سه شنبه 12 شهریور 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پايان ماه عسل فوتبال ايران به بهانه تهديد کی‌روش به استعفاء

محسن معتمدکيا ـ خبرنگار ايسنا ـ ماه عسل برای تيم ملی و فدراسيون فوتبال خيلی دوام نياورد. تنها سه ماه پس از اين که ايران توانست خودش را به عنوان پنجمين تيم راه يافته به جام جهانی برزيل به دنيا معرفی کند، زخم‌های اختلاف‌ها در فوتبال ايران سر باز زده است.

به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، آنچه که اين روزها در فوتبال ايران رقم می‌خورد، حتما در فوتبال روز جهان اتفاقی بی‌هتماست. دعوا بر سر آنچه دو طرف "منافع ملی" می‌خوانند باعث شده که ديوارحيا و احتياط ميان دو طرف فرو بريزد و يک بار ديگر فوتبال ايران درون‌مايه ضعيفش را به همه معرفی کند. سرمربی تيم ملی امروز در ادامه‌ی تلاش‌هايش برای رسيدن به امتيازهای لازم و آماده کردن تيم ملی در گفت‌وگويی که با روزنامه خبر ورزشی انجام داده از احتمال فسخ قراردادش با فدراسيون فوتبال حرف زده اما در ادامه از لحنش اين طور بر می‌آيد که قصد دارد با اين صحبت‌ها، مسوولان فدراسيون فوتبال ايران را برای متوجه وضعيت دشوار تيم ملی کند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ساعتی پس از پيروزی تيم ملی برابر کره جنوبی، مهم‌ترين سوال اين بود که «آيا کی‌روش در ايران می‌ماند يا نه؟» سوالی که با اين پاسخ کی‌روش همراه شد: «اگر می‌خواهيد برای تفريح به برزيل برويد من ترجيح می‌دهم برای گذراندن تعطيلات تابستان آينده جای ديگری را انتخاب کنم». حالا حدود سه ماه از اين سوال و جواب می‌گذرد و اکنون هيچ نشانی نيست که برزيل سال آينده جايی به غير از تفريح‌گاه برای فوتبال ايران باشد. شايد گفتن اين‌که تيم‌هايی نظير هند و عراق بازی دوستانه دارند، ما نداريم يا اين‌که فدراسيون فوتبال توانايی جور کردن پول برای تيم ملی را ندارد، ديگر آن‌قدر تکراری باشد که يادآوری‌اش هيچ جذابيتی نداشته باشد اما برای فوتبال ايران که از پاسخگويی به ساده‌ترين سوالات هم ناتوان است اين نمونه‌های دم دستی شايد مثل يک تلنگر باشد.

اين روزها دعوای کارلوس کی‌روش و مهدی تاج علنی شده. کی‌روش که اساس و بنيان برنامه‌اش را با لغو دو اردو بر باد رفته می‌بيند، با مشکل بزرگ ديگری روبه‌رو شده و آن هم ناتوانی به پاسخگويی سوالات ساده‌ای است که او در بيانيه اخيرش آن را از تصميم‌گيران فوتبال ايران پرسيده و همين باعث شده او در تازه‌ترين اظهارنظر اعلام کند، قصد فسخ قرارداد با فدراسيون فوتبال ايران را دارد.

او در اين بيانيه سه سوال روشن، شفاف و در عين حال ساده پرسيده است. سه سوال کی‌روش چنين است:

۱- آيا فوتبال ايران يک بار برای هميشه می‌تواند تصميم بگيرد يا خير؟

۲- آيا فوتبال ايران می‌تواند يک برنامه‌ی دقيق و کارآمد برای آماده‌سازی تيم ملی در جام جهانی تنظيم و آن را اجرا کند آری يا خير؟

۳- آيا فوتبال ايران می‌تواند بگويد آری يا خير؟

سوال‌ها همان‌طور که می‌بينيد ساده هستند اما با اين وضع مديريتی شايد پاسخ دادن به اين پرسش‌ها سخت‌ترين کار ممکن باشد. با اين حال برای اين‌که نقشه راهی ترسيم شود در ادامه تلاش می‌کنيم جواب‌هايی برای اين سوال‌ها پيدا کنيم تا متوجه شويم منظور و مورد سوال کی‌روش چه افرادی می‌توانند باشند.

