دوشنبه 28 مرداد 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

خداداد عزيزی: يکی از مديران فدراسيون فوتبال زيرآبم را زد

در ميان فوتبالی‎های استان و به خصوص مربيان، چهره‎های مشهور و محبوب زيادی داريم که در سطح کشور برای خود جايگاهی دست و پا کرده‎اند، اما می‎توان «خداداد عزيزی» را مشهور‎ترين آنها نام برد.

به گزارش ايلنا، خداداد عزيزی چه در دوران بازيگری و چه در دوران مربيگری هميشه خبرساز بوده و امروز به عنوان يکی از کارشناسان فوتبال مطرح است که غالبا هم پيش‌بينی‎هايش درست از آب در می‎آيد.

غزال تيزپای سال‎های دور فوتبال ايران هميشه حرف‎های تازه و خواندنی دارد. عزيزی که دو سال گذشته در ابومسلم بوده اين بار در مورد تيم محبوبش، ابومسلم خراسان که اين روزها حال خوشی هم ندارد مفصل صحبت کرد که در ادامه می‌خوانيد:

* بعد از چند سال که از مشهد دور بوديد، بعد از استقلال‌اهواز به مشهد برگشتيد، اما نه به ابومسلم، به سياه‎جامگان رفتيد. داستان رفتن شما به سياه‌جامگان و سپس جدايی از اين تيم چه بود؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


- بعد از اينکه از استقلال‌اهواز جدا شدم، مالک سياه‌جامگان با من تماس گرفت و گفت باشگاهی تاسيس کرده و خواست به عنوان يکی از موسسان در کنارش باشم که مدتی هم با آنها بودم و تقريبا يک نيم فصل رئيس سازمان فوتبال اين تيم بودم؛ در بازی اول سياه‌جامگان مقابل تيم پرسپوليس، حشمت مهاجرانی از من خواست به ابومسلم بروم، اما نرفتم تا اينکه در نيم فصل به خاطر رودربايستی با مهاجرانی قبول کردم و مديرفنی ابومسلم شدم، اما همزمان در سياه‎جامگان نيز بودم تا اينکه زردکانلو گفت خوب نيست همزمان در سياه‌جامگان و ابومسلم باشم و اگر به ابومسلم بروم بيشتر می‎توانم کمک کنم و من هم که احساس کردم صادقانه صحبت کرده، پذيرفتم و از سياه‌جامگان رفتم.

* حالا واقعا صادقانه صحبت کرده بود؟
- (می‌خندد) چون يک مدتی مربی من بوده، اجازه بدهيد پاسخی به اين سوال ندهم!

* از سياه‌جامگان با دلخوری جدا شديد؟
- بله، همان ابتدای کار از عباسی خواستم صادقانه رفتار کند، به خصوص در بحث مالی و هر قولی که می‎دهد به آن عمل کند، اگر پول هم ندارد، قول ندهد، بگويد ۶ ماه ديگر پول می‎دهم، اما سر موقع پول بدهد، ولی آنها در طول فصل به قول‎هايی که برای پرداخت‎ها دادند عمل نکردند که اين مساله باعث دلخوری من شد. اکثر موارد همين بدقولی‎ها باعث جدا شدن من از تيم‎ها و اختلاف با مديرعامل‎ها بود و سال گذشته هم سر همين مساله از ابومسلم جدا شدم. من نمی‎توانم به بازيکن دروغ بگويم. همه مديران مدعی‎ هستند آدم‎های بزرگی هستند، وقتی آدمی بزرگ پای قراردادی را امضا می‎کند، بايد به امضايش هم متعهد باشد، فدراسيون فوتبال اعلام کرده که باشگاه‎های کشور نزديک به ۲۶ ميليارد تومان به بازيکنان بدهکار است، اين يعنی فاجعه، بايد درب اين فوتبال را تخته کرد.

