جمعه 17 آبان 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


انتخاب اوباما: پيروزی اميد بر ترس، علی کشتگر

باراک اوباما
پس از تصويب قانون اساسی آمريکا به همت توماس جفرسون و جورج واشنگتن و لغو برده داری به فرمان ابراهام لينکن، انتخاب نخستين رئيس جمهور سياه پوست، سومين نقطه عطف در تاريخ تحول دموکراسی و حقوق بشر در اين کشور است. بحران فراگير مالی و پيروزی اوباما نشانه شکست اقتصادی و سياسی نئوليبراليسم نيز هست ... [ادامه مطلب]

موی خودم است! ميشاييل تومان، دی تسايت، برگردان از الاهه بقراط

تا چند سال پيش، قابل تصور نبود که عکس زنان را با چهره در روزنامه منتشر کنند. اگر "تايمز مالی" عکسی درباره نمايش موزيکال "کاباره" منتشر می‌کرد، سانسورچيان دست و پای رقصندگان را در تمامی نسخه‌های آن سياه می‌کردند. امروز اما نخستين زنان مجری در تلويزيون عربستان چهره نشان می‌دهند. يک کودتای تلويزيونی در کشوری که تا کنون مسئله‌اش بيشتر بر سر نديدن بود تا ديدن! ... [ادامه مطلب]

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

محمد خاتمی: اصلاحات فقط و فقط از طريق دين امکان‌پذير است، ايسنا

حجت الاسلام والمسلمين سيدمحمد خاتمی گفت: اصلاحات نه عصايی دارد که تبديل به اژدها شود و نه يد بيضائی. بنابراين آنانی که از اصلاحات اژدها می‌سازند اشتباه می‌کنند و اصلاحات را بزرگتر از آن‌چه هست معرفی می‌کنند.

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا) سيدمحمد خاتمی در نخستين نشست ويژه تبيين مبانی نظری اصلاحات در محل دايره المعارف اسلامی طی سخنانی در نخستين جلسه از سه جلسه تبيين مبانی اصلاحات در بنياد باران، اظهار کرد: از رويکردهای مهم اصلاح‌طلبی، احترام به گشادگی در فضای بحث و گفت‌وگو و آزادی در ابراز نظر و انديشه‌ورزی و هزينه ندادن برای آن است.

وی با يادآوری اين نکته که " اصلاحات در دو دوره از انتخابات رياست جمهوری به رای مردم گذاشته شد و مورد استقبال قرار گرفت" ادامه داد: فعاليت‌های بسياری براساس اصول اصلاحات در دو دوره با موفقيت صورت گرفت و هدف از تبيين اصول اصلاحات در حال حاضر انسجام بيشتر نيروهای اصلاح‌طلب و راهنمای عمل در شرايط جديد کشور است.

وی با تاکيد بر لزوم پرهيز از تئوری‌پردازی که در اين نشست‌ها تلاش خواهد کرد اصلاحات را به نحوی بتواند مطرح نمايد که مبنای عمل، موضع‌گيری، سياست‌گذاری و برنامه‌ريزی در آينده قرار گيرد.

رييس بنياد باران در بخش ديگری از سخنان خود تاکيد کرد: اگر يک حرکت با ريشه‌های تاريخی و اجتماعی از حيث هدف و مضمون به بخش خودآگاه وجدان جامعه آمد، آن حرکت آسيب‌ناپذيرتر خواهد بود و مورد حمايت و پاسداری خود مردم قرار می‌گيرد و برنامه‌ها و سياست‌هايی که از اين حرکت برمی‌خيزد، دارای پشتوانه محکم‌تر می‌شود و معتقدم، اگر چنين کار تاريخی صورت گيرد، جامعه به مرحله‌ای می‌رسد که به جای آن‌که نيازی به قهرمان داشته باشد، خود قهرمان عرصه سرنوشت می‌شود.

وی با تاکيد بر اين‌که " اصلاحات دارای رسالت است" به بيان موارد رسالت‌های نظری و عملی آن پرداخت و همچنين استبداد، استعمار و عقب‌افتادگی را از مشکلات بزرگ تاريخی جامعه دانست و خاطرنشان کرد که آزادی‌خواهی، استقلال و پيشرفت و عدالت‌خواهی در همه مراحل از خواسته‌های متناظر با دردها و مشکلات جامعه بوده‌اند.

وی در ادامه با تاکيد بر اهميت عنصر دين در جامعه تصريح کرد: اصلاحاتی که ما بدان معتقديم اين است که تحقق مردمسالاری، جامعه مدنی، پيشرفت و توسعه فقط و فقط از طريق دين امکان‌پذير است. در جوامعی مانند ما به خصوص با داشتن دين بزرگی مانند اسلام که البته در آن هم کسانی با بينش‌های غلط وجود دارند، آزادی، استقلال و پيشرفت اگر همسو با حرکت خواست دينی جامعه باشد، موفق می‌شود.

خاتمی در بخش پايانی سخنان خود با اشاره به دوری اخلاق از سياست در جهان امروز، گفت: در اصلاحات مورد نظر ما، هم به لحاظ ماهيت و هم از نظر پايبندی به موازين دينی که اخلاق از مهمترين آن‌هاست و هم با توجه به هويت فرهنگی ملت ايران که جنبه اخلاقی دارد، در اصلاحات يک محور اصلی اخلاق است و معتقدم که جامعه مدنی، مردمسالاری، توسعه و عوامل ديگر که از اهداف اصلاحات است، در متن جامعه اخلاقی معنای ويژه خود را پيدا می کند.

