دو قاضی تبهکار به دست یک دلاور ایرانی، که نامش در تاریخ ایران به نیکی ثبت خواهد شد، به بهشتِ قلابیای که این جانیان ضد ایرانی به مردم میفروختند، فرستاده شدند و رفتند وردست دیگر تبهکارانی چون قاسم سلیمانی، رییسی و...
نگارنده خود مخالف خشونت بوده و بارها تاکید داشته است که همه این تبهکاران از بالا تا پایین میباید به دست قانون سپرده شده و آشکارا محاکمه شوند ولی وقتی کارد به استخوان میرسد و حکومت این همه ستم، نابرابری، قلدری و زورگویی و بیعدالتی را بر جامعه تحمیل میکند؛ پس از ۴۶ سال چوبههای نفرتانگیر دارش همچنان بر پا است و زندانها پُر از زنان و مردان حقگوی ایران است، نمیتوان چشمداشت چنین ترورهایی را نداشت!
حکومت تروریست، باید چشمبه راه ترورشدن هم باشد
همه میدانیم که آخوندها حتا پیش از دست یافتن به قدرت، با آتش زدن سینما رکس آبادان، دست به جنایتی بزرگ و وحشتناک زدند. با دست یافتن به قدرت و تشکیل حکومت ۴۶ سال در درون و بیرون از ایران ترور، آدمکشی و کودککشی شناسه بارز حکومت اسلامی بوده است. چون نیروی خرد و دانش نداشته و ندارند تنها با تکیه برترور، گروگانگیری و رفتارهای وحشیانه، ایجاد ترس و خریداری مزدور تا امروز، که دیگر همه راهها هر روز بر روی آنان بستهتر میشود، کار خود را پیش بردهاند.
بنا بر پژوهش و بررسی ارزشمند بنیاد برومند (که نگارنده پیشتر مقالهای در باره آن نوشت) حکومت اسلامی در ایران و در بسیاری کشورهای جهان ۸۶۱ ترور موفق و ۱۲۹ اقدام به ترور ناموفق داشته است. و این شامل ناپدیدشدگان قهری چه در ایران و چه در منطقه و شمار ناروشنی از زندانیانی که زیر شکنجه کشته شدند نمیشود که حکومت با زور و فشار و تهدیدِ دکترها در پزشک قانونی یک تاییدیه ساختگی روی پرونده آنها نهاد که در اثر بیماری فوت کردهاند.
***
اکنون که دو قاضی بدنام و تبهکار حکومت ترور شدهاند، آه و ناله سردادهاند. ولی تازه این آغاز کار است:
باش تا صبح دولتت بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است!
آنچه خود کاشتی، درو خواهی کرد!
برخی نازکدلان خیلی انسان دوست نوشتند که هر تروری بد است. نه جانم هر تروری بد نیست و گاه به سود انسان و بشریت است.
اگر هیتلر ترور میشد
هیتلر بارها از ترور جان سالم به در برد ولی مهمترین آن در سال ۱۹۴۴ یکسال پیش از پایان جنگ جهانی دوم رُخ داد. نگارنده پیشتر (۱) مقالهای در باره افسر دلیر آلمانی "کِلاس فُن اِشتُافِنبرگ" نوشتم که برنامه ترور هیتلر را در سال ۱۹۴۴ به اجرا گذاشت. تنها یک رویداد پیشبینی نشده که جابهجایی کیف دربرگیرنده بمب وسیله یک افسر دیگر شرکت کننده در جلسه بود هیتلر را از مرگ حتمی رهانید. همین ژنرالی که کیف را نیم متری جابهجا کرده بود و سه تن دیگر در انفجار بمب کشته شدند ولی هیتلر تنها خراشهایی برداشت و از این ترور نیز جان به دربُرد. لُب سخن آن مقاله نیز این بود که بنا بر بررسیها اگر هیتلر در آن رویداد کشته میشد، چند میلیون انسان زنده میماندند.
اینک پرسش این است آیا برنامه ترور هیتلر کار درستی نبود؟ آیا ترور این دو تبهکار که حکم اعدام سدها جوان بیگناه را دادند و زندگی سدها زن و مرد بیگناه دیگر و خانوادههایِ آنان را با پرونده سازیها و حکم سالها زندان از بین بردند، به سود جامعه بوده است یا نه؟ این باید درسی باشد برای دیگر قاضیان جنایتپیشه که با پرونده سازیهای ساختگی جان جوان پاکباخته، زنان و مردانِ حقگوی ایران را میگیرند، جان کسانی که تنها جرمشان اعتراض به اینهمه ستم و ناکارآمدی و ویرانی ایران است. ترور این دو جانی پیامی روشن هم برای رهبر متوهم و بیمار و هم دیگر جانیان حکومت اسلامی داشت که بدانند دوران یکهتازی آنان بهسر آمده است و هر آن امکان دارد اینچنین هدف انتقام مردم جانبهلب رسیده قرار بگیرند. این دیگر از دایره خواست من و دیگرانی که بارها به شما هُشدار دادیم تا دیر نشده دست از ستمگری، قلدری و ویرانی ایران برداشته و به خواسته مردم گردن نهاده و به یک همه پرسی با کنترل سازمانِ ملل و نهادهای حقوق بشری تن دهید، بیرون است. هُشدار دادیم و ناسزا هم شنیدیم که چگونه میتوان از این جانیان چنین درخواستی داشت! هدف من و دیگرانی که با من همرای بودهاند تنها و تنها راه مسالمتآمیز رهایی ایران و برونرفت از این وضع ویرانگر امروز بوده که بدون خونریزی و گرفتارکردن ایران در یک جنگ دیگر، حکومت دیگری جایگزین شود که درونمایه و شکل آن را مردم در گزینشی آزاد تعین خواهندکرد. من و دیگران هم میدانستیم که این زالوهای مفتخور و بیکاره پندپذیر نیستند و تنها مشت آهنین میخواهند (التماس امروز آنان به ترامپ برای مذاکره را میبینیم) ولی وظیفه میهنی خود را برای ثبت در تاریخ انجام دادیم.
پانویس:
۱ ـ کِلاس فُن اِشتُافِنبرگ، افسری دلیر که کوشید هیتلر را نابود کند، چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۸ ـ ۲۵ دسامبر۲۰۱۹، بارنشر ۵ فروردین ۱۴۰۲ ـ ۲۴ مارس ۲۰۲۳، خبرنامه گویا