دوشنبه 23 آبان 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

حسين عليزاده: گاهی مرگ مولف اثر را جاودانی می کند، خبرگزاری سينمای ايران

دومين نشست نقد و بررسی آثار حسين عليزاده شامگاه گذشته ـ ۲۱ آبان ماه ـ با حضور هومان اسعدی و ابوالحسن مختاباد در شهرکتاب مرکزی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار موسيقی خبرگزاری سينمای ايران، هومان اسعدی در ابتدای اين نشست گفت: تک‌نوازی آثار حسين عليزاده را با تاکيد بر بداهه‌نوازی می‌دانم و معتقدم که تک‌نوازی‌های ايشان را می‌توان به سه دسته‌ی رديف‌نوازی، اجرا يا الهام از آثار استاد شهنازی و بداهه‌نوازی الهام گرفته از موسيقی عاميانه تقسيم کرد. رنگ‌های صدايی جديد در تک‌نوازی و نوآوری محتوايی در ساختار مدال از ويژگی‌های آثار عليزاده است که ايشان اين ويژگی‌ را بسيار مورد توجه قرار داده‌اند.

وی افزود: رديف ميرزا عبدالله را بسياری از هنرمندان نواختند اما اگر کمی بيشتر به اين آثار دقت کنيم متوجه می‌شويم که اجرای عليزاده متفاوت از اجرای ساير هنرمندان است چرا که در آثار عليزاده بيشتر به ارکان موسيقی پرداخته شده است. در اجرای عليزاده حس شخصی به چشم می‌خورد، اين در حالی است که در بسياری از آثار موسيقی حس شخصی ديده نمی‌شود.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




اسعدی اظهار داشت: اگر در يک اثر حس شخصی نوازنده وجود نداشته باشد، اثر موسيقايی مصنوعی به گوش می‌رسد. آنها از رديف يک فلت می‌سازند و در اجرای تخت آن‌ها اثری از شدت و ضرب ديده نمی‌شود. رديف به دو صورت نسل به نسل منتقل شده است. بعضی تنها کالبد رديف را ياد گرفتند و بعضی روح رديف را درک کردند.

در ادامه اين نشست، حسين عليزاده در خصوص رديف گفت: رديف در دانشگاه يکی از واحدهای درسی است و هنرمندان در اين مرحله به دو دسته تقسيم می‌شوند. دسته اول کسانی هستند که نسبت به شيفتگی خود به موسيقی قديمی، ‌بدان وفادارمی‌مانند و تمام تخصص و عشقشان هم اين است که با تاکيد به سنت ساز بزنند. رديف‌ها سرمشق‌هايی هستند که شاگرد بايد آنها را قبول کند، اين که بعضی‌ها به من می‌گويند متر را در رديف‌ رعايت نکردم بايد بگويم نمره‌ی من در هنرستان پايين ۱۹ نبود.

وی تصريح کرد: ما در مقابل همه‌ استادان بزرگ موسيقی امتحان می‌داديم و آنجا اصلا ما مطرح نبوديم و بايد صرفا آثار استادان مطرح و قديمی را می‌نواختيم. تا جايی که بنده يادم می‌آيد، يک بار آهنگی ساختم که بسيار مورد توجه استادان قرار گرفت و وقتی از من پرسيدند اين قطعه از کيست؟ جرات نکردم بگويم خودم آن را ساخته‌ام، پاسخ دادم از يکی از استادان قديمی است. اين سخت‌گيری‌ها برای اين بود که می‌خواستند، آدم‌هايی را به سبک قديم تربيت کنند و البته خيلی هم خوب بود، چرا که عده‌ای خود را با اين قوانين تطبيق دادند.

عليزاده همچنين اظهار کرد:‌ در گذشته هر کدام از استادان موسيقی فکر می‌کردند اين سرمايه متعلق به خودشان است و از اين راه زندگی می‌کردند، اما متاسفانه در ساز و آواز عده‌ای غم کاذب وجود دارد اما برعکس بعضی‌ها طوری ساز می‌زنند که هنگام نواختنشان احساس زندگی می‌کنيد. بنده هم سليقه‌ام اين گونه بوده که رديف را اين چنين بنوازم و هر انتقادی را هم می‌پذيرم، چرا که من از نظر مضمون به رديف وفادار بودم.

در ادامه هومان اسعدی در خصوص بداهه‌نوازی‌های حسين عليزاده بيان کرد: بداهه‌نوازی عليزاده الهام گرفته از موسيقی عاميانه ماست و بداهه‌نوازی‌های آزاد ايشان باعث شده‌ اثر از فضای مدال خارج شود و يک حرکت تاثيرگذار داشته باشد. به طور کلی برداشت از موسيقی نواحی و مردمی در آثار عليزاده با برداشتن انتزاعی، تاثيرگذار و نه تماتيک همراه است.

در اينجای مراسم بخشی از بداهه‌نوازی‌های حسين عليزاده پخش شد و اين هنرمند گفت: زمانی اثری به وجود می‌آيد که ديگر نه تو، همانی و نه ديگر اثر مال توست. خيلی سال پيش وقتی با لطفی به آمريکا رفته بوديم مردم قطعه من را بيشتر از خودم می‌شناختند و بر روی پوسترها نوشته بودند «سازنده‌ی نينوا آمد» و هرکس با هر ديد و رويکردی که داشت آثار من را تفسير می‌کرد. می‌خواهم بگويم گاهی اتفاقاتی در ذهن، دست و قلب آدمی می‌افتند که ديگر دست من نيست و گويی مشترک است، يعنی قطعه متعلق به همه است.

در ادامه قطعه‌ «مبارک باد» برای حاضران پخش شد و عليزاده تصريح کرد: گاهی لازم نيست، نقاش، تابلو را کامل بکشد، چرا که می‌تواند با دو خط مفهومش را برساند و حرفش را بزند. هميشه برايم سخت است که وقتی می‌خواهم به صحنه بروم چيزی را از قبل با خودم قرار گذاشته باشم. دوست دارم خود را رها کنم و خيلی در قيد و بند اين نيستم که شنونده لذت ببرد يا نبرد. البته بيشتر اين تجربه‌ها را در خارج از ايران می‌کنم، چون در ايران تعصب زياد است. هر مقوله را بايد شناخت و زمانی که بشناسی می‌دانی کجا بايد از آن استفاده و کجا آن را کنار بگذاری. بنده ديگر در مرحله‌ای نيستم که نگران باشم کارم خوب از آب در می‌آيد يا نه؟ زيرا هنگامی که آدم در دنيايی غرق می‌شود و با حس جلو می‌رود، کم کم همه چيز ناخودآگاه ديکته می‌شود. می‌خواهم با دو زخمه مخاطب را متوجه فضای کارم کنم. آنچه در ذهن می‌بينم انجام می‌دهم و خود را آزاد می‌دانم.

وی درخصوص نواختن دستگاه‌ها و گوشه‌های ايرانی با ساز تنبور گفت: تنبور ساز مقدسی برای کرمانشاه است و برای بنده هم بسيار قابل احترام است، چرا که عاشق آن منطقه و موسيقی‌اش هستم. برای همين دستگاه‌ها و گوشه‌های ايران را با اين ساز نواختم. من به عنوان آهنگساز و نوازنده هيچ آيين‌نامه‌ای ندارم و بايد بگويم هنگامی که يک آهنگساز به کل فرهنگ ايران نگاه کند تا حدی غنی می‌شود که بتواند بهترين آثار را توليد کند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016