به گزارش ايسنا به نقل از روابط عمومی بنياد باران اولين جلسه از سه جلسه تبيين مبانی اصلاحات با حضور رييس، اعضای اين بنياد، فعالان سياسی، جمعی از روحانيون،استادان، محققان، روشنفکران، هنرمندان و روزنامه‌نگاران برگزار شد که مشروح سخنان حجت الاسلام والمسلمين سيدمحمد خاتمی در اين جلسه به اين شرح است:


اصلاحات نه عصايی دارد که تبديل به اژدها شود و نه يد بيضائی

سيدمحمد خاتمی در ابتدا با اشاره به آياتی که در آغاز مراسم تلاوت شد گفت: ما اعتقاد داريم حرکتی که افتخار وابستگی و پيوستگی به آن را داريم، در ادامه حرکت پيامبران بزرگ الهی حضرت موسی(ع)، حضرت عيسی(ع) و حضرت محمد مصطفی(ص) است. اما خيال همه را راحت کنم که اصلاحات نه عصايی دارد که تبديل به اژدها شود و نه يد بيضائی. بنابراين آنانی که از اصلاحات اژدها می‌سازند اشتباه می‌کنند و اصلاحات را بزرگتر از آن‌چه هست معرفی می‌کنند. شما هم نترسيد، آن‌چنان که دوستان حضرت موسی(ع) ترسيدند که اژدهايی در کار است و پس رفتند، نه! شما به جلو بياييد.

وی افزود: اما يک اژدهای بسيار بزرگی وجود دارد و آن بيداری و رشد جامعه است که هر سحری را باطل خواهد کرد.


جامعه‌ از عمق وجود اصلاحات را درک می‌کند

وی با اشاره به اين‌که " درباره اصلاحات خيلی صحبت شده است و شايد بيشتر از همه خود من صحبت کرده‌ و البته کمتر به طور کلاسيک آن را تعريف کرده‌ام" گفت: از مجموعه مطالبی که گفته‌ام می‌توان قرائتی از اصلاحات را مطرح کرد که زياد هم درباره آن سخن گفته‌ام؛ هم به صورت کلی و هم به صورت موردی.

رييس‌جمهور سابق کشورمان ادامه داد: در کنار اين بحث‌ها ديگران هم بحث‌های متنوع و حتی متفاوتی کرده‌اند، به طوری که احيانا نوعی آشفتگی در معنا و مفهوم اصلاحات در جامعه ما و به خصوص ميان خواص ما وجود دارد و نوعی ابهام برای جامعه‌ای که معتقدم از عمق وجود اصلاحات را درک می‌کنند، وجود دارد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


وی اظهار کرد: مفتخريم که اصلاحات ما مبتنی بر درک نياز و خواست جامعه و متناسب با شرايط تاريخی امروز ايران است و درباره اصلاحات حتی علاوه بر بحث‌های تحليلی فکر می‌کنم به مناسبت‌های مختلف، طرح‌ها و برنامه‌ها عرضه شده است که هم مبتنی بر مبانی اصلاحات بوده و هم به نحوی از انحاء توضيح دهنده آن‌ها بوده است.


اين اصول دارای پشتوانه‌های فکری و نظری هم هست

وی با اشاره محتوای سخنان خود در اين جلسه توضيح داد: آن‌چه امروز مطرح می‌کنيم، در واقع مطلب ناگفته‌ای نيست؛ بلکه مدون شده مطالبی است که به نحوی گفته شده و حتی براساس آن عمل شده است. به عبارت ديگر در اين‌جا علاقه‌منديم که يک سلسله اصول به عنوان «اصول موضوعه» در مورد اصلاحات بحث قرار گيرد که بتواند مبنای عمل، حرکت، موضع‌گيری و حتی سياست‌گذاری و برنامه‌ريزی باشد و از بحث‌های صرفا تئوريک کمی فاصله بگيريم.

رييس بنياد باران تاکيد کرد: ناگفته نماند که اين اصول دارای پشتوانه‌های فکری و نظری هم هست که کمابيش مطرح شده است، گرچه احتياج به طرح مفصل‌تری دارد. ولی من در اين‌جا به هيچ وجه قصد طرح مباحث تئوريک را ندارم. زيرا مباحث تئوريک خيلی ساده و زود به نتايج توافق‌آميز نمی‌رسد؛ گرچه در جای خود بسيار مهم است.

وی با اشاره به اين‌که " در مقابل هر نظر ممکن است نظر ديگری باشد و به خصوص در موضوعات اجتماعی و انسانی اين پيچيدگی و ابهام، به اين دليل که ابعاد مختلف دارد، بيشتر است" گفت: همچنان‌که می‌دانيد، بسياری از مباحث تئوريک از صدر پيدايش تفکر در عالم مطرح بوده و هست. در دوران جديد هم خيلی مباحث تئوريک وجود دارد که بحث‌های درازدامن و نظرات مختلف پيرامون آن‌ها هست. من در اينجا به هيچ عنوان قصد مطرح کردن مباحث نظری را ندارم و به عنوان صاحبنظری که اعتقادات و نظراتی در اين زمينه دارد، بحث نمی‌کنم، گرچه برای خودم نظراتی دارم.

وی خاطرنشان کرد: در اين‌جا مقصود بيشتر طرح اصول موضوعه است، زيرا ما در مرحله عمل اجتماعی و تاريخی هستيم و بيشتر می‌خواهم که با کمک يکديگر مطالبی که گفته شده و براساس آن عمل شده، موازين و اصولی را که پيدا هم شده، به صورت سنجيده و مدون بيان کنيم.


مسوول مطالب ديگران نيستم

خاتمی در پاسخ به اين پرسش که چگونه بعد از ۱۱ سال مسائل اصلاحات مطرح می‌شود؟ تاکيد کرد: اين‌گونه نيست؛ اصلاحات مطرح شده، به رای گذاشته شده، براساس آن عمل شده است و توفيق‌ها و ناکامی‌هايی داشته است و ما دل‌مان می‌خواهد که آن‌چه در اين مدت در جامعه مطرح شده، به عنوان «راهنمای حرکت و عمل به صورت دقيق‌تر» مطرح کنيم.

وی افزود: ديگران هم مطالبی دارند و اگر صادق باشند که در جای خود محترم است، اما دست کم من اعلام می‌کنم که مسوول مطالب ديگران نيستم؛ چراکه در اين زمان و مدت‌ها خيلی مطالب گفته شده که احيانا صد در صد يا نزديک، با آن‌چه مراد ماست بوده است و يا مطالب متفاوتی مطرح شده است؛ با تذکر اين نکته که باب بحث‌های نظری و تحليل‌های تئوريک، باز است و از همين جا وارد يکی از اصول مهم اصلاح‌طلبی می‌شوم.


