که فرهنگ پايه همهچيز است نقش اين وزارتخانه را کم اهميت نبايد بدانند و آن را به ديگران هديه نکنند. همچنين اهل مجلس هوس نکنند که برای تصاحب اين وزارتخانه پا پيش بگذارند. سيدمحمد بهشتی، مهندس کاظمی و احمد مسجد جامعی سه گزينه قابل اعتنا برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند. بههرحال دوست دارم يک آدم فرهنگی تصدی اين کار را عهدهدار شود. «مسجد جامعی» آدم خوش ذات و عاقل است و از آن دست آدمهايی است که حداقل حرف ديگران را گوش میکند. او سابقه کار فرهنگی دارد و هنرمندان را میشناسد. همچنين او فرد باهوش و علاقهمند به هنر است و همواره به ديدن تئاتر و فيلم و نقاشی و کنسرت میرفته است. «بهشتی» هم فعال فرهنگی است. اين برايش با اهميت است که از بهشتی طريق اين وزارتخانه خدمات شايان ذکری را برای اهل هنر ارائه کند. بههرحال پست وزارت فرهنگ ساليان زياد سابقه میخواهد. اين سه نفر سالها تجربه موثر در زمينه فرهنگ و هنر داشتهاند. حميدرضا آذرنگ (نويسنده): فعلا بيشتر نام دو گزينه مسجد جامعی و بهشتی بر سر زبانهاست. نبايد از هيچ مقام مسئولی متوهمانه غول بسازيم که بعدا نتوانيم از او به ازای انتخابش کاری بخواهيم. در حالیکه وزير فرهنگ وظيفه دارد که به هنرمندان توجه بکند تا بتواند فضای مساعدی برای گسترش فعاليتهای فرهنگی مهيا کند. الان اگر خيلی چيزها از هنر دريغ شده به دليل همان است که از آدمها اغلب تابو میسازيم. در حالیکه زاويه ديد هنرمندان بايد بالاتر بيايد و هر آدمی که وزير شد بايد به او بگويند که از اوچه میخواهند و نه اينکه خوار و ذليل تماشاگر هر کار غيرمنطقی وزيران باشند. اميرشهاب رضويان (کارگردان): از دوران وزارت آقای مسجدجامعی خاطره خوبی در ذهن سينماگران مانده است؛ دورانی نسبتا متعادل و کمتنش. آقای زم هم در سالهای دور حوزه هنری را فعالانه در زمينه سينما وارد کردند. اما به نظر من آقای بهشتی به دليل برنامهريز بودن، نگاه متعادلشان به سينما و هنر، سابقه خوبی که در دهه ۶۰ در احيای سينمای ايران همراه با آقای انوار داشتند و آرامشی که در رفتارشان هست و اينکه در سالهای حاشيهنشينی همچنان نگران ميراث فرهنگی و معماری ايران بودهاند، بهترين گزينه برای وزارت ارشاد است. وحيد موساييان (کارگردان): با توجه به تجربه بيش از ۳۰ سال حضور در عرصه فرهنگ و هنر و طی کردن پله پله مديريتهای فرهنگی و درنهايت پنج سال وزارت، احمد مسجدجامعی را در حال حاضر مناسبترين و درعينحال تنها گزينه وزارت ارشاد میدانم. مسجدجامعی میتواند مسئوليت فرهنگ و هنر کشور را بر عهده گرفته و به سرمنزل مقصود برساند. محمدهاشم اکبريانی (نويسنده): بسياری از مسائل حوزه فرهنگ، هنر و ادبيات به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مرتبط است. مسئله مميزیها در حوزه ادبيات، سينما، تئاتر و غيره باعث شده تا نويسنده و ناشر دچار مشکل شوند. بنابراين قبل از هر چيزی وزير آينده بايد فکر اساسی برای اين مسئله بکند. متاسفانه در هر دوره وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی بنابر سليقه شخصی قانونی را وضع میکند. اين وضعيت نويسنده را هر بار بلاتکليف و سرگردان نگه میدارد و وجودش کاملا مضر است تا مفيد. الان با توجه به پيشرفت تکنولوژيک و رسانهای اصلا مميزی چندان کارآيی خاصی ندارد چون نشر اطلاعات گسترده و غيرقابل کنترل است. «احمد مسجدجامعی» يک گزينه مناسب است. در زمان انتخاب شوراهای شهر از نزديک شاهد حمايت هنرمندان از اين شخصيت فرهنگی بودم. اين نشان میداد که هنرمندان از دوره مسجدجامعی خاطره خوشی دارند که کسانی چون محمد احصايی و محمود دولتآبادی نيز حامی او بودهاند. اين نوع حمايت متنوع دلالت بر جايگاه مسجدجامعی در ميان اقشار و گرايشهای مختلف فرهنگی و هنری است. منصور خلج (کارگردان): با انتخاب هنرمندان شايد راه به جايی نبريم اما وزير فرهنگ بايد دغدغه فرهنگی و هنری داشته باشد و در جهت تعالی هنر