نوشته زیر سومین قسمت از معرفی و بیان کمبودها و بی توجهیها و دغدغههای افراد دارای معلولیت در بحران و شیوع ویروس کرونا میباشد.
هدف از این گزارشها و پژوهش تحقیقی این است تا نشان دهیم معلولیت یک امر فردی و جدا از جامعه نیست بلکه یک امر اجتماعی و پیوند مستقیم با کل جامعه دارد. بدون مشارکت دیگر شهروندان نمیتوان مشکلات و گرفتاریهای اقشار آسیب پذیر جامعه بویژه قشر معلولان را کاهش داد و برابری و تساوی حقوقی برایشان برقرار ساخت و تبعیض نسبت به این افراد را از میان برد.
اگر میخواهیم معنای شکل گرفتگی فرهنگی یک جامعه را بشناسیم و بسنجیم که آن جامعه یا کشور برخوردار از یک فرهنگ متمدنانه یا عقب مانده است باید ببینیم آن جامعه با کسانی که بعللی در ضعف قرار گرفتهاند و یا ناتوان گشتهاند و یا دارای معلولیت میباشند، چگونه برخورد میکند، به عبارت دیگر وقتی فردی آسیب پذیر میشود و در موضع ضعف اجتماعی و مالی قرار میگیرد، یا کاستی جسمانی و روانی دارد، باید نگرش جامعه و نوع برخورد آحاد ملت را به و با این فرد یا افراد مشابه مد نظر قرار داد.
دقت بعمل آورد که مقامات اداری و نهادهای دولتی چه تدابیر قانونی و پروتکل حمایتی و تسهیلات مالی و درمانی و فرهنگی و اجتماعی برای آنان آماده کردهاند و به طور کلی وضعیتشان در جامعه چگونه است. تردیدی نیست که هر گونه سیاستگذاری جامعه در این خصوص بیانگر نوع بنیانهای فرهنگی، فکری، ذهنی و مسئولیت پذیری مسئولان کشور و تک تک افراد جامعه در قبال این دسته از افراد از جمله معلولان میباشد.
با توجه به آنچه اشاره شد میتوان برآورد کرد که کشور و جامعه ما چقدر توانسته در مسیر توسعه انسانی گام بردارد و آیا حداقل توانایی برای تجزیه و تحلیل و تغییر وضعیت موجود را دارا میباشد و یا نمیباشد.
رشد و توسعه جامعه تنها به معنای رشد اقتصادی و مالی نیست. بلکه یک کشور توسعه یافته در درجه اول باید رشد و توسعه انسان را مد نظر قرار دهد به بیانی دیگر رشد زمانی معنا میدهد که در خدمت انسانها باشد. عدم حساسیت، خودآگاهی و آگاهی نسبت به افراد دارای معلولیت در مردم یک جامعه نشان از این دارد که آنان اسیر معلولیت فکری و نگرشی هستند. اگر در جامعهای معلولیت فکری نباشد و جامعه معلول نباشد، افراد با معلولیتهای مختلف و خانوادههایشان احساس طردشدگی و ضعف و ناتوانی نمیکنند.
در مقدمه کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت سازمان ملل میآید، دولتهای عضو این امر را به رسمیت میشناسند که بسیاری از افراد دارای معلولیت در فقر زندگی میکنند و بر لزوم رسیدگی به تاثیرات فقر تاکید میکنند. بهای محرومیت اجتماعی بسیار بالاست، چرا که باعث وابستگی و در نتیجه نقض آزادیهای فردی میشود. محرومیتهای اجتماعی همچنین موجب ایجاد انگ و تصورات غلط، جداسازی و تبعیض میشود، که اینها به نوبه خود میتواند خشونت، بهرهکشی و سوءاستفاده و همچنین کلیشههای منفی نسبت به افراد دارای معلولیت را به دنبال داشته باشند. مجموع این موارد، باعث تکرار روند به حاشیه راندن افراد دارای معلولیت میشود. سیاستها و برنامههای عملی مشخص برای حضور اجتماعی فراگیر افراد دارای معلولیت، از جمله از طریق ارتقا حق آنها بر زندگی مستقل (ماده ۱۹)، مکانیسمی مقرون به صرفه جهت اطمینان از بهرهمندی آنها از حقوق بشر، توسعه پایدار و کاهش فقر است.