از محوری‌ترين اصول ما تشويق فضای باز و گشاده است

وی در بيان اصل اول اصلاح‌طلبی اظهار کرد: از رويکردهای مهم اصلاح‌طلبی، احترام به همين گشادگی در عالم بحث ‌و گفت‌وگو، آزادی در نظر، انديشه‌ورزی و ابراز نظر و هزينه ندادن برای آن است.

رييس‌جمهور سابق کشورمان ادامه داد: اگر بخواهيد که يکی از اصول مهم اصلاح‌طلبی از نظر ما را بدانيد، همين«احترام به باز بودن فضای بحث و نظر و بی‌هزينه بودن اظهارنظر کردن و آزادی بيان و فکر» است، ولو اين‌که با آن فکر مخالف باشيم. بلکه از محوری‌ترين اصول ما تشويق اين فضای باز و گشاده است.

وی خاطرنشان کرد: اما به هر حال ما مطالبی داريم، ديگران هم مطالبی دارند. آن‌چه را در عمل به عنوان اصلاح‌طلبی آمده است سعی می‌کنم در اين‌جا بگويم و شايد در اين‌جا برخی مرزها هم مشخص شود که بايد اين‌گونه باشد تا از ابهام نجات پيدا کنيم.


اصلاحات مناسب‌ترين راه برون رفت جامعه از بحران سده‌های متمادی است

اين انديشمند معاصر تصريح کرد: معتقدم، آن‌چه را که بيان شده و مردم هم به تفصيل يا اجمالا از آن آگاه بوده‌اند و با فطرت خود پسنديده‌اند و به آن رای داده‌اند و به اصلاحات مشهور شده است، مناسب‌ترين راه برون رفت جامعه ما از بحرانی است که سده‌های متمادی به آن دچار بوده‌ايم.

وی ادامه داد: بحث من خيلی فراتر از آن است که در اين لحظه و مرحله بگويم راهکارها چيست. نگاه من اين‌گونه بوده که جامعه ما به علل تاريخی که بحث‌های تاريخی و تحليلی درباره آن نمی‌خواهم انجام دهم، دچار بحران‌های بزرگی است و هنوز هم نجات پيدا نکرده است؛ از جمله در بحث «نسبت ميان سنت و تجدد» و نيز اين‌که چه روش و الگويی برای جامعه ايرانی در اين مقطع مهم تاريخی مناسب است. اين بحران‌ها وجود دارد و معتقدم که آن چيزی که به نام اصلاحات مطرح شد و هنوز هم مطرح است، مناسب‌ترين راه برون رفت از اين بحران است و مناسب‌ترين و راحت‌ترين راه دستيابی ارزان‌تر و آسان‌تر به منافع مادی و معنوی حيات جامعه ايرانی و نيز جوامعی است که در وضعيت تاريخی، اجتماعی و فرهنگی ما می‌زيند.


اصل دوم اصلاح‌طلبی انعطاف‌پذيری است

وی با تاکيد براين نکته که " آن‌چه به عنوان اصول مطرح می‌شود، شکننده نيست و دارای انعطاف‌پذيری است" به بيان اصل دوم اصلاح‌طلبی پرداخت و اظهار کرد: اين هم از اصول اصلاحات است که «ما انديشه انسان و راهکارهايی که برای مسائل پيدا می‌کند، انعطاف پذير بدانيم تا تکامل بپذيرد».

خاتمی افزود: اصول ما هم انعطاف‌پذير است و ما به عنوان وحی منزل چيزی را مطرح نمی‌کنيم، بلکه در جريان بحث و گفت‌وگو می‌تواند تکميل و تتميم شود و بهبود و اصلاح پيدا کند.

وی گفت: ما بايد به همه اين مسائل توجه داشته باشيم و نبايد اين‌گونه باشد که بگوييم هرکه اين‌ها را بگويد، با ماست و هرکه نگويد، بر ماست. اما می‌گوييم که ما اين اصول را داريم و معتقديم که عملی‌تر است و با واقعيت‌ها سازگاری بيشتری دارد و با معيارها و موازين، قابل انطباق و سازگاری است و در مقام عمل می‌تواند راهگشا باشد و می‌تواند مبنای جمع و انسجام کسانی باشد که اين حرف‌ها را قبول دارند و پايه حرکت جمعی، فشرده و غير پراکنده مجموعه بزرگی در ايران باشد.


نبايد از الفباء شروع کنيم

رييس بنياد خاطرنشان کرد: اين جمع بايد بنيانگذار هسته‌يی باشد که ان‌شاءالله رشد خواهد کرد و به عنوان افرادی که همفکرتر هستيم و همديگر را می‌فهميم و نبايد از الفباء شروع کنيم، برای تبيين اين مواضع و اصول برای به خودآگاهی رساندن خواست و نياز تاريخی جامعه در اين گفتمان تلاش کنيم؛ زيرا معتقدم آن‌چه گفته می‌شود، برگرفته از يک خواست و نياز تاريخی جامعه است که همه بخش‌های جامعه ـ اعم از عام و خاص- در اين خواست‌ها مشترکند و اصلاحات در حقيقت هم بيانگر آن خواست‌هاست، هم تبيين کننده آن و هم جهت دهنده آن قابليت تبديل شدن به يک حرکت اجتماعی را دارد.

وی تاکيد کرد: اگر يک حرکت که ريشه‌های تاريخی و اجتماعی دارد، از حيث هدف و مضمون به بخش خود آگاه وجدان جامعه آمد، آن حرکت آسيب‌ناپذيرتر خواهد بود و مورد حمايت و پاسداری خود مردم قرار می‌گيرد و برنامه‌ها و سياست‌هايی که از اين حرکت برمی‌خيزد، دارای پشتوانه محکم‌تر می‌شود و معتقدم، اگر چنين کار تاريخی صورت گيرد، جامعه به مرحله‌ای می‌رسد که به جای آن‌که نيازی به قهرمان داشته باشد، خود قهرمان عرصه سرنوشت می‌شود.


اصلاحات دارای رسالت‌های نظری و عملی است

رييس موسسه بين‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها با طرح اين پرسش که" آيا اصلاحاتی که ما می‌گوييم، رسالتی دارد؟" گفت: به نظر من آری؛ هم در نظر و هم در عمل اصلاحات دارای رسالت است. در نظر رسالت اصلاحات عبارت است از بازسازی ذهن اجتماعی و تاريخی جامعه به گونه‌ای که به عنوان «ملت» بتواند خود را بازيابد و قادر باشد که در عرصه حيات سرزمينی، منطقه‌ای و جهانی به طور فعال حضور داشته باشد. معتقدم که بزرگترين رسالت نظری اصلاحات، بازساری جامعه به اين صورت است.

