Tuesday, Aug 5, 2025

صفحه نخست » ایرانِ آزاد و دشمنانش، اتحاد ملی برای نجات ایران، فرصتی برای جبران خطاها، دارکوب

azad.jpgقسمت چهارم (ادامه از قسمت سوم)

آیا انتقال تجهیزات نظامی و اتمی به داخل مناطق مسکونی یا نزدیک آنها تقصیر اسرائیل است؟؟؟

یا شما و آن 1151 کنشگری که به جای تقویت صدای رضا پهلوی به عنوان رهبر دوره گذار و متقاعد کردن دنیا در موجودیت یک آلترناتیو مقتدر برای پر کردن مرجعیت سیاسی در ایران، نوک پیکان حمله را از ج ا به بهانه تجاوز اسرائیل و دلسوزی برای کشته‌های غیرنظامی، به سوی رضا پهلوی چرخاند و یکبار دیگر باعث شد تا ج ا از این مهلکه جان سالم به در بَرَد.

با علم به اینکه می‌دانید این حکومت از این فرصت نه برای ترمیم روابط خود با مردم و یا حتی شما به‌عنوان پاداش، که از این فرصت فقط برای تجهیز و بازسازی مجدد سرکوب (مثل تشدید مجازات جاسوسی و موج جدید دستگیری‌ها) استفاده می‌کند در حالیکه باید این فرصت را از وی می‌گرفتید. شما را می‌گویم، نه دیگران. چون اغلب آن 1151 نفرِ دیگر مامور و معذور ج ا هستند (البته زنده‌های آنان!).

آیا ظهور مجدد خامنه‌ای بعد از جنگ 12 روزه و حرف‌هایی که زد به اندازه کافی گویای ذهن پلید و متوهم این مرد نبود تا به خود آیید که اعطای این مهلت، خیانت به نجات ایران و مبارزات مردمی است که با دیدن این کُنش‌ها، مواضع و بیانیه‌ها، دیگر نمی‌دانند که باید از دست ج ا به خدا پناه ببرند یا از دست شما کینه‌توزانِ احمقِ‌ خودشیفته؟! که کوتاه نمی‌آیید و حاضر نیستید دست از سر ما مردم بردارید. اصلاً به شماها چه که ما با حملات اسرائیل می‌میریم یا زنده می‌مانیم.

ما اصولاً مردگانی در صفِ گور هستیم، که اگر از حمله اسرائیل نمیریم، که احتمال خیلی زیادی دارد؛ از مسمومیت هوا، ریزگردها، حملات عمدی شیمیایی سپاه، سیل و بلایای طبیعی به دلیل نابودی یک سوم جنگل‌های کشور و خشکاندن تالاب‌ها و دریاچه‌ها، بی‌آبی و آب شُرب بی‌کیفیت، تصادفات رانندگی، خودرو بی‌کیفیت، گلوله خوردن به جرم خوشحالی، کالا و خدمات بی‌کیفیت، قصور پزشکی، سقوط در چاه، خفت‌گیری در سرقت موبایل یا لپتاپ، گازگرفتگی ناشی از وسایل گرم‌کننده و گرمایشی ساخت تولید داخل به دلیل حذف سنسور 1 دلاری اکسیژن، تفنگ ساچمه‌ای در اعتراضات مدنی، پارازیت‌های پر قدرت اخلال سیگنال ماهواره، قتل به دلیل تصور جاسوس بودن، سر نکردن روسری، مشروبات الکلی مسموم، مسمویت غذایی در مدارس و دانشگاه‌ها، عدم اجازه ورود واکسن امریکایی، نبود و گرانی داروهای حساس، تیراندازی نیروی نظامی به خودروهای عبوری، کشته شدن توسط راننده اسنپ به دلیل بدحجابی و صدها و هزاران هزار مناسبات کشنده دیگر و به زودی گرسنگی ناشی از مکانیزم ماشه و در نهایت گونیِ شن شدن در سپر انسانی، حتماً و حتماً خواهیم مُرد که به لطف مهلتی که شما "اپوزیسیون" نصیب ج ا کرد، این آخری در حال تدارکات دقیق می‌باشد.