اهتمام بورزد بهخصوص در زمينه هنر تئاتر. احمد مسجدجامعی نامی است که از او شناخت دارم و اين مدير بر مسائل فرهنگی اشراف دارد. او دغدغه هنر مملکتش را دارد و در زمان وزارتش مسائل را طوری راهبری میکرد که فضای مناسب برای فعاليت در زمينه هنر تئاتر، سينما، موسيقی و تجسمی و غيره ايجاد بشود. در شرايط فعلی فضای فرهنگ و هنر نياز به جهش دارد تا وضعيت مطلوب ايجاد شود و همه از اين تنگنای فرهنگی بيرون بيايند. مدير خوب بههرحال انگيزه لازم را برای رسيدن به جوشش و آفرينش هنری ايجاد میکند و در ضمن حقوق اهل هنر بايد مدنظر گرفته شود و تلاش میکند تا جامعه به سمت خلاقيتها و آفرينشگریها برود. آفرينشگری کار هنرمند است و اين آفرينشگری فراهم نمیشود مگر آنکه هنرمند خود را در شرايط و فضايی ببيند که به او اهميت بدهند و درعينحال درک کند که مخاطب دارد و اين شور و انرژی متقابل بده و بستان میشود. بهمن اردلان: (صدابردار) از بين اين شخصيتها من فکر میکنم آقای بهشتی مناسبتر از بقيه باشد. البته آقای مسجدجامعی هم به دليل تجربه وزارتی که داشتهاند بسيار خوب هستند اما [... ]. آقای بهشتی هم به دليل ديد بسيار خوبی که در امور فرهنگی و بهخصوص در زمينه سينما دارند و به نوعی يکی از تاثيرگذارترين مسئولان سينمای ايران تابهحال بودهاند از نظر من مناسبترين گزينه است. عزت الله مهرآوران (نمايشنامهنويس) : در ميان گزينههای احتمالی برای وزارت فرهنگ، میتوان از احمد مسجد جامعی نام برد که با توجه به سوابق مديريتی و فرهنگی بهتر از هرکسی میتواند عهدهدار اين مقام باشد زيرا او با هنر و اهالی هنر آشناست. از سوی ديگر آدمی مثل «مسجد جامعی» خود اهل فرهنگ است و همين زمينهساز درک متقابل بين هنرمند و مقام مسئول خواهد شد و اين نوع ارتباط منجر به شناخت از مسائل و دغدغهها خواهد بود. اردشير صالحپور (پژوهشگر): مسجد جامعی گزينه اول من برای وزارت فرهنگ است. زيرا مسجد جامعی در خانواده فرهنگی بزرگ شده و يکی از تهرانشناسان بزرگ است. او معرفت فرهنگی دارد و مقوله تهران را به خوبی میشناسد و همچنين بر آداب و سنن ايرانی کاملا آگاه است. «مسجد جامعی» شخصيت کاملا فرهنگی دارد و هيچگاه جلوه سياسی به خود نگرفته است. او در يک خانواده اصيل فرهنگی تهران بزرگ شده و از سوی ديگر سالها در وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی مدارج رشد را از رده مدير تا معاون و معاون وزير و وزير ارشاد طی کرده است. او شخصيتی منعطف و فرهنگی دارد. او مدير مهربانی است که تمام مفاهيم فرهنگی را درک کرده و از همان ابتدا در وزارت فرهنگ بوده و هيچگاه خود را دچار سياستزدگیهای معمول نکرده است. او شئونات فرهنگی رامیشناسد و برای همين توليت فرهنگی و هنری دارد و در دوران وزارتش اتفاقات خوب و بنيادينی بهوقوع پيوسته است. سيدمحمد بهشتی اولويت دوم است. بهشتی آدم ناب و خالصی است که مثل او کم داريم و تا دلت بخواهد سياستمدار و سياستبازداريم. اگر بخواهيم اسم ده تا آدم فرهنگی را بگوييم يکی از آنها مطمئنا بهشتی است. او معماری خوانده و از همان دوران دانشجويی سينما را میشناسد و از راه اندازان بنياد فارابی در سينماست و در شبکه دوم کار کرده است. بهشتی با سعهصدر و وسعت نظر میتواند در فضای فرهنگی کار کند. همه اقشار فرهنگی می-توانند به چنين گزينهای اعتماد کنند. از افراد متعصب گرفته تا افراد ملايم. از عوام گرفته تا خواص. هر دو گزينه افراد صاحب بصيرت فرهنگی هستند که همين باعث ايجاد سعهصدر در فضای فرهنگی خواهد شد. اين دو گزينه در ايجاد خلاقيت هنری و احساس امنيت شغلی میتوانند موفقيتهای قبلی خود را ادامه دهند. جعفر صانعیمقدم (تهيهکننده سينمای مستند): به نظرم از ميان گزينههای مطرحشده آقای مسجدجامعی و بهشتی بهترين گزينه برای وزارت ارشاد هستند. به نظرم ما نيازمند افرادی هستيم که علاقهمندی خود را به عرصه فرهنگ و هنر سالهاست نشان دادهاند و فرهنگ و هنر سالها دغدغه