* داستان خودرويی که از سياه‎جامگان گرفتيد چه بود؟
- در قراردادی که با سياه‎جامگان بسته بودم پولم در ۳ قسط بايد پرداخت می‎شد که به جای قسط اول به من خودرو دادند که بعد از مدت‎ها سندش را به نامم زدند و به دليل اينکه خودم از تيم جدا شدم، ۲ قسط ديگر را هم نگرفتم.

* در سند ثبتی سياه‌جامگان، شما هنوز به عنوان سهامدار شناخته می‌شويد.
- بله، به هر حال آن موقع بايد چند نفر را به اداره ثبت اسناد معرفی می‌کردند که يکی‌اش من بودم، اما زياد بند اين مسائل نيستم، اگر اين‌طور باشد من الان مالک ۱۰ درصد سهام پيام هم هستم!

* وقتی که به ابومسلم رفتيد شرايط اين تيم چگونه بود؟
- ابومسلم آن سال خوب بسته نشده بود و شرايط خوبی نداشت، شانسی هم برای صعود نداشت، بعد از بازی بندرعباس، تماشاچيان به کاظم غياثيان بی‌احترامی کردند و او رفت و من سرمربی شدم؛ در ابومسلم هم مديران هيچ‌گاه به تعهدات‌شان عمل نمی‎کنند و بازيکنان هميشه از تيم طلب دارند و اين مساله باعث زير سوال رفتن آبروی تيم شده و برچسب بد حسابی و بد پولی به اين تيم خورده است. من هم تا آخر فصل با تيم بودم و زمانی که ديدم تيم پول ندارد، از سرمربيگری استعفا دادم.

* فصل بعد که پيروانی آمد، نقش شما در انتخاب او چه بود؟
- من نقشی نداشتم. بعد از اينکه او به ابومسلم آمد از من برای سمت مدير فنی دعوت شد. باشگاه پيروانی را انتخاب کرده بود، البته زمانی که می‎خواستند قرارداد ببندند، پيروانی به من زنگ زد و رخصت گرفت.

* اگر شما بوديد با انتخاب پيروانی موافقت می‎کرديد؟
- نظری ندارم. من ارتباط خوبی با پيروانی دارم، اما قبل از حضورم در ابومسلم، پيروانی به اين تيم آمد.

* تيم را پيروانی نبست و تنها يک بازيکن را او گرفت، درست است؟
- بله، پيروانی تنها نيسانی را آورد. منصوری و هوشيار را هم باشگاه خودش آورد. من هم نورمحمدی، رضاپور، تقوی، غلامعلی‌تبار، عبدالله توحيدی، کوتی و اصغری را آوردم.

* تيم خوبی جمع کرده بوديد، چرا نتيجه نگرفتيد؟
- هميشه گفته‎ام که الزاما يک تيم خوب، خوب نتيجه نمی‎گيرد. الان هم «پديده» تيم خيلی خوبی دارد، اما يارگيری خوب برای صعود کافی نيست. عمده دليلی که باعث شد ابومسلم صعود نکند اين بود که در نيم فصل اول امتيازات زيادی از دست داديم و مديران تيم هم کم صبر بودند و دست به تغيير زدند، اگر به پيروانی زمان کافی می‎دادند، خودش می‎توانست تيم را جمع کرده و نتيجه بگيرد اما هواداران و مديران تيم کم صبر بودند.

* اما در طول فصل هميشه اين صحبت بود که پيروانی برای دسته اول مناسب نيست...
- نمی‏‌شود اين‌طور به افراد وصله چسباند. اگر مديران تيم به او زمان بيشتری می‌دادند می‌توانست نتيجه بگيرد. تيم را نيم فصل در رده ۵ از پيروانی گرفتيم، اما در پايان فصل ششم شديم، پس اين تغيير هيچ نفعی برای‌ ما نداشت.

* در آمدن برگی‌زر چقدر نقش داشتيد؟
- زمانی که برگی‌زر را آوردند من در مشهد نبودم. فاضل با من تماس گرفت و پرسيد برگی‌زر می‌تواند به تيم کمک کند؟ که من گفتم نظر خاصی ندارم. بين من و برگی‌زر اختلافاتی وجود داشت و برای اينکه به اين اختلافات دامن زده نشود، از ابومسلم جدا شدم.