وی با اشاره به ضرورت " بازسازی ذهن جامعه تا به عنوان ملت بتواند اين نقش را بازی کند" اظهار کرد: می‌دانيد که ملت يک پديده جديد است و مبنای نظم، انسجام و وحدت جامعه و بستر رشد و بهره‌مندی فرد و جمع از زندگی و جايگزين عناصر تبيين هويت جمعی قديم ، مانند قوم و قبيله و حتی نژاد است.

وی ضمن طرح اين پرسش‌ها که " بالاخره چيزی به نام ملت ايران وجود دارد يا ندارد؟ و چيزی به نام جامعه ايرانی وجود دارد يا ندارد؟" گفت: اجمالا وجود دارد و کار اصلاحات بازسازی ذهن و تبيين هويت جمعی اين ملت است تا بتواند به طور فعال در عرصه تعيين سرنوشت خود در سرزمينی که زندگی می‌کند، در منطقه و جهانی که هست، شرکت کند.


اصلاحات به دين و مقتضيات زمان اهتمام فراوان دارد

رييس بنياد باران با تاکيد بر اين‌که " در اين رسالت نظری اهتمام به چند امر خيلی مهم است" خاطرنشان کرد: اولا اصلاحات به امر دين اهتمام فراوان دارد؛ چراکه معتقديم، دين مهمترين عامل هويت بخش فرد و جامعه و مبنای مهم خاطره مشترک جمعی است و مهم‌ترين نقطه اشتراک انسان‌ها، اقوام و جوامع، خاطره مشترک است و دين مهمترين عامل خاطره مشترک جمعی در جوامعی مانند جامعه ما و به يک معنا تمام جوامع بشری است.

وی با اشاره به دليل اين مساله گفت: هيچ تمدنی که انسجام‌بخش جامعه است را نمی‌بينيم که يا از دين ناشی نشده باشد و يا به شدت از آن متاثر نباشد؛ به خصوص در جوامع شرقی و بالاخص جامعه‌ای مانند ايران، دين يک عامل مهم هويت‌بخش است.

وی افزود: علاوه براين به عقيده من که فکر می‌کنم شما هم با من هم‌نظر باشيد، دين و به خصوص اسلام برای کمال انسان آمده است. مگر می‌توان اصلاحاتی داشت و به کمال انسان نينديشيد؟ بدون دين و دين‌داری - به خصوص از نظر ما اسلام - تامين سعادت در اين جهان و جهان ديگر ميسر نيست و طبعا اصلاحات هم بايد با دين رابطه وثيق داشته باشد. در طول بحث می‌گويم که اين مطلب چگونه است و اين يک شرط است که اهتمام به آن در اصلاحات مهم است.

خاتمی با اشاره به اين‌که " اهتمام به مقتضيات زمان نکته دوم در رسالت عملی اصلاحات است" تاکيد کرد: اصلاحاتی که نتواند زمان خود را درک کند و ريشه‌های مسائل زمان را بشناسد موفق نخواهد بود. درک مقتضيات زمان و رهايی از غفلت‌زدگی و توهماتی که جامعه ما را غفلت‌زده کرده است و جامعه ما به علل مختلف تاريخی، سياسی، بين‌المللی و روانی دچار آن است، رهايی از اين غفلت‌زدگی شرط جهش و تحرک جامعه ماست و درک مقتضيات و تلاش برای رهايی جامعه از غفلت‌زدگی تاريخی و غفلت‌زدگی معاصر کار بزرگی است که اصلاحات انجام می‌دهد.

وی تصرح کرد: اصلاحات ناظر به واقعيات و مقتضيات زمان، به خصوص شرايط تاريخی و اجتماعی است و آن‌گونه هم که ما مطرح می‌کنيم، اصلاحات کمتر به بحث‌های مجرد و منقطع از مقتضيات زمان و مکان می‌پردازد. گرچه همان‌گونه که عرض کردم، بحث‌های تئوريک هم در جای خود لازم است.


اصلاحات حرکتی در جهت درمان دردهای جامعه است

رييس‌جمهور سابق کشورمان با اشاره به بعد عملی اصلاحات گفت: از لحاظ عملی، آن‌چه که من از اصلاحات درک می‌کنم، اصلاحات حرکتی در جهت درمان دردهای مزمن و کهنه جامعه از يکسو و دردهای جديد و تازه آن از سوی ديگر است.

وی افزود: دردهای مزمن و کهنه ما ريشه تاريخی دارد و آن‌ها را بايد شناخت، سپس درمان کرد. بخشی از دردهای جديد هم ناشی از شرايط داخلی، خارجی و تحميل‌هايی است که بر جامعه شده و می‌شود.

وی اظهار کرد: من بارها گفته‌ام که در ميان دردهای مختلفی که در جامعه وجود داشته است، به خصوص اگر از لحاظ اجتماعی نگاه کنيم، سه درد شاخص و بارز، به ويژه از ۱۵۰، ۲۰۰ سال گذشته قابل لمس، درک و تشخيص در جامعه است؛ درد استبداد، استعمار و وابستگی و سلطه بيگانه بر سرشت و سرنوشت کشور و منطقه ـ که تاريخی‌ هستند ـ و ديگری هم درد عقب ماندگی. خوشبختانه اين دردها به مرحله احساس و درک جامعه ما رسيده است. يعنی ديگر لازم نيست که فقط خواص و متخصصان اين سه درد را بفهمند و به هر فردی که در جامعه رجوع کنيد، خواهد گفت که ما از استبداد رنج برده‌ايم و حتی شايد نتواند آن را تعريف کند، ولی اگر مصداق آن را به او بگويی، تاييد می‌کند که اين درد بزرگ ما بوده است.