از این موجودی که تمام ثروت مملکت را خرج تاسیسات خطرناک موشکی و هسته‌ای در سراسر خاک ایران نموده، شهر اصفهان را به خاطر این تاسیسات نابود و غیرقابل سکونت کرده و اصلاً معلوم نیست که در آینده، حملات اسرائیل یا امریکا به هر یک از این تاسیسات خطرناک که ممکن است وسط یک شهر بزرگ باشد، چه تاثیرات مخرب زیست‌محیطی و انسانی خواهد داشت، واقعاً با حفظ بقایش، به دنبال چه خیر و برکتی برای ما مردم هستید؟

دو سال پیش همه کسانی که در احتمال حمله خارجی نگران بودند، از جمله همین نویسنده در پاسخ به بیانیه آن شصت نفر، (آن بیانیه‌ای که سال‌ها منتظرش هستیم، این نبود!) هشدار دادند این مسیری که ج ا می‌رود به‌طور قطع و یقین به جنگ محدود یا نامحدود ختم خواهد شد. آیا گوش شنوایی بین این شما 1152 نفر بود؟ در این مقاله استدلال شد که اگر واقعاً نگران ایران و مخالف جنگ هستید بیانیه‌ای در خصوص اتحاد برای سرنگونی صادر کنید تا سایه جنگ از سر مملکت برای همیشه دور شود. نه تنها این کار را نکردید که اکنون درست موقعی که باید تیر خلاص را به ج ا زد، تا جنگ‌های بی‌شمار بعدی در آینده نزدیک در نگیرد، پا پس کشیدید و دروغتان برملا شد که شما واقعاً علیه جنگ نیستید. شما هم مثل آن کاسبان تحریم، جیره‌خور ج ا هستید و یک زندگی انگلی وابسته و پیوسته به موجودیت ج ا دارید.

دست شما و دوستانتان برای مردم خیلی وقت است که رو شده، اما سر خود را در برف کرده‌اید.

پس بدانید و در همینجا از طرف بخش بزرگی از هموطنانم به شما هشدار می‌دهم که:

مسئول کشته شدن انسان‌ها در حملات بعدی اسرائیل و امریکا شخص پرستو فروهر، آن 1151 و ریاکارانی هستند که در لباس اپوزیسیون آب به آسیاب ج ا می‌ریزند، نه اسرائیل، نه هیچ دولت دیگر و نه حتی خامنه‌ای.

شخص شما و آن 1151 نفر که حاضر نیستید و حاضر نشدید تا از این فرصت طلایی هم برای نجات ایران استفاده کنید.

اما شما و دوستانتان بدانید که این بار نمی‌توانید با رانت مبارزاتی و اینجور سهمیه‌های سیاسی، برای خود حقّانیت و اعتباری کسب کنید. مردم دیگر فریب شما را نمی‌خورند. همه این حاکمانِ جانی زمانی در زندان‌های شاه به سر می‌بردند که اکنون می‌فهمیم حقشان زندان و شایسته تبعید و اعدام بودند و خشم مردم را نسبت به اقدام خود در شکایت از صدر اعظم آلمان دیدید اما هرگز نفهمیدید و من در اینجا سعی کردم تا حدی ترجمان منطقی احساسات آنان برای شما باشم.