* و بعد هم رفقای شما توسط برگی‌زر، يکی‌يکی نيمکت‌نشين شدند يا از تيم به نوعی فراری داده شدند...
- من در فوتبال هيچ رفيقی ندارم. هر بازيکنی که بتواند به تيمم کمک کند را جذب می‌کنم و يا بازی می‌دهم و هر بازيکنی که نتواند کمک کند را روی نيمکت می‌نشانم، همان‌طور که هاشمی‌نسب را بارها روی نيمکت گذاشتم، اما دوستان در ابومسلم طوری رفتار کردند که انگار سايه خداداد بر سر آنها سنگينی می‌کند در حاليکه من اصلا کنار تيم نبودم و در امور دخالت نمی‌کردم.

* به نظر شما انتخاب برگی‌زر برای ابومسلم انتخاب خوبی بود؟
- مديران تيم چنين انتخابی کردند و آنها بايد پاسخگو باشند، البته پيشنهاد برگی‌زر از جای ديگری بود و مديران ابومسلم هم مجبور شدند او را انتخاب کنند.

* برگی‌زر معتقد است در يک نيم فصل چند تيم ليگ برتری را شکست داده و نتيجه خوبی گرفته...
- بردن چند تيم ليگ برتری ربطی به نتيجه يک تيم ندارد. نتيجه کار همه تيم‎ها آخر فصل رقم می‎خورد و هر تيمی که قهرمان شده و يا صعود کند، نتيجه خوبی گرفته، شما اگر تا فينال جام‌حذفی تمامی تيم‎ها را شکست دهيد، اما در فينال شکست بخوريد، باز هم نتيجه خوبی نگرفته‎ايد، زمانی که برگی‎زر ابومسلم را تحويل گرفت تيم در رده پنجم بود، اما در آخر فصل در جای ششم ايستاد.

* به نظر شما چرا ابومسلم در اين سال‎ها نتوانسته نتيجه بگيرد؟
- در شهر مشهد مشکلات ابومسلم هيچ‌گاه حل نمی‏‌شود. همه ما با هم دعوا داريم و نمی‎توانيم همديگر را ببينيم، ديديد که هفته قبل هم يک آشتی‌کنان زورکی برگزار شد. در اين شهر همه به دنبال زير آب‌زدن هستند، الان «پديده» آمده و تيم خريده و بهترين بازيکنان را نيز جمع کرده، ولی همه نشسته و شمشيرهای‌شان را صيقل می‎دهند تا اين تيم را بزنند. زمانی که سياه‎جامگان تيمش را تشکيل داد، همه به دنبال زيرآب‌زنی بودند تا تيم شکست بخورد. در اين خرابه فوتبال هر کسی به دنبال اين است که آدم خودش را روی کار بياورد. هيچ‌کس نگران فوتبال نيست، هيچ‌کس دلش برای ابومسلم نمی‎سوزد، ابومسلم سمبل و نماد فوتبال استان است، اما هميشه آدم‎های کوچک در آن به دنبال منافع خودشان بودند و به تيم ضربه زدند. در اين ابومسلم چندين مدير آمدند و خوردند و بردند، هنوز که هنوز است ما مشهدی‌ها برای آنها زير آب همديگر را می‎زنيم، فوتبال اين شهر تا زمانی که صداقت نباشد رشد نمی‌کند. اکنون ۳ تيم در ليگ دسته اول داريم، اين تيم مربی آن تيم را قاپ می‌زند، آن يکی بدنساز اين يکی را می‎برد، اجازه بدهيد ليگ شروع شود، ببينيد چه دعوايی در اين شهر بشود، تو روی همديگر اظهار رفاقت می‎کنند و می‎نشينند با هم چای هم می‎خورند، اما بلافاصله که از هم جدا شوند شمشير را می‎کشند؛ اگر همه متحد شوند می‎شود امسال يک تيم را به ليگ برتر برد، سال بعد تيم ديگر را اما اتحادی وجود ندارد.