خاتمی ادامه داد: مردم همچنين از اين‌که سرنوشت ايران در گرو تصميمات بيگانه و سلطه اجانب بوده - که البته به شکل مستقيم استعمار را نداشته‌ايم، ولی شايد آثار استعمار غيرمستقيم از آثار استعمار مستقيم هم سخت‌تر بوده ـ و نيز اين‌که منافع اين مرز و بوم نه برای حل مشکلات اين کشور و مردم آن تعريف شود، بلکه بايد با منافع کسانی تعريف شود که منافع‌شان با منافع ما در تضاد است و همه منافع کشور در اختيار ديگران قرار گيرد، ناراضی بوده‌اند.


دنيا همواره نيازمند ايران بوده است

وی با تاکيد بر اين‌که " ملت ايران ملت بزرگ، با غرور و با شرفی است" خاطرنشان کرد: ايران روزگاری - چه قبل از اسلام و چه بعد از آن که از کانون‌های تمدن اسلامی بوده است- در عرصه جهانی بزرگترين حرف‌ها را برای گفتن داشته و دنيا نيازمند ايران بوده است و از آن وام گرفته و هنوز هم وام می‌گيرد.

وی يادآور شد: سن توماس اکوئيناس بزرگترين فيلسوف متاله قرون وسطی که با بيان فلسفی الهيات را مطرح کرد و کتاب «اثولوژيا»ی او الان هم بزرگترين منبع کلام مسيحی، به خصوص در ميان کاتوليک‌هاست، می‌گويد که «هروقت به طور مطلق کلمه استاد را به کار برده‌ام، مقصودم ابن‌سيناست».

اين انديشمند دوران معاصر با اشاره به اين‌که " ايران نه تنها برای خودش که برای دنيا سربلند و سرفراز بوده است" گفت: ايران در روزگارانی يکی از ابرقدرت‌های دنيای قديم بوده است، ولی اين ملت ۲۰۰-۳۰۰ سال است که از گردونه زندگی و پيشرفت عقب افتاده است، اين درد را همه احساس می‌کنند.

وی خاطرنشان کرد: من بارها گفته‌ام که ما نه تنها از توليد درست محروميم که از مصرف و به کار بردن توليد ديگران هم گاهی عاجز هستيم. اين درد نيست؟ آيا لازم است تا کسی دکترای علوم سياسی و جامعه شناسی داشته باشد و يا فلسفه خوانده باشد تا آن‌ها را بفهمد؟ آيا آن روستايی با فطرت پاک خودش آن را نمی‌داند؟ ما عقب افتاده‌ايم و ملت ايران اين عقب‌ماندگی و عقب‌افتادگی را برنمی‌تابد؟ ما دردهای فراوانی داريم، اما اين سه درد را که گفتم می‌توانيم به عنوان وجه مشترکی که می‌تواند مبنای يک حرکت مشترک در جامعه ما باشد و از متن جامعه اين حرکت شکل بگيرد و ادامه پيدا کند، در نظر بگيريم.


آزاديخواهی، استقلال طلبی و پيشرفت؛ سه خواست تاريخی ملت ايران

رييس بنياد باران با بيان اين‌که " به دنبال اين دردها سه خواست متناظر و متناسب يعنی آزاديخواهی، استقلال طلبی - و در کنار آن مبارزه با بيگانه و سلطه ستيزی - و پيشرفت و عدالت خواهی بوجود می‌آيد" گفت: البته معتقدم که اگر آن سه شرط تحقق يابد عدالت هم محقق می‌شود. مردم ما عدالت می‌خواهند، ولی عدالت برآيند حل آن مشکلات است. ارسطو هم چهار فضيلت را مطرح کرده که عبارت است از عفت، شجاعت، حکمت و عدالت که آن را حاصل تعادل سه فضيلت ديگر می‌داند. يعنی عدالت يک امر ترکيبی است. عدالت خواست مهمی است که پيامبران و مصلحان هم بر آن تاکيد کرده‌اند، ولی می‌توان آن را به طور جداگانه بيان کرد يا اين‌که برآيند حل مشکلات ديگر، خود عدالت را تضمين می‌کند.

وی خاطرنشان کرد: بی‌عدالتی بر اثر جهل و نادانی مردم و به خصوص مديران و کارگزاران برخی جوامع و نيز سياست‌های نادرست آن‌ها و استبداد فاسد و سياست‌های بيگانه و براثر وابستگی به نوعی تحميلی است.

وی با تاکيد مجدد بر اين‌که " در مقام عمل، اصلاحات ناظر بر درمان دردهای جامعه است که البته می‌توان فهرست بلندی از دردها را تعريف کرد" گفت: آن‌چه معتقدم که جدی است و اگر حل شود، بسياری از مسائل ديگر حل می‌شود و حداقل هيچ تلاش زيادی نبايد بکنيم تا درباره آن به توافق عمومی برسيم و همه آن را قبول دارند و به دنبال آن راه‌های درمان هم پيدا می‌شود، اين است که به جای استبداد، آزادی، به جای وابستگی، استقلال و به جای عقب ماندگی، پيشرفت قرار گيرد و نيز در همه مراحل عدالت در جامعه برقرار شود.


اصلاحات دارای يک تبار تاريخی است

خاتمی ادامه داد: معتقدم، اصلاحاتی که ما می‌گوييم دارای يک تبار تاريخی است. مردم چيزی به نام اصلاحات را ديدند و افتخار می‌کنيم که اين اصلاحات در تداوم حرکت تاريخی ملت ايران وجود دارد، در وجهه تاريخی هم اصلاحات واقعی تلاشی برای بازسازی هويت جمعی، در جهت اعتلا و فعال شدن در عرصه سرنوشت و حيات اجتماعی بوده است و نيز در صدد درمان دردهايی بوده است که وجود دارد.

وی گفت: همه حرکت‌های اصلاحی اصيل استقلال‌طلب، آزادی‌خواه و پيشرفت‌جو بوده‌اند و در درمان دردها، درک مقتضيات و... تاکيد ما بر وفاداری به دين و نيز اعتماد به مردم است.

وی با بيان اين‌که " تکيه ما نيز بر نيازها و خواسته‌های عميق و واقعی جامعه - که اين نيازها يا ريشه در گذشته دارد و يا در زمان حاضر به نوعی مطرح شده است- و منظور معالجه ريشه‌ای دردهاست" گفت: در زمينه تاکيد بر دين، معتقدم – می‌توان از نظر جامعه شناختی نيز آن را کاملا اثبات کرد و تجربه عادی هم ما را به اين نتيجه می‌رساند - که فرهنگ ما – به طور خاص مشرق زمين، به طور اخص ايران چه بعد از اسلام و چه پيش از آن- فرهنگ دينی است.