خشم مردم از شما و آن 1151 نفر بسیار است: آن موقع که با شاه مبارزه می‌کردید، می‌گفتید نظام غیر قابل اصلاح است و باید با اسلحه وی را پایین کشید و در این جهت حتی با شیطان هم پیمان شدید با علم به اینکه می‌دانستید این مرد ممکن است ایران را به 1400 سال قبل برگرداند، اما این قمار بزرگ را بدون توجه به عواقبش بر سر ایران انجام دادید، چون با تمام وجود به دنبال سرنگونی شاه بودید؛ ولی اکنون با علم به اینکه می‌دانید ج ا اصلاح‌ناپذیر است و حتی یکی از همفکران شما (محسن کدیور) در این مورد سال 97 مقاله‌ای مفصل نوشته، و نیز با علم به اینکه می‌دانید به جز رضا پهلوی هیچ قدر متیقن مورد اعتماد اکثریتی بین مردم ایران و جهان متمدن وجود ندارد و پیروی از وی قطعاً می‌تواند بدون هیچ قماری، در عرض مدتی کوتاه ایران را از منفی 1400 به شرایط تنفس نرمال بالا بکشد، اما تردید می‌کنید و بهانه می‌آورید و حاضر نیستید با این تنها وسیله نجات، این تنها تخته شناورِ قابل اتکا در دریای خون ایران، هم‌پیمان شوید تا با همگامی و همراهی همه نیروهای میانی، پرونده ج ا برای ابد به زباله‌دان تاریخ سپرده شود.

خانم فروهر!

اگر به مشارکت امثال شما که نیتی متفاوت از آن 1151 دارید نیاز نبود، روده‌درازی نمی‌کردم. قانون انقلابات موفق این است که در یک فضای دوقطبی دو مؤلفه مردم و نیروهای میانی (نوازندگان ارکستر)، با مؤلفه سوم که رهبری ارکستر است، موسیقی انقلاب را به طور موزون بنوازند. تکنوازی نوازنده‌ها حالِ تماشاچی را بد می‌کند همچنانکه حال مردم از دست شما تکنوازهای مغرور خون است.

نیاز به نواختنی مثل سال 57 است!

آن موقع که گروه‌های سیاسی در حال بمب‌گذاری، ترور و هفت تیرکشی بودند مردم زندگی عادی و آرامی داشتند (فقر بود مثل همه جای دنیا، اما مردم فقیر نبودند) و هیچ دلیلی برای انقلاب نبود اما با دروغ و حیله آنان را وسطِ میدان مبارزه با خاندان پهلوی کشیدید و هیزم آتشی کردید که برافروخته بودید و حالا که میلیون‌ها نفر از همین مردم در فقر و فلاکت و شرایط غیر عادی زندگی، هزاران دلیل برای انقلاب دارند و هیچ گریزی از جنگ با خامنه‌ای نمی‌بینند و نیاز به کمک شما چند هزار نفر هست تا هماهنگ با کمک‌های خارجی به هنگام رویارویی نهایی، از تریبون‌های خود پیام قوی به همه جهان دهید که نباید از فقدان آلترناتیو ج ا هراسید، به یکباره از صدر اعظم شکایت می‌کنید، بیانیه برای کناره‌گیری خامنه‌ای، برای رفراندم در تجدید حیات ج ا و انواع بیانیه... تا با هیاهو دنیا را از خلاء قدرت و مرجعیت سیاسی بعد از سرنگونی بترسانید!

لااقل سکوت کنید و اصلاً هیچ نگویید. دیگر ساده‌تر از این نیست که حتی اگر ج ا صرفاً به واسطه لجبازی‌های رهبرش سرنگون شود و شخصی مثل رضا پهلوی قدرت را برای دوره گذار در دست نگیرد، در خلاء یک مرجع سیاسی معتبر و وحدت‌بخش، خارجی‌ها از لیست خودشان برایمان رهبر تعیین خواهند کرد. آن موقع، ما که در کانون این ناامنی هستیم باید تقاص این نمایش‌های مُخّرب امثال شما را بپردازیم نه شما که در جاهای امن زندگی می‌کنید. زمانی که در اثر ناامنی داخلی ناشی از بحران‌های تجزیه‌طلبی، مدل‌های عراق، سوریه و یا لیبی به ایران تحمیل می‌شوند و قطعاً نخستین اقدام اسرائیل با حمایت امریکا، ویران کردن همه زیرساخت‌های ایران خواهد بود تا از عواقبِ احتمالی هر هندوانه سربسته‌ی دیگری به جز رضا پهلوی، حذر کرده باشد.

