چهارشنبه 23 شهریور 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

شمس لنگرودی: خيلی‌ها فکر می‌کنند شعر کوتاه يعنی شعر چندخطی، ايسنا

محمد شمس لنگرودی گفت: به نظر می‌رسد خيلی‌ها فکر می‌کنند شعر کوتاه يعنی شعری که چند خط باشد؛ در حالی‌که شعر کوتاه، شعری است که در پايان بسته شود.

اين شاعر در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره‌ی دلايل گرايش شاعران به شعر کوتاه، گفت:‌ گرايش شاعران به شعر کوتاه، دلايل متعددی می‌تواند داشته باشد؛ يک دليل آن شايد اين باشد که تصور می‌شود سرايش شعر کوتاه راحت‌تر است. شايد دليل ديگر آن اين باشد که امکان پخش شعر کوتاه در سايت‌ها راحت‌تر است. شايد هم به دليل امکان استفاده‌ از شعر کوتاه در اس ام اس باشد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




او در ادامه متذکر شد: من دليل گرايش اصلی را نمی‌دانم؛ اما خود من مدت‌هاست گرايشی به بازتعريف معانی پيدا کرده‌ام. در واقع، يک علاقه و گرايش به بازتعريف و بازبينی مسائل زندگی بشری پيدا کرد‌ه‌ام و در شعر کوتاه شايد به دنبال آن تعريف بوده‌ام. شايد در شعر کوتاه ناخواسته به دنبال بيان آن تعاريف بوده‌ام. گرايش من در شعر کوتاه با يک ذهنيت عموما فلسفی همراه بوده است و ديگران را بايد از خودشان پرسيد.

او افزود: ما پيش از اين در شعر کهن نيز مصرع‌هايی را داشتيم که معنی آن‌ها در پايان خود مصرع، تمام می‌شد. کوتاه‌ترين شعر ما رباعی بود که در مصرع چهارم، شعر تمام می‌شد و امکان ادامه نداشت‌. اگر می‌شد رباعی را ادامه داد، آن شعر، ‌شعر بدی بود.

اين شاعر همچنين عنوان کرد: الآن ما شعری را شعر کوتاه می‌دانيم که در پايان، امکان گسترش نداشته باشد؛ بنابراين با شعر بلند تفاوت‌های زيادی دارد و به نوعی مانند منظومه‌ی شعری است و مکانيسمی در آن وجود دارد که در شعر بلند نيست. در شعر بلند لزومی ندارد شعر بسته باشد؛ شعر می‌تواند باز باشد. اما شعر کوتاه مانند يک شعر منظوم، نظام‌مند است و در پايان، نتيجه‌گيری می‌شود و قابليت ادامه دادن ندارد. شعر بلند می‌تواند دو يا‌ سه صفحه باشد و هر جا هم که شاعر احساس کرد نمی‌تواند ادامه دهد،‌ شعر تمام می‌شود؛ در حالی‌که منظومه دست شاعر نيست و پيرنگی دارد که بايد تمام شود. شعر کوتاه می‌تواند دو خط باشد يا شش خط. فقط اين‌گونه نيست که دو خط باشد؛ بلکه بايد به پايان برسد.

شمس لنگرودی در ادامه درباره‌ی تفاوت شعر کوتاه با هايکو، بيان کرد: از اين نظر هم شعر کوتاه با هايکو خيلی تفاوت دارد. شعر کوتاه می‌نويسند، اسمش را می‌گذارند هايکو. هايکو تعاريفش در کتاب‌ها نوشته شده است. وزن و تفکری که در آن هست، بيان شده؛ در حالی‌که در شعر کوتاه، شاعر به دنبال همچين چيزی نيست. بعضی‌ها به تعريف هايکو نزديک می‌شوند؛ جز در مورد وزن و قافيه.‌ آن‌ها به لحاظ کيفيت و ماهيت هايکو به هايکو نزديک می‌شوند. البته همان‌ها هم که کتاب‌های‌شان را ديده‌ام، تمام شعرهای‌شان هايکو نيست و چه بسا شعر کوتاه باشد. اما چون اين‌ها مرزبندی‌های‌شان دقيقا مشخص نيست، عجالتا با همين معانی آشفته به کار می‌روند.