رييس‌جمهور سابق کشورمان در تبيين اين سخن افزود: يعنی درون مايه و جان مايه فرهنگی که جان ما را شکل می‌دهد، دينی است؛ حتی آنان که پايبند عملی به برخی مناسک و مراسم دينی نيستند. شما نمی‌توانيد در ايران يک دختر خانم يا آقا پسری را پيدا کنيد- ولو از خانواده‌هايی باشند که چندان دينی نباشند - که حاضر باشند مراسم ازدواج‌شان بدون طی کردن اين مراسم دينی انجام شود و اگر هم چنين افرادی باشند، تعدادشان بسيار اندک است و مسائل ديگر مانند؛ قسم‌ها، تکيه کلام ها و... . حتی معتقدم، برادران و خوهران عزيز اقليت‌های دينی در ايران – صرف نظر از اين‌که هويت همه آن‌ها دينی است- از زندگی در درون فرهنگ دينی غالب، خاطره تلخی ندارند. اين درست است که از حکومت‌های جبار و مستبد و متعصب رنج برده‌اند؛ مگر ما مسلمان‌ها رنج نبرده ايم؟ مگر توسط حاکمان و اميران سنی هزاران يا صدها هزار نفر زن و مرد سنی سر بريده نشدند؟ مگر توسط حاکم شيعی هزاران چشم از حدقه در نيامد؟ رنجی که برده‌ايم، ربطی به دين ندارد و همه از حکومت‌های جبار و فاسد رنج برده‌ايم. اما اگر از يک مسيحی، زرتشتی يا کليمی بپرسيم که آيا از زندگی در جامعه‌ای که فرهنگ غالب آن اسلامی است، رنج برده است؟ می‌گويد: خير!


درون مايه فرهنگ ما دينی است

رييس بنياد باران تاکيد کرد: به هر حال درون مايه فرهنگ ما دينی است و هيچ حرکت اجتماعی و تاريخی به ثمر نمی‌رسد، مگر اين‌که قابل هضم، لمس، درک و فهم برای توده مردم باشد که بستر آن حرکت است. طبعا اگر اصلاحات با دين سازگار باشد، خيلی راحت در متن وجدان جامعه ما جا می‌افتد.

وی اظهار کرد: زمانی من گفتم که ممکن است بر روی تفکرات مرحوم دکتر شريعتی اظهار نظر شود زيرا موافق ومخالف دارد و طبيعی هم هست، ولی او يک کار مهم کرده است؛ ـ اين مطلب را در مراسمی به مناسبت درگذشت استاد محمدتقی شريعتی به در خواست رهبر فعلی و رييس‌جمهور آن روز انقلاب گفتم - زبان خواص را بايد با زبان مردم يکسان کرد که البته نقش مهم امام(ره) هم در جای خود بسيار مهم بود و مرحوم شريعتی در اين کار توفيق بزرگ داشت و يک دانشجوی ساده و استاد دانشگاه در کنار يک کارگر و کشاورز قرار گرفت و زبان هم را فهميدند و آن موج ايجاد شد.

رييس موسسه بين‌المللی گفت‌و‌گوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها با بيان اين‌که " بنده معتقدم که فرهنگ غرب موارد منحط و امور خوب را به طور توام دارد" اظهار کرد: اين‌که ما مهندسی اجتماعی کنيم تا احساس کنيم، معمار جامعه هستيم و جان مردم، فکر مردم، روح مردم، عاطفه مردم و ذهن و عقل مردم در دست ماست، اصولا از نظر علمی غلط است، البته هدايت جامعه از سوی مربيان صالح امر ديگری است.


هيچ حرکتی بدون خواست، اراده و فهم و تفاهم مردم شکل نمی‌گيرد

وی تاکيد کرد: هيچ حرکتی شکل نمی‌گيرد مگر اين‌که از متن خواست، اراده و فهم و تفاهم توده برخيزد و در اين زمينه هم تعابير قرآن خيلی عجيب است: « انما انت مذکر و لست عليهم بمسيطر»؛ يعنی اصلا تو چه کاره‌ای که به مردم سيطره پيدا کنی؟ مردم در متن جان‌شان فطرت و آگاهی دارند، تو مذکر هستی و وقتی که به خود آمدند، خودشان حرکت می‌کنند و تو آمده‌ای که مردم به قسط برخيزند، نه اين‌که آن‌ها را به قسط برخيزانی.

وی ادامه داد: عدالت هديه‌ای از سوی قدرت‌ها و دولت‌ها به جامعه نيست، آزادی امری نيست که قدرت‌ها به خاطر هديه آن به مردم بر آنان منت بگذارند.


رمز ناکامی روشنفکران بريده از دين عدم برقراری ارتباط با مردم است

خاتمی گفت: آزادی و عدالت مال مردم هستند و عدالت و آزادی ای مستمر می‌ماند که از متن وجدان جامعه و درک درست آن برآمده باشد؛ بنابرين هر حرکت اجتماعی که بتواند با اين وجدان اجتماعی تماس بگيرد و با آن بستر يعنی جان جامعه تفاهم پيدا کند و مطالب برای آن قابل درک و لمس باشد، آن حرکت پايدار، اصيل و حقيقی است. به همين دليل است که می‌گويم، هر حرکت اجتماعی از جمله اصلاحات نمی‌تواند با دين مردم که در عمق وجود آن‌هاست، بيگانه باشد. حرکت اصلاحات به اين معنا يک حرکت دينی است و شايد يکی از رموز ناکامی روشنفکران بريده از دين – که احيانا هنوز حسن نيت هم داشتند و واقعا استقلال و آزادی را می‌خواستند - و منشاء اثر نشدن آن‌ها در تاريخ ما همين مشکل باشد که با مردم نتوانستند تماس برقرار کنند. زبان آن‌ها برای مردم قابل فهم نبود. چرا؟ زيرا با جان مردم آشنا نبودند و نيز دچار اين توهم تاريخی بودند که بدون تحرک جان، جهان تحرک پيدا می‌کند و آن روشنفکران سرنوشت شيرينی نداشتند. از سوی ديگر، هر حرکت اجتماعی اگر با زمان و مکان خود آشنا نباشد و با دردهای واقعی مردم و خواست‌های واقعی آن‌ها ارتباط برقرار نکند، ناکام می‌ماند.