* يکی از مشکلاتی که در مشهد وجود دارد اين است که هواداران بيش از اندازه در امور تيم دخالت می‎کنند، در اهواز و آبادان هم چنين شرايطی وجود دارد، آيا اين دخالت به صلاح فوتبال شهر هست؟
- نظر هوادار مهم است و هوادار حق دارد نظرش را بدهد، هواداران فوتبال را خوب می‎فهمند و خوب تحليل می‎کنند و گاهی نظرات بسيار خوبی هم دارند که بايد شنيده شود، ولی اينکه آنها تصميم گيرنده باشند اصلا درست نيست، معمولا مديران و باشگاه‎های ضعيف از سکو ترس دارند و باج می‎دهند، در ابومسلم هم مديران ضعيف در برابر خواسته‎های غير منطقی تماشاچيان کوتاه می‎آيند. هوادار تنها اين افرادی که به ورزشگاه می‎آيند نيستند. هواداران ابومسلم در خانه‎ها هستند. زمانی‌که مديران باشگاه در مقابل خواسته‎های غير منطقی هواداران کوتاه می‎آيند، اين شبهه ايجاد می‏‌شود مديران تيم تصميم‌گيرنده نيستند، اينکه الان هواداران ابومسلم به وسط زمين تمرين رفته و تمرين را تعطيل می‏‌کنند غير منطقی و اشتباه است.

* راه حل برون‌رفت ابومسلم از مشکلات چيست؟
- ابومسلم مشکل مالکيت دارد. عباسی سند دارد، شفق مدعی است، وفايی برای تيم هزينه کرده و گرداننده آن است و اداره کل ورزش هم از طريق فدراسيون خود را صاحب امتياز کرده؛ اما فعلا عباسی خود را کنار کشيده تا در فرصتی دوباره وارد شود و يک حالی به جمع بدهد. شفق، هاشمی‌جواهری و وفايی هم دور هم جمع شده‎اند. به هر حال اين افراد بايد بر سر مالکيت به تفاهم برسند. الان ابومسلم پول ندارد، فوتبال هزينه است و وقتی پول نباشد نمی‎شود کاری کرد. ای کاش برای ابومسلم وفايی و عباسی کوتاه می‎آمدند. نمی‎گويم عباسی از حقش بگذرد، بهتر بود تيم را به عباسی می‎دادند، او يا پول دارد و تيم را اداره می‎کند يا پول ندارد و مجبور است تيم را بفروشد. به نظرم بهترين راه اين بود که مشکل مالکيت را حل کرده و تيم را به«محسن پهلوان» می‎دادند. مجموعه پديده از پس ابومسلم بر می‎آمد و می‎توانست تيم را به ليگ برتر ببرد.

* حالا ديگر کار از کار گذشته و پديده برای خودش تيم خريده.
- ابومسلم دنيای خاطره است، اما «پديده» هيچ هوادار و هويتی در فوتبال ندارد، اگر به ليگ برتر هم برود هيچ هواداری نخواهد داشت. با اين حال يک فرصت خوب سرمايه‌گذاری از دست رفت.

* با اين تفاسير از اين به بعد چاره حل مشکل ابومسلم چيست؟
- ابتدا بايد مالکيت را مشخص کنند. بايد هر طور شده با مدعيان مالکيت کنار بيايند، بعد هم تکليف بدهی‌های ابومسلم را مشخص کنند، اين بدهی‌ها بايد صاف شود و ابومسلم شسته و رفته شود. اگر اين کارها انجام شود، صنايع بزرگ و آدم‌های قدرتمند زيادی هستند که بخواهند به ابومسلم کمک کنند و اين کار را می‌کنند و در آخر هم يک استاندار قوی بايد بالای سر همه آنها باشد تا تيم موفق شود.

