بیمارستان فیروزآبادی یادآور شاه عبدالعظیم است و خاطره هایی دور و نزدیک، ماشین دودی و حکایتهایش، زنان خرابه و زاغه نشین و قهوه خانههای جاده میدان شوش به شاه عبدالعظیم که برای ما شابدول عظیم و بعدتر شهرری، پل سیمان و ابن بابویه و سه راه ورامین و دارالمجانین امین آباد و بی بی شهربانو یک طرف، گورستان امام زاده عبدالله و بیمارستان فیروزآبادی و چلوکبابهای اسمی بازار حرم و زیارتهای تفریحی و اسبابِ خنده، و کارهای خلاف و دعواها و بزن بزنها هم سوی دیگرش، که همه را در رمان"بچههای اعماق" آوردم. چلوکبابهای بازارحرم در میان آن همه گورستان و خرافه و بدبختی مزهای میداد و بوی گُلاب قمصری که کلافه مان میکرد. بعدها ابن بابویه و سه راه ورامین و بوف کور و دیگر داستانهای هدایت و مراسم تشییع جنازه آدمهای اسم و رسم دار به ابن بابویه و فاتحه خوانی بر سرِ قبرِ"بزرگون" درصحن حرم به آنها اضافه شدند.
تصور نمیکردم روزگاری پزشک درمانگاهی در همان جاده بشوم و یا سر و کارم به عنوان پزشک به بیمارستان فیروزآبادی بیفتد، بیمارستانی که از همان کودکی و نوجوانی سردرش و فضای سبزش برایم قشنگ و دلنشین بود. بعدها وقتی دریافتم که بانی این بیمارستان یک آخوند است تعجب نکردم چون آن روزگاران فکر میکردم آخوند خوب هم وجود دارد، آخوندی به نام آیت الله فیروزآبادی:
"... دوره هفتم مجلس شورای ملی نیز آیتالله فیروزآبادی از تهران به نمایندگی انتخاب شد و در این دوره بود که حقوق نمایندگیاش را که در صندوق مجلس انباشته بود در جهت امور عامالمنفعه مورد استفاده قرار داد. پسر آیتالله فیروزآبادی در این باره میگوید:
"... تمام حقوق پدرم در دوران وکالتش ۲۴ هزار تومان بود که تصمیم گرفت آن را برای ساخت بیمارستان مصرف کند. با ۷ هزار تومان "باغ حرمتالدوله" را خرید، که مال آقای سپهبدی، سفیر ایران در سوئیس بود. تلگرافی به ایشان اطلاع داد و او هم پذیرفت ۵۲ هزار متر مربع را با ۷ هزار تومان در سال ۱۳۰۷ خرید. البته پدرم سی سال بعد با مالک باغ دیدار کرد.
پدرم هر روز مزد کارگران را میداد و بر سر در بیمارستان نوشت:
«این مریضخانه وقف است بر فقرا و رعایا و غربا و بیچارگان، لعنت بر کسی که تخلف نماید»
تا پدرم زنده بود همه بیماران مجانی معالجه میشدند، حتی یک سال پدرم پولی را جمع کرده بود تا به سیلزدگان خرمشهر بدهد، وقتی آنجا رفت، نامهای به من و برادرم نوشت که شبها حتما به همه بیماران سر بزنیم. اگر کسی پول خرید دارو نداشت به او کمک کنیم.
بیمارستان ۴۲ موقوفه دارد. حتی حکیمالملک، نخستوزیر شاه هم ملکی را وقف کرده بود. این بیمارستان در دوم آذر ماه ۱۳۱۳ افتتاح شد. "
نزدیک به۹۰ سال از آن تاریخ میگذرد.
" درحال حاضر بیمارستان فیروزآبادی به عنوان یک بیمارستان جنرال تخصصی و درجه یک در شهرری با متراژ تقریبی ۵۲۰۰۰ متر مربع زمین و حدود ۲۵۰۰۰ متر مربع به ارائه خدمات درمانی پرداخته و با دارا بودن حدود یکصد تخت ویژه
به عنوان مرکز تخصصی بخشهای ویژه قلب در شهرری و جنوب تهران و تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران میباشد. بیمارستان فیروزآبادی دارای تخصصهای زنان، جراحی، داخلی، گوارش، اطفال، ارتوپدی، رادیولوژی، روماتولوژی، نفرولوژی، بیهوشی، ارولوژی، گوش و حلق و بینی، نورولوژی، روانپزشک، چشم، پاتولوژی، تغذیه و داروسازی است و... "
و چه خوب خواهد شد که آخوندها دست از سر سیاست و جنایت پیشه گی بردارند و بروند دنبال همین نوع کارها تا لااقل" لعنت"
امثال آیت الله فیروزآبادی هم نصیبشان نشود.
مسعود نقرهکار
ـــــــــــــــــــــــــ
منابع:
عالمی که در شهرری بیمارستان رایگان ساخت | فرهنگ نیوز (archive.org)
بیمارستان فیروزآبادی، ویکی پدیا، دانشنامه آزاد