اين انديشمند اسلامی ادامه داد: شايد رمز و راز نا کامی سنت‌پرستان نيز که نه زمان‌شان را درک کردند و نه زبان حال ملت‌شان را می‌دانستند و بيشتر دعوت به بستن درها به روی طوفانی می‌کردند که در دنيا ايجاد شده بود و نياز به بينش‌ها و ديدگاه‌های جديدی در جامعه پديد آورده بود، همين باشد، آن‌ها هم نتوانستند کاری کنند و حتی در مکان‌هايی با استبدادهای موجود فاسد ساختند و در برابر آن بی‌تفاوت شدند و يا اگر راه حلی نشان دادند، پيشنهاد استبدادهای ظاهر الصلاح ولی خطرناک‌تر از استدلال‌های سنتی فاسد بود. راز و رمز ناکامی آن‌ها هم عدم درک زمان و مکان و نيازهای واقعی پيدا شده در جامعه و نداشتن راهکارهايی برای پاسخگويی به اين درک‌ها و دردها بود.


راه مردمسالاری، جامعه مدنی، پيشرفت و توسعه از طريق دين است

رييس‌جمهور سابق کشورمان با تاکيد بر اين‌که " معتقدم که اصلاحاتی که ما می‌گوييم اين است که اگر مردمسالاری، جامعه مدنی، پيشرفت و توسعه می‌خواهيم، راه اين‌ها از طريق دين است" گفت: در جوامعی مانند ما به خصوص با داشتن دين بزرگی مانند اسلام که البته در آن هم بينش‌های غلطی وجود دارد، اگر حرکت آزادی، استقلال و پيشرفت همسو با حرکت خواست دينی جامعه باشد، موفق می‌شود.

وی تصريح کرد: آزادی، استقلال و پيشرفت بريده از دين در جامعه ما امکان تحقق ندارد. مگر کسانی نبودند که شعار استقلال و آزادی می‌دادند و الگويی که ارائه می‌دادند ليبرال دموکراسی يا سکولاريسم بود و ناکام ماندند؟ يا در مقابل حرکت‌های دينی بدون مردمسالاری، آزادی و پيشرفت مطرح شدند، اما در جوامعی مانند ما شکست خوردند. ما اين خواسته‌ها را داريم و معتقديم، دين‌مان توان سازگاری با آن را دارد و اگر اين سازگاری برقرار شود، می‌توانيم به آينده‌ای بهتر بيانديشيم.


اصلاحات همواره تحت فشار بوده است

خاتمی با بيان اين‌که " خوشبختانه حرکت اصلاحاتی که می‌گوييم ـ گرچه شايد هنوز تعريف روشنی نداشته باشد - در اين مسير حرکت کرده است" گفت: از حدود ۱۵۰ سال پيش تاکنون و بروز و ظهور حرکت‌های اجتماعی، بازسازی هويت جامعه‌ای که در زمان خود زندگی کند و تلاش برای رفع دردهای اين جامعه يعنی استبداد و استعمار وجود داشته است.

وی با اشاره به اين‌که " اما متاسفانه اين تفکر همواره از دو سو يا سه سو مورد فشار بوده است" تصريح کرد: عمده‌ترين عامل فشار بر اين جريان اصلاحات در ۱۵۰ سال گذشته دو جريانی بودند که در همه چيز، جز يک چيز با هم تضاد و تعارض داشتند. آن يک چيز مورد توافق اين بود که دين و آزادی و مردمسالاری با هم سازگاری ندارند. امروز از سوی نمايندگان اين دو جريان، اين سخن را به صراحت می‌شنويم.

وی در تبيين اين مطلب افزود: يک تفکر می‌گويد، برای به دست آوردن آزادی راهی جز اين نداريم که جامعه سکولار، ليبرال دموکرات يا سوسيال دموکرات باشد. جريان ديگر هم می‌گويد، برای اين‌که دين‌مان محفوظ بماند، نيازمند به حکومت‌های اقتدارگرا و بی‌توجه به مردم هستيم. يعنی مردم مانند رعيت و احشامی هستند و حکومت هم لطفی کند و نان و آب و غذايی برای آن‌ها تهيه کند.

رييس بنياد باران تاکيد کرد: بی‌توجهی به مردم اين نيست که نان آن‌ها را ندهند، شايد بخواهند نان هم بدهند، اما دخالت مردم در سرنوشت‌شان را نمی‌پذيرند. اين دو جريان که در همه چيز جز اين نکته با يکديگر در تضاد هستند، طبيعی است که مانند دو لبه يک قيچی بزرگترين فشارشان را بر جريان اصلاحات می‌آوردند.

وی خاطرنشان کرد: اما مردم آزاد، رشيد، با اخلاق و پيشروهمه اين‌ها را به نام دين می‌گفت و می‌خواست و مورد فشار قرار می‌گرفت. البته در اين ميان هم سود اصلی را حکومت‌های مستبد تا بن دندان فاسد، برده‌اند. در نتيجه در اين مملکت هم دين مردم لطمه خورده و هم آزادی و حاکميت مردم بر سرنوشت‌شان.

وی گفت: اصلاحات با وجود اين‌که بيشترين زمينه را در متن جان جامعه دارد و اگر ما عاقل و زرنگ باشيم، مردم خيلی زود می‌توانند با آن رابطه برقرار کنند، همواره مورد فشار نيروهای عجيب وعظيم بوده است. زيرا يک حرکت اصيل اجتماعی وقتی می‌خواهد جا بيفتد، موانع و مشکلات بزرگی دارد.


انقلاب اسلامی معجزه بزرگی و مردمی‌ترين انقلاب در تاريخ معاصر بشری

رييس‌جمهور سابق کشورمان تاکيد کرد: انقلاب اسلامی معجزه بزرگی در زمان ما و مردمی‌ترين انقلاب در تاريخ معاصر بشری و يا شايد در کل آن بوده است و ما هيچ انقلابی را نمی‌بينيم که اين‌گونه يکپارچه جمعيت راه بيفتد، يک حرف بزند و به دنبال يک رهبر فرهمند و بزرگ حرکت کند و اين شگفتی‌ها را بيافريند.