* در اين سال‎ها به نظر شما وفايی برای تيم هزينه می‎کرد؟
- بله، به نظر من حداقل ۶ ميليارد تومان در اين ۲ سال اخير هزينه کرده، حال اين پول را از کجا آورده به خودش مربوط است، البته پديده هم به تيم کمک می‎کرد.

* در مورد مديريت ۳ ساله وفايی، فاضل و ناصری‌پور چه نظری داريد، آيا آنها موفق بوده‌اند؟
- در فوتبال بدون پول نمی‌شود کار کرد. حشمت مهاجرانی هميشه می‌گويد در هر شغلی می‌شود حتی تا ۵ سال به مردم دروغ گفت و سرشان کلاه گذاشت، اما در فوتبال بعد از يک ماه دروغ رو می‌شود و همه می‌فهمند دروغ می‌گوييد چون بدون پول نمی‌شود هيچ کاری کرد. در اين ۳ سال قطعا نمی‌توان گفت اين افراد صد درصد موفق بوده‌اند، اگر موفق بودند بايد تيم صعود می‌کرد، بالاخره يا انتخاب من برای ابومسلم اشتباه بوده، يا انتخاب حنطه و يا انتخاب برگی‌زر و پيروانی، ولی به هر حال نتيجه نگرفته‌اند.

* حالا هم که مدتی است بحث "شرکت مسلم" مطرح است و تغيير مالکيت و اکنون هم بحث مسلم هشتم، به نظر شما اين طرح موفق خواهد بود؟
- خير، مسلم يک موسسه است، به ابومسلم چه ربطی دارد؟ ابومسلم صاحب دارد، نمی‌شود بدون اجازه صاحبش آن را به کس ديگری بدهيم. چطور می‌خواهيم ابومسلم را «مسلم» کنيم. عباسی سند رسمی دارد، اگر فردا به دادگاه شکايت کند چه کسی می‌خواهد جوابش را بدهد؟ اين کار غير منطقی است. طرفداران اين تيم چه می‌شوند؟ قدمت و خاطرات اين تيم چه خواهد شد؟

* انتخاب چمنيان برای ابومسلم درست بود؟
- بايد بررسی کنيم چه کسی چمنيان را انتخاب کرده؟ چمنيان را هاشمی‌جواهری انتخاب کرده نه وفايی و فاضل. يکی از مشکلات امسال ابومسلم هم همين است که وفايی و فاضل تيم را می‎چرخانند، اما مديرکل ورزش استان سرمربی را انتخاب می‎کند، در مورد اينکه چمنيان می‎تواند با ابومسلم نتيجه بگيرد بايد به يارگيری او نگاه کرد که به نظر من تا الان يارگيری خوبی نکرده و نمی‎تواند نتيجه بگيرد.

* کلا کارنامه چمنيان برای ابومسلم را قابل دفاع می‌‌دانيد؟
- او هم يک مربی است. اين همه آدم کوچک و بزرگ آمدند در ابومسلم مربيگری کردند و رفتند، چمنيان هم يکی از آنها. ابومسلم اگر به همين رويه پيش برود، به روزگاری می‌افتد که افرادی روی نيمکتش بنشينند که تيم محلات هم به آنها نمی‌دادند.

* شانس صعود ابومسلم در فصل جديد چقدر است؟
- ابزار دست يک مربی بازيکنان آن است. به نظرم ابومسلمی که چمنيان بسته، ابزاری ندارد، او که نمی‎تواند معجزه کند. با اين بازيکنان ابومسلم کانديدای سقوط است و با اينکه دفعه قبل هواداران از حرف من ناراحت شدند اما بازم حاضرم بنويسم اين تيم به سرنوشت پيام دچار خواهد شد.

* فکر می‌کنيد به عمد می‌خواهند ابومسلم را هم به سرنوشت پيام دچار کنند؟
- اينکه عمدی در کار است يا خير را نمی‌دانم و نمی‌توانم اثبات کنم، اما قطعا می‌توانم بگويم کار بلد نيستند، چون در ليگ دسته اول کار کرده‌ام مطمئنم با اين شرايط تيم سقوط می‌کند.