مــاده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز به حق برخورداری از سلامتی پرداخته است. طبق بند ۱ این ماده، هر کس حق بر تأمین زندگی شایسته از حیث خوراک، مسکن، مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی را دارد؛ این ماده حق بر زندگی آبرومند را بیان میکند که یکی از لوازم زندگی شایسته و آبرومند تأمین نیازهای اولیهای مثل سلامت است.
با وجود این در بسیاری از کشورها افراد دارای معلولیت از جمله معلولان ذهنی و روان و افراد ناشنوا-نابینا به خاطر نبود اشکال آسانخوان و تقویتی یا جایگزین ارتباطی هنگام تلاش برای دسترسی به اطلاعات و ارتباطات با مانع روبرو میشوند. به علاوه زمانی که میخواهند به خدمات دسترسی پیدا کنند، به خاطر پیشفرضهای کلیشهای کارکنان بخش خدمات و نبود آموزش کافی آنان با مانع روبرو میشوند.
حقوق بشر مشتمل بر سلسله آزادیها و حقوق انسانی مشروع، از جمله حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. اما تمام این حقهای بشری به یک قاعده بنیادین به نام حق حیات انسان میرسند. در واقع، تمام حقها و آزادیها مقوّم ذات حق بر حیات هستند. برخورداری از حداقلهای بهداشتی، لازمه حیات و حیثیت ذاتی انسـان به شمار میرود و عدم برخورداری از این حداقلها به منزله انکار والاترین ارزشهای انسانی است.
بنابراین، حق بر داشتن بهداشت، درمان و سلامتی را میتوان حقی بنیادین قلمداد کرد. زیرا حق بنیادین در نظام حقوق بشر به حقی اطلاق میشود که برای تحقق و بهرهمندی از سایر حقها و آزادیها ضرورت دارد. به همین جهت، از آنجا که بسیاری از حقوق و آزادیها بدون برخورداری از سلامتی و بهداشت بیمعنا خواهند بود، لذا حق بهداشت، درمان و سلامتی، حقی بنیادین محسوب میشود.
بسیاری از تلاشها برای غلبه بر موانع دسترسی افراد دارای معلولیت به حقوقشان زمانی به سرانجام میرسد که این شهروندان را متعلق به کل جامعه بدانیم، نه قشر خاصی که باید به آنان ترحم کرد. آنان باید احساس شهروندی کنند و خود را متعلق به جامعه بدانند تا هماهنگی و توازن بین افراد جامعه در تمامی نوع خود ایجاد شود.
ماده ۲۵ کنوانسیون حقوق معلولان مصوب ۲۰۰۶ نیز به موضوع سلامت اختصاص دارد. به موجب این ماده، دولتهای عضو کنوانسیون حقوق معلولان برخورداری از عالیترین اسـتاندارد سلامتی را بدون تبعیض بر اساس معلولیت، به رسمیت میشناسند و باید برای معلولان خدماتی مانند خدماتی کــه برای افراد دیگر فراهم کردهانــد، تدارک ببینند و با توجه به معلولیتشــان، خدمات لازم را برای تشخیص اولیه و درمان و برای پیشگیری و به حداقل رساندن ناتوانی (معلولیت) بیشتر در میان کودکان و اشخاص مسن فراهم کنند و در تدارک خدمات به نواحی روستایی توجه خاص شود. در این قسمت نگاهی به دغدغههای معلولان جسمی- حرکتی میاندازیم تا ببینیم آنان در روزهای کرونائی چگونه روزگار خود را سپری میکنند.
