وقتی شرافت ایران قربانی معامله ترامپ با شیوخ عرب میشود
در بحبوحه کشمکشهای ژئوپولیتیکی منطقه خلیج فارس، خبری نگرانکننده و تأملبرانگیز فضای رسانهای را درنوردیده است: دونالد ترامپ، رئیسجمهور فعلی ایالات متحده که برای دومین بار سکان ریاست جمهوری را در دست گرفته، در سفر آتی خود به کشورهای عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، قصد دارد در سخنرانی رسمی خود از واژه تحریفشده «خلیج عربی» استفاده کند. این اقدام، که آشکارا در جهت جلب رضایت شیوخ عرب حوزه خلیج فارس صورت میگیرد، نه تنها یک خطای سیاسی بلکه یک توهین مستقیم به هویت تاریخی و ملی مردم ایران است.
وقتی نامها، میدان نبرد میشوند
خلیج فارس یک واژه جغرافیایی نیست؛ خلیج فارس شناسنامهای است تاریخی، فرهنگی و تمدنی. از الواح هخامنشی تا نقشههای قرون وسطایی اروپایی، از متون جغرافی دانان اسلامی تا بیانیههای رسمی سازمان ملل متحد، همگی بر این نام مهر تأیید زدهاند. بیش از سه هزار سند رسمی بینالمللی در تأیید نام «Persian Gulf» وجود دارد. تحریف این نام، چیزی فراتر از یک بازی سیاسی است؛ این تلاشی است برای پاک کردن حافظه تاریخی یک ملت.
ترامپ، مردی که سیاست را به یک شوی رسانهای تقلیل داده، این بار نه برای اهداف استراتژیک که صرفاً برای کسب دل برخی حکام نفتی منطقه، پا روی حقیقتی میگذارد که قدمتی هزاران ساله دارد. او فراموش کرده که مشروعیت واژهها را تاریخ تعیین میکند، نه دلارهای نفتی.
سکوت، خیانت است
اما در کنار خشم مشروع از این تحقیر آشکار، باید به یک واقعیت تلخ درونی نیز اعتراف کنیم: ضعف دیپلماسی، انزوای بینالمللی و بیاعتباری ساختار رسمی جمهوری اسلامی، راه را برای چنین گستاخیهایی هموار کرده است. سالهاست که حکومت ایران با سیاستهای تند، نابخردانه و منزویکننده، عملاً پشت به سرمایهی عظیم فرهنگی و تمدنی ایران کرده و با آن بیگانه است.
در چنین شرایطی، مسئولیت بر دوش ما، مردم ایران، سنگینتر از همیشه است. امروز، روشنفکران، نویسندگان، روزنامهنگاران، اساتید دانشگاه، فعالان رسانهای و حتی کاربران ساده شبکههای اجتماعی وظیفه دارند در برابر این هجمه ایستادگی کنند. نه با شعار، بلکه با قلم، با سند، با تولید محتوا، با روشنگری عمومی. سکوت در برابر تحریف نام خلیج فارس، به معنای همراهی با تحقیر تاریخی ملت ایران است.
از هرجا که هستیم، باید برخیزیم
ایرانی امروز در هر کجای جهان که باشد چه در تهران، چه در نیویورک، چه در سیدنی یا استکهلم وحتی چه در کشورهای حاشیه حوزه خلیج فارس باید بداند که دفاع از «خلیج فارس»، دفاع از عزت فرهنگی و هویتیاش است. اگر ما ننویسیم، دیگران تحریف میکنند. اگر ما اعتراض نکنیم، امثال ترامپ با بیشرمی تاریخ ما را به تاراج خواهند برد.
رسانهها، شبکههای اجتماعی، مجلات علمی، تریبونهای عمومی، حتی پلتفرمهای بینالمللی مانند ویکیپدیا، همه جبهههای این جنگ نرماند. وظیفه همه ماست که با زبان جهانی، با مستندات تاریخی و با قدرت قلم، نگذاریم نام «خلیج فارس» قربانی معامله گری سیاسی شود.
خلیج فارس؛ نه قابل مذاکره، نه قابل تحریف
در پایان، این را باید به همه آنانی که در خیال خام تحریف تاریخاند، اعلام کرد: خلیج فارس، نه یک شعار است و نه یک تعصب، خلیج فارس، سندی ست بر حضور زنده یک تمدن. هیچ سیاستمداری، حتی اگر نامش ترامپ باشد، نمیتواند نامی را که در هزاران سند بینالمللی ثبت شده، به دلخواه خود تغییر دهد.
ملتی که حافظهی تاریخی دارد، اجازه نخواهد داد نامش به یغما برود.
پارسا زندی )مشاور حقوقی)