* به تازگی اتفاقاتی در ابومسلم رخ داده و گويا تغييراتی در راه است. گفته می‌شود به شما هم پيشنهاد سرمربيگری داده‌اند؟
- خير، به من پيشنهادی نداده‌اند. در اين شهر در ابومسلم کار کردن خيلی سخت است به خصوص الان که تيم پول ندارد. وقتی که سقف قرارداد تيم ۱۰۰ميليون تومان است نمی‌شود بازيکن گرفت. وقتی هم که ابزار نباشد نمی‌شود صعود کرد. شايد يک عده خيلی دوست داشته باشند در ابومسلم به هر قيمتی کار کنند تا سرمربيگری ابومسلم در کارنامه آنها درج شود، اما من اين‌طور نيستم.

* يعنی هيچ‌جوره حاضر نيستيد به ابومسلم کمک کنيد؟
- به عنوان سرمربی هرگز، اما برای مدير فنی دو شرط مهم دارم، اول اينکه ديگر حاضر نيستم با هر مربی کار کنم، با مربيانی که قبلا کار کرده‎ام ديگر حاضر نيستم کار کنم و برای انتخاب مربی دست به‎ عصا خواهم بود، در اين شهر همه برای آدم زير و رو می‎کشند. دوم اينکه تيم بايد پول داشته باشد، اگر تيم پول نداشته باشد کار نمی‎کنم. بزرگترين مشکل ابومسلم يارگيری است. می‎توانم در يارگيری به تيم کمک کنم اما به شرطی که پول بازيکنان را بدهند.

* با چمنيان چطور؟ حاضريد کار کنيد؟
- من شناختی نسبت به او ندارم. در گذشته در کلاس‎های مربيگری با او همکلاس بودم و ارتباط اندکی داشتم اما بعد از آن که در مورد من اظهارنظر بدی کرد، ديگر ارتباطی ندارم.

* اما او قرار بود سال گذشته دستيار شما شود؟
- نه، اين‌طور نبود. يک روز حشمت‌خان جلسه‎ای در باشگاه گذاشت که ديدم چمنيان هم حضور دارد. در آن جلسه صحبت از بازيکن گرفتن بود و چمنيان نظرش را گفت، اما بعد ديدم او گفته بود دستيار نمی‏‌شوم و اين حرف‌ها، اصلا بحث مربيگری مطرح نبود.

* حالا الان فکر می‌کنيد يارگيری ابومسلم جای ترميم دارد؟
- بازيکن زيادی نمانده، شايد در نهايت بتوان ۱۰ يا ۱۲ بازيکن خوب پيدا کرد، کار خيلی سخت است، بايد ديد مديران باشگاه چه تصميمی می‎خواهند بگيرند.

* اما پيش از اين هم تيم‎هايی بوده‎اند مثل گهر و يا گسترش فولاد که با هزينه کم به ليگ برتر صعود کرده‎اند...
- در مورد گسترش فولاد موضوع فرق می‌کند. نحوه صعود اين تيم را بايد بررسی کرد. در فصل گذشته ۱۰ پنالتی داخل خانه برای اين تيم گرفته شده، در ۵ بازی هم در دقيقه ۹۰ گل برتری را زده‎اند. در ليگ دسته اول تنها بازيکن و يارگيری مهم نيست، به مديران «پديده» هم گفتم، آنها کلی زحمت می‎کشند و خرج می‎کنند و بهترين بازيکنان را می‎گيرند، اما در يک مسابقه در دقيقه ۸۵ داور برای حريف‌شان پنالتی می‎گيرد، آن وقت چه کار می‎توانند انجام دهند؟ سال گذشته در بازی مقابل گسترش فولاد در حاليکه ما از اين تيم پيش بوديم داور بازی در دقايق آخر در ۳ دقيقه ۲ پنالتی برای حريف گرفت!