بدانید و مطمئن باشید که هرگونه غفلت، رفتار و گفتار شما خارج از جبهه ملی رضا پهلوی، به نفع ج ا و ادامه جنگ و هرج و مرج بعد از جنگ تمام خواهد شد و ایران را به خاک سیاه -بدتر از سوریه، عراق و لیبی-، خواهد انداخت.

وقتی باقی نمانده، 60 میلیون زیر خط فقر، اقتصاد فروپاشیده، زیست-بوم نابود شده و اجتماع از هم گسیخته تحمل یک نمایش دیگر از جنس 2 خرداد 76 آنهم وسط مکانیزم ماشه، برای اصلاح وضع موجود یا جنگی دیگر با رهبر منتخب خارجی را ندارد. دیگر هیچ چیز در توبره ایرانِ ویران باقی نمانده که بتوان آن را مصرف کرد. ظرف و مظروف هر دو تمام شده و از بین رفته...

مثل شما این نوشته را می‌خوانید اما نمی‌توانید با آموزه‌هایی که از آن پدرِ مبارز به یاد دارید، و در تقابل با آن تار و پود نفرت و دروغ که از شهریور بیست به این سو علیه خاندان پهلوی در سلول‌-سلول وجود پدران ما نهادینه شده، خلاف عقاید پدری که دوستش دارید، به مشربی دیگر بگروید. راهی که رهبرش فرزند همان پدری است که پدر شما همه عمرش را در زندانِ پدر وی گذرانده. اما با این فکر شما حتی فرصت جبران خطاهای پدرتان را از وی گرفته‌اید. شاید پدر بزرگوار شما که می‌گویند آدم شجاعی بوده، اکنون اگر می‌بود می‌فهمید راهی که رفته اشتباه، تصوری که از منش دیکتاتوری داشته غلط، و جامعه‌ای که بر باد داده، اتفاقاً مبتنی بر عدالت و زیستِ دموکراتیک بوده است. شاید متوجه می‌شد آرمانی که به پایش زندگی‌ و آزادی‌اش را داد، توهمی بیش نبوده و تغییر مسیر می‌داد و با پیوستن به کارزار ملی شاهزاده برای سرنگونی ج ا سعی می‌کرد تا اشتباهاتش را جبران کند، کاری که این نویسنده برای جبران خطاهای پدرِ زندان رفته زمان شاه در پیش گرفته تا روحش بیش از این، بابت سهمی که در نابودی این میهنِ مظلوم و کودکان مظلوم‌ترش داشته، عذاب نکشد.

از آن روزی نترسید که ایران به دست فرزند آن کسی که 47 سال پیش پدرش را با دروغ و جنایت از کشور بیرون کردند، آزاد شود، از روزی بترسید که دوباره نسیم عشق و آزادی از ایرانِ آزاد و آباد، هنر و ادبیات و همه زیبایی‌هایی که شما و دوستانتان مسئول خراب کردنش بودید وزیدن گیرد، از اینکه تارهای ساختگی و شگفت آور افکار ضد ملی‌تان این بار در حکومتِ فرهمند ناشی از اعتماد و اعتقاد جامعه‌ی نرمال ایران در ادامه مسیری که رضاشاه بنیان گذاشت، فرو ریزد و در سایه یک حکومت ملی متوجه شوید که نه سهمی در ایجاد این جامعه زیبا داشته‌اید و نه فرصتی برای اظهار تاسف و عذرخواهی از ملت.

در این لحظه است که باید با وجدان خود بابت همه جان‌های عزیزی که به سبب خط مشی سیاسی سراسر خطای امثال شما و پدرانتان همین امروز از بین رفت، تنهای تنها شوید.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy