نشریۀ فکاهی "شارلی هبدو" در آخرین شمارۀ خود به تفصیل به اوضاع ایران و جنبش آزادی زنان پرداخته و کاریکاتورهای زیادی رادر انتقاد از روحانیت ایرانی و حجاب اجباری منتشر کرده است. "ریس"، مدیرمسئول نشریه که خود قبلاً قربانی تروریسم اسلامی بوده، از سکوت برخی محافل فرانسوی انتقاد میکند.
گروه کد پینک یکی از مدافعان تساهل و مدارا:
شارلی هبدو وقایع اخیر ایران را که با مرگ مهسا امینی آغاز شد به تفصیل شرح میدهد و به نقل از شهلا شفیق نویسندۀ و جامعهشناس ایرانی میگوید: "از چند سال پیش، فاصلۀ بین موجهای اعتراض کمتر و کمتر شده". از جنبش "چهارشنبههای سفید" تا "دختران خیابان انقلاب"، این نوع حرکتها مدام افزایش یافته است. شارلی هبدو مینویسد: اینک زنان فعال ایرانی در خارج از کشور چشم بهراه یک بسیج بینالمللی هستند.
علاوه بر این گزارش، شارلی هبدو در سرمقالۀ خود تحت عنوان "جمهوری لائیک یا اسلامی؟"، مینویسد: از اوضاع چنین برمیآید که جوامع قرن بیست و یکم باید نه تنها با گرم شدن کره زمین و خرابی محیط زیست، که با "امر دینی" هم مبارزه کنند. در غیر این صورت ریهها و سلولهای عصبیمان کمکم دچار خفگی خواهد شد!
نویسندۀ سرمقاله که "ریس" نام دارد، در حملۀ تروریستهای اسلامگرا به دفتر مجلۀ شارلی هبدو (ژانویۀ ۲٠۱۵) گلوله خورد اما زنده ماند. او قبل از آن واقعه و بعد از آن، هیچگاه از حمله به اسلامگرایان و سایر مذهبیهای تندرو (مسیحی یا کلیمی) دست برنداشته است.
"ریس" معتقد است که در جوامعی مثل فرانسه، مردم به درستی نمیفهمند زندگی در کشوری که تماماً تحت کنترل دین و مذهب باشد، چه معنایی دارد.
او در سرمقالۀ اخیر مینویسد: "عجیب است که کسانی که معمولاً از تساهل و مدارا دفاع میکنند، هیچگاه خواستار آن نشدهاند که رژیمهایی چون جمهوری اسلامی در برابر زنان یا بیخدایان یا مسیحی و کلیمی مدارای بیشتری به خرج دهند... متأسفانه این جور آدمها برای اعتراض به وضعیت زنان ایرانی نیز سکوت کردهاند".
کنایۀ "ریس" بیشتر متوجه جریانهای فکری فرانسوی است که با شعار دفاع از اقلیتها، گاه به سهلانگاری و نادیده گرفتن خشونتها و تعصب مذهبی متهم میشوند.
"ریس" این نوع افراد را خطاب قرار میدهد و میپرسد: "کدام را ترجیح میدهید؟ جمهوری اسلامی ایران یا جمهوری لائیک فرانسه را؟" به عقیدۀ "ریس" این پرسشی بسیار جدی است. او میگوید: "از هر زاویهای که میخواهید مسئله را بررسی کنید، خواهید دید که در نهایت ناچار خواهیم بود که در سدۀ بیست و یکم، از این دو گزینه یکی را انتخاب کنیم"...