* اگر ابومسلم نشود، تا کی می‎خواهيد بدون تيم باشيد؟
- تا هر زمان خدا بخواهد. من حاضر نيستم به هر قيمتی مربيگری کنم. در فوتبال ما مربی شدن ساده است، فقط لازم است از تلفن استفاده کنيد يا با دلال‎ها ارتباط داشته باشيد. اگر هر روز به مديران باشگاه‎ها پيامک بزنيد و پاچه خواری آنها را بکنيد خيلی زود مربی می‎شويد، اما من اهل اين کارها نيستم و اصلا گوشی تلفنم نمی‎تواند به مدير عاملان پيامک بزند! ضمن اينکه من در کارم اخلاق خاص خودم را دارم و به هيچ‌وجه اجازه نمی‎دهم مديرعامل در کارم دخالت کند. به مديرعامل و هيات مديره پاسخگو هستم، اما اجازه دخالت نمی‎دهم.

* اصلا امسال از تيمی پيشنهاد داشتيد؟
- بله، از پاس همدان پيشنهاد داشتم که با مبلغ پيشنهادی‎ام موافقت نکردند و گفتند زياد است. هر فردی قميتی دارد، قيمت کار من هم بالاست.

* سال گذشته جزو گزينه‎های استقلال تهران هم بوديد...
- اسم آن را پيشنهاد نمی‌گذارم و بحث هم چندان جدی نبود. اين پيشنهاد زمانی مطرح شد که علی صلاحی جزو گزينه‎های مديرعاملی استقلال بود و به من و حشمت مهاجرانی پيشنهاد داد، اما خب ديديد خودش مديرعامل نشد.

* برخی مديران به خصوص در مورد ابومسلم می‎گويند شما و ميثاقيان پولکی هستيد و تا پول نباشد حاضر نيستيد کار کنيد...
- همين الان گفتم من در ۳ سال کلا ۱۰۰ميليون تومان از ابومسلم گرفتم و هميشه قراردادهايم سفيد بوده، در حاليکه سال ۸۸ برای ۴ بازی ۱۵۰ ميليون تومان از استقلال اهواز گرفتم. اکبر ميثاقيان خودش بايد جواب بدهد، اما من پولکی نيستم. در ابومسلم هيچ‌وقت برای خودم پول نخواسته‎ام. هر زمان به من پيشنهاد شده حرفی از پول نزده‎ام، اما هميشه برای پول بازيکنانم حرف زده‎ام. می‎‏توانم از حق خودم بگذرم اما از حق بازيکنانم نه.

* اما خبری منتشر شد که با تاجيک‌ها بر سر مبلغ قرارداد به نتيجه نرسيده‌ايد.
- بله، برای خودم يک قيمتی دارم. من موقع دلار ۳ هزار و ۷۰۰ تومانی، ۲۰۰ هزار دلار پيشنهاد دادم، اما آنها نهايتا تا ۱۳۰ هزار دلار آمدند که من قبول نکردم، تازه شايد الان اگر بود مبلغ دلارها را بالاتر می‌گفتم. با اين حال به تازگی نيم فصل فوتبال آنها تمام شده و تيم‌شان شرايط خوبی ندارد و دوباره تماس گرفتند که قبول نکردم. بعد از آن از تيم استقلال و تيم ملی اين کشور هم پيشنهاد دادند که يکی از دوستانم را به عنوان نماينده معرفی کردم و توافقاتی هم صورت گرفته بود که يکی از مديران فدراسيون فوتبال ايران زيرآبم را زد و توافق صورت نگرفت.

* مثل اينکه با هيات ورزش‌های همگانی مشهد هم همکاری می کنيد؟
- از من خواسته شده به آنها کمک کنم. کار من ورزش است و بدم نمی‌آيد اگر کاری از دستم بر می‌آيد انجام دهم، اما هنوز خبری نيست، من نمی‌دانم اين خبرهای غير رسمی که هنوز در حد حرف است از کجا به گوش شما می‌رسد؟!

گفت‌وگو: صابر مشيريان


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016