آنها بوده است. افرادی چون آقايان بهشتی و مسجدجامعی چنين ويژگیای دارند. تمام زندگی فردی مثل آقای بهشتی در ارتباط با حوزه فرهنگ بوده است، يا آقای مسجدجامعی در هر جايی که حضور داشته در محافل فرهنگی هنری حضوری قابل توجه داشته يا هر برنامهای برگزار کرده اهالی هنر در آن حضوری جدی داشتند. آقای مسجدجامعی حتی زمانی که در شورای شهر حضور پيدا میکند رييس کميسيون فرهنگی شورا میشود چون دغدغه فرهنگ دارد، او حتی وقتی درباره مسائل جدی فرهنگی شهر تهران صحبت میکند نشان میدهد که مطالعه فرهنگی و اجتماعی جدی داشته است. ما در گذشته با مديرانی مواجه بوديم که چون شناختی از سينما نداشتهاند بيشتر شروع به نصيحت کردن سينماگران و هنرمندان کردهاند. اما مديرانی چون بهشتی در چارچوب مورد نظر يک هنرمند نظر میدهند. در واقع مديری مثل بهشتی همواره وقتی سينماگری به او مراجعه میکند چيزی را به او اضافه میکند. چون دستی براين حوزهها داشته و به لحاظ مطالعاتی و فکری آدم قویای است. محمد آفريده (تهيهکننده): به نظرم وزير ارشاد بايد کسی باشد که تجربه کار اجرايی داشته باشد و سينماوهنر را بشناسد وبه سينماوهنر به ديده شک وتوطئه نگاه نکند ونگاه متعادلی به سينما داشته باشد. بعد از انقلاب يک ديدگاه سينما را بد وحرام میدانست وديدگاهی ديگر آن را مفيد وخوب، هميشه دعوای ميان اين دو ديدگاه وجود داشته است و در مواردی يکی از اين ديدگاهها بر ديگری حاکم شده است. به نظر من انقلاب اسلامی ما انقلابی بوده که اين اعتقاد را داشته که از همه پديدههای بصری برای موفقيت جامعه استفاده کند. به نظرم وزير ارشاد بايد جرات و جسارت لازم و آگاهی داشته باشد و آدمهای بسته و آدمهايی که نگاه حذفی دارند به درد جامعه روبه رشد ما نمیخورند. فردی بايد اين مسئوليت را برعهده بگيرد که کاروانی از کار وتوليدات را راه بيندازدو در اين حرکت است که نشاط فرهنگی راه میافتد وآرزوهای ما بر آورده میشود. عبدالحی شماسی (نويسنده): دوست دارم فردی وزير فرهنگ بشود که با گرفتن اين وزارتخانه تمام امتيازات مثبت يک وزير فرهنگ را داشته باشد تا بتواند در زمينه فرهنگ و هنر کاری بکند. او بايد براساس قانون در زمينه مطبوعات آزادی بدهد و همچنين در زمينه تئاتر بايد بداند مسائل و تعاريف واقعیاش چيست که بتواند تصميمات درستی در اينباره بگيرد. او بايد با نگاه تحليلی بداند موقعيت فرهنگ و هنر چگونه است و اينگونه بتواند مسائلش را حل و فصل کند. جلال تهرانی (کارگردان): فرقی نمیکند چه کسی وزير ارشاد باشد بلکه مهم اين است وزير ارشاد بعدی حدالامکان واسطهگری بين اهل هنر و مخاطب را به حداقل برساند. وقتی وزير ارشاد از اين واسطهگری چشم بپوشد مسئله مميزی، حمايت و سفارش دادن برطرف خواهد شد. آنها به اهل هنر کار سفارش ندهند و حمايت هم نکنند ما خودمان با مخاطبانمان همديگر را پيدا میکنيم. اسدالله امرايی (نويسنده): دوست دارم فردی وزير فرهنگ بشود که بتواند برای اهل فرهنگ کار انجام دهد؛ فردی که فرهنگ و ادبيات را بشناسد و اهل فرهنگ و هنر باشد. من يکی از اعضای کوچک مجموعه بزرگ فرهنگی هستم و انتظار دارم که وزارت فرهنگ بتواند تمام خواستههای اهل فرهنگ و هنر را تامين کند زيرا در يک فضای آرام هنرمند میتواند دست به فکر و خلاقيت بزند و تامين اين فضا میتواند بر عهده وزير فرهنگ باشد. هنرمند و نويسنده دوست دارد در فضايی امن کار خلاقه بکند و ديگر دغدغه چاپ کتاب و اجرای نمايش و اکران فيلم و برگزاری نمايشگاه را نداشته باشد. چنانچه الان در سالهای اخير ديديم که جلوی چاپ چهارم و پنجم کتابی گرفته میشود و چاپ اول با مميزی شديد مواجه میشود و از اين قبيل موارد که نويسنده را ناراحت میکند. در اين شرايط فرقی نمیکند چه کسی وزير باشد مهم اين است که بتواند فضای فرهنگی را تلطيف کند تا همه بتوانند کار کنند. نام نظردهنده سيدمحمد بهشتی محمدعلی زم احمد مسجدجامعی پيشنهاد تازه Copyright: gooya.com 2016
|