اين شاعر سپس درباره‌ی امتزاج مرز شعر کوتاه با ديگر گونه‌های ادبی چون جمله‌های زيبايی‌شناسانه، جمله‌های قصار و کاريکلماتور گفت:‌ گاهی امکان دارد اين مرزها نزديک و يکی شوند. اما اگر جوهر شاعرانه داشته باشند و بتوانند به عنوان شعر از خودشان دفاع کنند، ‌ايرادی ندارد. ولی تفاوتی بنيادين بين اين گونه‌ها و شعر وجود دارد. جمله‌ی قصار يا گزين‌گويه برداشتی از يک مسأله و مقوله‌ است؛ در حالی‌که شعر هيچ برداشتی را نمی‌دهد؛ تصوری از يک واقعيت است. در جمله‌های قصار و گزين‌گويه‌ها کوشش بر اين است که مضمون بيان شود. در شعر، قصد اصلی پنهان است و شاعرانگی برجسته‌تر است؛ اما اگر گزين‌گويه‌ای باشد که مخاطب احساس کند شعر است، چه اشکالی دارد که ما آن را شعر بدانيم؟

شمس لنگرودی سپس درباره‌ی گرايش شاعران به شعر کوتاه گفت: من تصور می‌کنم کلا شعر در سال‌های اخير مخاطبان زيادی يافته است. آن هم چون مدت‌ها شعر به يک مقوله‌ای پيچيده و مصنوعی تبديل شده بود که فقط عده‌ای در محافل خاص با ‌آن ارتباط برقرار می‌کردند و خود آن‌ها هم معتقد بودند که ما به بازخورد مخاطب نيازی نداريم. اين رويکرد اکنون به اين سو گرايش پيدا کرده است که مخاطب شعر مهم باشد و اگرچه عده‌ای آن را عوام‌گرايی می‌دانند؛ ‌اما ايرادی ندارد.

او در ادامه تأکيد کرد: در اين مدت، مخاطب به شعر علاقه و گرايش تازه‌ای پيدا کرده است. به همين دليل، مخاطبان ترجيح می‌دهند شعر، کوتاه باشد که زودتر تکليف‌شان با آن مشخص شود. البته الآن اين‌گونه است؛ شايد فردا همه چيز عوض شود. برخی می‌خواهند چيزی را کاهش دهند و تقليل‌گرا هستند. می‌خواهند همه چيز را بسته‌بندی کنند. مثلا فکر می‌کردند، داستان کوتاه می‌شود و به فلش‌فيکشن می‌رسد و به دلايل تکنولوژيک اين‌گونه می‌ماند. اما اکنون مخاطبان از رمان هاروکی ماراکامی که هزار صفحه است، استقبال می‌کنند. اين‌ها نقيض هم نيستند. شعر اگر کوتاه شده، دليل نمی‌شود که از شعر بلند استقبال نشود. الآن عجالتا از شعر کوتاه استقبال می‌شود.

او همچنين درباره‌ی تأثير کميت در کيفيت شعر، گفت: کميت معياری برای ارزش‌گذاری شعر نيست. ما در تاريخ، شعرهايی داريم که شاعرش ديوانی دارد؛ اما يک شعرش ماندگار است. کيفيت شعر به جوهر و جاودانگی شعر است. شاعری مثل خيام ۳۰ يا ۴۰ رباعی دارد؛ اما به دليل پاسخ به نياز مردم، جاودان مانده است. شاعرانی هم شعرهای بسيار دارند که چيزی از آن‌ها باقی نمانده است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016