* پاسخ به سوال اول

او پرسيده «آيا فوتبال ايران می‌تواند يک بار برای هميشه يک تصميم بگيرد يا خير؟» تاکيد کی‌روش بر «يک بار» شايد به خوبی نشان دهد که او نتوانسته تا به حال تصميمی قاطع را از سوی مديران ارشد فدراسيون فوتبال ببيند. شايد رودربايستی که در راس هرم فدراسيون فوتبال وجود داشته و در چند سال اخير يکی از ضعف‌های آشکار علی کفاشيان بوده، چيزی است که در اين سوال ساده به صورت پنهانی از «فوتبالدوستان ايرانی» پرسيده شده و کی‌روش خواسته نه به صورت خيلی صريح اين را يادآوری کند که فوتبال ايران مدير قاطعی ندارد و او نتوانسته حتی «يک بار» شاهد يک تصميم باشد.

* پاسخ به سوال دوم

کی‌روش برنامه‌اش برای موفقيت تيم ملی در جام جهانی ۲۰۱۴ را به صورت جزوه و به دو زبان به مسوولان فدراسيون فوتبال داده و اسم آن را هم گذاشته «به سوی برزيل ۲۰۱۴»، هدف و رويايش را هم بر روی «راهيابی به مرحله دوم جام جهانی برزيل برای اولين بار در تاريخ فوتبال ايران» قرار داده است اما همان صفحه اول و در آغاز، آن‌چه تا کنون پيش رفته برخلاف خواسته‌هايش بوده است. نه شروع ليگ از ۲۱ تير اتفاق افتاده و نه برنامه‌های اردويی تيم ملی از ابتدا بر اساس اين برنامه جلو رفته است. اما سوالی که وجود دارد اين‌که چه اتفاقی افتاده تا اين برنامه مثل آن‌چه روی کاغذ نوشته شده اجرا نشده است.

سوالی که از همان ابتدای تعويق در شروع ليگ به وجود آمد هم‌چنان مطرح است که به چه دليل مسوولان سازمان ليگ در شروع ليگ تاخير وارد کردند؟ آنها و در راس سازمان، مهدی تاج هنوز به اين شائبه پاسخ نداده‌اند که آيا تماسی از سوی برخی باشگاه‌ها انجام گرفته که او هم مجبور شده به خاطر همان رودربايستی‌های متعارف ايرانی‌ها، سرنوشت تيم ملی را به زلف يک تاخير غيرکارشناسانه گره بزند. حتما اگر تيم ملی به خاطر مصدوميت بازيکنان کليدی‌اش دستش در جام جهانی در پوست گردو بماند، باشگاه‌ها هم مقصر هستند که برخلاف توصيه‌ی کی‌روش در برنامه پيشنهادی، جلوی نظارت کميته پزشکی فدراسيون فوتبال مقاومت کردند و به اجبار بازيکنان ملی خسته از راه رسيده را مجبور به حضور در تمرين‌های پيش فصل‌شان کردند.

* پاسخ به سوال سوم

آخرين سوال کی‌روش از همه ساده‌تر است. او پرسيده «آيا فوتبال ايران می‌تواند بگويد آری يا خير». اين سوال در عين سادگی همه‌ی جامعه‌ی فوتبال ايران را درگير خودش کرده؛ از هواداران فوتبال تا رسانه‌ها، باشگاه‌ها و مديران ارشد فدراسيون فوتبال. همان‌هايی که اگر تابستان آينده تيم ملی در جام جهانی نتيجه نگيريد خود را محق می‌دانند که از راس تا ذيل تيم ملی را به چهارميخ بکشند و با انتقادهايشان چهره حق به جانب به خود بگيرند و مثل "گلام"، شخصيت معروف سريال گاليور بگويند «من می‌دانستم». اکنون وقت پاسخ دادن به يک سوال ساده است. فوتبال ايران می‌تواند بگويد آری يا خير؟ می‌تواند بگويد که برايش تيم ملی و آبروی ملی چقدر ارزش دارد؟ می‌تواند بگويد که بين ليگی که هر سال تکرار می‌شود و جام جهانی که هر چند سال يک بار تيم ملی با بخت و اقبال، شانس حضور در آن را پيدا می‌کند کدام را انتخاب می‌کنند؟ اکنون وقت انتخاب است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016