مشکلات معلولان جسمی- حرکتی در روزگار کرونا:
در ارتباط با معلولان جسمی- حرکتی، مختصراً در قسمت نخست این پژوهش به مشکلات آنان اشاره کردم. ولی با این حال در گزارش خانم ترانه بنی یعقوب بنام " عدالت کرونا و تبعیض ما" میخوانیم: حسین مردانی، معلولیت جسمی- حرکتی دارد و با عصا راه میرود. او نیز میگوید: «درباره پیشگیری از کرونا تا حالا ندیدهام که به افراد دارای معلولیت جسمی و حرکتی آموزشی بدهند. مثلاً شمایی که ویلچر داری یا عصا داری چکار باید بکنی؟ همه برنامههای آموزشی برای افراد سالم است. تا حالا از خودشان پرسیدهاند آیا کسی که از ویلچر استفاده میکند با این آموزشها میتواند ضدعفونی کند؟ آیا اصلاً فکر کردهاند من را که قرنطینه کردهاند چطور بیرون بروم و لوازم بهداشتی و ضدعفونی تهیه کنم؟ آنقدر در جامعه ما بین افراد سالم و افراد دارای معلولیت تبعیض هست که این روزها فکر میکنم اگر به ویروس کرونا مبتلا بشوم آیا پرستار و پزشک با خودشان نمیگوید این که معلولیت دارد بگذاریم آخر سر به او رسیدگی کنیم؟ من هم مثل خیلیها با شنیدن خبر شیوع کرونا ناراحت شدم اما یک خوشحالی هم داشتم اینکه بالاخره یک ویروس توانست تا حدودی برابری نسبی در جامعه بین فقیر و غنی و سالم و معلول ایجاد کند. کاش همین نکته یک درس اساسی به همه بدهد که این همه با تبعیض و ترحم به فرد دارای معلولیت نگاه نکنیم. همه دیدیم یک ویروس چطور توانست همه را خانه نشین کند. معلولیت هم فقط برای من و امثال من نیست و یک اتفاق کوچک میتواند برای همیشه کسی را معلول و خانه نشین کند.»
در گزارش ایسنا به نقل از شهروند بنام " رنج دو چندان معلولان در روزگار کرونا" میخوانیم: «امین معینی»، معلول ضایعه نخاعی است، او جزو گروهی است که به دلیل اشتغالش در بازار توانسته یک عدد ماسک تهیه کند. ۲۵۰ هزار تومان بهزیستی هفته پیش برای او واریز کرده است، اما میگوید که با ویلچرش به چندین داروخانه سر زده، اما نتوانسته مواد ضدعفونیکننده پیدا کند: «الان ۱۰ روز است که نهتنها از خانه بیرون نرفتم که حتی از روی تخت بلند نشدهام، دکتر هم نمیتوانم بروم، نه دستکش گیرم آمده نه ماسک.» گرانی وسایل بهداشتی برای این افراد اما تنها محدود به دو سه هفته اخیر نمیشود، معینی میگوید قیمت این وسایل از یک سال پیش به دلیل تحریمها بالا رفته بود: «از یک سال پیش به دلیل بالارفتن قیمت وسایل بهداشتی، بهزیستی هر دو سه ماه یکبار ۷۰ هزار تومان به حساب ما واریز میکرد، در حالی که یک بسته سوند ۷۰ هزار تومانی شده بود ۳۰۰ هزار تومان، یک بسته پوشک ۳۵ هزار تومانی شده ۷۵ هزار تومان.» معینی اینها را میگوید و اضافه میکند که بهتر بود به جای اینکه پول این وسایل به ما داده شود، خود کالاها تهیه میشد: «مگر نمیگویند یک انبار کشف کردهاند با چند میلیون ماسک یا دستکش و مواد ضدعفونی. خب اینها را کجا میبرند؟ بخشی را به ما بدهند که نیاز داریم.» ضعف جسمانی مسئله دیگری است که معلولان از آن رنج میبرند، آنها با توجه به میزان معلولیتشان، در برخی از اعضای بدنشان حس ندارند و درد را متوجه نمیشوند؛ همین موضوع کار را برای تشخیص بیماری سختتر میکند: «من تا قفسه سینه حس ندارم، وقتی دلم درد بگیرد، اصلا متوجه نمیشوم، در حالت عادی ریههای ما آسیب زیادی دیده است، معلولان برای مصون ماندن از این بیماری، تنها چارهای که دارند قرنطینه خانگی و ایزولهشدن در خانه است.» او میگوید که در این شرایط که افراد ناچار به ماندن در خانهاند، شاید متوجه شوند که معلولان در تمام سالهای زندگیشان چه رنجی را تحمل میکنند.
ادامه دارد
فرید انصاری دزفولی
کنشگر حقوق معلولان، عضو ارشد اتحادیه جهانی معلولان، عضو ناظر کمیته کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت سازمان ملل متحد