وی تصريح کرد: من اين انقلاب بزرگ را بزرگترين فراز اصلاحات ۱۵۰ سال گذشته در ايران می دانم؛ با يک امتياز نسبت به همه جنبش‌های ۱۵۰ سال گذشته و آن اين‌که اين توفيق را پيدا کرد که خواست تاريخی مردم(استقلال، آزادی، پيشرفت و عدالت) و نياز واقعی مردم که همين مسائل بود، با هويت تاريخی و فرهنگی آنان همسو کرد.

وی ادامه داد: مگر از زبان امام(ره) و انقلاب نگفته‌ايم که اسلام می‌آيد و شما را آزاد می‌کند، شما را بر سرنوشت‌تان حاکم می‌کند، ميزان رای مردم باشد، آزادی باشد، از دستاوردهای بزرگ تمدن غرب استفاده کنيم، انواع و اقسام فساد محو شود، رشيد باشيد و...؟ اين‌ها را اسلام می‌آورد؛ يعنی خواست تاريخی مردم با هويت تاريخی مردم يکسان شد و اين معجزه پديد آمد و به همين دليل بين همه وجوه ممکن حکومت و نظام‌های اجتماعی اين انقلاب و رهبرانقلاب پيشنهاد جمهوری اسلامی را می‌کند که بزرگترين تعبيری است که هم می‌تواند خواست تاريخی ملت ايران و هم هويت آن را نشان دهد.

خاتمی گفت: اصلاحاتی که می‌گوييم در تداوم آن زنجيره بلندی است که رنج‌ها فراوان کشيده شده، کامروايی‌ها و ناکامی‌هايی داشته، در انقلاب اسلامی به اوج خود رسيده و البته به تناسب زمان و مکان، متذکر شرايط تاريخی ويژه خود نيز هست.

وی افزود: اين اصلاحات اگر بتواند عمق لازم را در جامعه پيدا کند، يعنی همان چيزی که مردم می‌خواهند و ما به عنوان نخبگان جامعه و کسانی که بايد آن مسائل را تبيين کنيم و به سطح خودآگاه ذهن جامعه بياوريم و به يک گفتمان تبديل کنيم، معتقدم مهمترين عامل تحول مثبت در جامعه ايجاد شده است و حتی گفتمانی اينچنين می‌تواند جايگزين کاريزمای قهرمان شود.


در دنيای امروز دوری اخلاق از سياست فاجعه بار بوده است

وی ادامه داد: نکته ديگر واقعيت اين است که در دنيای امروز دوری اخلاق از سياست فاجعه بار بوده است. البته در همه ادوار تاريخ، نبود اخلاق و متعهد نبودن سياست به اخلاق يک فاجعه ايجاد کرده، اما در دنيای امروز به خاطر غول آسايی قدرت تکنيک و پيوستگی جهان امروز به يکديگر و بروز قدرت‌های سياسی، اقتصادی، نظامی و تبليغاتی فراملی، بداخلاقی، ابعاد وحشتناکی پيدا کرده است.

رييس موسسه بين‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌هاوتمدن‌ها افزود: اين مساله در گفت‌وگوی تمدن‌ها و اديان بسيار جذاب است و بدان پرداخته شده است و اين يک فاجعه جهانی است. در جامعه ما غفلت از اخلاق و دوری از آن زيان‌های مضاعف دارد. يکی ناشی از آن‌چه در سطح جهانی است که سياست، اقتصاد و فرهنگ بی اخلاق است و شامل حال ما هم می‌شود و ديگر اين‌که ما مدعی دين و نظام سازگار با دين هستيم، محتوای دين هم اخلاق است، اگر بی‌اخلاقی در جامعه ما بود، فاجعه مضاعف خواهد بود که بحث مبسوط فلسفی درباره اخلاق و ماهيت آن و وجوه آن هم، بحثی نيست که در اين‌جا مجال طرح آن باشد.

وی در پايان سخنان خود گفت: اجمالا در اصلاحات مورد نظر ما، هم به لحاظ ماهيت خود آن با توصيف گفته شده و هم پايبندی به موازين اصيل دين که اخلاق از مهمترين آن‌هاست و هم با توجه به هويت فرهنگی ملت ايران که جنبه اخلاق دارد و نيازهای اصيل اجتماعی اخلاق، يکی از محورهای اصلی اصلاحات اخلاق است و معتقدم که جامعه مدنی، مردمسالاری، توسعه و عوامل ديگر که از اهداف اصلاحات است، در متن جامعه اخلاقی معنای ويژه خود را پيدا می‌کند.

وی افزود: موضوع ارتباط اخلاق و شريعت هم بحث دراز دامنی است که در آينده به آن خواهيم پرداخت.

پيش از سخنان سيدمحمد خاتمی، مرتضی حاجی طی سخنانی، پس از خوش آمدگويی به مهمانان جلسه گفت: در اين جلسه خاتمی ديدگاه خود را در مورد، امروز، ديروز و فردای اصلاحات و راه‌های برون رفت از مشکلات بيان می‌کند که حاصل مداقه جدی و عميق ايشان در مسائل داخلی و بين‌الملل است که مبانی آن را بر اساس مسير توسعه و رشد کشور برای اهداف کلان توسعه ملی، استقلال آزادی، رشد و شکوفايی به دست آورده و آن‌ها را در سه نشست دو هفته يکبار بيان می‌کنند.

مديرعامل بنياد باران در ادامه با بيان اين‌که " به عنوان يک عضو جامعه سربلند ايرانی وظيفه خودم می‌دانم که از همت و تلاش آقای خاتمی در اين امر مهم تشکر کنم" افزود: مجموعه مطالبی که ارائه می‌کنند فشرده آن چيزی است که مبنای حرکت برای دستيابی به هدف‌های بلند جمهوری اسلامی است.

وی همچنين از حاضرين در جلسه خواست تا نکات و نظرات خود را در طول جلسات بيان کنند.





















Copyright: gooya.com 2016